تکانههای یک اقتصاد درونزا
هادی حقشناس از اثر کرونا بر اقتصاد شهرهای ایران میگوید
کرونا با آن هیبت نحیف ولی ترسناکش یک سال است که بر همه دنیا چنگ انداخته و نزدیک به یک میلیون انسان را به کام مرگ برده است. شاید هیچ حادثهای در جهان وجود ندارد که به این سرعت تمام روندهای زندگی و مدیریتی انسان بر کره زمین را مختل کند. علاوه بر ابتلای چندین میلیون انسان در همه قارههای جهان و صرف میلیاردها دلار هزینه در حوزه سلامت، کرونا توانسته همه کسبوکارها را با چالش اساسی مواجه کند. شهرها را در مواجهه با ساختارهای مدیریتی و برنامهریزیشدهشان به چالش کشید. اقتصاد جهان را مختل کرد و روند آموزش را متوقف ساخت. زیرساختهای درمانی را به سخره گرفت و رفتار و سبک زندگی انسانی را تا اندازه بسیار زیادی دگرگون کرد. بسیاری بر این باور هستند که جهان بعد از کرونا هرگز شبیه به جهان قبل از شیوع این ویروس مرگبار نخواهد شد. با این حال باید پرسید مهمترین چالش شهرها در دوران شیوع کرونا چه بودند؟ تابآوری در شهرها بعد از کرونا مساله مهمی است اما آیا شهرهای ایران توان تابآوری در برابر شیوع کرونا را داشتند؟ آیا کرونا برنامهریزیهای پیشین در مدیریت ساختارها را زیر سوال برده است؟ آیا ضرورت بازنگری در ساخت مدیریت شهری بعد از همهگیری احساس نمیشود؟ چگونه میتوان میان مدیریت صحیح پاندمی و مختل نشدن اقتصاد شهرها رابطه برقرار کرد؟ تغییر در ساختار مدیریت حملونقل عمومی با احتمال تکرار همهگیری در شهرهای بزرگ باید به چه شکلی انجام شود؟ کرونا چگونه اقتصاد کلانشهرها را با چالش مواجه کرد؟ صدها پرسش مثل این پرسشها وجود دارد که نیازمند پاسخ هستند. هادی حقشناس، اقتصاددان و البته استاندار فعلی استان گلستان، به پرسشهایی در این زمینه پاسخ داده است. او بر این باور است: زندگی پساکرونا حتماً متفاوتتر از زندگی قبل از کرونا خواهد بود. سبک زندگی تغییر خواهد کرد. اگر تا دیروز بانکها مشتاق این بودند که مشتریها را درون ساختمان بانک ببینند، امروز دیگر آن تمایل را ندارند و علاقهمند هستند از طریق اپلیکیشنهایی که در حال تدارک هستند، خدمات بانکی ارائه دهند تا مردم کمتری به بانکها مراجعه حضوری داشته باشد.
♦♦♦
مهمترین چالشهایی که کرونا برای مدیریت شهرها و استانهای کشور به وجود آورد، چه بود؟ عمدتاً تاکید بر اثر اقتصادی کرونا بر روندهای مدیریتی است که میتوان به اختلال در نظام حملونقل، اقتصاد گردشگری و... اشاره کرد.
بهترین روش استدلال قیاس و استقرا نیست بلکه تمثل است. همینکه رشد اقتصادی در جهان که طبق پیشبینیها قرار بود حدوداً مثبت سه درصد باشد عملاً نهتنها مثبت نشد (البته هنوز آمار کاملی در اختیار نیست) بلکه حدوداً منفی چهار تا پنج درصد است، نشان میدهد که کرونا چه اثر تخریبی بر بخشی از مشاغل در اقتصاد داشته است. در ایران هیچگاه شرکتهای بزرگ و بنگاههای اقتصادی و شهرکهای صنعتی تعطیل نشد اما بخش حملونقل و گردشگری و... تعطیل شدند. بهخصوص در کلانشهرها که یکی از منابع درآمدی همین حملونقل و همینطور مشاغل و کسبوکارهای مرتبط با بخش گردشگری است، این مشاغل تعطیل شدند و گردشگر وارد شهرها نشد، حتماً تاثیر منفی بر منابع درآمدی و رونق کسبوکار و سایر مشاغل گذاشته است. بنابراین آثار کرونا دارای ابعاد خسارتبار مختلف در حوزه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است. البته باید تاکید کرد که کرونا بر روی صنایع اثر کمتری گذاشت. اما در مصرف محصولات صنعتی هم اثرگذار بوده است. حجم تجارت جهان کاهشی شد. تردد کشتیها کاهش پیدا کرد. فعالیت بنادر کم و بسیار کاهشی شد. آثار کرونا بر همه وجوه زندگی بشر در همه کشورها از جمله ایران بوده است. به هر روی اقتصاد هم از این تاثیر بینصیب نبوده است. بهطور مشخص گردشگری و توریسم و حملونقل بیش از بقیه ابعاد اقتصادی در حوزه شهرها آسیب دیدند. این را نیز اضافه کنم که وقتی مراسم ازدواج در سالنها و تالارهای مخصوص این کار برگزار نشد، عوارض فرهنگی هم به بار آورد. چراکه کسبوکارهای مرتبط با همه امور را مختل کرد. باید گفت کرونا عملاً توقفی در عموم فعالیتها ایجاد کرد اما توقف بخشی از فعالیتها در واقع برجستهتر شد.
مدیریت شهرها اساساً با نوعی برنامهریزی همراه است اما کرونا برنامهریزیهای پیشین را زیر سوال برد و همه چیز را تا حدی متوقف کرد. آیا ضرورت بازنگری در ساخت مدیریت شهری بعد از همهگیری احساس نمیشود؟
زندگی پساکرونا حتماً متفاوتتر از زندگی قبل از کرونا خواهد بود. سبک زندگی تغییر خواهد کرد. اگر تا دیروز بانکها مشتاق این بودند که مشتریها را درون ساختمان بانک ببینند، امروز دیگر آن تمایل را ندارند و علاقهمند هستند از طریق اپلیکیشنهایی که در حال تدارک هستند، خدمات بانکی ارائه دهند تا مردم کمتری به بانکها مراجعه حضوری داشته باشد. نمونه دیگر اینکه اگر سوپرمارکتها تمایل داشتند که مشتریها به مغازه آنها بیایند، امروز میگویند شما آنلاین بگویید چه میخواهید تا ما با پیک برای شما بفرستیم. مردم نیز تمایل دارند کمتر در محیطهای بسته و برای خرید چیزهایی که از طریق آنلاین امکان سفارشدهی دارند، حضور داشته باشند. بنابراین مردم حضور کمتری در محیطهای عمومی دارند و کسبوکارها به سمت آنلاین خواهد رفت و در این زمینه زیرساختهای بیشتر و کیفیت جدیدتری طلب خواهند کرد. بنابراین مردم مستقیماً برای تهیه نیازهایشان اقدام نمیکنند و این تغییر سبک زندگی آنها را در دوران پساکرونا رقم خواهد زد. بنابراین مردم تغییر خواهند کرد و ساختارهای خدماتی نیز با برنامهریزی تازهای شروع خواهد شد و مدیریت شهرها و محیطها با برنامههای جدید میسر شده و مقبول مردم خواهد