دارایی واقعی
چرا نوآوری برای خلق ثروت حیاتی است؟
چگونگی خلق ثروت در طول تاریخ همواره پرسش مهمی بوده که رسیدن به پاسخ آن هم برای جامعه و هم برای حکومتها اهمیت زیادی داشته است. برای کارآفرینان و سرمایهگذاران اهمیت دارد که ثروت جدید از کجا و چگونه به وجود میآید اما واقعیت این است که پاسخ دادن به چنین پرسشهایی ساده نیست. در روزگاری که مفاهیم توضیحدهنده امور، ممکن است برای بسیاری از افراد پیچیده شده باشد، پاسخ به چنین پرسشهایی نیاز به تفکر یا بررسی چندانی ندارد. چرا که وقتی از مفاهیم سخن میگوییم، میتوانیم پاسخ آن را هم با استفاده از همین مفاهیم به زبان بیاوریم. اینگونه است که میتوان در پاسخ به پرسشی درباره چگونگی خلق ثروت به یک کلمه بسیار مشخص اشاره کرد: «نوآوری».
در دنیای تازه، خلق ثروت جدید به چیزی بیش از پاسخگویی به تقاضای بازار نیاز دارد. به برخی از محصولات راهگشای چند دهه گذشته فکر کنید. نه بیبیسی و نه شبکههای تلویزیونی بزرگ ایالاتمتحده بازاری برای اخبار 24ساعته نداشتند. لازم بود مردی به نام ترنر که در خارج از آتلانتا فعالیت میکرد با سه گرایش ظهور مینیکم شانهدار، دسترسی مقرون بهصرفهتر به مخابره ماهوارهای و اینکه مردم دیگر به موقع برای اخبار ساعت 6 به خانه نمیآیند، کنار بیاید. مفهوم قالب خبری پیوسته محصول نوآوری بود؛ نه به این دلیل که به نیاز بازار پاسخ داد، بلکه به این دلیل که نیازی را ایجاد کرد که مصرفکنندگان هنوز خودشان آنها را درک نکرده بودند.
همه اینها گواه این واقعیت است که در اقتصاد مدرن، بزرگترین پاداشها به شرکتهایی تعلق میگیرد که الگوهای کسبوکار جدید میآفرینند- ایدههایی که منابع درآمد جدیدی را بر اساس تغییر فناوری، جمعیتشناسی و عادات مصرفکننده ایجاد میکنند. طبق تعریف، الگوهای کسبوکار جدید، الگوهای قدیمی را از بین میبرند، به همین دلیل است که ایجاد ثروت جدید تهدیدی برای هر کسبوکار سنتی و غیرقابل تصور است. هرگز چرخه عمر استراتژی کوتاهتر نبوده و رهبری بازار کمتر به حساب میآید. آن را قانون اول اقتصاد نوآوری بنامید: شرکتهایی که دائماً به دنبال نوآوری نیستند، به زودی تحت تاثیر آن قرار خواهند گرفت. نوآوری تنها استراتژی و راه مقابله با تغییرات ناپیوسته و مخرب است.
چرا نوآوری ضروری است؟
برخی شرکتها بهطور غریزی ضرورت نوآوری را درک میکنند. نوآوری متعلق به تازهکاران اینترنتی یا ساکنان دنیای سیلیکونولی نیست. در واقع، نوآوری میتواند در هر شرکتی، صرف نظر از خط کسبوکار، سن یا مکان آن اتفاق بیفتد. شاید این سوال را بپرسید که آیا یک شرکت مثلاً با یک قرن قدمت میتواند یاد بگیرد که مانند یک صنعت تازه و بهروز، نوآوری کند؟ پاسخ مثبت است، مشروط بر اینکه شرکت مایل باشد اصول خود را بررسی کند، راهها و استراتژیهای گذشته را کنار بگذارد و کارکنان خود را بهطور گسترده و عمیق درگیر تلاش برای تجسم بازارها و فرصتهای جدید کند که نوید ثروت جدید را میدهند.
نوآوری اغلب به عنوان رگ حیاتی کارآفرینی در نظر گرفته میشود. بدون آن، شرکتها به سرعت در دنیایی که دائماً در حال تغییر است، کهنه و بیربط میشوند. توانایی ارائه ایدههای تازه و جدید و تبدیل آنها به سرمایهگذاری موفق چیزی است که کارآفرینان را از بقیه متمایز میکند. با این حال، نقش نوآوری در کارآفرینی همیشه ساده نیست. برخی از کارآفرینان مبتکران طبیعی هستند و دائماً ایدههای جدیدی ارائه میدهند و آنها را با دقت اجرا میکنند. برخی دیگر برای همگام شدن با سرعت تغییرات تلاش میکنند و همیشه به دنبال رقبای خود هستند. کارآفرینان هر چند ممکن است در ابتدا با نوآوری به خلق ثروت برای خود کمک کنند اما برای ادامه تولید ثروت نیز ناگزیر از نوآوری هستند.
نوآوری و ایدههای خلق ثروت
نوآوری یکی از محرکهای کلیدی خلق ثروت برای جامعه بشری بوده است و همچنان خوشبینی را برای آینده فراهم میکند. اگر به تاریخ نگاه کنیم، انقلاب صنعتی روند تولید ثروت را تسریع کرد. توانایی تبدیل گرما به کار در یک محیط کنترلشده یعنی موتورهای بخار و بهبود مستمر آن در طراحی پس از آن انقلابی در نساجی، حملونقل و تولید برق به وجود آورد. نوآوری با اختراع متفاوت است. اختراع ایجاد چیزی جدید است، در حالی که نوآوری توسعه یک اختراع است تا جایی که مفید، مقرونبهصرفه و قابل اعتماد شود. تاریخچه نوآوری مملو از نمونههایی است که در آن افرادی که میتوانند هزینه را کاهش دهند و محصول را ساده کنند، بیشترین تفاوت را ایجاد میکنند. آنها اندازه بازار و پذیرش محصول را افزایش میدهند. همانطور که شومپیتر در سال 1942 گفت، روشنایی الکتریکی برای کسی که پول کافی برای خرید شمعهای کافی دارد، نعمت بزرگی نیست. زمانی مفید است که برای استفاده انبوه به اندازه کافی ارزان شود.
نهتنها نوآوری در محصول، بلکه در فرآیند نیز منبع قدرتمندی برای خلق ثروت است. ایده مالکوم مک لین در مورد حملونقل کانتینری آینده تجارت جهانی را تغییر داد. یکی از بزرگترین نوآوریهای فرآیند، بهکارگیری اصول مدیریت در کسبوکارهای پس از جنگ جهانی دوم در دنیای غرب بوده است. تاریخچه شرکتهای ایالاتمتحده مملو از نمونههایی از والمارت تا مکدونالد است که از نوآوری در فرآیند برای کاهش هزینهها و ایجاد فرصتی فوقالعاده برای رشد استفاده میکنند.
در حالی که نوآوری بدون شک به ایجاد ثروت عظیم برای جامعه در کل منجر شده است، انتخاب برندگان در مراحل اولیه چرخه بسیار دشوار است. نوآوری یک فرآیند تکاملی است که زودهنگام نمیتواند فرصتهای کافی برای مشارکت را فراهم کند. در روزهای اول نیازی به سرمایهگذاری در گوگل یا آمازون نبود. فرصتهای کافی برای شرکت وجود داشت زیرا آنها به عنوان برنده ظاهر میشدند. نوآوری چرخههای رونق و رکود سوداگرانه خود را به ارمغان میآورد. تاریخ مملو از نمونههایی از شیدایی سرمایهگذاری در کانالها، راهآهن و نمونههای جدیدتر حباب فناوری است. رویههایی که نوآوری را به یکی از مهمترین ضرورتهای خلق ثروت تبدیل کرده است.
نقش نوآوری در ایجاد ثروت بلندمدت
واقعیت تغییر، به عنوان ثابتترین جنبه زندگی، باید از صمیم قلب از سوی هر فردی که مشتاق دستیابی به رفاه چندنسلی است، پذیرفته شود. موفقیتهای امروز ناگزیر، با چالشهای نوآوریهای فردا مواجه خواهند شد. در اینجا، نوآوری به اجرای عملی ایدههایی اشاره دارد که به معرفی کالاها یا خدمات جدید، یا ارتقای کالاهای موجود منجر میشود. این امر اساساً فرآیند ایجاد چیزی جدید یا بهتر است. یکی از پیامدهای مهم نوآوری، اختلالی است که در روشها، خدمات و فرآیندهای ایجادشده بهوجود میآید که اغلب به کاهش شدید تقاضا برای روشهای قدیمی منجر میشود.
کسبوکارهای پررونق امروز که از ثروت خانوادهها حمایت میکنند، از تاثیر نوآوری گریزی ندارند و فقط زمان لازم دارد. اگر تنها استراتژی برای حفظ ثروت، حفظ وضعیت موجود و در عین حال نادیده گرفتن اختلالات احتمالی در صنعت باشد، آن ثروت قبلاً در مسیر کاهشی قرار گرفته است که در نهایت باعث فرسایش آن خواهد شد. اگر شک دارید، کسبوکارهای بسیار موفق گذشته را در نظر بگیرید. کُداک، شرکت فناوری آمریکایی که دوربینهای فیلمبرداری و فیلمهای عکاسی تولید میکرد، زمانی یکی از موفقترین شرکتهای جهان بود که میلیاردها دلار درآمد داشت. با ظهور عکاسی دیجیتال، که دوربینهای فیلم را منسوخ کرد، این تجارت دگرگون شد.
زمانی بود که تلفنهای ثابت تقاضای زیادی داشتند و شرکتهای این صنعت به عنوان متولیان وسایل اولیه برای برقراری و دریافت تماسهای تلفنی رشد میکردند. با این حال، امروزه تلفنهای همراه کنترل بازار را به دست گرفتهاند و جایگزین محصولی شدهاند که زمانی بسیار مورد توجه بود. نمیتوان به تغییرات مخرب در بخش سرگرمی اشاره نکرد. بلاکباستر که زمانی یک غول سرگرمی آمریکایی بود که خدمات اجاره ویدئویی و بازیهای ویدئویی را در خانه ارائه میکرد، به عنوان بزرگترین زنجیره اجاره ویدئو در سراسر جهان با بیش از 9 هزار فروشگاه در اوج فعالیتش به خود میبالید. بلاکباستر با ظهور سرویسهای استریم مانند نتفلیکس و هولو که راهی راحتتر و مقرونبهصرفهتر برای تماشای فیلمها و نمایشهای تلویزیونی ارائه میدهند، جایگزین شد.
در دنیایی که همیشه در حال تغییر و پویاست، حفظ و رشد ثروت خانواده در طول نسلهای مختلف نیازمند رویکردی فعال و سازگار است. ساختن میراثهای خانوادگی قویتر و انعطافپذیرتر نیاز به آگاهی دقیق از روندهای بازار، پیشرفتهای تکنولوژیک و رویدادهای مهم دارد.
وظیفه حفاظت از ثروت خانواده در طول نسلها یک چالش پیچیده و چندوجهی است. اغلب، خانوادهها بر استراتژیهای مالی و مدیریت سرمایهگذاری تاکید انحصاری دارند و سهواً عنصر حیاتی نوآوری را نادیده میگیرند. این نظارت میتواند به فرسایش تدریجی ثروت منجر شود زیرا جهان به سرعت در حال تحول است.
برای اطمینان از رونق پایدار ثروت خانواده، ضروری است که بدانیم مدیریت آن یک فرآیند ثابت نیست، بلکه یک فرآیند پویاست. در هر استراتژی حفظ ثروت، نوآوری باید یک نکته اساسی باشد.
درک زمان
هماهنگی با روندهای بازار برای حفظ و رشد ثروت فرد حیاتی است. تغییرات اقتصادی، اجتماعی و ژئوپولیتیک میتواند بهطور قابل توجهی بر چشماندازهای سرمایهگذاری تاثیر بگذارد و ارزش طبقات مختلف دارایی را تغییر دهد. با نظارت و تجزیه و تحلیل روندهای بازار، خانوادهها میتوانند فرصتهای در حال ظهور را شناسایی کرده و خطرات بالقوه را کاهش دهند. تعامل با کارشناسان و مشاوران مالی که درک عمیقی از پویایی بازار دارند میتواند این روند را بیشتر کند.
علاوه بر این، در عصر دیجیتال امروزی، روندهای فناوری با سرعتی بیسابقه در حال تغییر صنایع هستند. فناوریهایی مانند هوش مصنوعی، بلاکچین و اتوماسیون در حال متحول کردن الگوهای کسبوکار و ایجاد راههای جدید برای خلق ثروت هستند. پرورش فرهنگ آگاهی تکنولوژیک و پذیرش این پیشرفتها، خانوادهها را قادر میکند در نوآوری برای رشد و ایجاد بازده پایدار سرمایهگذاری کنند.
استفاده از سرمایه فکری
سرمایه فکری یک فرد، که دانش، مهارت و تخصص اعضای آن را دربر میگیرد، منبع ارزشمندی برای استفاده از نوآوری است. تشویق اعضای خانواده به پرورش مجموعه مهارتها و تخصصهای متنوع، آنها را به ابزارهایی برای شناسایی و استفاده از فرصتهای نوظهور مجهز میکند. تسهیل یادگیری مستمر از طریق برنامههای آموزشی، کارگاهها و رویدادهای شبکهای میتواند به اعضای یک تجارت یا صاحبان صنعت کمک کند از منحنی جلوتر بمانند.
علاوه بر این، افراد با ایجاد محیطی که به کارآفرینی اهمیت میدهد، میتوانند روحیه کارآفرینی را ایجاد کنند. تشویق اعضا به دنبال کردن سرمایهگذاریهای نوآورانه یا استقبال از ابتکارات جدید میتواند به ایجاد جریانهای اضافی ثروت منجر شود. این رویکرد همچنین حس هدف و تعهد را در افراد القا میکند و پیوندها و انعطافپذیری جمعی را تقویت میکند.
مشارکت و شبکههای مشارکتی
همکاری برای سرمایهگذاری بر نوآوری و به حداکثر رساندن پتانسیل ثروت کلیدی است. تعامل با شرکای خارجی، مانند سرمایهگذاران خطرپذیر، شرکتهای سهام خصوصی، و انکوباتورهای فناوری، میتواند دسترسی به فرصتهای پیشرفته و بینشهای صنعت را فراهم کند. با تشکیل اتحادیهها و شبکههای استراتژیک، افراد میتوانند از تخصص و منابع دیگران استفاده کنند، پایگاه دانش خود را گسترش دهند و تاثیر خود را تقویت کنند.
علاوه بر این، آنها میتوانند دفاتر یا صندوقهای سرمایهگذاری خود را ایجاد کنند که به مدیریت فعال ثروت خود و کاوش در استراتژیهای سرمایهگذاری نوآورانه اختصاص دارد. این نهادها به عنوان بسترهایی برای تصمیمگیری متمرکز عمل میکنند و درباره رویکردی متمرکز و هماهنگ برای نوآوری و حفظ ثروت اطمینان میدهند.
برای حفظ بلندمدت ثروت خانواده، پذیرش نوآوری دیگر اختیاری نیست بلکه ضروری است. خانوادههایی که با هوشیاری روندهای بازار، پیشرفتهای تکنولوژیک و رویدادهای جهانی را دنبال میکنند، خود را برای پیشرفت در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، آماده میکنند. خانوادهها با استفاده از سرمایه انسانی و فکری خود، ایجاد مشارکتهای استراتژیک و پرورش فرهنگ نوآوری، میتوانند میراثی قوی و انعطافپذیر بسازند که نسلها را دربر میگیرد. نوآوری به بستری تبدیل میشود که ثروت در آن رشد میکند و در یک چشمانداز دائماً در حال تغییر، سازگار و شکوفا میشود.
نوآوری در کارآفرینی
نوآوری در کارآفرینی به فرآیند ارائه ایدههای جدید و خلاقانه، تبدیل آنها به محصولات یا خدمات و ارائه آنها به بازار اشاره دارد. این توانایی شناسایی شکاف در بازار و ایجاد چیزی است که آن شکاف را پر کند، یا یافتن راهی بهتر برای انجام کاری که قبلاً انجام شده است.
این نوآوری همان چیزی است که کارآفرینان را از دیگران متمایز میکند و باعث موفقیت آنها میشود. همچنین نوآوری است که شرکتها را در یک فضای رقابتی، در دنیایی که همیشه در حال تغییر است، نگه میدارد. بهطور خلاصه، نوآوری کلیدی برای پیشرو ماندن در کارآفرینی و خلق ثروت است و میتواند به اشکال مختلف از ایجاد یک محصول جدید، بهبود محصول موجود و یافتن راهی جدید برای دستیابی به مشتریان و افزایش فروش خود را نشان دهد.
اهمیت نوآوری در موفقیت کسبوکار
نوآوری برای موفقیت کسبوکار ضروری است زیرا به شرکتها اجازه میدهد از رقبای خود متمایز شوند و چیزهای جدید و ارزشمندی را به مشتریان خود ارائه دهند. این موضوع به شرکتها کمک میکند در دنیایی که همیشه در حال تغییر است، مرتبط بمانند، جایی که مشتریان همیشه منتظر چیزهای بزرگ بعدی هستند. شرکتهایی که از نوآوری استقبال میکنند، برای تطبیق با فناوریهای جدید و روندهای بازار، مجهزتر هستند. این مساله میتواند مزیت قابلتوجهی را نسبت به شرکتهایی که این کار را نمیکنند، به همراه داشته باشد.
نوآوری همچنین میتواند موجب افزایش کارایی، کاهش هزینهها و بهبود رضایت مشتری شود که همگی از اجزای حیاتی موفقیت کسبوکار و خلق ثروت هستند. وقتی شرکتها روی نوآوری سرمایهگذاری میکنند، روی آیندهشان سرمایهگذاری میکنند و خود را در مسیر رشد و موفقیت بلندمدت قرار میدهند.
