شناسه خبر : 6679 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

توافق بهتر است یا جنگ

ایران هسته‌ای

ترجمه: الهام شیرمحمدی

همه قبول دارند که این توافق تاریخی بود. اما اگرچه برخی می‌گویند که توافقی که در وین بین ایران و شش قدرت جهانی به علاوه اتحادیه اروپا انجام شد، دستاوردی بود که تکثیر سلاح هسته‌ای را متوقف می‌کند و آغازی برای بهبود دشمنی 36‌ساله با آمریکاست، دیگران مانند نخست‌وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو بر این باورند که «اشتباهی تاریخی» است که ایران را به یک قدرت هسته‌ای بدل می‌کند. کدام یک از این باورها به حقیقت نزدیک است، به دو مورد بستگی دارد: کیفیت توافق و تاثیر آن بر رفتار ایران.
طرفداران و منتقدان ایران، به خصوص کنگره آمریکا که 60 روز فرصت دارد تا توافق را دقیقاً بررسی کند، به تفکر معجزه‌آسا تمایل دارند. منتقدان می‌گویند اگر جهان تنها کمی دیگر سختگیری می‌کرد، ایران جسارت خود در برنامه اتمی‌اش را کنار می‌گذاشت. اما به نظر می‌رسد این رژیم دستیابی به چرخه سوخت هسته‌ای را هم به عنوان سمبل قدرت ملی و هم تضمینی در برابر حمله نظامی آمریکا می‌داند، بنابراین منتقدان از انجام چانه‌زنی به دلیل نگرانی از بی‌نتیجه بودن آن منصرف می‌شوند. طرفداران دشمنی رژیم ایران نسبت به آمریکا و اسرائیل، عزم آنها برای اعمال نفوذ در خارج از کشور خود را دست کم می‌گیرند. آنها به تغییر رژیم ایران امید دارند، موضوعی که ممکن است هرگز به وقوع نپیوندد.
با یا بدون توافق، جهان رودررو با ایرانی است که همچنان برنامه هسته‌ای بزرگی را ادامه می‌دهد. آزمون واقعی این توافق زمانی است که از گزینه‌های دیگر بهتر باشد و هست.

توافقنامه هسته‌ای
حق با منتقدانی است که می‌گویند این توافق ایران را به عنوان کشوری در آستانه هسته‌ای شدن جلوه می‌دهد. اگر ایران به کارهای خود ادامه دهد و مانع وضع تحریم‌های بیشتر شود، می‌تواند از دانش ساخت و در نهایت ظرفیت مسلح ساختن خود برخوردار شود. اما همچنان با تحریم‌هایی بیشتر از آنچه امروز دارد، مواجه خواهد شد. به مدت 10 تا 15 سال توانایی ایران برای غنی‌سازی اورانیوم که سوخت بمب هسته‌ای است، و ساخت سلاح هسته‌ای، شدیداً محدود می‌شود. بعد از این مدت، ایران مشمول معاهده بین‌المللی منع گسترش تسلیحات هسته‌ای خواهد شد. این کشور برای انجام نظارت شدید بر تمام تاسیسات هسته‌ای و بازرسی‌های اعلام‌شده تحت نظام «دسترسی برنامه‌ریزی‌شده» موافقت کرده است. تحریم‌ها که باید در نتیجه این توافق برداشته شوند، در صورت نقض توافق از طرف ایران دوباره اعمال می‌شوند.
گزینه‌های دیگر از نظر مخالفان این توافق منتظر ماندن برای یافتن گزینه‌ای بهتر یا گزینه نظامی است. برخی استدلال می‌کنند از آنجا که تحریم‌ها سبب آمدن ایران به پای میز مذاکره شد، پس تحریم‌های بیشتر سبب نتیجه بیشتر می‌شود. اما اگر آمریکا هم‌اکنون کنار برود، چین، روسیه و اتحادیه اروپا در این فرآیند ایمان خود را از دست می‌دهند و در عوض تحریم‌ها درهم می‌شکنند. به علاوه، تصور اینکه ایران ماهیت اصلی برنامه هسته‌ای خود را کنار می‌گذارد، توهمی شتاب‌زده است. ایران که مورد تهدید واقع شده، احتمال بیشتری دارد که ایستادگی به خرج دهد. دانش هسته‌ای ایران از سال 2000 تاکنون پیشرفت کرده و در سال‌های آتی تا پیش از آنکه گفت‌وگوها دوباره عملی شود، پیشرفت بیشتری خواهد داشت. بنابراین،‌ انجام توافقی بلندپروازانه را دشوارتر می‌سازد.
بعضی منتقدان بر این باورند که حمله به ایران تنها گزینه است. اما جنگ راه‌حلی ضعیف برای کنترل تسلیحاتی است. حتی اگر آمریکا جسارت مبارزه‌ای چندماهه را داشته باشد، و حتی اگر بتواند سایت‌های هسته‌ای ایران را خالی کند، بمباران کردن آنها نمی‌تواند دانش ساخت سلاح هسته‌ای را از بین ببرد. اگر ایران به سمت ساخت سلاح هسته‌ای خیز بردارد، جنگ می‌تواند به عنوان آخرین راه چاره عاقلانه باشد، اما این گزینه تنها به دلیل انجام توافق کنار گذاشته نمی‌شود.