بود. ترددهای مردم تغییر خواهد کرد و نیازها عوض میشود. روشهای خرید تغییر میکند و... بنابراین حتی کارکنان دولت و کارگران نیز با روش متفاوتی سر کار خواهند رفت. مثلاً در شرایط نارنجی 50 درصد مردم سر کار میروند و این روند با همین مدلها تغییر خواهد کرد. بنگاههای خصوصی نیز طوری برنامهریزی خواهند کرد که بخشی از کارکنانشان نیازی به حضور فیزیکی نداشته باشند. بنابراین فرهنگ دورکاری بیشتر خواهد شد و هزینهها پایین خواهد آمد. دولت البته در این زمینهها چندان انعطافپذیر نیست. مثلاً وقتی نیرویی را استخدام میکند باید تا 30 سال به صورت حضوری برای دولت کار کند و برنامهریزی خواهند داشت اما به نظر میرسد روندهای فعلی به نحوی پیش خواهد رفت که بخش خصوصی ابتدا در مدیریت و برنامهریزی خود تغییراتی را در جهت شیوه استفاده از نیروی کار و روندهای استخدامی ایجاد خواهد کرد. از همه اینها مهمتر اینکه رشتههای کامپیوتری و آیتی و آیسیتی و... رونق خواهد گرفت. مباحث مرتبط با شهر هوشمند در دستور کار قرار میگیرد و کلانشهرها به سمت برنامهریزی هوشمند خواهند رفت. بنابراین باید گفت مهندسان کامپیوتر و روشهای ابداعی آنها برای مدیریت و برنامهریزی جدیتر خواهد شد. آنها بیشتر مورد توجه خواهند بود و مطمئناً تغییراتی به این صورت در دوران پساکرونا خواهیم داشت.
در استانی که خود جنابعالی مسوولیت مدیریت کلان آن را بر عهده دارید، بیشتر خسارتها و مشکلاتی که در حوزه اقتصاد در آنجا بر اثر کرونا ایجاد شد، چه بود؟ شاید بتوان شرایط استانهای مشابه شما در شمال و برخی شهرهای دیگر را نیز با این مثال ترسیم کرد.
استانهای شمالی از جمله استان گلستان که اقتصاد گردشگری در آنها مهم است، به شکل معناداری از کرونا آسیب دیدهاند. اخلال جدی در بخش گردشگری ایجاد شده است. طبیعی است وقتی گردشگری دچار مشکل شود ما کسبوکارهای مختلف خود را با مشکل مواجه میبینیم. از حملونقل گرفته تا کسبوکارهای مرتبط با مواد غذایی و... وقتی این مشکلات ایجاد شود، تولیداتی مثل میوه و مرغ و... متوقف میشود یا به حداقل میرسد. گردشگران مصرفکننده عمده محصولات تولیدی و خدماتی هستند که در استانهایی مثل گلستان و دیگر استانهای شمالی ارائه میشود. وقتی کمبود تقاضا به وجود بیاید مدیریت کسبوکارها به مشکل میخورند و اقتصاد شهرها آسیب میبیند و مردم متضرر میشوند. این اتفاق افتاده است. اما چون ما در گلستان علاوه بر گردشگری در بخش کشاورزی نیز فعال هستیم، در این حوزه آسیب ندیدیم. از سویی چون استانی صنعتی نیستیم آسیب جزئی دیدیم. در مساله بیکاری که ممکن است در یک سال گذشته تشدید شده باشد باید به این نکته توجه کرد که جمعیت فعال مهم است. نیروی انسانی جویای کار قاعدتاً زیاد است چراکه کسی که جویای کار است شرایط ثابتی ندارد و گاهی به خاطر تحصیل مثلاً از کار بیرون میروند یا اساساً از فضای کار دلخور هستند و استعفا میدهند و ترک کار میکنند. در تابستان گذشته نرخ بیکاری ما دورقمی شد در حالی که تابستان امسال با کرونا نرخ بیکاری ما یکرقمی شد. البته باید مخرج کسر را نگاه کرد و این کار نیاز به تحلیل دقیق دارد. اما در نهایت میتوانم بگویم از کرونا آسیب جدی دیدیم.
شما در حوزه مدیریت بنادر هم تجربه مدیریت دارید. شهرهای بندری در ایران آسیب زیادی دیدهاند. کرونا چطور توانسته بنادر را هم متوقف کند و در نهایت ضربه سنگینی به اقتصاد جاری شهرها بزند؟
همانطور که گفتید بیشترین آسیب را شهرهای بندری دیدهاند. هر کشتیای وارد بنادر ایران میشود، یک زنجیره اشتغال ایجاد میکند. این زنجیره اشتغال شامل بانک، بیمه، شرکتهای حملونقل، شرکتهای تخلیه و بارگیری، خطوط کشتیرانی و... میشود. وقتی یک کشتی وارد بندر میشود ظاهراً یک کشتی است ولی دهها نفر شاغل مرتبط با کشتی هستند و وقتی یک کشتی کمتر وارد بندر میشود، دهها نفر کمتر درگیر اشتغال هستند. به عقیده من بیشترین آسیب به شهرهای بندری وارد شد و به یکباره سیستم حملونقل مختل شد. باید گفت در سال گذشته دو تکانه نصیب اقتصاد ایران شده است. یکی بحث تحریمهاست و دیگری نیز شیوع و استمرار کرونا. تبلور این دو تکانه را در بنادر و در فرآیند صادرات و واردات کشور میتوانید ببینید. اکنون در 9ماه اول امسال صادرات و واردات ما مجموعاً 52 میلیارد دلار شده است؛ یعنی ماهی کمتر از شش میلیارد دلار. در سال 90 میانگین ماهانه صادرات و واردات ایران بالای 20 میلیارد دلار بود. در نظر بگیرید رقم بیش از 20 میلیارد دلار به یکباره به کمتر از شش میلیارد دلار برسد یعنی یک اتفاق بسیار بد رخ داده است و حجم تجارت ایران به یکسوم رسیده است. وقتی حجم تجارت 70 درصد کاهش پیدا کند مشخص است که کسانی که دستاندرکار هستند میدانند معادل کاهش 70درصدی حجم تجارت، کسبوکارهای مرتبط دچار اخلال و فروپاشی شده است.
کرونا تابآوری و تحمل اقتصاد شهرهای مختلف و مردم کشور را در شهرها به سنجش گذاشت. آیا اقتصاد در شهرهای مختلف ایران توانست در این شرایط تابآوری داشته باشد؟
اقتصاد ایران در مقیاس بینالمللی یک اقتصاد صنعتی نیست. اقتصاد ایران به دلایلی که در جای دیگری قابل بحث است، آن به همتنیدگی بینالمللی را ندارد. ما در ایران قبل از انقلاب به یک بلوک اقتصادی به نام اکو و بعد از انقلاب به یک بلوک اقتصادی به نام اوراسیا متصل شدهایم. این نشان میدهد ما در اقتصاد جهان حذف نشدهایم. من در مورد بد و خوب ماجرا صحبت نمیکنم و تلاش ندارم اثباتاً و نفیاً درباره این مساله صحبت کنم. تلاش دارم صورت مساله را روشن کنم. امارات متحده عربی اگر تنها پروازهای هواپیماییاش مختل شود، دوبی به شهر اشباح تبدیل میشود. تبلور منافع بینالمللی اقتصاد ایران حداکثر در نفت و پتروشیمی است. بنابراین اقتصاد ایران یک اقتصاد متکی به داخل است. به نوعی به اقتصاد شبیه به اقتصاد ایران، اقتصاد درونزا میگویند. در کنار این بنیاد اقتصاد ایران قوی است. دلیل این قوی بودن این است که مرتب تحت تاثیر شوکهای مختلف بوده است. از شوک جنگ گرفته تا تحریم و چالشهای سیاسی مختلف دائم اقتصاد ایران آسیبپذیر شده اما همین سبب شده تابآوری داشته باشد. بنابراین اگر فردا اعلام شود که یک کشور خارجی خدای نکرده به ایران حمله کرده، بعید میدانم اتفاق چشمگیری در بازارهای ایران بیفتد. چراکه اینقدر تنش در چند دهه گذشته در ساختار اقتصادی ایران وجود داشته که به نوعی به این تنشها عادت کردهایم. مثلاً انعقاد قرارداد خط لوله گاز بین روسیه و اروپا یا هر کشور دیگری آنطور که اقتصاد کشورهای دیگر را متاثر میکند در ایران اثر خیلی زیادی ندارد. یا مثلاً قراردادی که بین روسیه و ترکیه منعقد میشود تاثیر زیادی بر ما نمیگذارد، حال آنکه ما با ترکمنستان و ترکیه خط لوله گاز داشتیم. ایران و پاکستان و هند خط لوله صلح را طراحی کرده بودند. تاکید من بر این است که با اینکه اتفاقات مهمی در اطراف کشور در حوزه اقتصاد دارد رخ میدهد که قطعاً به نفع ما نیست، ولی در کشور واکنش شدیدی نداریم. چراکه وابستگی ما با دنیای بیرون مثل امارات و ترکیه و قطر و عربستان و... نیست. ما نوعی تعادل درونزا داریم. ما در اقتصاد جهان هضم نشدیم. این تبعات خودش را دارد اما برای پاسخ به شما باید گفت این اتکای درونی اقتصاد سبب شده شوکهای زیادی را بتوان تحمل کرد. برای نمونه جدا شدن انگلیس از اتحادیه اروپا و توافق برگزیت نشان میدهد وابستگی این کشور به اقتصاد بینالمللی و منطقه یورو تا چه اندازه عمیق است که برای جدایی از اروپا نیازمند پنج سال برنامهریزی و توافقات جدید است تا اقتصاد انگلیس و اروپا دچار مشکل نشود. دلیل این زمان زیاد و توافق طولانی و مذاکره که حدود 1500 صفحه است، همین بههمتنیدگی اقتصادی است.
آیا این نگرش و مثبتانگاری درونزا بودن اقتصاد ایران باعث نگرانی نیست؟ چراکه با همین شیوه درهای کشور به روی جهان بسته شده و سیاستهای محدودکننده بیشتری اعمال میشود و اقتصاد ایران با این ظرفیت بزرگی که دارد آرامآرام ورشکست شده و کشور وارد بحران جدی شد.
این رویکرد هم نقاط منفی بسیار و هم نقاط مثبت زیادی دارد. این رویکرد در زمان تحریمها و فشار خارجی خوب است و کشور را از تنگنا نجات میدهد. اما از طرفی این رویکرد بد هم هست، چون اقتصاد ایران رقابت جهانی را از دست داده است. ما در مجموعه نفت و گاز رتبه اول جهان را داریم اما آیا سهم ما از اقتصاد جهان هم همینقدر است؟ ایران جزو ده کشور معدنی جهان است، اما آیا سهم اقتصاد ایران از صادرات و فرآوری معدن هم جزو ده کشور اول جهان است؟ ایران جزو ده کشور اول جهان از نظر گردشگری است. آیا از این ظرفیت در اقتصاد گردشگری توانستهایم بهرهبرداری کنیم؟ پاسخ همه اینها خیر است. اگر بخواهیم نکات منفی این بسته بودن را بررسی کنیم بسیار زیاد است. متاسفانه این شرایط باعث شده ما از ظرفیت ایران به معنی عام آن بهره نگیریم. سنگاپور هیچ چیزی ندارد. این کشور نه معدن دارد، نه نفت دارد، نه آب دارد، نه... اما توسعهیافتهترین کشور جهان است. دلیل آن این است که آنها ارزشمندترین دارایی خود یعنی انسانهای این کشور را مدیریت کردهاند. ارزشمندترین دارایی ایران به جای آنکه سرمایه انسانی آن باشد، مثلاً نفت است. ایران از نظر دارایی روی زمین و دارایی زیر زمین اگر تجمیع شود، هیچ کشوری نمیتواند با این حجم عظیم دارایی رقابت کند.