یکی دیگر از جنبههای مهم نوآوری این است که باعث رشد اقتصادی میشود. شرکتها با استفاده از نوآوری، محصولات جدید، بازارهای جدید و مشاغل جدید ایجاد میکنند. این کار به نوبه خود ثروت تولید میکند، فعالیتهای اقتصادی را تحریک و نوآوری را به یک محرک مهم رفاه تبدیل میکند. در نتیجه، نوآوری در دنیای کارآفرینی فقط خوب نیست، بلکه یک امر ضروری است. شرکتهایی که از نوآوری استقبال نمیکنند، احتمالاً عقب میمانند و برای جبران این عقبماندگی در محیط تجاری پرشتاب امروز بیشتر تلاش میکنند.
انواع نوآوری در کارآفرینی و خلق ثروت
نوآوری در کارآفرینی و خلق ثروت میتواند اشکال مختلفی داشته باشد و درک این انواع مختلف میتواند به کارآفرینان کمک کند فرصتها را شناسایی کرده و تلاشهای خود را در زمینههای مناسب متمرکز کنند. برخی از رایجترین نمونههای نوآوری عبارتاند از:
1- نوآوری در محصول: این امر به توسعه محصولات جدید یا بهبودیافته یا معرفی ویژگیهای محصول جدید اشاره دارد. این نوع نوآوری میتواند هر چیزی باشد، از یک محصول جدید در یک بازار موجود تا ایجاد یک بازار کاملاً جدید.
2- نوآوری در فرآیند: این مورد به توسعه فرآیندهای جدید یا بهبودیافتهای اشاره دارد که کارایی را افزایش و هزینهها را کاهش میدهد یا تجربه بهتری برای مشتری فراهم میکند. نوآوری در فرآیند میتواند هر چیزی باشد، از سادهکردن فرآیند تولید تا بهبود تحویل کالا و خدمات.
3- نوآوری در بازاریابی: این نوع، به روشهای جدید و خلاقانه دستیابی به مشتریان و ترویج محصولات یا خدمات اشاره دارد. نوآوری در بازاریابی میتواند شامل اشکال جدید تبلیغات، استراتژیهای قیمتگذاری جدید یا کانالهای جدید برای دستیابی به مشتریان باشد.
4- نوآوری در الگوی کسبوکار: این نوع از نوآوری به توسعه الگوهای جدید کسبوکار یا اصلاح مدلهای موجود برای ایجاد منابع جدید درآمد یا افزایش کارایی اشاره دارد. نوآوری الگوی کسبوکار میتواند شامل استفاده از فناوریهای جدید، کانالهای توزیع جدید یا استراتژیهای جدید تعامل با مشتری باشد.
5- نوآوری اجتماعی: به ایجاد راهحلهای جدید برای مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی اشاره دارد. نوآوری اجتماعی اغلب شامل همکاری و ادغام رشتهها و صنایع متعدد است و میتواند هم انتفاعی و هم غیرانتفاعی باشد.
اینها تنها چند نمونه از انواع مختلف نوآوری است که در کارآفرینی و خلق ثروت وجود دارد. درک این انواع مختلف میتواند به کارآفرینان کمک کند تلاشها و منابع خود را متمرکز و فرصتهای رشد و موفقیت را شناسایی کنند.
نوآوری و خلق ثروت
کارآفرینی و نوآوری دو روی یک سکه هستند. کارآفرینی در مورد شناسایی و استفاده از فرصتها و نوآوری، یافتن راههای جدید و بهتر برای انجام کارهاست. رابطه میان این دو پیچیده است، اما هسته آن، ایجاد ارزش در بازار است. کارآفرینی در مورد شروع و رشد یک کسبوکار و نوآوری در مورد یافتن راههای جدید و بهتر برای ایجاد ارزش برای مشتریان است.
نوآوری اغلب کلید موفقیت در کارآفرینی است. کارآفرینانی که میتوانند بهطور مداوم ایدههای جدید و خلاقانه ارائه دهند، برای رقابت در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، مجهزتر هستند. آنها قادر به شناسایی فرصتها و ایجاد محصولات یا خدمات جدید هستند که شکافهای موجود در بازار را پر میکند و میتوانند بهطور مداوم با فناوریهای جدید و روندهای بازار سازگار شوند.
از سوی دیگر، کارآفرینی میتواند با ایجاد فرهنگ ریسکپذیری و آزمایش، نوآوری را به پیش ببرد. کارآفرینانی که مایل به ریسک و آزمایش چیزهای جدید هستند، اغلب در خط مقدم نوآوری قرار دارند و میتوانند بازارهای جدیدی ایجاد و رشد اقتصادی را تحریک کنند.
در نتیجه، رابطه میان کارآفرینی و نوآوری نزدیک و همزیست است. کارآفرینی انگیزه و چشماندازی برای تبدیل ایدههای نوآورانه به شرکتهای موفق فراهم میکند، و نوآوری ابزاری را برای کارآفرینان فراهم میکند تا بهطور مداوم برای مشتریان ارزش ایجاد کنند و از منحنیها جلوتر بمانند.
موانع نوآوری در کارآفرینی
نوآوری کلید موفقیت در کارآفرینی است، اما موانع متعددی وجود دارد که میتواند مانع از نوآوری کارآفرینان شود. برخی از رایجترین موانع نوآوری در کارآفرینی عبارتاند از:
1- کمبود منابع: بسیاری از کارآفرینان با منابع محدودی مانند زمان، پول و پرسنل دستوپنجه نرم میکنند. این امر میتواند سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و ارائه محصولات یا خدمات جدید به بازار را برای آنها دشوار کند. خوشبختانه، قالبهای رایگان مدیریت پروژه، کارآفرینان را قادر میکند منابع محدود را به حداکثر برسانند، بهطور موثر برنامهریزی کنند و پروژهها را بهطور کارآمد اجرا و چالشهای کلیدی را برطرف کنند.
2- ریسکگریزی: نوآوری اغلب مستلزم ریسک کردن است، و بسیاری از کارآفرینان ریسکگریز هستند و ترجیح میدهند به آنچه میدانند و آنچه در گذشته کارآمد بوده است، پایبند باشند. این مساله میتواند آنها را از کشف فرصتهای جدید و امتحان چیزهای جدید باز دارد.
3- فقدان تنوع: نیروی کار همگن میتواند به عدم تنوع در تفکر و حل مساله منجر شود که میتواند نوآوری را خفه کند. کارآفرینانی که قصد ایجاد یک محل کار متنوع و فراگیر را دارند، برای هدایت نوآوری مجهزتر هستند.
4- بوروکراسی: کارآفرینانی که در سازمانهای بزرگ کار میکنند ممکن است با فرآیندهای بوروکراتیک و تشریفات اداری دستوپنجه نرم کنند که میتواند نوآوری را کُند یا از آن جلوگیری کند.
5- مقاومت در برابر تغییر: تغییر بخشی اجتنابناپذیر از نوآوری است و برخی افراد ممکن است در برابر تغییر مقاومت کنند، خواه مشتریان، کارمندان یا سایر ذینفعان باشند. این امر میتواند اجرای ایدههای جدید و عرضه آنها به بازار را برای کارآفرینان دشوار کند.
6- عدم شناسایی کارکنان: عدم شناخت کارمندان موجب از بین بردن انگیزه در آنها و مانع رضایت از نوآوری میشود. اجرای یک پلتفرم شناسایی کارکنان روحیه را احیا میکند، قدردانی را تقویت میکند و به نوآوری دامن میزند.
اینها تنها چند نمونه از موانع نوآوری در کارآفرینی است و آگاهی کارآفرینان از این موانع و گام برداشتن برای غلبه بر آنها بسیار مهم است. این امر ممکن است شامل جستوجوی منابع جدید، ایجاد تنوع و همهگیری، یا توسعه فرهنگ ریسکپذیری و آزمایش باشد. با غلبه بر این موانع، کارآفرینان میتوانند قدرت نوآوری را آزاد کنند و در شرکت خود به موفقیت برسند.
نقش فناوری در نوآوری
فناوری هم در کارآفرینی و هم در نوآوری نقش مهمی دارد. فناوری ابزارها، پلتفرمها و فرصتهای جدیدی را در اختیار کارآفرینان قرار میدهد تا محصولات و خدمات جدیدی را ایجاد کرده و به بازار عرضه کنند. فناوری دسترسی کارآفرینان به اطلاعات و تحقیقات را آسانتر از همیشه کرده است که میتواند به تصمیمگیری آنها و شناسایی فرصتهای جدید کمک کند. همچنین فناوری ارتباطات را سریعتر، آسانتر و کارآمدتر کرده است، که میتواند به کارآفرینان در ایجاد روابط و شبکههایی کمک کند که بتوانند از شرکتهایشان حمایت کنند.
از سوی دیگر فناوری میتواند بسیاری از وظایف روتین را خودکار و زمان را برای کارآفرینان آزاد کند تا بر ابتکارات استراتژیکتر تمرکز کنند. فناوری بسیاری از بازارهای جدید را ایجاد و صنایع سنتی را مختل کرده است و فرصتهایی را برای کارآفرینان فراهم میکند تا محصولات و خدمات جدیدی ایجاد کنند که شکافهای موجود در بازار را پر کند.
فناوری، دسترسی کارآفرینان به سرمایه را از طریق پلتفرمهای آنلاین مانند تامین مالی جمعی آسانتر کرده است، که میتواند به آنها کمک کند شرکتهای خود را از زمین خارج کنند. در نتیجه، فناوری یک ابزار ضروری برای کارآفرینان و نوآوران است. با استفاده از فناوری، کارآفرینان میتوانند ایدههای جدیدی را به بازار بیاورند، کارایی و بهرهوری را بهبود بخشند و رشد اقتصادی را پیش ببرند. همانطور که فناوری به تکامل خود ادامه میدهد، احتمالاً فرصتهای بیشتری برای کارآفرینان و نوآوران ایجاد میکند و نقش فناوری در کارآفرینی و نوآوری مهمتر میشود.
تاثیر نوآوری بر رشد اقتصاد
نوآوری تاثیر بسزایی در ایجاد شغل و رشد اقتصادی دارد. وقتی کارآفرینان محصولات و خدمات جدیدی را به بازار میآورند، صنایع، مشاغل و فرصتهای جدیدی برای رشد ایجاد میکنند. کارآفرینانی که نوآوری و محصولات و خدمات جدید را ایجاد میکنند، میتوانند در طیف وسیعی از صنایع، از تولید و توزیع گرفته تا بازاریابی و فروش، مشاغل جدید ایجاد کنند. همچنین با رشد این شرکتها، میتوانند در صنایع مرتبط مانند مدیریت زنجیره تامین و تدارکات نیز شغل ایجاد کنند.
کارآفرینانی که نوآوری انجام میدهند و محصولات و خدمات جدید را به بازار میآورند، میتوانند با ایجاد صنایع و بازارهای جدید، رشد اقتصادی را پیش ببرند. این امر میتواند باعث افزایش سرمایهگذاری، سطوح بالاتر هزینههای مصرفکننده و بهبود عملکرد اقتصادی شود.
نوآوری میتواند با بهبود فرآیندهای موجود و ایجاد فرآیندهای جدید به افزایش بهرهوری منجر شود. این امر میتواند موجب کارایی بیشتر، هزینههای کمتر و رقابتپذیری بهتر شود که باعث رشد اقتصادی میشود. همچنین نوآوری میتواند با ایجاد محصولات و خدمات جدید که زندگی را آسانتر، راحتتر و لذتبخشتر میکند، به بهبود استانداردهای زندگی منجر شود. این مساله میتواند باعث افزایش هزینههای مصرفکننده و رشد اقتصادی شود.
در نتیجه، نوآوری محرک اصلی ایجاد شغل و رشد اقتصادی است. با تقویت نوآوری، کارآفرینان میتوانند صنایع، بازارها و فرصتهای جدیدی برای رشد ایجاد کنند و باعث بهبود بهرهوری، رقابت و کیفیت زندگی شوند. این عوامل میتواند به رشد اقتصادی کمک کند و آیندهای پررفاهتر برای همه رقم بزند.
نوآوری محرک ایجاد ثروت در کشورهای پیشرفته
نوآوری محرک ایجاد ثروت در کشورهای پیشرفته بوده است. به عنوان مثال، پنج شرکت برتر جهان از نظر ارزش بازار در سال 2018، شرکتهای فناوری هستند که دارای ارزش ترکیبی تقریباً 0 /4 تریلیوندلاری هستند. شرکتهایی مانند اپل، آمازون، آلفابت، مایکروسافت و فیسبوک با هم رقابت میکنند تا با بهرهگیری از نوآوری، محصولات بهتر با قیمت پایینتر به ما ارائه دهند. آیا این بدان معناست که تنها ارائه محصول مبتنی بر فناوری میتواند از نوآوری بهرهمند شود؟ در مورد بخشهایی مانند انرژی یا کشاورزی که بهطور متعارف ثروتآفرین هستند، چطور؟ در بخش انرژی، نوآوری جهان را برای حرکت به سمت راهحل انرژی پایدار برای همه توانمند کرده است. پیشرفت فناوری اساسی باعث ایجاد نوآوری در برداشت انرژی خورشیدی و بادی میشود.
همانطور که بلومبرگ گزارش داد: «قیمت تولید جدید خورشیدی نسبت به زغالسنگ در آسیا کاهش یافته و در هند منفی شده است.» همچنین اشاره شده است که «بر اساس گزارش سال گذشته شرکت لازارد، پروژههای خورشیدی و بادی پرهزینه در ایالاتمتحده اکنون حداقل به اندازه ارزانترین نیروگاههای زغالسنگ برق تولید میکنند».
همچنین توسعه مشابهی در کشاورزی در حال وقوع است. نوآوری فناورانه فرصتهای چندبعدی را برای افزایش عملکرد، کاهش نهادهها و بهبود کیفیت تولیدات کشاورزی باز کرده است. اغلب چنین تغییری بر تفویض نقش از انسان به ماشین متمرکز است. به عنوان مثال، به جای تکیه بر بازدیدهای انسانی و شهود برای تعیین وضعیت خاک یا گرسنگی گاو، طیور یا ماهی، گزینه بهتر این است که ماشینی را ابداع کنید تا آن کارها را با دقت بالاتری انجام دهد. به عنوان مثال، واگذاری نقشها از کارگران انسانی به دستگاههای تغذیهکننده، مصرف خوراک را بیش از 20 درصد در پرورش ماهی کاهش داد.
در کشورهای در حال توسعه، مصرفکنندگان به پرداخت قیمت فزاینده برای محصولات صنعتی محلی عادت دارند. یک باور رایج وجود دارد که برای داشتن کیفیت بالاتر باید هزینه بیشتری پرداخت کنید. اما خوشبختانه فناوری و نوآوری برای ما موهبتی است که این باور را به اسطوره تبدیل کنیم. این کشورها باید بر افزایش ظرفیتهای نوآوری و ادغام آنها در فعالیتهای تولیدی برای ارائه محصولات با کیفیت بالاتر با هزینه کمتر تمرکز کنند. در صورت عدم کسب این توانایی، قابلیت ثروت آفرینی آنها با مانعی غیرقابل عبور مواجه خواهد شد. ممکن است سوال از دست دادن شغل نیز وجود داشته باشد. اما این یک افسانه است زیرا نوآوری غیرقابل تغییر بر واگذاری نقش به ماشینها برای بهبود کارایی، افزایش کیفیت و کاهش اتلاف تمرکز دارد. به جای ارائه حفاظت از مشاغل با کاهش نوآوری، گزینه هوشمندتر توسعه ثروت از طریق نوآوری برای پاسخگویی به مصرف روبهرشد است.
نژاد بشر با یک چالش حیاتی مواجه است: تولید بیشتر از منابع تهی برای پاسخگویی به مصرف روبهرشد. به نظر میرسد نوآوری مبتنی بر فناوری ابزاری حیاتی برای ما برای مقابله با این چالش دلهرهآور باشد. برای باز کردن این فرصت، ما باید بهطور فزایندهای نقشهای بیشتری را از انسان به ماشینها محول و ماشینهای موجود را با ماشینهای هوشمندتر جایگزین کنیم. علاوه بر این، به نظر میرسد نیروی بازار به نفع ما باشد زیرا نوآوری در محصولات و فرآیندهای تولید آنها فرصتی را برای ارائه محصولات بهتر با هزینه کمتر فراهم میکند که هم مصرفکننده و هم تولیدکننده مازاد را افزایش میدهد و در نتیجه مرزهای بیپایان تولید ثروت را باز میکند.
نتیجهگیری
یکی از بزرگترین مصادیق خلق ثروت در جهان، ایجاد زیرساختی است که به سرمایهگذاران اجازه میدهد در محصولات و خدمات نوآورانه و بازارگرا سرمایهگذاری کنند، بدون اینکه شخصاً مسوولیتی داشته باشند. این مفهوم زیبا و ساده از یک شرکت سهامی و جوهره سرمایهداری، سهامداران را گرد هم میآورد تا در ایجاد نهادهای جدید سرمایهگذاری کنند. با بزرگتر شدن شرکتها و سازمانها، نیاز به تفکیک نظارت از مدیریت به یک هنجار عملی تبدیل شد، هرگز چنین تفکری مستلزم تفکیک نقشهای مدیران به کارگزارانی که امانتدار همه سهامداران باشد نیست. با بزرگتر شدن سازمانها، تلاشهایی برای اطمینان از بقای سازمانها انجام میشود؛ نه برای ایجاد نوآوری به صورت مستمر، بلکه برای محافظت از وضعیت موجود.
اگر نوآوری را ایجاد چیزی برای پاسخگویی به تقاضای بازار تعریف کنیم و آن را از ایجاد محصولاتی که ممکن است بازاری نداشته باشند متمایز کنیم، میتوانیم ببینیم که چرا بنیانگذاران شرکتهای جدید کاملاً نوآور هستند. آنها باید باشند، زیرا بازار یک آزمون است. با رشد سازمان، این نوآوران (غیر از بنیانگذاران) گاهی از سوی مدیریت و مهمتر از آن از سوی هیاتمدیره که ظاهراً در سیستم سازمانی نقش اصلی را در پرورش و محافظت از چنین انرژی در مراحل اولیه دارد فراموش میشوند. در بسیاری از سازمانهای بزرگ و بالغ، قدرتها یا هیاتمدیره، اهمیت پرورش این جرقه نوآوری و مراقبت از نوآوران را فراموش کردهاند.