سرمایهگذاری جسورانه
موانع تامین سرمایه نوآوری چیست؟
««تامین سرمایه» در ایران ضعیف است، چون ما هنوز مفهوم سرمایه را درک نکردهایم! چون هنوز ما نمیدانیم چه چیزی سرمایه است!» این مقاله روایتی است از این ادعا. بخش عمدهای از مشکل «تامین سرمایه» در کشور، ریشه در شناخت عمومی از مفهوم «سرمایه» دارد. ریشههای وضعیت فعلی را میتوان تا فهم ما از واژههایی مانند سرمایه و دارایی به عقب برد.
««تامین سرمایه» در ایران ضعیف است، چون ما هنوز مفهوم سرمایه را درک نکردهایم! چون هنوز ما نمیدانیم چه چیزی سرمایه است!» این مقاله روایتی است از این ادعا. بخش عمدهای از مشکل «تامین سرمایه» در کشور، ریشه در شناخت عمومی از مفهوم «سرمایه» دارد. ریشههای وضعیت فعلی را میتوان تا فهم ما از واژههایی مانند سرمایه و دارایی به عقب برد. جامعهای فرضی را تصور کنید که در آن تنها دارایی رسمی مورد قبول، زمین و ملک باشد، بدیهی است که در این جامعه فرضی هیچ شرکتی شکل نخواهد گرفت که داراییاش برند و نامونشان تجاری باشد.
در این سرزمین فرضی شرکتی که ثبت اختراع دارد، هیچ ارزشی ندارد، کارگری که بهرهوری بالاتر دارد، هیچ ارزش خاصی برای کارفرمایش ندارد. این سرزمین فرضی، همان قرنهای پیش از صنعتی شدن در اروپاست. در دوران فئودالیسم اصلیترین دارایی زمین است و فئودال کسی است که زمین دارد و رعایایی که بخشی از متعلقات آن زمین هستند. در دوران
فئودالیسم اروپا، بهرهوری معنا ندارد، چون تاثیر عمدهای در ثروت ندارد، چون بهرهوری در مقایسه با زمین به قدری ناچیز است که ارزش توجه نخواهد داشت.
در نظام فئودالی، دارایی تقریباً برابر با زمین است؛ آنکه زمین بیشتر دارد، دارایی بیشتر دارد. زمین نهتنها دارایی است، بلکه سرمایه نیز هست، چون درآمد و دارایی شما نتیجه کار روی زمین است. در این وضعیت است که سرمایه نیز همان زمین است. پس سرمایه و دارایی برابرند و زمین مصداق هر دو است. اما گذار از دوران اقتصاد فئودالی به دوران صنعتی تنها همراه با تغییر ابزارهای تولیدی نبوده است، بلکه مفاهیم نیز تغییر کردهاند. در دوران صنعتی دیگر دارایی برابر با سرمایه نبود، همانطور که سرمایه دیگر تنها زمین نبود؛ بلکه سرمایه مالی و نیروی کار نیز سرمایه محسوب میشدند.
فهم ما از سرمایه
واژه «سرمایه» در فرهنگ عمومی ما به صورتی تعجببرانگیز تنها اشاره دارد به سرمایه اقتصادی. به همین ترتیب «تامین سرمایه» نیز ترجمهای برای Investment است. به عنوان مثال تمامی شرکتهایی که با نام «تامین سرمایه» در کشور مشغول فعالیت هستند، در نام انگلیسی خود و در صفحات اینترنتیشان از واژه Investment استفاده میکنند. در جستوجوی گوگل برای واژه تامین سرمایه نام ۱۰ شرکت نخست تامین سرمایه عبارت است از: نوین، امین، بانک ملت، تمدن، ... که تمامی این شرکتها در نام انگلیسی خود از واژه Investment استفاده میکنند. اما سرمایه امروزه معنایی فراتر از تامین مالی است. «سرمایه» به عنوان ترجمه Capital بهگونهای دیگر فهمیده میشود.
بوردیو، به عنوان یکی از اسطورههای جامعهشناسی قرن بیستم مفهوم سرمایه را به عنوان مفهومی بنیادین در مطالعات خود مبنا قرار داده است. بوردیو حداقل چهار نوع سرمایه را در دنیای امروز از هم تفکیک میکند؛ که سرمایه اقتصادی (که خود فراتر از مفهوم مالی است)، تنها یک نوع از میان چهار نوع سرمایه است.
انواع سرمایه
سرمایهگذاری به زبان ساده یعنی استفاده از دارایی به انتظار افزایش داراییها. کسی که دارایی مالی خود را در یک کسبوکار سرمایهگذاری میکند، انتظار دارد از طریق سرمایهگذاری، سود کسب کرده و دارایی مالیاش افزایش یابد. به این ترتیب بوردیو ویژگیهای سرمایه را شامل موارد زیر میداند:
♦ سرمایه قابلیت انباشته شدن دارد.
♦ سرمایه به شکل میراث انتقال مییابد.
♦ دارنده سرمایه میتواند از طریق سرمایهگذاری میزان دارایی و بهرهمندی خود را افزایش دهد.
بوردیو به خوبی درمییابد که سرمایه تنها از نوع اقتصادی نیست. کسی که دانش دارد، میتواند از دانش خود برای تولید دانش جدید و افزایش دانش بهره بگیرد.
بر این اساس است که بوردیو موفق میشود چهار نوع متفاوت از سرمایه را شناسایی کند. این دستهبندی از سرمایهها، کلی هستند، اما میتواند مصادیق متنوعی را دربر بگیرد.
تبدیل سرمایهها به همدیگر
ویژگی سرمایه آن است که میتواند از یک نوع به نوع دیگر تبدیل شود. پدر پولداری که فرزند کماستعدادش را با دوپینگِ کلاسِ بهترین معلمان به بهترین دانشگاهها میفرستد و شهریههای گران این دانشگاهها را تقبل میکند، در حقیقت بخشی از سرمایه اقتصادی خود را به سرمایه فرهنگی فرزندش تبدیل کرده است. هنرپیشه سلبریتی که در ازای قراردادی، اجازه استفاده از چهره و نامش را در معرفی و تبلیغات یک کالای تجاری میدهد، سرمایه نمادین خود را تبدیل به سرمایه اقتصادی کرده است. شرکتی که مطابق یک قرارداد لیسانس، دانش تولیدی خود را به شرکت دیگری انتقال میدهد، سرمایه فرهنگی خود را تبدیل به سرمایه اقتصادی کرده است. به این ترتیب تمامی انواع سرمایه میتوانند به نوعی دیگر از سرمایه تبدیل شوند. هرچند ممکن است برخی از فرآیندهای تبدیل سخت و زمانبر باشد و برخی دیگر به سادگی و در زمان کوتاه امکانپذیر باشد.
شکلگیری انواع بازارهایی که در آن بتوان یک نوع از سرمایه را به نوع دیگری تبدیل کرد، یکی از مهمترین تسهیلگریهای دولتی است. تنظیمگری (رگولاتوری) در تبدیل انواع سرمایهها به همدیگر است که معنا مییابد.
چالشهای تامین سرمایه در نوآوری
بر اساس تعریف سازمان بورس و اوراق بهادار از «شرکت تامین سرمایه»، «شرکتی است که بهعنوان واسطه بین ناشر اوراق بهادار و عامه سرمایهگذاران فعالیت میکند و میتواند فعالیتهای کارگزاری، معاملهگری، بازارگردانی، مشاوره، سبدگردانی، پذیرهنویسی، تعهد پذیرهنویسی و فعالیتهای مشابه را با اخذ مجوز از «سازمان» انجام دهد.» به این ترتیب واژه «تامین سرمایه» به معنای «تامین منابع مالی برای سرمایهگذاری» یا به عبارت دیگر «تامین سرمایه اقتصادی» است. اما واقعیت آن است که سرمایه دارای معنایی فراتر از سرمایه مالی است. در این تعریف شرکتی که منابع مالی را برای یک فعالیت نوآورانه تامین میکند، یک شرکت «تامین سرمایه» است؛ و تمامی مشکل نوآوری در کشور دقیقاً ناشی از همین ادراک اشتباه است.
غلبه نگاه اقتصادی بر مفهوم سرمایه منجر به سوگیری در اجزای مختلف سرمایهگذاری نوآوری شده است. به منظور آشکارسازی این سوگیری اشتباه به مفهوم سرمایهگذاری جسورانه از این منظر نگاه شده است.
واژه سرمایهگذاری جسورانه1 را معمولاً بهصورت سرمایهگذاری خطرپذیر یا ریسکپذیر نیز استفاده میکنند. امروزه سرمایهگذاری جسورانه یا شرکت سرمایهگذاری جسورانه به یکی از بزرگترین صنایع آمریکا تبدیل شده است. این صنعت همواره در راستای پرورش ایدهها و کارآفرینی به عنوان نیروی محرک و اساس پیشرفت شرکتهای نوپا در صنایع در حال رشد مطرح بوده است.
سرمایهگذاری جسورانه عبارت است از تامین سرمایه لازم برای شرکتها و کسبوکارهای نوپا2 و کارآفرینان که مستعد جهش و رشد ارزش و البته ریسک فراوانی هستند.
بازخوانی سرمایهگذاری جسورانه از منظر انواع سرمایه
واژه سرمایهگذاری جسورانه، نتیجه عدم تفکیک در خصوص دو واژه Capital و Investment است. در واقعیت باید بر مفهوم سرمایه (Capital) تاکید شود؛ اما در ترجمه به مفهوم سرمایهگذاری (Investment) توجه شده است. اما صرف نظر از این اشتباه، چرا سرمایهگذاری جسورانه با تامین پول برای رشد شرکتها متفاوت است؟
سرمایهگذاری جسورانه اغلب ناظر بر تامین هر چهار نوع از سرمایه است:
سرمایه اقتصادی: شرکت سرمایهگذار جسورانه از طریق خرید سهام شرکت نوپا، اقدام به تزریق پول به عنوان سرمایه به آن شرکت نوپا میکند. به این ترتیب اولین نوع از سرمایه تامین میشود.
سرمایه فرهنگی: شرکت سرمایهگذاری جسورانه، از طریق خرید سهام، اغلب وارد هیات مدیره شده و گاه مدیرعامل شرکت نوپا را تغییر میدهد. این امر به دلیل انتقال دانش و تجربه شرکت سرمایهگذاری جسورانه در مدیریت و رشد این شرکتهای نوپاست. شرکتهای سرمایهگذاری جسورانه به دلیل تجربههای مدیریتی به خوبی میتوانند ابزارهای مختلف مدیریتی را به منظور رشد و توسعه در اختیار شرکت نوپا قرار دهند. همچنین اغلب شرکتهای سرمایهگذاری جسورانه در حوزههای تخصصی مشغول فعالیت هستند و به همین دلیل در کنار دانش مدیریتی، دانشهای تخصصی را به شرکت نوپا انتقال میدهند.
سرمایه اجتماعی: شرکت سرمایهگذاری جسورانه از شبکه مناسب ارتباطی با خبرگان، مدیران دولتی و سیاستمداران و مدیران کسبوکار برخوردار است. آمادهسازی شرایط قانونی برای ورود محصول یا خدمت شرکت نوپا به بازار، استفاده از شیوههای نوین بازاریابی و توسعه بازار مانند Bundling محصولات و خدمات، نوعِ اجتماعی از سرمایه است که شرکت سرمایهگذاری جسورانه به شرکت نوپا تزریق میکند.
سرمایه نمادین: زمانی که از محصول این شرکتها افراد خوشنام استفاده میکنند، زمانی که سلبریتیها از آن محصول (مانند سایت یا اپلیکیشن) استفاده میکنند یا نام محصول نوپا در کنار محصول موفق موجود در بازار قرار میگیرد، اعتماد اجتماعی لازم جذب شده و توجهها جلب میشود.
به این ترتیب برخلاف فهم اولیهای که سرمایهگذاری جسورانه را تنها در تزریق مالی جستوجو میکند، شرکت سرمایهگذاری جسورانه تامینکننده طیف وسیعی از سرمایههاست.
اشتباه در سیاستهای حمایت از نوآوری دولت
نیاز نوآوریها به سرمایه اقتصادی، کمتر از انواع سایر سرمایههاست. در وضعیت فعلی تامین مالی از طریق تسهیلات بانکی به عنوان راهکار دولتی برای حمایت از شرکتهای نوآور دیده میشود. صندوقهای مختلف دولتی بیش از هر سازوکاری بر ارائه تسهیلات به شرکتهای نوپا (و آنچه دانشبنیان مینامند) استوار هستند. سیاست اعطای تسهیلات در بهترین حالت تامینکننده تنها یک نوع از سرمایه است. سرمایه اقتصادی، به سختی میتواند تبدیل به سرمایه فرهنگی یا نمادین شود، به همین دلیل نیز در عمل دولت از طریق اعطای تسهیلات نهتنها نمیتواند چالشهای سرمایهای این شرکتهای نوپا را برطرف کند، بلکه امکان استفاده این شرکتها از شرکتهای سرمایهگذاری جسورانه را نیز از بین میبرد. زمانی که شرکت نوپا در معرض تسهیلات ارزانقیمت قرار میگیرد، آن هم در جامعهای که هنوز ارزش سایر انواع سرمایه را درک نکرده است، دچار این توهم میشود که میتواند مشکلاتش را در زمانی کوتاه رفع کند. بسیاری از نوپاها، هیچگاه موفق نمیشوند، آنها همیشه منابع مالی را ناکافی میدانند و دچار این توهم هستند که اگر منابع مالی بیشتری داشته باشند، مشکلاتشان رفع خواهد شد؛ اما واقعیت آن است که افزایش میزان تسهیلات تنها آنها را تبدیل به بدهکاران بزرگتر خواهد کرد. آنها نیاز به سه نوع دیگر از سرمایه دارند؛ هرچند خودشان به این نیاز آگاه نباشند.
شرکتهای سرمایهگذاری جسورانه در کشورهای توسعهیافته از آن روی تبدیل به اصلیترین راه توسعه شرکتهای نوپا شدهاند، چون سایر انواع سرمایه را تامین میکنند. آنها با هزینههایی کم میتوانند از سرمایههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و نمادین خود بهره ببرند. وجود شرکت سرمایهگذاری جسورانه یک الزام در زیستبوم نوآوری است، و هیچگاه با هیچ صندوق دولتی تامین مالی جایگزین نخواهد شد. در دنیای امروز صندوقهای تامین مالی نوآوری دولتی، تبدیل به صندوقهایی برای تامین مالی شرکتهای سرمایهگذاری جسورانه شدهاند. اصطلاح «صندوقی برای صندوقها»3 استعارهای پرکاربرد برای این صندوقهای دولتی است.
اساسنامهها و آییننامههای فعلی در صندوقهای دولتی در عمل اسیر ادراک غالب از مفهوم سرمایه هستند. امروز در کشور تامین مالی نوآوری اسیر غلبه تفکر کسانی شده است که ادراکشان از سرمایه، تنها محدود به سرمایه اقتصادی است. تجربه «صندوق حمایت از تحقیقات و توسعه صنایع الکترونیک (صحا)» در چهار سال گذشته و تلاش برای تغییر این آییننامه در سطح دولت با سدها و مقاومتهایی روبهرو شد، که قدرت ادراک جمعی از یک مفهوم را نشان میداد. کندی، اما پیوستگی در تغییر شاید بتواند در روزهای آینده امیدها را پررنگتر سازد. برای گذار به دوران نوآوری در اقتصاد کشور و شکلگیری اقتصادی دانشپایه، ما نیازمند تغییر در ادراک خود هستیم.