تاریخ انتشار:
پدیده کودککشی در ماههای اخیر به یک آسیب اجتماعی جدید تبدیل شده است
مسلخ کودکانه
طی هفتههای اخیر خبرهای بسیاری مبنی بر آزار کودکان و قتل آنها گزارش شده که به نظر میرسد بسیار جدیتر از خبرهایی است که تاکنون در خصوص آزار کودکان به گوش میرسیده است. کمی قبلتر، هر خبری که در مورد کودکان مطرح میشد تنها مختص آزار و اذیتهایی بود که البته حجم و نوعشان چندان کم هم نبود.
طی هفتههای اخیر خبرهای بسیاری مبنی بر آزار کودکان و قتل آنها گزارش شده که به نظر میرسد بسیار جدیتر از خبرهایی است که تاکنون در خصوص آزار کودکان به گوش میرسیده است. کمی قبلتر، هر خبری که در مورد کودکان مطرح میشد تنها مختص آزار و اذیتهایی بود که البته حجم و نوعشان چندان کم هم نبود. با این حال، گویا آزار بیدفاعانی همچون کودکان داستانی ادامهدار است که هر روز به وخامت آن افزوده میشود. آزار و اذیت، یعنی دقیقاً آن چیزی که خارج از تحمل باشد که در مورد کودکان حساستر هم میشود. در مدت اخیر، خیل گسترده خبرهایی که در خصوص آزار و کشتن کودکان به گوش میرسد زنگ هشدار نوع برخورد با این گروه را به صدا درآورده است. در عین حال، این اخبار یک نکته دیگر را نیز نشان میدهد و آن هم خلاء آموزشی والدین کودکان است که اغلب با مساله اعتیاد نیز روبهرو هستند و تحت تاثیر موادی که مصرف کردهاند به کودکان آزار میرسانند. در این میان، برخی آزارهایی که به کودکان وارد میشود، به دلیل سهلانگاری پدر یا مادر صورت میگیرد که شاید در بیشتر مواقع ریشه این مساله نیز، اعتیاد باشد.
یعنی در هر مورد، کودک، قربانی مسائلی میشود که هیچ نقشی در آن نداشته است. پیش از این، بسیاری از کارشناسان تاکید کرده بودند که نبود راهنمایانی برای والدین و کودکان، در نهایت میتواند منجر به آسیب رساندن به کودکان شود. نباید فراموش کرد که پیش از این و پس از انتشار گزارشهایی در خصوص آزار کودکان، واکنش مشخصی از سوی مسوولان دولتی ابراز نشد. شاید بتوان این بیتفاوتی را عاملی دانست که در نهایت به وخیمتر شدن مساله کودکآزاری و کشتن این گروه منتهی شود. نقطه میان دو اتفاق کودکآزاری و کودککشی را باید داستان عرشیای چهارماهه دانست که با مصرف بیش از اندازه مواد مخدر کشته شد. آن طور که در تیرماه سال جاری خبرگزاری ایلنا گزارش داده بود، عرشیا در مدت چهار ماهی که توانست زندگی را تجربه کند، تجربه یک بار مصرف بیش از اندازه مواد مخدر و دو بار ایست قلبی را داشت.
آن طور که برخی خبرگزاریها پیگیری کرده بودند، مادر این نوزاد در تلاش بود تا مشکل نوزاد خود را ناراحتی قلبی اعلام کند. اما واقعیت این بود که این کودک با مصرف بیش از اندازه مواد مخدر روبهرو بود و بعد از مدت کمی، به دلیل همین سوءمصرف فوت کرد. در عین حال، مسالهای که در این میان مطرح میشد، گزارش نشدن کودکآزاری از سوی بیمارستان بود که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان قضایی، قانونی برای این کار هم وجود ندارد که بیمارستان را مجبور به گزارش کند.
عرشیا تنها چهار ماه زندگی را تجربه کرد و بعد جان سپرد تا کودکآزاری بدون پیگیری، به کودککشی تبدیل شود و موارد متعدد دیگری نیز بعد از او گزارش شود. تنها در همان زمان بود که موج انتقادها به چنین اتفاقی بالا گرفت و در مدت زمان اندکی به کلی به فراموشی سپرده شد. این درست همان چیزی بود که به نظر میرسد باید بیشتر به آن توجه شود چرا که فراموشی چنین پدیدهای، میتواند موارد شبیه به آن را موجب شود.
واقعیت این است که نقطه اشتراک بیشتر موارد کودککشی که تاکنون اعلامشده، مساله اعتیاد است اما باز هم اقدام مشخصی از سوی مسوولان دولتی برای کاهش و یا مبارزه با آن صورت نگرفته است. خیلیها این طور میگویند که عرشیاهای بسیاری تاکنون جان خود را از دست دادهاند و هنوز هم صدایشان به گوش کسی نرسیده و حتی تکانی به دولتیها نداده است.
دیدگاه تان را بنویسید