اقتصاددان جسور
گروههای فشار چگونه سیاستها را تغییر میدهند؟
اقتصاددان این شماره کافه اقتصاد زنی است سختکوش که کودکی سختی را پشت سر گذاشته است. بخشی از دستاوردها، تئوریها و نظریات اقتصادی او نشاتگرفته از تجربیات تلخ سالهای اولیه زندگی اوست؛ استر بوسراپ؛ اقتصاددان جسور و به همراه خانوادهاش به سفرهای متعدد کاری پرداخت و در این سفرها تجربیاتی اندوخت که حاصل آن تئوریهای الهامبخش اقتصادی و اجتماعی بود. بوسراپ به زنان نیز توجه ویژهای داشت و پژوهشهای گستردهای در زمینه توسعه و جنسیت انجام داد. آرژانتین به عنوان پیشقراول استقلال نقش بسزایی در جهتدهی به اقتصاد کشورهای آمریکای لاتین داشته است. اما چه عواملی موجب میشود که این کشور در پسااستقلال از عرش به فرش بیفتد. مطلبی در این شماره به این پرسش پاسخ داده است که علت عدم توسعه کشورهای ایالتهای جنوبی در مقایسه با عملکرد ایالات متحده شمالی به عنوان مستعمره بریتانیا چه بوده است. چرا آمریکای بریتانیا و آمریکای لاتین پس از استقلال این گونه متفاوت رشد کردند. فکر کنید کشوری در حال فروپاشی است، نرخ بیکاری و تورم در آن بسیار بالاست، جنگ جهانی دارد آغاز میشود و شورشهای خیابانی برپا شده است. اما قرار است انتخابات برگزار شود. رئیسجمهور فعلی کنار برود و دیگری با ایدههای درخشان جای او را بگیرد. چطور میتوان وضع نابسامان موجود را بهبود بخشید. در مطلبی با عنوان «تله ایدهها» شواهد متعددی در جهان آورده شده است. نامناسبترین کشورهای جهان برای زندگی مردم عادی سه ویژگی مشترک دارند: اول، رشد اقتصادی پایین؛ دوم، سیاستهایی که مانع رشد میشوند و سوم، مقاومت در برابر این ایده که سیاستهای دیگر بهتر خواهند بود. وقتی اسم گروههای فشار به گوش میرسد، همیشه با باری منفی همراه است. فعالیت گروههای فشار به قرون وسطی و اروپا بازمیگردد. اما بهرغم بار منفی که عملکرد و نام این گروهها دارند به چند طریق میتوانند کیفیت سیاسی را بهبود بخشند و اثرات مثبت نیز داشته باشند. اما این گروهها چگونه در حکومتها نفوذ میکنند و چه نقشی در تعیین سیاستها دارند و چگونه میتوان اثرات مخرب این گروهها را خنثی کرد؟