عید ویژه رمضان
خروج از سردی
پس از یک روز روزهداری نوبت به جشن شبانه میرسد. شامگاه 14 جولای برای ایرانیانی که به گردش ایام ماه رمضان عادت داشتند شادمانی کاملاً متفاوتی به همراه داشت. پس از غروب آفتاب و افطار، خیابانهای تهران شاهد فریاد شادی جوانان، تکان دادن پرچمها و صدای بوق اتومبیلهایی بود که لحظه باشکوه توافق هستهای میان ایران، ایالات متحده و پنج قدرت جهانی را جشن گرفتند. به گفته یکی از شرکتکنندگان، ایران روزه اقتصادی و سیاسی 36ساله را تحمل کرد و بالاخره به جهان متصل شد.
رادیو و تلویزیون دولتی که معمولاً به این موضوعات بیتفاوت است آخرین روزهای مذاکرات نفسگیر وین را تحت پوشش زنده قرار داده بود و پس از امضای توافق نهتنها اظهارات محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه همیشه خندان و معاشرتی بلکه گفتههای باراک اوباما را پخش کرد. پیام آشکار بود: تحریمها و انزوای دیپلماتیک به نقطه پایان رسیدهاند.
وزارت کشور که معمولاً به تجمعات کنترلنشده مظنون است، اعلام کرد خیابانها برای جشن باز هستند. برخی افراد تا نیمهشب پایکوبی میکردند، حتی خارج از سفارت قدیمی آمریکا -لانه جاسوسی که پس از انقلاب اسلامی 1979 به تسخیر دانشجویان درآمد- بوق اتومبیلها به صدا درآمد. رامین مستقیم تحلیلگر ساکن در تهران که خود به مردم ملحق شده بود، گفت: این پایان مرگ بر آمریکا و آغاز دوران آشتی است. همه طرفهای درگیر در مذاکرات اصرار داشتند که توافق حداقل در کوتاهمدت به حل بحران هستهای ایران محدود میشود. اما با وجود اهمیت ظاهری تعداد سانتریفیوژهای غنیسازی و الگوهای بازرسی همه عقیده دارند موضوع فراتر از اینهاست. احتمال بالقوه طبیعیسازی روابط میان ایران و آمریکا که پس از انقلاب اسلامی به تلخی گراییده بود میتواند توازن قوا را در منطقه خاورمیانه تغییر دهد و نقش آمریکا و شاید مسیر سیاستهای ایران را دگرگون سازد.
باراک اوباما در سخنرانی اولیه خود در سال 2009 ایران را مورد خطاب قرار داد و گفت: «اگر شما مایل باشید مشت خود را باز کنید آمریکا دستش را به سوی شما دراز میکند.» اکنون پس از چانهزنیهای فراوان دو طرف با یکدیگر دست دادهاند هرچند حاکمان ایران برنامه هستهای این کشور را صلحطلبانه میخواند ولی غرب عقیده دارد برای دستیابی به سلاحهای اتمی تدوین شده است. اگر این کار با موفقیت صورت گیرد توانایی هستهای ایران -طبق توافق- حداقل 10 تا 15 سال محدود میشود. امید بر آن است که در این دوره ایران و منطقه تحولات عمیقی پیدا کنند.
آشکارترین اثرات توافق در جنبه اقتصادی خواهد بود. برخلاف همسایگان ثروتمند خود در منطقه خلیج فارس، ایران کشوری کاملاً متکی به نفت نیست بلکه قدرتی منطقهای با اقتصاد صنعتی است که افراد تحصیلکرده و آماده به کار زیادی دارد.
موتور جدید اقتصادی
ایران تنها کشور حاشیه خلیج فارس است که اتومبیل تولید (و حتی صادر) میکند. عربستان سعودی با وجود دلارهای نفتی فراوان نتوانست بدون کمک خارجی با برنامه هستهای ایران رقابت کند. سوءمدیریت دوران رئیسجمهور تندرو سابق محمود احمدینژاد و همچنین فساد، تحریمها و سقوط بهای نفت باعث شد تولید اقتصادی از 248 میلیارد دلار در سال 2011 به 231 میلیارد دلار در سال 2014 (با احتساب نرخ ثابت دلار در سال 2005) افت کند. در همان مدت درآمدهای صادراتی به یکسوم کاهش یافت. با وجود این انزوا به خوداتکایی سرعت بخشید. وقتی شرکت خودروسازی فرانسوی پژو به خاطر تحریمها از ایران کنار کشید این کشور قطعات را (هرچند با استاندارد پایین) خودش مهندسی کرد. بزرگترین تولیدکننده محصولات پتروشیمی ایران هماکنون 44 هزار کارمند دارد که تمامی آنها ایرانی هستند.