واقع‌بین باشید
اما این توافق خطراتی را دارد که طرفدارانش نمی‌خواهند به سرعت آنها را تایید کنند. اگرچه اقتصاد ایران سخت تحت فشار است، اما ایران منابع ارزشمند خود را صرف عراق و سوریه می‌کند؛ ایران از حزب‌الله، حزب نظامی لبنان، حمایت مالی می‌کند؛ و در بحرین و یمن احساسات را تحریک می‌کند. ایران که بعد از رهایی از تحریم‌ها پولدارتر می‌شود برای اعمال نفوذ بیشتر هزینه می‌کند. که بیشتر دلخوشکنکی برای افراط‌گرایان مخالف این توافق در تهران و یک ژست سیاسی به جهانیان است که ایران نرم‌تر نشده است. درک این موضوع که ایالات متحده قدرتی در حال افول است، امری که به اسرائیل و متحدانش در خلیج چراغ‌ خطر می‌دهد، ممکن است سبب انگیزش جاه‌طلبی‌های ایران شود.
اما این تمام داستان نیست. توافق هسته‌ای رئیس‌جمهور آمریکا باراک اوباما را به خاورمیانه پیوند می‌دهد. این میراث سیاست خارجی اوست و او مجری اصلی آن است، درست مانند جانشینانش که خواهند بود. «امپراتوری» ایران گرفتار آشوب ناشی از اعمال تکفیری‌ها (از جمله داعش)، جنگ عربستان سعودی در یمن، و رژیم سوریه است. پول بیشتر به تلاش‌های ایران کمک می‌کند، اما همان‌طور که آمریکا در عراق کشف کرد، سلطه تنها به‌وسیله منابع تعیین نمی‌شود. اگر ایالات متحده از این توافق با دیپلماسی منطقه‌ای مستمر پشتیبانی کند، که البته بعد از بهار عربی به آن نیاز است، آنگاه می‌تواند به محدود کردن ایران کمک کند.
این توافق ایران را قدرتمندتر می‌کند و این کشور را به سمت باز شدن سوق می‌دهد. این رژیم توافق کرد تا برنامه اتمی خود را محدود کند، زیرا مانند چین حساب کرد که اگر ایرانیان احساس کنند امید به شکوفایی دارند؛ تلاش‌های بیشتری خواهند کرد و استحکام این رژیم بیشتر می‌شود. برخلاف سلسله کیم در کره شمالی، که در توافق هسته‌ای خود تقلب کرد، ایران تصمیم گرفت که مطرود بودن تاثیری بدتر از پیوستن به جهان دارد. آن انتخاب تنها در صورتی معنا دارد که ایران بتواند تجارت و سرمایه‌گذاری جذب کند. هر چه میزان تجارت ایران با سایر کشورهای جهان بیشتر باشد، حساسیت آن نیز نسبت به فشار جهانی بیشتر می‌شود. با درگیر شدن ایران در اقتصاد جهان، گروه‌های علاقه‌مند بیشتری از مجموعه سیاست‌های حزبی ایران سر بر می‌آورند، مجموعه‌هایی که می‌گویند آینده این کشور از رهاورد روابط معقول با خارجی‌ها تامین می‌شود. هرچه ایرانیان بیشتری از این روابط بهره‌مند شوند، این صداهای اعتدال‌خواهانه نیز قوی‌تر می‌شوند. کشوری به وسعت و پیچیدگی ایران اگر واقعاً خواهان بمب اتمی باشد به آن دست می‌یابد. هیچ چیزی نمی‌تواند این خواسته را تغییر دهد. اما این توافق امکان تغییر مسیر او را می‌دهد. جهان باید با احتیاط این فرصت را غنیمت بشمرد.
منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها