عدالت سلامت
آیا افزایش هزینهها مردم را در معرض ریسک قرار میدهد و آنها را بیمارتر میکند؟
عدالت یکی از کلیدیترین مبانی نظام بهداشت و درمان است. بیعدالتی در بازار سلامت به این معناست که عدم توازن در توزیع امکانات و در دسترسی گروههای مختلف اجتماعی منجر به تفاوت در پیامدهای سلامت شود.
عدالت یکی از کلیدیترین مبانی نظام بهداشت و درمان است. بیعدالتی در بازار سلامت به این معناست که عدم توازن در توزیع امکانات و در دسترسی گروههای مختلف اجتماعی منجر به تفاوت در پیامدهای سلامت شود. زمانی که اقتصاد در حالت رکود تورمی قرار دارد یعنی همزمان با محدودیتهای شدید دولت در بخش منابع، قیمتها نیز به صورت افسارگسیخته در حال افزایش هستند، بنیان عدالت در نظام سلامت متزلزلتر از همیشه خواهد بود. تاثیر شرایط نامناسب اقتصادی بر سلامت عمومی جامعه از چشمانداز خرد و کلان قابل بررسی است. در بعد کلان اقتصاد سلامت، افزایش محدودیتهای دولت منجر به عدم تامین منابع مالی بخش بهداشت و درمان میشود که مستقیماً منجر به افزایش سهم مالی بیمار و خانواده در تامین منابع به صورت پرداخت مستقیم از جیب میشود، ضمن اینکه بخش عمدهای از جامعه برای خدمات ضروری درمانی مانند بستری در بیمارستان با هزینههای کمرشکن سلامت مواجه میشوند (هزینههای کمرشکن سلامت یعنی هزینههای سلامتی پرداختشده از جیب خانوار برابر با بیشتر از ۴۰ درصد ظرفیت پرداخت خانوار یا مصارف غیرخوراکی او باشد). از طرف دیگر بخش سالم جامعه نیز خدمات سطح اول را که جنبه بهداشتی و پیشگیرانه دارد، از سبد مصرفی خانوار کم میکند به عنوان مثال تقاضا برای خدمات تشخیصی و غربالگریهای دورهای کاهش پیدا میکند که میتواند در درازمدت به افزایش بروز بیماریهای مزمن غیرواگیر منجر شود.
برای بررسی دقیقتر این رابطه باید ریسک فاکتورهای عمده در بروز بیماریها و تاثیر شاخصهای اقتصادی خانوار را مورد بررسی قرار داد. مطالعات بیشماری در دنیا رابطه مستقیم بین افزایش نابرابریهای درآمدی و گسترش شکاف طبقاتی (با اندازهگیری ضریب جینی) را با کاهش پیامدهای سلامت عمومی نشان دادهاند. گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۰۵ نشان میدهد که فقر علت مرگ 2 /12 میلیون کودک زیر پنج سال است که 1 /4 میلیون نفر از این رقم در اثر عفونتهای ریوی و سه میلیون در اثر اسهال و اسهال خونی رخ میدهد. مطالعهای که در بیش از 54 کشور مختلف دنیا انجام شده است رابطه میان افزایش ضریب جینی در گسترش بیماریهای قلبی-عروقی و مرگومیر را مورد بررسی قرار داده است. در این مطالعه کشورهای مورد بررسی بر اساس ضریب جینی به سه دسته تقسیم شدهاند؛ دسته اول کشورهای با ضریب جینی کمتر از 33 /0، دسته دوم کشورهای با ضریب جینی بین 33 /0 تا 41 /0 و دسته سوم کشورهای با ضریب جینی بزرگتر از 41 /0 (سازمان ملل در گزارش توسعه انسانی 2018 متوسط ضریب جینی ایران بین سالهای 2010 تا 2017 را 388 /0 درصد اعلام کرده است). نتایج این مطالعه نشان میدهد در کشورهایی که کمترین میزان ضریب جینی یا شکاف درآمدی را دارند شیوع انواع بیماریهای مزمن غیرواگیر مانند فشار خون، دیابت، بیماریهای قلبی-عروقی و تنفسی بسیار کمتر از سایر کشورهاست همچنین خطر بروز بیماریهای قلبی-عروقی در کشورهایی که بالاترین میزان ضریب جینی را دارند 57 /1 درصد بیشتر از کشورهای دسته اول است ضمن اینکه کشورهایی که بالاترین میزان ضریب جینی را دارند 46 /1 درصد بیشتر در معرض خطر مرگومیر ناشی از بیماریها هستند. نکته قابل توجه در نتایج این مطالعه اینجاست که تاثیر بهبود 10واحدی در ضریب جینی بر کاهش مرگومیر بیشتر از تاثیر متغیرهای دموگرافیک مانند سن و حتی سابقه بیماریهای قلبی بوده است. این نتایج بیانگر ارتباط آشکار بین توزیع مناسب منابع در جامعه و کاهش خطرات عمده سلامتی اعم از بروز بیماریها و مرگومیر زودرس ناشی از بیماریهاست. نمودار شماره یک بررسی شاخص مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبی و همچنین شاخص کلی مرگومیر در سه دسته مختلف کشورها بر اساس ضریب جینی در یک بازه زمانی پنجساله است. برای بررسی بیشتر این موضوع باید به تاثیر کاهش قدرت خرید جامعه بر بهرهمندی از رژیم غذایی سالم نیز اشاره کرد. با افزایش فشارهای اقتصادی، دهکهای پایین درآمدی بیشتر در معرض کاهش امنیت غذایی قرار میگیرند و حتی رژیم غذایی طبقات متوسط جامعه نیز با تهدید جدی روبهرو خواهد شد. مطالعهای که در بین جمعیت روستایی ایران انجام شده است نشان میدهد افزایش نقدینگی و تورم، عملاً قدرت خرید و درآمد واقعی خانوارها را کاهش داده و همچنین منجر به کاهش کالری و پروتئین مصرفی به ترتیب به میزان 01 /0 و 07 /0 درصد شده است.
نقش تورم در افزایش ریسک فاکتورهای تغذیهای از این بابت مورد توجه است، که فاکتور عدم تغذیه مناسب و رژیم غذایی ناسالم مهمترین عامل خطر در ایران به شمار میرود. بنابر آمار مرکز مطالعه بار بیماریها در دانشگاه واشنگتن ریسک فاکتور تغذیه ناسالم سهم بیشتر از 12درصدی در شاخص سالهای ازدسترفته بر اساس بیماری و ناتوانی در ایران را دارد و از این نظر مهمترین ریسک فاکتور سلامتی در ایران تلقی میشود که بالاتر از سایر عوامل خطری چون چاقی، فشار خون و سیگار قرار دارد. در نتیجه هرگونه محدودیت تغذیه سالم ایرانیان به دلیل مشکلات اقتصادی رابطه مستقیمی با بیماریهایی مانند بیماریهای قلبی-عروقی، دیابت و انواع سرطانها دارد.