توافق هستهای برای ایرانیان وعده شکوفایی را به همراه دارد. مطابق مفاد آن، جهان بیش از 100 میلیارد دلار از داراییهای ایران را آزاد میکند و به این کشور اجازه میدهد نفت خود را در دنیا بفروشد. ایران پیشبینی میکند بتواند ظرف شش ماه صادرات نفت خود را دو برابر سازد. بخش شدید تحریمها تا اوایل سال آینده و پس از راستیآزمایی بازرسان بینالمللی از تعهدات ایران برداشته نخواهند شد. آیتالله علی خامنهای رهبر معظم ایران هدف رشد اقتصادی هشتدرصدی را برای پنج سال آینده تعیین کرده است. نرخی که هماکنون 5 /2 درصد است. برخی دیپلماتهای غربی و متخصصان امور مالی در تهران عقیده دارند ظرف یک دهه تولید ناخالص داخلی ایران از دو قدرت دیگر اقتصادی منطقهای یعنی ترکیه و عربستان سعودی بیشتر خواهد شد. تعداد گروههای تجاری مسافر به تهران آنقدر زیاد شد که فرودگاه علاوه بر بخش VIP بخش CIP را نیز راهاندازی کرده است. ایران قصد دارد در ماه سپتامبر در لندن کنفرانس برگزار کند و مناقصههای کشف ذخایر نفتی جدید را مطرح کند. یکی از مقامات شرکت اروپایی ایرباس افشا کرد که مقامات خط هوایی ملی ایران هر هفته با شرکت بوئینگ ویدئوکنفرانس برگزار
میکنند. بخشهای تدارکات و گردشگری اسلامی نیز آینده خوبی دارند اما بزرگترین سودآوری در بخش هیدروکربنهاست: ایران چهارمین ذخایر بزرگ نفتی و دومین ذخایر گازی جهان را دارد اما تحریمها و فناوری تاریخگذشته باعث شد استخراج آن با دشواری مواجه شود.
الگوی چینی نه روسی
حامیان غربی توافق امیدوارند در طول زمان باز شدن اقتصاد و عادیسازی روابط دیپلماتیک باعث شوند نظام سیاسی نیز بازتر شود و طبقه شهری ایران احساس بهتری نیست به آمریکا پیدا کنند. آیتالله خامنهای امیدوار است رونق اقتصادی به استحکام بیشتر نظام کمک کند. روزبه پیروز رئیس شرکت سرمایهگذاری فیروزه اعتقاد دارد ایران تلاش میکند روش دنگ شیائو پینگ را پیش بگیرد نه میخائیل گورباچف. این مقام سابق اصلاحطلب میگوید: «مذاکرات مردم و نظام را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کرده است و دولت هیچگاه به این اندازه قوی نبوده است.»
به عبارت دیگر، توافق هستهای پایانی بر فرآیند هفتساله شکاف میان دولت و مردم است. پس از انتخاب مجدد احمدینژاد در سال 2009 و آشوبهای خیابانی برخی از سیاستهای دولت معتدل شدند. آقای روحانی که در سال 2013 به ریاستجمهوری رسید موفق شد ولخرجیهای احمدینژاد را مهار کند. کسی که صندوقهای دولتی را خالی کرده بود، بیش از 700 میلیارد دلار را خرج کرد و تورم را به بالای 40 درصد رساند. چهرههای برجسته اطراف احمدینژاد به اتهام اختلاس بازداشت شدند. علاوه بر این نظام آنچه را رهبر انقلاب «نرمش قهرمانانه» در مذاکرات هستهای خواند و با گفتوگوهای سری در سال 2012 در عمان آغاز شد تبلیغ و تاکید میکند. در مقابل اصلاحطلبان ایران از انتقاد مستقیم از دولت دست برداشتهاند و اکثراً از آقای روحانی حمایت میکنند. همزمان نمونههایی از بدبینی تندروها در گوشه و کنار دیده میشود. پوستر بزرگی که از دیوار یک ساختمان در تهران آویزان است اوباما را با شمر مقایسه میکند. نشریه کیهان بلافاصله از مجلس خواست تا توافق را به دقت بررسی کنند تا از هیچکدام از خطوط قرمز رهبر تخطی نکرده باشد. تندروهای دیگر به ایرانیان هشدار دادند برای پیروزی دروغین
جشن نگیرند.
اما این صداهای اعتراض به جایی نمیرسد. یک دلیل آن است که رهبر انقلاب آشکارا حمایت خود را از توافق اعلام کرد و بدون اتلاف وقت از مذاکرهکنندگان تمجید و آنها را برای ضیافت افطاری دعوت کرد. دلیل دیگر آن است که برخی تندروها از رفع تحریمها منتفع میشوند. شبکههای بانکی، و بنگاههای نفتی محافظهکاران در غیاب رقبای غربی آنقدر گسترده شدهاند که هر بنگاه خارجی که قصد ورود به بازار ایران را داشته باشد باید از راه آنها وارد شود.
بسیاری عقیده دارند «افقهای جدید»ی که آقای روحانی از آن صحبت میکند از امور مالی فراتر هستند. فریاد مرگ بر آمریکا هنوز در مراسم نماز جمعه شنیده میشود. اما این فریاد در میان فریاد شادمانی ناشی از توافق با آمریکا کم اثر است. یک مسوول پذیرش هتل که به جمعیت شادمان پیوسته است، میگوید: «همه چیز تمام شد. ما به صلح میرسیم و آمریکا سفارت خود را بازگشایی میکند و اوباما به ایران میآید.» البته این حرف بیش از حد خوشبینانه است. اما کلماتی مانند تغییر بازی، توافق بزرگ و جهتگیری دوباره از زبان مقامات شنیده میشوند. حتی قبل از گفتوگو از توافق هستهای، مقامات ایران ایده مذاکره بر سر توافق ضدتروریستی را مطرح کرده بودند. مقامات ایران استدلال میکنند که با وجود تمام دشمنیها ایران شریک قابل اعتمادتری برای آمریکا در مقایسه با متحدان منطقهای است. این کشور با سرنگونی طالبان در افغانستان موافقت کرد و در عراق نیز در مقابله با داعش همکاری میکند. آمریکا و ایران با یکدیگر در جایگزینسازی نوری المالکی نخستوزیر عراق با حیدر العبادی جانشین انعطافپذیر او همکاری کردند. برخی فکر میکنند شاید بتوان راهی برای جایگزین کردن بشار
اسد رئیسجمهور سوریه پیدا کرد. مقامات ایران از چشمانداز لوله انتقال گاز از ترکیه به اروپا صحبت میکنند. پروژهای که وابستگی اروپا به گاز روسیه را از بین میبرد.
ایران آنقدر که به نظر میرسد با غرب ناآشنا نیست. تعداد افراد دارای مدرک دکترا از آمریکا در کابینه آقای روحانی از تعداد همتایان در کابینه اوباما بیشتر است. حسین موسویان مذاکرهکننده هستهای سابق ایران هفته گذشته در روزنامه بریتانیایی دیلیتلگراف نوشت که توافق هستهای به آمریکا گزینهای میدهد که قبلاً هرگز نداشته است: فرصتی برای گریز از وابستگی کامل به متحدان فرصتطلب منطقهای یعنی اسرائیل و عربستان سعودی. در واقع چشمانداز هرچند کمرنگ بهبود روابط ایران و آمریکا هماکنون توسط اسرائیل محکوم میشود و برخی حاکمان کشورهای منطقه خلیج فارس در محافل خصوصی از آن ابراز نگرانی کردهاند. اما بدون مشاهده تغییرات از جانب ایران و حل مساله اسرائیل و فلسطین هرگونه آشتی محدود خواهد بود. اکنون جنگ ایدئولوژی به سمت عربستان کشیده شده است. برخی مقامات ارشد ایرانی بهشدت از آلسعود انتقاد میکنند و پیشنهاد میکنند به جای حمله به داعش با والدین سعودی و وهابی آن مبارزه شود. به نظر نمیرسد ایران از حمایت خود از برخی گروههای منطقه دست بردارد و شاید با رفع تحریمها این حمایتها افزایش یابد.
با وجود انتظار برای زمانهای بهتر، در چشم برخی ایرانیان آمریکا از همان الگویی پیروی میکند که برای سرنگونی صدام حسین در عراق به کار برد: اعمال تحریمهای سنگین بر صادرات نفت، درخواست بازرسیهای دقیق، استفاده از آنها برای نفوذ عوامل اطلاعاتی و سپس تحریک آشوبها علیه نظام. این گروه اعتقاد دارند همکاری ایران و پیروی از توافق ایمنی به بار نمیآورد: تصمیم معمر قذافی برای توقف کامل برنامه هستهای لیبی باعث نشد کشورهای غربی از کمک به دشمنان او در براندازی حکومت و کشتن قذافی روی برگردانند.
علاوه بر این امیدهای زیادی ممکن است به یأس تبدیل شوند. تحریمها فقط یکی از مشکلاتی بودند که به اقتصاد ایران آسیب زدهاند، فساد خردکننده و کاغذبازی اداری میتوانند مانع سرمایهگذاری خارجی باشند. در حالی که فقط هفت ماه تا انتخابات مجلس باقی مانده است، محافظهکاران منتظرند بر نارضایتی عمومی سرمایهگذاری کنند. نارضایتیای که ممکن است به خاطر به نتیجه نرسیدن وعدههای رفع تحریم ایجاد شود.
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید