تاریخ انتشار:
آیا ربیعی هنوز از دست روزنامهنگاران عصبانی است؟
ماجرای یک بدسلیقگی فرهنگی یا سرهنگی
در روزهایی که همه نگاهها به سمت نیویورک معطوف شده بود، شهرهای مختلف ایران به مناسبت هفته بزرگداشت هشت سال دفاع مقدس شاهد برنامههای متنوعی بودند.
آیا ربیعی هنوز از دست روزنامهنگاران عصبانی است؟
پس از آنکه وزارت ارشاد قفل فروبسته خانه سینما را گشود و با روشی معقول تلاش کرد این خانه را به صاحبان اصلی آن واگذار کند. بسیاری از اصناف دیگر که در این سالها مورد بیمهری دولت قرار گرفته بودند. امیدوار شدند مامنی برای آنان نیز برپا شود. در این میان روزنامهنگاران ایرانی که در هشت سال گذشته بیش از سایر اصناف احساس بییاوری میکردند، این روزها در انتظار اقدامات عملی دولت یازدهم هستند. در همین زمینه کامبیز نوروزی عضو انجمن صنفی مطبوعات در هفته گذشته در یادداشتی در روزنامه اعتماد به این مساله پرداخت و نوشت: «چرا وقتی صحبت از انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران میشود، بعضی که البته سابقه در مخالفت با اساس انجمن دارند، به سرعت موضوع یک تشکل بزرگ و بیسابقه صنفی را که در تاریخ روزنامهنگاری ایران مشابهی ندارد، به حاشیه میکشانند. از هر بهانهای بهره میجویند تا باز نشدن دفتر انجمن را توجیه کنند. عدهای میگویند انجمن کار سیاسی میکند. سخن بی اساسی است، هیچ دلیل و برهان و مدرکی هم برای آن اقامه نمیکنند چون وجود ندارد. بعضی میگویند چرا دو سه نفر از کسانی که در این چند ساله مسوولیتی در انجمن داشتند، به خارج از کشور رفتهاند و آنجا مقیم شدهاند. اولاً مگر از همین سازمانهای بزرگ دولتی و حتی مراکز حساس به خارج نرفته یا نگریختهاند و حتی چه در دولت قبلی و چه در دولت فعلی و چه در ورزشکاران ملی، مگر نیستند بسیاری افراد که اصلاً تابعیت آمریکا یا یک کشور اروپایی دارند. از اینها گذشته اگر از یک سازمان و تشکیلات مثل یک انجمن صنفی، یا یک وزارتخانه یا یک بانک کسی یا کسانی به خارج از کشور رفتند، باید اصلاً آن انجمن را یا آن وزارتخانه را یا آن بانک را کلاً بست؟ ... بگذریم از اینکه آقای ربیعی، وزیر کار دولت آقای روحانی، خلاف همه انتظارهای بحق روزنامهنگاران و خلاف سمت و سویی که تا حالا آقای رئیسجمهور نشان داده است، تاکنون از تلاش برای مساعدت به بازگشایی انجمن طفره رفته و بی اعتنایی غیرقابل درکی داشته است. از آن روز مرداد ماه سال 88 که به دستور دادستان وقت تهران، دفتر انجمن پلمب شد، بیش از چهار سال میگذرد. خیلی چیزها عوض شده است. شرایط سیاسی، اجتماعی و... خصوصاً در پی انتخابات درخشان خرداد 92، خیلی چیزها در سیاست کشور رنگ و بوی دیگری گرفته است. بوی بهبودی از اوضاع کشور بیشتر از پیش به مشام میرسد. این وسط میمانند عدهای روزنامهنگار که نمیدانند... بالاخره سازمان صنفی آنها، یعنی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران، یعنی جایی که میتواند دست کم مددکار آنها در کاهش انبوه مشکلات حرفهای آنها باشد، کی و چگونه بازگشایی میشود. این سخن مکرر است و امید که موجب ملال نباشد. بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران، برای همگان سودمند است. چه برای نظام و چه برای روزنامهنگاران پرتلاشی که در دل این نظام و در چارچوب قوانین و مقررات جاری کشور کار میکنند...» بعضی از اعضای انجمن شاید در دل این گونه بیندیشند که جناب وزیر کار هنوز به سبب عدم رای روزنامهنگاران در آخرین انتخابات هیاتمدیره انجمن صنفی به وی، از اعضای این تشکل صنفی عصبانی است، اما با توجه به منش وی بعید به نظر میرسد که این گمان درست باشد. اگر این گمان اشتباه باشد آن وقت این پرسش مهم مطرح میشود که علت تعلل دولت برای بازگشایی این نهاد چیست؟ مگر قرار نبود که دولت مسیر را برای توانمندی شهروندان هموار کند؟ کدام راه بهتر از تقویت نهادهای صنفی برای نیل به این مهم وجود دارد؟ مطمئناً روزنامهنگاران و اعضای هیاتمدیره جدید این نهاد صنفی در ابتدا به آسیبشناسی مسیر گذشته انجمن صنفی خواهند پرداخت، تا مانع وقوع برخی اشتباهات سابق در مسیر آتی شوند. آقای روحانی، آقای آملی لاریجانی و وزیر مربوطه جامعه مطبوعات در این مدت حسن نیت خود را بارها و به ویژه در بزنگاههایی چون انتخابات 24 خرداد به اثبات رساندهاند، حال نوبت دولت و دستگاه قضایی است. اگر خانه سینما در روز ملی سینما بازگشایی شد، چه مبارک خواهد بود که انجمن صنفی روزنامهنگاران نیز در هفته دوم آبانماه به مناسبت نمایشگاه مطبوعات، به عنوان هدیه نظام به این صنف بازگردانده شود.
چند نکته درباره پیامدهای سفر روحانی
در روزهای گذشته روند پیگیری پیامدهای مکالمه تلفنی حسن روحانی و اوباما در ایران با سایر کشورهای جهان و به ویژه ایالات متحده کاملاً متفاوت بود. در کشورهای دیگر به مسائل کوچک و بیاهمیتی! مانند اینکه آیا اصولاً گامی در مسیر حل و فصل مناقشات ایران و آمریکا برداشته شده است؟ آیا میتوان به چراغسبزهای دو طرف امیدوار بود؟ توافقات احتمالی چه تغییراتی را در معادلات سیاسی قدرت در منطقه رقم خواهد زد؟ وزنه دیپلماسی کدام کشور در نخستین مواجهه سنگینتر بود؟ آیا وعدههای روحانی از سوی رهبر عالی نظام مورد حمایت قرار خواهد گرفت؟ و ... مورد بحث بود، اما در ایران و به ویژه در روزنامههای اصولگرا بحث اصلی، حیاتی و مهم اینکه چه کسی اول قرار تلفن را گذاشت زیر ذرهبین قرار گرفت. واقعاً حتماً خیلی مهم است که پس از تابوشکنی بزرگی که برای همه جهان مهم بود، هنوز عزیزانی مانند جناب حسین شریعتمداری به دنبال شناخت پیشنهاددهنده ابتدایی باشند. حضرت علی روایتی دارد درباره علائم محیط سالم و منحط. ایشان تاکید میکنند در فضای منحط اصول جای خود را به فروع میدهند. فکر میکنید با این معیار سالمترین فضای رسانهای ایران و جهان متعلق به کیست؟ نکته دیگری که درباره این سفر لازم است به آن اشاره شود، انتظارات از جامعه و سیاسیون است. شاید یکی از بزرگترین اشتباهات آقای روحانی در سخنرانی خود در سازمان ملل این نکته بود که خواهان شنیدن صدای واحدی از این کشور است. اصولاً در آمریکا هیچ وقت صدای واحدی به گوش نمیرسد، احتمالاً روحانی خواهان صدای واحد از کاخ سفید بود که به اشتباه این درخواست را از ایالات متحده مطرح کرد. در ایران نیز باید همینگونه باشد اگر تنها مانع اظهارات نهادهای غیرمسوول و قدرتمند در این زمینه شویم، همه از مردم عادی تا ائمه جماعات و جمعه باید آزادانه در نفی یا تایید این تحولات اجازه ابراز نظر داشته باشند. در این صورت مطمئن باشید رشته امور از کف مسوولان دستگاه دیپلماسی خارج نخواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید