تاریخ انتشار:
نگاهی گذرا به برنامههای اقتصادی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری
گنگ و بلندپروازانه
این روزها هنگامی که پای کامپیوتر نشستهاید و به مطالعه آخرین اخبار کشور مشغول هستید، با هر بار فشار دادن دکمههای «کنترل» و «F۵» احتمالاً با خبری تازه درباره احساس تکلیف یکی دیگر از شهروندان ایران برای جانشینی محمود احمدینژاد مواجه خواهید شد.
این روزها هنگامی که پای کامپیوتر نشستهاید و به مطالعه آخرین اخبار کشور مشغول هستید، با هر بار فشار دادن دکمههای «کنترل» و «F5» احتمالاً با خبری تازه درباره احساس تکلیف یکی دیگر از شهروندان ایران برای جانشینی محمود احمدینژاد مواجه خواهید شد. تعداد نامزدها اینقدر زیاد شده است که به راحتی میتوانند یکی از اتوبوسهای بیآرتی شهرداری تهران را که اتفاقاً رئیس آنجا هم در سودای نقل مکان به پاستور است، پر کنند و حتی برخی از نامزدها که دیرتر سوار بیآرتی شدهاند احتمالاً دیگر جایی برای نشستن نیابند و به ناچار ایستاده با این اتوبوس طی طریق کنند. ترکیب نامزدها نیز جالب است. از رئیس سابق مجلس تا وزیر سابق امور خارجه گرفته تا وزرای معزول، روحانی، خلبان و... در لیست علاقهمندان به جانشینی محمود احمدینژاد یافت میشود. با این همه پراکندگی اما باید تصریح کرد که به غیر از یاران حلقه محمود احمدینژاد که خود را مدافع وضع موجود میدانند، همه نامزدها در یک اصل با هم اتفاق نظر دارند و آن وضعیت نابسامان اقتصادی کشور است. شاید همین امر هم سبب شده باشد که برخلاف دورههای گذشته چهرههای اقتصادی بیشتری خود را برای رقابت در این
عرصه نامزد کردهاند. با این حال اگر در این بازار بزرگ انتخابات به سخنان و شعارهای انتخاباتی توجه کنیم هرچند دغدغه اقتصاد کاملاً مشهود است، اما انبان پیشنهادها در بسیاری از موارد تهی و یا غیرقابل اجراست. همه نامزدها از روند تصاعدی تورم، رکود اقتصادی، رشد نرخ بیکاری و کاهش شدید رشد اقتصادی ابراز نارضایتی کرده و تاکید میکنند باید مشکلات حل شود. با این همه اگر به نقلقولها، گفتوگوها و یا سخنرانیهای این عزیزان توجه کنیم تنها به همان واژه «باید» میرسیم وخبری از واژه «چگونه» نیست. گویی نامزدهای محترم به علوم خفیه آگاه هستند و قرار است با در انگشت کردن خاتم سلیمان تمام نیروهای فرابشری را به ساختن ایران بگمارند، شاید هم خود را «آلیسی» مذکر در سرزمین عجایب میدانند که با خوردن یک شیرینی یا پنیر بزرگ و کوچک شده و با خواستن در سرزمین رویا تلاش دارند، به وعدههای خود عمل کنند. دو احتمال بدبینانه نیز میتواند وجود داشته باشد. نخست اینکه این عزیزان که خود را سرسلسله فرقه ناجیه میدانند، نسخه درمان وضعیت فعلی اقتصاد را در اختیار دارند، اما میخواهند تنها خود به عنوان طبیب بیمار به طبابت بپردازند و اگر به هر دلیل فردی
دیگر بر این منصب نشست با اختفای نسخه شفابخش حتی به قیمت مرگ بیمار، افتخار درمان را از رقبا بربایند. اما احتمال بدبینانه دیگر این است که اصولاً این عزیزان تنها متوجه بیماری اقتصاد شدهاند و چارهای برای آن نیافتهاند. در این صورت که باید هم بر بیمار و هم بر خیل طبیبان دعای عاقبتبخیری خواند.
کامران باقریلنکرانی: انحلال سازمان مدیریت درست بود
این چهره سیاسی که تا چهار سال پیش از محبوبان محمود احمدینژاد در کابینه به شمار میآمد، این روزها به نامزد نخست جبهه پایداری بدل شده است. بسیاری وزیر سابق بهداشت را نامزد اصلی محمدتقی مصباحیزدی در انتخابات آتی میدانند. وی که پیش از این به صراحت از انحلال سازمان مدیریتوبرنامهریزی دفاع کرده بود، این روزها در حال تشریح برنامههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خود است. وی تاکید میکند: «...پرداخت نقدی یارانهها در جوامع روستایی و عشایری کمککننده بوده و اثرات خوبی هم داشته، مثلاً برخی جوامع با در اختیار داشتن یارانه نقدی و برنامهریزی روی آن زندگی خودشان را تغییر دادند. اما پرداخت یارانه نقدی برای کسانی که در جامعه شهری زندگی میکنند، مناسب نبوده است. باید سعی شود یارانه نقدی برای گروههای ضعیف درحد قابل توجهی حفظ شود و شیب اجرا طوری هدایت شود که مسیر کارآفرینی برای بنگاههای اقتصادی امکانپذیر باشد. با اجرای هدفمندی برگشت به عقب داشتیم.» لنکرانی درباره برنامه خود برای حفظ ارزش پول کشور نیز تاکید میکند: «...در حفظ ارزش پول کشور نکات متعددی نقش دارند و بنابراین برنامهای که ارائه میشود، اگر به یک جنبه بپردازد و از سایر جنبهها غفلت کند، جوابگو نخواهد بود... وابستگی درآمد اصلی دولت به نفت است و به نوعی خرجهای بزرگ دولت عمدتاً از منابع نفتی تامین میشود، طبیعی است هر نوسانی در قیمت نفت به عنوان نقطه آسیبپذیر بر کل اقتصاد و ارزش پولی خواهد بود... برای حفظ ارزش پول کشور دو سیاست باید اجرا شود، اول، تلاش سریع برای کاهش وابستگی به نفت و دوم، کم کردن مخارج از بودجه عمومی است، در واقع بودجه عمومی باید به کارهایی سوق داده شود که باعث کاهش وابستگی به نفت شده و به رفاه اجتماعی مردم بینجامد.»
محمدرضا باهنر: رئیسجمهور برنامه نمیخواهد
نایب رئیس مجلس نیز یکی دیگر از نامزدهای این انتخابات است. وی که در بیش از شش مجلس در بحث بودجه و تصویب آن نقش موثری داشته از سوی بسیاری چهرهای سیاسی واقتصادی ارزیابی میشود. وی نیز هنوز برنامهای در زمینه اقتصاد ارائه نداده است. باهنر که معتقد است رئیسجمهور برنامه نمیخواهد بلکه باید تنها مجری قوانین مصوب مجلس از جمله قانون برنامه پنجساله باشد، تاکید میکند: «...برنامههای کلان و جامع هر کشوری را در مسیر و مرز پیشرفت و توسعه قرار میدهد. اگر قرار باشد مسائل کشور با روش پروژهای و موردی حل شود، قطعاً توسعهای به همراه نخواهد داشت. اینکه مثلاً دنبال حل بیکاری، مسکن و... باشیم حلال مشکلات کشور نیست، این مسائل را نباید مستقل از هم رفع کرد... تحریمهای خارجی ظرف دو سال گذشته با افزایشی که داشته است تاثیراتی را در چرخه اقتصادی کشور بر جای گذاشته و رئیسجمهور آینده باید به فکر حل این مشکلات اقتصادی باشد. باید تلاش کرد تا اقدامات عملی در راستای حل مشکلات اقتصادی و رشد اقتصادی انجام گیرد در غیر این صورت بیش از گذشته بحران را در کشور شاهد خواهیم بود... تورم، گرانی و بیکاری مسائلی است که مردم ما را به شدت آزار میدهد و به نظر بنده مهمترین اولویت دولت آینده باید رفع این موانع باشد... ۵۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی هماکنون در کشور وجود دارد که ضروری است با مدیریت این میزان نقدینگی اقتصاد کشور را در حد اعتدال نگه داشت.» ]
مصطفی پورمحمدی؛ دولت قانونمند، مردم ثروتمند
رئیس سازمان بازرسی کل کشور که در کابینه نخست محمود احمدینژاد ردای وزارت را نیز به تن کرده بود، این روزها به یکی از منتقدان دوآتشه دولت بدل شده است. وی تنها نامزدی است که برنامههای خود را منتشر کرده است و با شعار «دولت قانونمند، مردم ثروتمند، کشور قدرتمند» وارد رقابتها شده است. با این همه هنگامی که به بخش برنامههای اقتصادی وی مراجعه میکنیم با انبوهی از بایدها بدون اشاره به روش رسیدن به این بایدها مواجه میشویم. برنامههایی از قبیل «خیزش اقتصادی بر پایه تحول در صنعت نفت، توسعه پایدار کشاورزی، جهش صنعتی و توسعه اقتصاد دانش بنیان»، «حفظ شأن و منزلت شهروند ایرانی با افزایش سطح رفاه و درآمد سرانه در پایان سال ۱۳۹۶ بالغ بر ۵۰ درصد سطح فعلی قدرت خرید مردم»، «کاهش هزینههای تولید با اعمال سیاستهای هوشمندانه یارانه تولید، هزینه مبادلات و ریسک سرمایه» و یا «جهش صادرات غیرنفتی و کسب درآمد ارزی بیش از دو برابر وضعیت فعلی بر پایه فعال کردن شهرکهای صنعتی با تکنولوژی بالا، توسعه و متنوعسازی صادرات خدماتمحور، حمایت و توانمندسازی بنگاههای صادراتی».
آلاسحاق: تهیه دو برنامه کوتاهمدت و بلندمدت برای اصلاح اقتصاد
رئیس اتاق بازرگانی تهران یکی از نامزدهای احتمالی انتخابات ریاستجمهوری است که از سوی طیف اکثریت اصولگرایان حمایت میشود. یحیی آلاسحاق در دو سال گذشته این شانس را داشته که جمعی از سرشناسترین اقتصاددانان ایران را هر روز دوشنبه در اتاق تهران ملاقات کند اما پرسش این است که سهدهه تجربه در سطوح بالای مدیریت اقتصادی و همنشینی با اقتصاددانان سرشناس کشور آیا منجر به تهیه برنامهای مدون برای نجات اقتصاد ایران شده است؟ یحیی آلاسحاق میگوید: «برنامهای تهیه شده اما آن را زمانی ارائه میکنیم که تکلیف نامزدهای نهایی مشخص شده باشد». با این حال در مصاحبهها و سخنرانیهای آقای آلاسحاق انتظار تشریح یک برنامه با تمام مختصات آن میرفت در حالی که به نظر میرسد او نیز تنها به بایدها پرداخته است. وی در این زمینه میگوید: «هیچ الگوی اقتصادی از کشور دیگر ندارم، اقتصاد بسته به اقتضائات زمانی و محیطی است، مدل ما باید اسلامی و ایرانی باشد، باید با دانش و تکنیک اقتصادی همراه باشد که اساس آن دو برنامه کوتاه و بلندمدت است.»
غلامعلی حدادعادل: دولت آینده کار سختی دارد
رئیس سابق مجلس نیز این روزها برای تصدی پست ریاستجمهوری زین و یراق کرده است. وی که در دوران ریاست بر مجلس هفتم تاکید کرده بود باید مردم بالش نرم را از زیر سر خود بردارند، تا به حال برنامهای اقتصادی ارائه نداده و بیشتر در حوزههای دیگر سخن گفته است. وی در یکی از معدود اظهارات خود درباره اقتصاد کشور اعلام کرده است: «بدون اینکه بخواهم خدمات دولت را انکار کنم باید بگویم دولت آینده کار سختی بر دوش دارد. از جهت شرایطی که در کشور ما وجود دارد و به خصوص از نظر اقتصادی. حداقل میتوان گفت همین سختیهایی که دولت فعلی دارد، بر دوش دولت آینده هم خواهد بود. اگر این هم نبود، شرایط اقتصادی کشور ما و تحریمهای تحمیلی و مشکلات دیگر، اداره کشور را مشکلتر کرده و این یک واقعیت است که هم شامل دولت فعلی میشود و هم دولت بعدی.»
محسن رضایی: اقتصاد ایران باید به تعمیرگاه برود
این سردار سابق سپاه که در سالهای اخیر همواره علاقهمند بوده است، به عنوان یک متخصص اقتصاد از وی یاد شود، در این دوره انتخابات نیز بخش عمده فعالیتهای تبلیغاتی خود را بر اقتصاد متمرکز کرده است. شعار عجیب وی در چهار سال پیش مبنی بر ایجاد «فدرالیسم اقتصادی» توسط کمتر اقتصاددانی در کشور جدی گرفته شد، این بار نیز این شعار را مطرح کرده است. شعاری که احتمالاً همواره بر روی کاغذ باقی خواهد ماند. تا به حال از خود پرسیدهاید چگونه امکانپذیر است که در مدیریت متمرکز سیاسی، فرهنگی و... اقتصاد به صورت فدرالیستی اداره شود و در صورت وقوع این شوخی بزرگ، قانون اساسی در مقابل آن چه جایگاهی خواهد داشت. فارغ از این موارد دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره سایر مسائل اقتصادی نیز اظهار نظر کرده است. وی تاکید دارد: «... اقتصاد ملی ایران نیازمند نوسازی است و باید اقتصاد را به تعمیرگاهی برده و نوسازی کرد... نظام، کارآفرینان و مصرفکنندگان از نظر اقتصادی رنج میبرند... سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی که به امضای مقام معظم رهبری نیز رسیده تاکنون به نحو مطلوبی در کشور اجرایی نشده است... در مرحله دوم یارانهها به ۶۵ هزار تومان افزایش مییابد اما ابتدا تبدیل به تولید و سرمایهگذاری میشود و سپس به دست مردم میرسد.»
حسن سبحانی: شعار دولت من اقتصاد بدون رباست
این استاد دانشگاه که تجربه نمایندگی در مجلس را در رزومه کار خود ثبت کرده است، در ماههای گذشته رسماً وارد رقابتهای انتخاباتی شده است. وی درباره برنامههای اقتصادی خود میگوید: «... شعار من اقتصاد بدون ربا همراه با قانونگرایی، حقجویی و اخلاقمداری است. این شعار فقط اقتصادی نیست. به نظر من اصولاً توسعه یا روند پیشرفت، اگرچه وجوه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد اما یک کل تفکیکناپذیر است. نمیشود اقتصاد را بدون سیاست و فرهنگ دنبال کرد. یا فرهنگ و سیاست را بدون اقتصاد پیگیری کرد.» وی در نامه خود به ملت ایران نیز تاکید کرد: «... بر آن بوده و هستم، که به طور مشخص، نظام اقتصادی مصرح در قانون اساسی، به سهم خویش، تحققبخش آرمانهای ملتی است که با انقلاب اسلامی به مواضع فکری و جهانبینی اصیل اسلامی برگشت؛ و اکنون نیز با وجود مشکلات عدیدهای که دارد، ارزشهای انقلابی خود را با هیچ جایگزین دیگری معاوضه نمیکند. این نظام اقتصادی مهجور و منزوی شده، ضمن ایجاد موازنه بین فعالیتهای بخشهای گوناگون اقتصادی، از سر برآوردن دولت به عنوان کارفرمای بزرگ مطلق ممانعت میکند و در عین حال، به تمرکز و تداول ثروت در دست اشخاص و گروههای خاص نیز پایان میدهد.»
محمد سعیدیکیا: اعتمادسازی کنیم
وزیر کابینههای میرحسین موسوی، اکبرهاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و محمود احمدینژاد نیز این روزها فعالیت گسترده انتخاباتی خود را آغاز کرده است. وی معتقد است: «... اولین گام این است که اعتماد را در کشور جاری کنیم، مشکلی که الان وجود دارد این است که اعتماد مردم کم شده است. در حوزه اقتصادی هم تا اعتمادسازی صورت نگیرد رونق و رشدی را شاهد نخواهیم بود. ما باید اقتصادی پویا، توانا و کارآمد داشته باشیم، مردم خوب کار کنند، سرمایهگذاران با اطمینان سرمایهگذاری کنند تا کشور به سطح مطلوبی از اقتصاد برسد و معیشت مردم به خوبی فراهم شود.»
محمد شریعتمداری: تنشزدایی کلید قفل مشکلات اقتصادی است
وزیر بازرگانی سیدمحمد خاتمی نیز یکی از چهرههای اقتصادی کشور است که با ورود خود به عرصه انتخابات تلاش دارد بخت خود را برای تکیه زدن بر کرسی ریاستجمهوری بیازماید. وی در زمینه مباحث اقتصادی تاکید میکند: «... این داستان خیلی پیچیده نیست که آدم بگوید در موضوع تورم چقدر تحریم نقش دارد. من میگویم در این موضوع تورم نقش تحریم بسیار اندک است و اصلاً قابل مقایسه نیست با نقش آقای احمدینژاد. نقش ایشان در ایجاد تورم بیبدیل بوده و تردیدی در آن نیست. یعنی ایشان بهتنهایی به اندازه کل اتحادیه اروپا و آمریکا و تحریمهای همهجانبه سازمان ملل - چه تحریمهای یکجانبه، دوجانبه، چندجانبه اتحادیه اروپا و تحریمهای همهجانبه سازمان ملل- تاثیرگذار بودند و کفه او از همه اینها سنگینتر است.» رئیس ستاد وی نیز با اشاره به اینکه رشد اقتصادی بالای هشت درصد، تکرقمی کردن تورم و بیکاری و کنترل نقدینگی و نرخ ارز از اهداف سند چشمانداز و برنامه پنجم توسعه است، تاکید میکند: «... برای تحقق این اهداف نیازمند روابط بینالمللی مناسب و سیاست خارجی برنامهمحور هستیم. از سوی دیگر باید بین قوای مختلف نظام روابط قوی و قانونی ایجاد شود. رئیسجمهور میتواند بر اساس امکانات موجود و با استفاده از منابع حاصل از فروش نفت و صادرات غیرنفتی اهداف عنوانشده نظیر کنترل نقدینگی و نرخ ارز، نرخ رشد بالای هشت درصد، کنترل نرخ بیکاری و تورم را محقق کند.»
مصطفی کواکبیان: کارت اعتباری سلامت به مردم میدهم
نماینده سابق سمنان این روزها بسیار فعال شده و در برنامههای مختلف شرکت میکند. وی در تشریح برنامههای خود تاکید میکند: «... معتقدم یک کارت اعتباری باید برای مردم در نظر گرفت و بخش سلامت و حملونقل بتوانند با آن کار کنند بدون اینکه نقدینگی را زیاد کنیم؛ هرچه رشد نقدینگی بالاتر باشد تورم بیشتر است. در واقع دولت آینده باید قرضهای این دولت را جمع کند.»
منوچهر متکی: تولید شاهکلید حل مشکلات اقتصادی است
وزیر سابق امور خارجه نیز که به عنوان یکی از نامزدهای موتلفه مطرح شده است، در ماه گذشته سفرهای استانی خود را آغاز کرده است. وی در توضیح برنامه اقتصادی خود تاکید میکند: «... تولید شاهکلید حل مشکلات اقتصادی است... مدیریت اقتصادی امری عرفی است. باید با پیروی از جهتگیری الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت از تجربه دیگر کشورها استفاده کنیم و بیش از این باید به مقوله تولید توجه کرد... با وجود اینکه سالها از آغاز پروسه خصوصیسازی میگذرد، اما تولید، توزیع و پیمانکاری متاسفانه مردمی نشده است و به همین دلیل رهبری در دیدار با کارگزاران نظام بر مردمی شدن اقتصاد تاکید کردهاند... علت بیکاریهای امروز و عدم تثبیت قیمتها آن است که تولید ما با تقاضا در جامعه متناسب نیست، تولید شاهکلید حل مشکلات اقتصادی است که باید به آن توجه کرد... سرمایهگذار ایرانی با ترغیب پول خود را در امارات، آلمان، چین، هند و مالزی تولید میکند اما نسبت به انجام این کار در ایران بیتوجه است. دلیل این موضوع را باید در سیستم بانکی جست؛ چرا که در کشورهایی که اقتصاد آنها سالم است بانکها ظرفیت خود را به تولید و تولیدکنندگان پمپاژ میکنند... یارانه باید داده شود، اما قانونگذاری که این قانون را تصویب کرده دو دغدغه داشته است، یک دغدغه اینکه آزادسازی دفعی قیمتها صورت نگیرد؛ چراکه علمای علم اقتصاد میگویند اگر تقاضای کالا در جامعه بالا برود و به موازات آن کالا به جامعه عرضه نشود، نتیجهای جز گرانی نخواهد داشت.»
علیاکبر ولایتی: پزشک اقتصاد عوض شود
وزیر امور خارجه دولتهای میرحسین موسوی و اکبر هاشمی نیز در ماههای اخیر تحرکات زیادی برای رسیدن به پاستور داشته است. این چهره سیاسی که کمتر به بحثهای اقتصاد پرداخته است پیشتر تصریح کرده بود که طبیب اقتصاد ایران باید عوض شود. وی درباره هدفمندی نیز گفته بود این قانون ربطی به این دولت ندارد، بلکه تصمیم نظام است و حتماً باید ادامه پیدا کند، منتها با تدابیر بهتر و بیشتر.
محمدرضا عارف: اکثر متخصصان کنار گذاشته شدهاند
معاون اول سیدمحمد خاتمی در ماههای گذشته تمامقد وارد گود انتخابات شده است. وی نیز بیشتر به انتقاد از دولت پرداخته است تا اینکه برنامهای راهبردی در زمینه اقتصاد ارائه دهد. وی معتقد است: «... ما اکنون در شرایطی هستیم که در اغلب بخشها نتیجه معکوس گرفتهایم و این بیشترش مربوط به کنار گذاشتن متخصصان و کارشناسان خبره و واگذاری به غیرمتخصص است. نمیخواهم بگویم دلسوز هستم اما اگر فرد دلسوزی را در جای خودش نگذارید هم در حق خودش و هم در حق آن پست ظلم کردهاید و اکنون این اتفاق افتاده و کشور را گرفتار کرده است... اگر گذشته را نقد میکنیم برای آینده است و نه برای محکوم کردن. همه ما وارد یک مسیر شدهایم و در کشور نباید دنبال برد و باخت و مچگیری باشیم. اگر نقد میکنیم برای آینده است که چطور این مسائل در آینده تکرار نشود.»
محمدباقر خرازی: از گیاهان کرمان ۴۰ میلیارد دلار درآمدزایی میکنم
دبیرکل حزبالله ایران نیز یکی از نامزدهایی است که برای کسب رای به بسیاری از استانهای کشور سفر کرده است. وی که پیش از این برنامه خرید تیم چلسی و تغییر نام آن به «خیبر» را در رزومه کاری داشت، میخواهد فقر را در کشور ریشهکن کند. وی تاکید میکند: «... طرح و برنامه اقتصادی دولت حزبالله برای تکتک شهرها آماده است، حداقل ۴۰ شهر را تاسیس میکنیم، کانال شمال و جنوب را از قلب کرمان عبور میدهیم و تمام کویر را شاداب میکنیم... بخشهای هکتاری که در این سرزمین است به تمام جوانان به صورت ماکت عمرانی میدهیم که طی دو سال آنها را آباد کنند... گیاهانی در استان کرمان میروید که از آن میتوان بنزین سوپر هواپیما تولید کرد، سالانه ۴۰ میلیارد دلار درآمد خالص بنزین است... در دولت آینده بساط کمپانیهای دولتی را به هم میریزم... یارانهها برای کف پرداخت باید باشد، اما شیوه آن را تغییر میدهیم، کاری میکنم که پرداخت بیشتر میشود، اما پولی دست مردم داده نمیشود، اکنون خوداشتغالی گولزننده پدید آمده است.»
و اما آخر
با همه این احوال به نظر میرسد هیچ یک از نامزدها در اظهارات و برنامههای خود به صورت صریح به پرسشهای امروز اقتصاد کشور پاسخ ندادهاند. پرسشهایی از قبیل چگونگی هزینه درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت، نوع تعامل دولت و بانک مرکزی، جایگاه سازمان مدیریت در دولتهای آینده، چگونگی تعیین نرخ سود بانکی، نوع مواجهه دولت با قانون هدفمندی یارانهها، راههای افزایش اشتغال، کاهش بیکاری و... باید منتظر ماند و دید در زمان باقیمانده تا روز رایگیری شاهد چه پاسخهایی از سوی نامزدها به این پرسشها خواهیم بود.
کامران باقریلنکرانی: انحلال سازمان مدیریت درست بود
این چهره سیاسی که تا چهار سال پیش از محبوبان محمود احمدینژاد در کابینه به شمار میآمد، این روزها به نامزد نخست جبهه پایداری بدل شده است. بسیاری وزیر سابق بهداشت را نامزد اصلی محمدتقی مصباحیزدی در انتخابات آتی میدانند. وی که پیش از این به صراحت از انحلال سازمان مدیریتوبرنامهریزی دفاع کرده بود، این روزها در حال تشریح برنامههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خود است. وی تاکید میکند: «...پرداخت نقدی یارانهها در جوامع روستایی و عشایری کمککننده بوده و اثرات خوبی هم داشته، مثلاً برخی جوامع با در اختیار داشتن یارانه نقدی و برنامهریزی روی آن زندگی خودشان را تغییر دادند. اما پرداخت یارانه نقدی برای کسانی که در جامعه شهری زندگی میکنند، مناسب نبوده است. باید سعی شود یارانه نقدی برای گروههای ضعیف درحد قابل توجهی حفظ شود و شیب اجرا طوری هدایت شود که مسیر کارآفرینی برای بنگاههای اقتصادی امکانپذیر باشد. با اجرای هدفمندی برگشت به عقب داشتیم.» لنکرانی درباره برنامه خود برای حفظ ارزش پول کشور نیز تاکید میکند: «...در حفظ ارزش پول کشور نکات متعددی نقش دارند و بنابراین برنامهای که ارائه میشود، اگر به یک جنبه بپردازد و از سایر جنبهها غفلت کند، جوابگو نخواهد بود... وابستگی درآمد اصلی دولت به نفت است و به نوعی خرجهای بزرگ دولت عمدتاً از منابع نفتی تامین میشود، طبیعی است هر نوسانی در قیمت نفت به عنوان نقطه آسیبپذیر بر کل اقتصاد و ارزش پولی خواهد بود... برای حفظ ارزش پول کشور دو سیاست باید اجرا شود، اول، تلاش سریع برای کاهش وابستگی به نفت و دوم، کم کردن مخارج از بودجه عمومی است، در واقع بودجه عمومی باید به کارهایی سوق داده شود که باعث کاهش وابستگی به نفت شده و به رفاه اجتماعی مردم بینجامد.»
محمدرضا باهنر: رئیسجمهور برنامه نمیخواهد
نایب رئیس مجلس نیز یکی دیگر از نامزدهای این انتخابات است. وی که در بیش از شش مجلس در بحث بودجه و تصویب آن نقش موثری داشته از سوی بسیاری چهرهای سیاسی واقتصادی ارزیابی میشود. وی نیز هنوز برنامهای در زمینه اقتصاد ارائه نداده است. باهنر که معتقد است رئیسجمهور برنامه نمیخواهد بلکه باید تنها مجری قوانین مصوب مجلس از جمله قانون برنامه پنجساله باشد، تاکید میکند: «...برنامههای کلان و جامع هر کشوری را در مسیر و مرز پیشرفت و توسعه قرار میدهد. اگر قرار باشد مسائل کشور با روش پروژهای و موردی حل شود، قطعاً توسعهای به همراه نخواهد داشت. اینکه مثلاً دنبال حل بیکاری، مسکن و... باشیم حلال مشکلات کشور نیست، این مسائل را نباید مستقل از هم رفع کرد... تحریمهای خارجی ظرف دو سال گذشته با افزایشی که داشته است تاثیراتی را در چرخه اقتصادی کشور بر جای گذاشته و رئیسجمهور آینده باید به فکر حل این مشکلات اقتصادی باشد. باید تلاش کرد تا اقدامات عملی در راستای حل مشکلات اقتصادی و رشد اقتصادی انجام گیرد در غیر این صورت بیش از گذشته بحران را در کشور شاهد خواهیم بود... تورم، گرانی و بیکاری مسائلی است که مردم ما را به شدت آزار میدهد و به نظر بنده مهمترین اولویت دولت آینده باید رفع این موانع باشد... ۵۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی هماکنون در کشور وجود دارد که ضروری است با مدیریت این میزان نقدینگی اقتصاد کشور را در حد اعتدال نگه داشت.» ]
مصطفی پورمحمدی؛ دولت قانونمند، مردم ثروتمند
رئیس سازمان بازرسی کل کشور که در کابینه نخست محمود احمدینژاد ردای وزارت را نیز به تن کرده بود، این روزها به یکی از منتقدان دوآتشه دولت بدل شده است. وی تنها نامزدی است که برنامههای خود را منتشر کرده است و با شعار «دولت قانونمند، مردم ثروتمند، کشور قدرتمند» وارد رقابتها شده است. با این همه هنگامی که به بخش برنامههای اقتصادی وی مراجعه میکنیم با انبوهی از بایدها بدون اشاره به روش رسیدن به این بایدها مواجه میشویم. برنامههایی از قبیل «خیزش اقتصادی بر پایه تحول در صنعت نفت، توسعه پایدار کشاورزی، جهش صنعتی و توسعه اقتصاد دانش بنیان»، «حفظ شأن و منزلت شهروند ایرانی با افزایش سطح رفاه و درآمد سرانه در پایان سال ۱۳۹۶ بالغ بر ۵۰ درصد سطح فعلی قدرت خرید مردم»، «کاهش هزینههای تولید با اعمال سیاستهای هوشمندانه یارانه تولید، هزینه مبادلات و ریسک سرمایه» و یا «جهش صادرات غیرنفتی و کسب درآمد ارزی بیش از دو برابر وضعیت فعلی بر پایه فعال کردن شهرکهای صنعتی با تکنولوژی بالا، توسعه و متنوعسازی صادرات خدماتمحور، حمایت و توانمندسازی بنگاههای صادراتی».
آلاسحاق: تهیه دو برنامه کوتاهمدت و بلندمدت برای اصلاح اقتصاد
رئیس اتاق بازرگانی تهران یکی از نامزدهای احتمالی انتخابات ریاستجمهوری است که از سوی طیف اکثریت اصولگرایان حمایت میشود. یحیی آلاسحاق در دو سال گذشته این شانس را داشته که جمعی از سرشناسترین اقتصاددانان ایران را هر روز دوشنبه در اتاق تهران ملاقات کند اما پرسش این است که سهدهه تجربه در سطوح بالای مدیریت اقتصادی و همنشینی با اقتصاددانان سرشناس کشور آیا منجر به تهیه برنامهای مدون برای نجات اقتصاد ایران شده است؟ یحیی آلاسحاق میگوید: «برنامهای تهیه شده اما آن را زمانی ارائه میکنیم که تکلیف نامزدهای نهایی مشخص شده باشد». با این حال در مصاحبهها و سخنرانیهای آقای آلاسحاق انتظار تشریح یک برنامه با تمام مختصات آن میرفت در حالی که به نظر میرسد او نیز تنها به بایدها پرداخته است. وی در این زمینه میگوید: «هیچ الگوی اقتصادی از کشور دیگر ندارم، اقتصاد بسته به اقتضائات زمانی و محیطی است، مدل ما باید اسلامی و ایرانی باشد، باید با دانش و تکنیک اقتصادی همراه باشد که اساس آن دو برنامه کوتاه و بلندمدت است.»
غلامعلی حدادعادل: دولت آینده کار سختی دارد
رئیس سابق مجلس نیز این روزها برای تصدی پست ریاستجمهوری زین و یراق کرده است. وی که در دوران ریاست بر مجلس هفتم تاکید کرده بود باید مردم بالش نرم را از زیر سر خود بردارند، تا به حال برنامهای اقتصادی ارائه نداده و بیشتر در حوزههای دیگر سخن گفته است. وی در یکی از معدود اظهارات خود درباره اقتصاد کشور اعلام کرده است: «بدون اینکه بخواهم خدمات دولت را انکار کنم باید بگویم دولت آینده کار سختی بر دوش دارد. از جهت شرایطی که در کشور ما وجود دارد و به خصوص از نظر اقتصادی. حداقل میتوان گفت همین سختیهایی که دولت فعلی دارد، بر دوش دولت آینده هم خواهد بود. اگر این هم نبود، شرایط اقتصادی کشور ما و تحریمهای تحمیلی و مشکلات دیگر، اداره کشور را مشکلتر کرده و این یک واقعیت است که هم شامل دولت فعلی میشود و هم دولت بعدی.»
محسن رضایی: اقتصاد ایران باید به تعمیرگاه برود
این سردار سابق سپاه که در سالهای اخیر همواره علاقهمند بوده است، به عنوان یک متخصص اقتصاد از وی یاد شود، در این دوره انتخابات نیز بخش عمده فعالیتهای تبلیغاتی خود را بر اقتصاد متمرکز کرده است. شعار عجیب وی در چهار سال پیش مبنی بر ایجاد «فدرالیسم اقتصادی» توسط کمتر اقتصاددانی در کشور جدی گرفته شد، این بار نیز این شعار را مطرح کرده است. شعاری که احتمالاً همواره بر روی کاغذ باقی خواهد ماند. تا به حال از خود پرسیدهاید چگونه امکانپذیر است که در مدیریت متمرکز سیاسی، فرهنگی و... اقتصاد به صورت فدرالیستی اداره شود و در صورت وقوع این شوخی بزرگ، قانون اساسی در مقابل آن چه جایگاهی خواهد داشت. فارغ از این موارد دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره سایر مسائل اقتصادی نیز اظهار نظر کرده است. وی تاکید دارد: «... اقتصاد ملی ایران نیازمند نوسازی است و باید اقتصاد را به تعمیرگاهی برده و نوسازی کرد... نظام، کارآفرینان و مصرفکنندگان از نظر اقتصادی رنج میبرند... سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی که به امضای مقام معظم رهبری نیز رسیده تاکنون به نحو مطلوبی در کشور اجرایی نشده است... در مرحله دوم یارانهها به ۶۵ هزار تومان افزایش مییابد اما ابتدا تبدیل به تولید و سرمایهگذاری میشود و سپس به دست مردم میرسد.»
حسن سبحانی: شعار دولت من اقتصاد بدون رباست
این استاد دانشگاه که تجربه نمایندگی در مجلس را در رزومه کار خود ثبت کرده است، در ماههای گذشته رسماً وارد رقابتهای انتخاباتی شده است. وی درباره برنامههای اقتصادی خود میگوید: «... شعار من اقتصاد بدون ربا همراه با قانونگرایی، حقجویی و اخلاقمداری است. این شعار فقط اقتصادی نیست. به نظر من اصولاً توسعه یا روند پیشرفت، اگرچه وجوه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد اما یک کل تفکیکناپذیر است. نمیشود اقتصاد را بدون سیاست و فرهنگ دنبال کرد. یا فرهنگ و سیاست را بدون اقتصاد پیگیری کرد.» وی در نامه خود به ملت ایران نیز تاکید کرد: «... بر آن بوده و هستم، که به طور مشخص، نظام اقتصادی مصرح در قانون اساسی، به سهم خویش، تحققبخش آرمانهای ملتی است که با انقلاب اسلامی به مواضع فکری و جهانبینی اصیل اسلامی برگشت؛ و اکنون نیز با وجود مشکلات عدیدهای که دارد، ارزشهای انقلابی خود را با هیچ جایگزین دیگری معاوضه نمیکند. این نظام اقتصادی مهجور و منزوی شده، ضمن ایجاد موازنه بین فعالیتهای بخشهای گوناگون اقتصادی، از سر برآوردن دولت به عنوان کارفرمای بزرگ مطلق ممانعت میکند و در عین حال، به تمرکز و تداول ثروت در دست اشخاص و گروههای خاص نیز پایان میدهد.»
محمد سعیدیکیا: اعتمادسازی کنیم
وزیر کابینههای میرحسین موسوی، اکبرهاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و محمود احمدینژاد نیز این روزها فعالیت گسترده انتخاباتی خود را آغاز کرده است. وی معتقد است: «... اولین گام این است که اعتماد را در کشور جاری کنیم، مشکلی که الان وجود دارد این است که اعتماد مردم کم شده است. در حوزه اقتصادی هم تا اعتمادسازی صورت نگیرد رونق و رشدی را شاهد نخواهیم بود. ما باید اقتصادی پویا، توانا و کارآمد داشته باشیم، مردم خوب کار کنند، سرمایهگذاران با اطمینان سرمایهگذاری کنند تا کشور به سطح مطلوبی از اقتصاد برسد و معیشت مردم به خوبی فراهم شود.»
محمد شریعتمداری: تنشزدایی کلید قفل مشکلات اقتصادی است
وزیر بازرگانی سیدمحمد خاتمی نیز یکی از چهرههای اقتصادی کشور است که با ورود خود به عرصه انتخابات تلاش دارد بخت خود را برای تکیه زدن بر کرسی ریاستجمهوری بیازماید. وی در زمینه مباحث اقتصادی تاکید میکند: «... این داستان خیلی پیچیده نیست که آدم بگوید در موضوع تورم چقدر تحریم نقش دارد. من میگویم در این موضوع تورم نقش تحریم بسیار اندک است و اصلاً قابل مقایسه نیست با نقش آقای احمدینژاد. نقش ایشان در ایجاد تورم بیبدیل بوده و تردیدی در آن نیست. یعنی ایشان بهتنهایی به اندازه کل اتحادیه اروپا و آمریکا و تحریمهای همهجانبه سازمان ملل - چه تحریمهای یکجانبه، دوجانبه، چندجانبه اتحادیه اروپا و تحریمهای همهجانبه سازمان ملل- تاثیرگذار بودند و کفه او از همه اینها سنگینتر است.» رئیس ستاد وی نیز با اشاره به اینکه رشد اقتصادی بالای هشت درصد، تکرقمی کردن تورم و بیکاری و کنترل نقدینگی و نرخ ارز از اهداف سند چشمانداز و برنامه پنجم توسعه است، تاکید میکند: «... برای تحقق این اهداف نیازمند روابط بینالمللی مناسب و سیاست خارجی برنامهمحور هستیم. از سوی دیگر باید بین قوای مختلف نظام روابط قوی و قانونی ایجاد شود. رئیسجمهور میتواند بر اساس امکانات موجود و با استفاده از منابع حاصل از فروش نفت و صادرات غیرنفتی اهداف عنوانشده نظیر کنترل نقدینگی و نرخ ارز، نرخ رشد بالای هشت درصد، کنترل نرخ بیکاری و تورم را محقق کند.»
مصطفی کواکبیان: کارت اعتباری سلامت به مردم میدهم
نماینده سابق سمنان این روزها بسیار فعال شده و در برنامههای مختلف شرکت میکند. وی در تشریح برنامههای خود تاکید میکند: «... معتقدم یک کارت اعتباری باید برای مردم در نظر گرفت و بخش سلامت و حملونقل بتوانند با آن کار کنند بدون اینکه نقدینگی را زیاد کنیم؛ هرچه رشد نقدینگی بالاتر باشد تورم بیشتر است. در واقع دولت آینده باید قرضهای این دولت را جمع کند.»
منوچهر متکی: تولید شاهکلید حل مشکلات اقتصادی است
وزیر سابق امور خارجه نیز که به عنوان یکی از نامزدهای موتلفه مطرح شده است، در ماه گذشته سفرهای استانی خود را آغاز کرده است. وی در توضیح برنامه اقتصادی خود تاکید میکند: «... تولید شاهکلید حل مشکلات اقتصادی است... مدیریت اقتصادی امری عرفی است. باید با پیروی از جهتگیری الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت از تجربه دیگر کشورها استفاده کنیم و بیش از این باید به مقوله تولید توجه کرد... با وجود اینکه سالها از آغاز پروسه خصوصیسازی میگذرد، اما تولید، توزیع و پیمانکاری متاسفانه مردمی نشده است و به همین دلیل رهبری در دیدار با کارگزاران نظام بر مردمی شدن اقتصاد تاکید کردهاند... علت بیکاریهای امروز و عدم تثبیت قیمتها آن است که تولید ما با تقاضا در جامعه متناسب نیست، تولید شاهکلید حل مشکلات اقتصادی است که باید به آن توجه کرد... سرمایهگذار ایرانی با ترغیب پول خود را در امارات، آلمان، چین، هند و مالزی تولید میکند اما نسبت به انجام این کار در ایران بیتوجه است. دلیل این موضوع را باید در سیستم بانکی جست؛ چرا که در کشورهایی که اقتصاد آنها سالم است بانکها ظرفیت خود را به تولید و تولیدکنندگان پمپاژ میکنند... یارانه باید داده شود، اما قانونگذاری که این قانون را تصویب کرده دو دغدغه داشته است، یک دغدغه اینکه آزادسازی دفعی قیمتها صورت نگیرد؛ چراکه علمای علم اقتصاد میگویند اگر تقاضای کالا در جامعه بالا برود و به موازات آن کالا به جامعه عرضه نشود، نتیجهای جز گرانی نخواهد داشت.»
علیاکبر ولایتی: پزشک اقتصاد عوض شود
وزیر امور خارجه دولتهای میرحسین موسوی و اکبر هاشمی نیز در ماههای اخیر تحرکات زیادی برای رسیدن به پاستور داشته است. این چهره سیاسی که کمتر به بحثهای اقتصاد پرداخته است پیشتر تصریح کرده بود که طبیب اقتصاد ایران باید عوض شود. وی درباره هدفمندی نیز گفته بود این قانون ربطی به این دولت ندارد، بلکه تصمیم نظام است و حتماً باید ادامه پیدا کند، منتها با تدابیر بهتر و بیشتر.
محمدرضا عارف: اکثر متخصصان کنار گذاشته شدهاند
معاون اول سیدمحمد خاتمی در ماههای گذشته تمامقد وارد گود انتخابات شده است. وی نیز بیشتر به انتقاد از دولت پرداخته است تا اینکه برنامهای راهبردی در زمینه اقتصاد ارائه دهد. وی معتقد است: «... ما اکنون در شرایطی هستیم که در اغلب بخشها نتیجه معکوس گرفتهایم و این بیشترش مربوط به کنار گذاشتن متخصصان و کارشناسان خبره و واگذاری به غیرمتخصص است. نمیخواهم بگویم دلسوز هستم اما اگر فرد دلسوزی را در جای خودش نگذارید هم در حق خودش و هم در حق آن پست ظلم کردهاید و اکنون این اتفاق افتاده و کشور را گرفتار کرده است... اگر گذشته را نقد میکنیم برای آینده است و نه برای محکوم کردن. همه ما وارد یک مسیر شدهایم و در کشور نباید دنبال برد و باخت و مچگیری باشیم. اگر نقد میکنیم برای آینده است که چطور این مسائل در آینده تکرار نشود.»
محمدباقر خرازی: از گیاهان کرمان ۴۰ میلیارد دلار درآمدزایی میکنم
دبیرکل حزبالله ایران نیز یکی از نامزدهایی است که برای کسب رای به بسیاری از استانهای کشور سفر کرده است. وی که پیش از این برنامه خرید تیم چلسی و تغییر نام آن به «خیبر» را در رزومه کاری داشت، میخواهد فقر را در کشور ریشهکن کند. وی تاکید میکند: «... طرح و برنامه اقتصادی دولت حزبالله برای تکتک شهرها آماده است، حداقل ۴۰ شهر را تاسیس میکنیم، کانال شمال و جنوب را از قلب کرمان عبور میدهیم و تمام کویر را شاداب میکنیم... بخشهای هکتاری که در این سرزمین است به تمام جوانان به صورت ماکت عمرانی میدهیم که طی دو سال آنها را آباد کنند... گیاهانی در استان کرمان میروید که از آن میتوان بنزین سوپر هواپیما تولید کرد، سالانه ۴۰ میلیارد دلار درآمد خالص بنزین است... در دولت آینده بساط کمپانیهای دولتی را به هم میریزم... یارانهها برای کف پرداخت باید باشد، اما شیوه آن را تغییر میدهیم، کاری میکنم که پرداخت بیشتر میشود، اما پولی دست مردم داده نمیشود، اکنون خوداشتغالی گولزننده پدید آمده است.»
و اما آخر
با همه این احوال به نظر میرسد هیچ یک از نامزدها در اظهارات و برنامههای خود به صورت صریح به پرسشهای امروز اقتصاد کشور پاسخ ندادهاند. پرسشهایی از قبیل چگونگی هزینه درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت، نوع تعامل دولت و بانک مرکزی، جایگاه سازمان مدیریت در دولتهای آینده، چگونگی تعیین نرخ سود بانکی، نوع مواجهه دولت با قانون هدفمندی یارانهها، راههای افزایش اشتغال، کاهش بیکاری و... باید منتظر ماند و دید در زمان باقیمانده تا روز رایگیری شاهد چه پاسخهایی از سوی نامزدها به این پرسشها خواهیم بود.
دیدگاه تان را بنویسید