شناسه خبر : 3923 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ریشه‌کن‌سازی بیماری

ویروس‌ها و انگل‌ها

محو کردن یک گونه زنده به صورت تصادفی عموماً مورد تایید قرار نمی‌گیرد. پس انجام عامدانه آن گناهی نابخشودنی در نظر گرفته می‌شود. اما اگر آن‌گونه Plasmodium falciparum باشد، این گناه بخشیده می‌شود.

ترجمه: الهام شیرمحمدی

محو کردن یک گونه زنده به صورت تصادفی عموماً مورد تایید قرار نمی‌گیرد. پس انجام عامدانه آن گناهی نابخشودنی در نظر گرفته می‌شود. اما اگر آن‌گونه Plasmodium falciparum باشد، این گناه بخشیده می‌شود. این ارگانیسم انگلی مرگبارترین شکل مالاریا را ایجاد می‌کند. این‌گونه به همراه عموزاده‌هایش مسوول مرگ حدود 450 هزار نفر در سال و نابودی زندگی میلیون‌ها نفر دیگر که از بحران آغازین آن جان به در می‌برند هستند. در کنار آسیب‌های مستقیم، این بیماری سبب از دست رفتن پتانسیل انسانی بسیار زیادی می‌شود. بنیاد خیریه گیتس در آمریکا برآورد می‌کند سود ریشه‌کنی مالاریا تا سال 2040 به دو تریلیارد دلار می‌رسد.
مالاریا یکی از بدترین نمونه‌های آسیب است که می‌تواند یک بیماری قابل سرایت وارد کند. اما تنها مالاریا نیست. ایدز میلیون‌ها فرد بزرگسال و سل صدها هزار نفر را درگیر می‌کند. سرخک، سیاه‌سرفه و اسهال روی هم رفته بیش از یک میلیون کودک را می‌کشند. کرم‌های انگلی و ویروس‌های ناقل پشه مانند دِنگِه، اگرچه جان تعداد کمتری را می‌گیرند، اما بسیاری را ناتوان می‌کنند.
کمپین‌ها تعداد تلفات را بسیار کاهش داده‌اند. در سال 2000 مالاریا حدود 850 هزار نفر را کشت. این موفقیت‌ها باید سرعت یابند، اما حتی یک حسن بزرگ‌تر نیز وجود دارد: که همانا بهتر از کنترل عفونت‌ها و هجوم آفات است، و به‌جای ریشه‌کنی کامل بعضی از آنها، از بین بردن پاتوژن‌ها و انگل‌های عامل آنهاست. این امر چندین بار در گذشته، مثلاً آبله (یک بیماری انسانی) و طاعون گاوی (بیماری گاوی مشابه سرخک) رخ داده است. تخمین می‌زنند که پایان فلج اطفال (ویروسی که روزگاری سبب مرگ و معلولیت میلیون‌ها کودک می‌شد) و دراکونکولیازیس یا کرم گینه (یک گرم انگلی) نزدیک است. اما هنوز کارهای زیادی باید انجام شود.

گروه‌های ضربت
بعضی بیماری‌ها مناسب ریشه‌کنی نیستند زیرا ارگانیسم‌های عامل آنها در محیط پراکنده‌اند، یا حیوانات دیگر میزبان آنها هستند. دیگر بیماری‌ها مانند سل می‌توانند «به‌طور خاموش» فرد را مبتلا کنند بدون آنکه علائم داشته باشند بنابراین از دید پزشکان پنهان می‌مانند. فهرست پنج هدف عملی (سرخک، اوریون، فیلاریازیس، سرخجه و کرم کدوی خوک) از اوایل دهه 90 تغییری نکرده است، اما سرخک، اوریون و سرخجه همگی موضوع کمپین‌های واکسیناسیون گسترده‌ای هستند که به آسانی می‌توانند ریشه‌کن شوند. و حتی در مورد سوازیلند که به نخستین کشور عاری از مالاریا در بین کشورهای جنوب صحرای آفریقا تبدیل می‌شود، تعداد کمی جرات می‌کنند تا هدف ریشه‌کنی این بیماری را در سراسر کشورهای جهان علنی کنند. هپاتیت C نیز باید جزو اهداف قرار گیرد. این بیماری سالانه نیم میلیون نفر را می‌کشد، و کشورهای فقیر و غنی را به‌طور یکسان تحت تاثیر قرار می‌دهد، اما داروهای جدید علیه آن تقریباً 100 درصد اثربخش هستند و هیچ ناقل خاموشی نیز وجود ندارد. ریشه‌کنی این هفت بیماری (پنج بیماری نامبرده به اضافه مالاریا و هپاتیت C) می‌تواند 2 /1 میلیون نفر را در سال نجات دهد. این کار همچنین می‌تواند زندگی تعداد بی‌شماری انسان را متحول کند.
مردم می‌گویند هزینه پیگیری آخرین موارد ابتلا به بیماری ارزش انجامش را ندارد. در این گفت‌وگوها مطرح می‌شود که اگر کمپین‌های واکسیناسیون گسترده که در دست اقدام است بتواند موارد ابتلا به سرخک، اوریون، سرخجه و... را در کشورهای فقیر به سطح کشورهای ثروتمند برساند، کفایت می‌کند.
اما این‌گونه نیست. ممکن است یک بیماری دوباره شیوع پیدا کند. این اتفاق در دهه 60 میلادی برای مالاریا رخ داد زمانی که توجه سیاسی وجود نداشت و انگل‌های عامل آن به داروها و پشه‌های ناقل آن در برابر حشره‌کش‌ها مقاوم شدند.
سه پیشرفت بزرگ پیش‌زمینه بحث گسترده‌تر کردن برنامه ریشه‌کنی شد. پیشرفت نخست در زمینه ارتباطات است. فناوری مکان‌یابی و نظارت بر موارد ابتلای بیماری در کشورهای فقیر، حتی زمانی که موارد ابتلا بسیار کم و در مناطق بسیار دوردست است، در دو دهه گذشته با وجود موبایل و اینترنت و توسعه شبکه جاده‌ای بسیار پیشرفت کرده است.
پیشرفت دوم در زمینه فناوری‌های پزشکی است. مثلاً، دلیل قرار گرفتن فیلاریاسیس در فهرست «بیماری‌های قابل ریشه‌کنی» ساخت ivermectin داروی کشنده کرم عامل این بیماری است. مخترعان این دارو امسال برنده نیمی از جایزه نوبل پزشکی شدند. نصف دیگر این جایزه را بانوی دانشمندی برنده شد که علت مقاومت دارویی به مالاریا را کشف کرد؛ دارویی که artemisinin نامیده می‌شود و از زمان موفقیت در مبارزه اخیر علیه این بیماری بسیار حیاتی بوده است. (این بار، پزشکان که نسبت به خطر مقاومت آگاهند دارویی از ترکیب دیگر داروها ساخته‌اند تا به درمان‌های ترکیبی دست یابند که با روش طبیعی نمی‌توان آنها را حل کرد.)
فناوری بهتر حتی در لوله‌کشی نیز ایجاد شده است. در بیماری‌های ناشی از پشه مانند مالاریا و دِنگِه، مهندسی ژنتیک نیز دامنه گسترده‌ای از واکسیناسیون‌های جدید را نوید می‌دهد.
دلیل سوم برای پیگیری ریشه‌کنی تغییر در نگرش‌های سیاسی است. پدیدار شدن ایدز به ویژه دولت‌ها را در همه جا بر آن داشته تا با هم بنشینند و به این موضوع بپردازند. سال گذشته شیوع گسترده ابولا در آفریقا تنها تاکیدی بر این موضوع بود. توجه سیاسی سبب توجه به زیرساخت‌های پزشکی بهتر می‌شود. برای پرداختن به موضوع ایدز، شبکه‌های جدیدی از کلینیک‌ها ایجاد شده و پرسنل آموزش‌دیده به آنجا فرستاده شده است. این کلینیک‌ها به عنوان ستون اصلی مبارزاتی است که نقطه شروع برای بسیاری از برنامه‌های ریشه‌کنی است.

دکترین دالِک
فهرست کاندیداهای چنین برنامه‌هایی باید با تغییر شرایط گسترش یابد. بزرگ‌ترین جایزه خود ایدز است. دلیل آنکه آبله نخستین هدف ریشه‌کنی بود تا حدی این بود که میزبان ویروس عامل آن تنها انسان است و نمی‌تواند بدون وابستگی تا چند ساعت زنده بماند. به عبارت دیگر، هیچ مکان جدایی ندارد. هر دو این موارد برای HIV و ویروس ایدز صحت دارد. مورد سوم یعنی واکسنی قابل اعتماد برای آبله وجود ندارد.
در طول تاریخ، انسان و بیماری جنگی مرگبار و پایان‌ناپذیر داشته‌اند. امروزه بیشتر تلفات در بین فقیرترین مردم جهان است. اما پیروزی در برابر بعضی از مرگبارترین بیماری‌ها حاصل می‌شود. آن را به چنگ آورید.
منبع:‌اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها