تاریخ انتشار:
تهران در احاطه خشکسالی است که باید آن را بارزترین نمود عملی شدن تهدیدات طبیعت دانست
تهران زمستان ندارد
تهران دیگر زمستان ندارد. دیگر نه خبری از برف و بورانهای دهههای قبل است و نه نگرانی از سرمایی که زمستان، با خود به همراه میآورد. انگار که از میان فصلهای سال، یک فصل را بریده باشند و یکتکه از میان بهار و تابستان و پاییز، جدایش کرده باشند. دیگر خبری از کرسیهایی که زیر آن، متلهای قدیمی بازگویه میشد، نیست و انگار مادربزرگها هم قصهای برای خواندن ندارند.
تهران دیگر زمستان ندارد. دیگر نه خبری از برف و بورانهای دهههای قبل است و نه نگرانی از سرمایی که زمستان، با خود به همراه میآورد. انگار که از میان فصلهای سال، یک فصل را بریده باشند و یکتکه از میان بهار و تابستان و پاییز، جدایش کرده باشند. دیگر خبری از کرسیهایی که زیر آن، متلهای قدیمی بازگویه میشد، نیست و انگار مادربزرگها هم قصهای برای خواندن ندارند. تابستانها، گرمتر شدهاند و بهار و پاییز شباهتهای نزدیک به هم پیدا کردهاند. خیلیها اینطور میگویند که تغییرات آب و هوایی و تاثیرات جوی است که چنین پدیدههایی را سبب شده است اما دقیق تامل کردن در همین نظر هم به خوبی نشان میدهد که انسان با طبیعت دوست نیست. آش تغییر فصلها را خود برای این روزگارش پخته و حالا راهی به جز سپری کردن زمستانی که تنها شبیه به پاییز است، ندارد. انسان امروز، طبیعتدوست نیست. این فقط چیزی نیست که کارشناسان بگویند. نگاهی ساده به رفتارهایی که انسان امروز با طبیعت خود میکند، به خوبی این دشمنی را نشان میدهد. در نمونه ساده آن، مصرف بالای انرژی است که در نهایت میتواند گازهای گلخانهای را از سوی زمینیها به جو، هدیه کند. این هدیه
اما باز هم روند تاثیر خود را به زمین بازمیگرداند تا علاوه بر تخریب جو، وضعیت خشکسالی ایران و سیلابهای مهیبی که روی میدهد، بدتر شود.
در چنین شرایطی، بازهم زمینیها به سمت استفاده بیشتر انرژی روی میآورند تا بتوانند در پناه آن، از پدیدههای ناگهانی اینچنینی نجات پیدا کنند. همین مساله یک سیکل معیوب را ایجاد میکند که زمین را روز به روز با خطرات بیشتری همراه میکند. در این میان، هر چقدر هم که سازمانهای مردمنهاد در حوزه محیطزیست فعالیت کنند، نمیتوانند بار سنگین چنین سیکلی را تاب آورند. این یک واقعیت است که انسان، پیوند تنگاتنگی با طبیعت دارد و در همین محیط سبز پیرامون خود ریشه دوانده است. با این حال، سالهاست که از ریشه خود فاصله گرفته و رفتارهایش، ستیز با محیط سبز پیرامونش را آشکار میکند. هیچ ابایی هم از چنین رفتارهایی ندارد.
بسیار دیده میشود که در این میان، رفتار کسانی که مدافع محیطزیست هستند، به منزله یک ژست روشنفکری تلقی میشود. حال آنکه چنین حمایتهایی در بیشتر مواقع نیاز به یک اتفاق نظر و همراهی دارند تا محافظت لازم از محیطزیست صورت گیرد. بیراهه نیست که چنین عنادی با محیطزیست در نهایت به کم شدن روزهای سرد سال و پدیدههایی منتهی میشود که در نگاه اول بسیار غیرطبیعی جلوه میکند اما واقعیت آن، تاثیر دشمنی انسان با محیطزیست است. پیش از این آنطور که گزارشها نشان میدهد، 60 روز سرما برای تهران وجود داشت که این تعداد به پنج روز تقلیل پیدا کرده است. این درست مهر تاییدی بر مخرب بودن رفتارهایی است که انسان با محیط پیرامون خود دارد و هیچ ترسی از تاثیرگذاری آن بر زندگی خود ندارد.
تهدیدات یک دوست
انسان پیوند دیرینهای با محیطزیست خود دارد اما آنجا که پای تخریب آن به میان آید، میتواند به یک تهدید برای انسان تبدیل شود؛ مانند تهدید یک دوست دیرین برای انسان. علاوه بر نقشی که انسان در تخریب محیط پیرامون خود دارد، بررسی تغییر و تحولات این محیط نیز میتواند به شناخت آن و تلاش برای متوقف کردن تخریبش، منتهی شود. آنچه مشخص است، انسان محیطزیست خود را تخریب کرده است و حالا باید تاثیرات آن را هم به جان بپذیرد. تاثیراتی که گاه خود را با علامتهایی نشان میدهد که کسی توجهی به آن نمیکند. همین که در جایجای کلانشهرهای بزرگ، آپارتمان و ساختمان به جای درخت، خود را به سمت آسمان کشانده است، یک علامت است که معمولاً توجهی به آن نمیشود. حتی بسیاری از کارشناسان معتقدند، نشست زمین که اخیراً نسبت به گذشته بیشتر شده نیز خود یک علامت است. در طول سالهای گذشته، علاوه بر تهران در شهرهای دیگر هم زمین به داخل فروخورده شد تا بخشی از به هم خوردن تعادل در طبیعت نشان داده شود. در عین حال، خشکسالی نیز از یک طرف دیگر گریبان ایران را گرفت. برخی گزارشها حتی نشان از آن داشت که موجودات زنده از خشکی مناطقی از جمله سمنان تلف شده بودند و
درختها به زمین افتاده بودند. تبعات این خشکسالی اما، تنها خود را در درخت و موجودات زنده نشان نمیدهد چرا که دامن خشکسالی به روی منابع آبی نیز گسترده شد. آنطور که خود وزارت نیرو اعلام کرده بود، حتی در زمستان نیز مشکل کمبود منابع آبی وجود دارد که همین مساله این وزارتخانه را بر آن داشته بود تا نسبت به رشد مصرف هشدار دهد. این، برای اولین بار است که هشدار نسبت به منابع آبی در زمستان عنوان میشود. این مساله، سال گذشته نیز تهران را تهدید کرده بود تا جایی که عنوان شد، برای اولین بار تهران با تهدید بیآبی در زمستان روبهرو شده بود. در آن زمان، وزیر نیرو به این مساله اعتراف و عنوان کرده بود وضعیت دشتهای کشور خطرناک شده و همین مساله، سبب ایجاد بیآبی در زمستان شده است. امسال نیز به نظر میرسد همین وضعیت گریبان ایران را گرفته باشد. حال آنکه تهران تابستان سختی را پشت سر گذاشته و در همان مدت نیز با کمبود منابع آبی روبهرو بود. با این حال، با آمدن پاییز و بارشی که به گفته مدیران وزارت نیرو، بسیار اندک بوده هم این مشکل مرتفع نشده است. تهران در احاطه خشکسالی است که باید آن را بارزترین نمود عملی شدن تهدیدات طبیعت علیه
انسان دانست.
نقشهای که کوچک میشود
به طور قطع میتوان یکی دیگر از موارد عملی شدن تهدیدات طبیعت علیه انسان را حذف برخی روستاها از نقشه ایران دانست. این مساله به معنای کوچک شدن برخی نواحی است که به اذعان کارشناسان، محصول طبیعی خشکسالی است. کم شدن مناطق سبز که بخشی از آن به مرور و به واسطه تخریب طبیعت صورت میگیرد، در نهایت سبب میشود تا زندگی شهری، جایگزین طبیعت شود. همین مساله در آبان ماه امسال توسط سایت تابناک گزارش شد. این سایت بر اساس گزارش جامعی که موسسه مطالعاتی «یورو مانیتور» منتشر کرده بود، عنوان کرده بود که «ایران یکی از سریعترین کشورهای جهان در رشد شهرنشینی بوده است». همین مساله، عاملی برای تشدید حذف روستاها و سرعت گرفتن زندگی شهرنشینی است که خود میتواند کلیه پدیدههای تخریب محیط زیست را سرعت بخشد. با این حال، آمارها نشان میدهد که تنها نیمی از روستانشینان ایران، کشاورزی میکنند. همین مساله به خوبی نشان میدهد حتی در صورت از بین نرفتن روستاها نیز، وضعیت حفاظت از طبیعت و گسترش آن، با چالشهای جدی مواجه است. بسیاری از کارشناسان معتقدند اقلیم، مانند دم شیر است که نباید با آن بازی کرد چرا که به سرعت واکنش نشان میدهد و باید منتظر
عواقب آن نیز بود. در چنین شرایطی به نظر میرسد اقلیم ایران طبق شرایط سختی که با آن مواجه بوده، شرایط سختی را میگذراند و در حال نشان دادن واکنشهای طبیعی خود است. در عین حال، آن چیزی که به نظر میرسد برای این روزهای ایران مفید است، تغییر حرکتها و طی کردن روند معکوس است آن هم به این صورت که بخشی از تخریبها و روند تخریبکنندهای که طی شده، جبران شود و رفتارهای انسان با محیطزیست، به سمت معکوس آن حرکت کند. شاید در چنین شرایطی بتوان امید به برقراری دوستی دوباره انسان با طبیعت داشت تا تهران بتواند بار دیگر روی زمستان را به خود ببیند و طبیعت روی خوشش را نشان انسان دهد.
دیدگاه تان را بنویسید