تاریخ انتشار:
درباره اظهارات اخیر علی لاریجانی
ورود آشکار به میدان دفاع از دولت
فرزند حاج میرزاهاشم آملی و نوه دختری سیدمحسن نبویاشرفی در سال ۱۳۳۶ در نجف اشرف متولد شد. وی مدرک کارشناسی خود را در رشته کامپیوتر در سال ۵۸ از دانشگاه شریف دریافت کرد و سپس به توصیه شهید مطهری تغییر رشته داد و کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته فلسفه غرب از دانشگاه تهران اخذ کرد. آشنایی وی با مرتضی مطهری به این خلاصه نشد و شاگرد قدیمی این بار در قامت داماد خانواده ظاهر شد.
روزگار بازی جالبی دارد، رقبای دیروز به رفقای امروز تبدیل شدهاند. اگر تا دیروز یکدیگر را متهم میکردند که برخی هنوز فرق میز مذاکره و میز مصاحبه را نمیدانند امروز هر دو در یک قاب عکس قرار گرفتهاند و لبخندهایی که بیوقفه زده میشد این نکته را یادآوری میکند که فراز و نشیب سیاست چطور دو نفر را در کنار هم قرار داده است. اگر روزگاری پیشبینی میشد که علی لاریجانی به صراحت و بدون هیچ پردهپوشی از حسن روحانی حمایت خواهد کرد، هیچ عقل سلیمی این پیشبینی بچگانه را باور نمیکرد. اما واقعیت این است که این روزها رئیس مجلس که تا پیش از این میکوشید در لفافه سخن بگوید و در قالب شعر و تمثیل از حسن روحانی تمجید کند امروز در سخنانی رسمی ضمن انتقاد از تهیهکنندگان سیدی من روحانی هستم؛ این افراد را کسانی دانست که میخواهند به تاریخ هم دروغ بگویند و با انتساب ماجرایی که رئیسجمهور در آن نقشی نداشته تلاش دارند تا دعوای داخلی راه بیندازند.
سکانس اول، شورای عالی امنیت ملی
این بار رئیس مجلس در قامت دفاع از حسن روحانی ظاهر شد. دفاعی که تا همین چند سال پیش از آن خبری نبود و دو دبیر شورای عالی امنیت ملی یعنی حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی دولت خاتمی و علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی محمود احمدینژاد آنچنان با یکدیگر اختلاف نظر داشتند که هیچ یک حاضر به رویارویی با یکدیگر نبودند. این دو ترجیح میدادند از طریق رسانهها جواب یکدیگر را بدهند و از مواجهه با یکدیگر پرهیز داشتند. اگر علی لاریجانی، حسن روحانی را به دادن در غلتان و گرفتن آبنبات محکوم میکرد در برابر حسن روحانی به علی لاریجانی میگفت بهتر است بداند که میز مذاکره، میز مصاحبه نیست. چهل و هشتسالگی برای علی اردشیر لاریجانی بسیار پرفراز و نشیب بود. انتخابات ریاستجمهوری نهم چندان برایش خوشیمن نبود. وی که به عنوان کاندیدای جناح راست در انتخابات ریاستجمهوری ظاهر شده بود و کلیه سرمایههای جناح راست پشت سر شعار «هوای تازه، دولت امید» پنهان شده بود نتوانست اقبال عمومی را به دست بیاورد و قافیه را به محمود احمدینژاد باخت. کسب تنها 38/4 درصد از آرا شکست بزرگی برای جناح راست محسوب میشد. البته این رای برای محمود
احمدینژاد برگ برنده محسوب میشد. وی در تمام دوران ریاستجمهوری خود به محض اینکه جریان راست قصد عرض اندام داشت به آنها یادآوری میکرد که آنها با تمام ادعای خود توانایی کسب دو میلیون رای را نیز نداشتند و به همین دلیل نمیتوانند از وی سهمخواهی کنند. زمانی که انتخابات سوم تیرماه نیز به پایان رسید، علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، جانشین حسن روحانی شد و همان زمان سیل انتقادات به سوی دبیرخانه سرازیر شد که چرا در برابر چند آبنبات به اروپا امتیازات کلان دادهاید. البته همان زمان حسن روحانی در گفتوگو با روزنامه ایران به این سخنان واکنش نشان داد و گفت: «وقتی کسی مسوول نیست و کنار گود مینشیند، معمولاً لحن انتقادی به خود میگیرد تا کلامش شیرین شود. تا این لحظه، در سطح عالی مسوولان نظام من هیچ انتقادی را نشنیدهام. البته تعریف و تمجید شده است. اگر هم نقدی باشد، طبیعی است. مهم این است که مقام معظم رهبری تاکید کردهاند تیم مذاکره همواره خط قرمزها را رعایت کرده است.» البته مدت اقامت علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسوول مذاکرهکننده تیم هستهای ایران چندان به طول نینجامید و وی دو سال
بعد ناچار شد محترمانه جای خود را به سعید جلیلی بدهد.
سکانس دوم، مجلس
مجلس هشتم با تمام فراز و نشیبها تشکیل شد و علی لاریجانی به عنوان نماینده قم به مجلس راه یافت. این بار شانس در خانه وی را زده بود زیرا در بحبوحهای که نمایندگان از عملکرد حدادعادل در مجلس هفتم و وادادگی وی در برابر قوه مجریه ناراضی بودند، نظرها به سوی وی جلب شد و به عنوان رئیس مجلس انتخاب شد. حضور لاریجانی در قامت ریاست قوه مجریه در حالی رخ داد که کشور شرایط بسیار بحرانی را تجربه میکرد. انتخابات ریاستجمهوری دهم و به دنبال آن حوادث پس از انتخابات و حضور موثر مجلس به نقطه عطفی تبدیل شد. در تمام مدت زمانی که لاریجانی در راس قوه مقننه و احمدینژاد در راس قوه مجریه حضور داشتند این دو در حال تصفیهحسابهای قدیمی خود بودند. البته علی لاریجانی در تمام این دوران میکوشید که کسی متوجه نشود سخنان و گفتار وی رنگ و بوی یک دعوای قدیمی را دارد. شاید برخورداری از همین خصلت بود که در میانه تلاش نمایندگان برای استیضاح وزیر کار به دنبال انتصاب سعید مرتضوی و خط و نشان کشیدن محمود احمدینژاد برای از دستور خارج کردن استیضاح، همچنان آرامش خود را حفظ کرد و زمانی که نوار مذاکرات فاضل لاریجانی برادرش با سعید مرتضوی در مجلس پخش
شد، قافیه را نباخت.
باز هم جامجم
پیشنهاد شهید مطهری موجب شد وی صداوسیما را به عنوان محل کار انتخاب کند. مدیرکل برونمرزی سازمان صداوسیما اولین پستی بود که وی در آن مشغول به کار شد. معاونت وزارت کار و امور اجتماعی، معاون وزارت پست و تلگراف و تلفن، معاونت وزارت سپاه و جانشین ستاد کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جمله پستهایی است که وی تا سال 70 آن را تجربه کرد. درست همان زمانی که سیدمحمد خاتمی در اثر فشارهای وارده از ساختمان کمالالملک رفت، علی لاریجانی به عنوان وزیر ارشاد از سوی هاشمیرفسنجانی انتخاب شد و تا پایان دولت در این وزارتخانه باقی ماند. ساختمان جامجم منزلگاه بعدی علی لاریجانی بود، وی در سال 73 با حکم رهبری به ریاست سازمان انتخاب شد و تا سال 83 در این پست باقی ماند. حضور لاریجانی در راس سازمان صداوسیما با انتخابات سال 76 و به قدرت رسیدن اصلاحطلبان همزمان شد. دورانی که رسانه ملی با رویکرد خود در برابر اصلاحطلبان قرار گرفت و در قامت یک رقیب ظاهر شد. یک سال قبل از پایان دوره ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی، علی لاریجانی جای خود را به ضرغامی داد. حضور در انتخابات ریاستجمهوری، دبیری شورای عالی امنیت ملی و حضور در راس قوه مقننه از
جمله پستهایی است که میتوان آن را به کارنامه کاری وی افزود.
سخن آخر
هنوز مشخص نیست آینده آبستن چه حوادثی برای دومین پسر خانواده آملیلاریجانی است. به نظر میرسد علی لاریجانی در این روزگار تلاش دارد که جایگاه خود را به عنوان ریاست قوه مقننه حفظ کند خود نیز میداند که امکان ندارد بتواند در پاستور حضور پیدا کند، علی لاریجانی با هوشمندی دریافته است که حضور در راس قوه مقننه به مراتب تعیینکنندهتر است. همین ایده موجب شد که بسیاری نقش وی را در چینش پنهانی کابینه دولت حسن روحانی موثر بدانند. همچنان که همان زمان اعلام شد رحمانیفضلی و پورمحمدی امتیازی است که لاریجانی بابت همراهی با کابینه در مجلس گرفته است. به هر حال علی لاریجانی با درایت توانسته تمام نیروهای خود را در کابینه و پستهای مهم وزارتخانهها جای دهد و این همان هدفی است که وی توانسته به آن دست یابد و بدین ترتیب توانسته در معادلات کلان دولت نقش ایفا کرده و به قولی نبض دولت را در دست داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید