تقلای گرانی
چرا با وجود کاهش نسبی بهای ارز کالاها ارزان نشدند؟
کمتر کسی میتواند مدعی باشد که آثار افزایش قیمت ارز خارجی خصوصاً دلار را در چند ماه اخیر در زندگی خود ندیده است. با افزایش چشمگیر قیمت ارز در ماههای اخیر بازارها همگی از تعادل قبلی خارج شده و هنوز به تعادل جدیدی نرسیدهاند.
علی طهماسبی: کمتر کسی میتواند مدعی باشد که آثار افزایش قیمت ارز خارجی خصوصاً دلار را در چند ماه اخیر در زندگی خود ندیده است. با افزایش چشمگیر قیمت ارز در ماههای اخیر بازارها همگی از تعادل قبلی خارج شده و هنوز به تعادل جدیدی نرسیدهاند. دلار که در بازار آزاد در دوران صعود بیسابقه خود تا حدود 20 هزار تومان نیز پیش رفت و در بازگشتی مجدد به کانال 12 هزار تومان رسیده، اگرچه هنوز نقطه بهینه خود را پیدا نکرده است و مدام در حال پیشروی یا پسروی قیمتی در بازار آزاد است.
با پیروی نوسانات نرخ ارز در بازار آزاد، قیمتها در بازارهای دیگر نیز دستخوش تغییرات شدهاند. انواع اجناس و کالاها، چه ایرانی و چه خارجی، در بازارها با برچسب قیمتی بعضاً سرسامآوری همراه شدهاند. اما سوال و ابهامی که اینجا مطرح است این است که چرا با افزایش قیمت ارز کالاها گران شدند ولی با فروکش کردن تب و تاب بازار ارز، قیمتها در بازار کالایی مانند گذشته نشد؟ در این زمینه باید گفت کاهش قیمت کالا تابع طیف گستردهای از موضوعات است. نرخ ارز، میزان عرضه و استقبال و تقاضای مردم از کالایی خاص از موارد مهم و تاثیرگذار در این زمینه هستند. حال اگر بهای تمامشده کالا بهعلاوه درصد مشخصی سود در بازار منجر به قیمتگذاری یک کالا شود و برای آن کالا همچنان تقاضا وجود داشته باشد، طبیعی است که قیمتها به سمت پایین گرایش نخواهند داشت. ولی اگر بهای تمامشده بهعلاوه درصدی سود از قیمت مدنظر متقاضی کالا فراتر رود، معامله صورت نمیپذیرد تا تعادل قیمتی دوباره ایجاد شود. در شرایط کنونی بازار ارز هنوز به تعادل نرسیده است. به این معنا که کسی نمیداند در روزها و ماههای آتی نوسانات نرخ ارز چگونه خواهد بود. به عبارت دقیقتر، پیشبینیپذیری اقتصاد کشور کم شده و عدم قطعیت در آن بالا رفته است. در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت که بازار کالایی به تعادل برسد. برای همین گاه مشاهده میشود که برای یک کالای یکسان در بازار، نرخهای متعددی وجود دارد و هرکس با توجه به بهای تمامشده و نرخ سود مدنظر خود، قیمت عرضه را پیشنهاد میکند. موضوع دوم در این رابطه به چسبندگی قیمتها برمیگردد. این چسبندگی مانع از حرکت راحت قیمتها در بازار با تغییر شرایط اقتصادی و تغییر در عرضه و تقاضای بازار میشود. چسبندگی قیمتها در بازار ایران عموماً از نوع رو به بالا بوده است. عمده دلیل این اتفاق نیز به موضوع توهم پولی برمیگردد. جایی که از نظر فعالان اقتصادی، تورم انتظاری از تورم واقعی متفاوت است. اقتصاد کشور مدتی است که از تورم رنج میبرد و تورم انتظاری نیز بیشتر از تورم فعلی است. از اینرو در این حالت، بازار دچار چسبندگی شده و در حالی که مثلاً قیمت واقعی یک کالا باید کاهش یابد، این امر به وقوع نمیپیوندد. چسبندگیهای قیمتی در اقتصاد ایران، به دلیل آن رخ میدهد که بازارها از توسعهیافتگی کافی برخوردار نیستند. در عین حال دولت نیز باید با سیاستهای کارآمد، اصطکاک را در بازارها ایجاد نکند تا خود سیستم قیمتی بتواند بازار را از حالت عدم تعادل خارج کند.