تاریخ انتشار:
«تامین اجتماعی»؛ محله برو بیای سیاسیون
گذرگاه موقت
دو ویژگی مهمی که سازمان تامین اجتماعی پیش از سال ۱۳۸۴ داشته و در پایان دولت دهم خیلی از کارشناسان نسبت به آن انتقاداتی را مطرح کردند مربوط به بدهیهای دولت به سازمان تامین اجتماعی و تعادل بودجه این سازمان بوده است. تا آن زمان مجموع تعهدات دولت به سازمان تامین اجتماعی ۴۲۰۰ میلیارد تومان بود که به گفته تقی نوربخش، مدیرعامل تامین اجتماعی این میزان تا پایان فعالیت دولت دهم به ۶۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافت.
شش مدیر در هشت سال. از آمدن داود مددی در آبان ماه سال 1384 شروع شد و تا خروج سعید مرتضوی در مردادماه سال 1392 ادامه یافت. داستان بروبیای هر کدام از این مردان دولتی تنها به تعویض اسامی آنها ختم نمیشود. یکی در دورهای کارش دریافت شرکتهای زیاندهی شد که دولت بنا داشت به بهانه تهاتر با بدهیهایش به سازمان تامین اجتماعی به این سازمان واگذار کند و یکی دیگر کارش به واگذاری داراییهایی از این سازمان رسید که بسیار بیشتر از آن رقم واگذارشده میارزیدند. اما به هر ترتیب عمر حضور هیچکدام از آنها چندان طولانی نبود. این در حالی است که پیش از آن در سالهای 1357 تا 1384 تنها 11 مدیرعامل در این سازمان جابهجا شده بود. در واقع میانگین صدارت مدیران عامل سازمان تامین اجتماعی از 29 ماه در سالهای قبل از دولت نهم به 16 ماه در هشت سال دوران فعالیت دولتهای نهم و دهم رسید. اما چه شد که تغییرات مدیریتی در این دوران نسبت به گذشته 8 /1 برابر شد؟ چرا در دوران فعالیت دولتهای نهم و دهم میل به تغییر مدیران تامین اجتماعی افزایش یافت؟ مدیران سازمان تامین اجتماعی در این دوران چه ویژگیهای مشابه و متفاوت نسبت به مدیران گذشته این سازمان
داشتند؟ این مدیران از کدام سازمانها به سازمان تامین اجتماعی منتقل شدند و مقصد بعدی آنها کجا بود؟ در این دوران، این افزایش جابهجاییها چه تاثیراتی در برنامههای سازمان تامین اجتماعی داشته است و چه تاثیراتی در آینده کاری این سازمان خواهد داشت؟ و در نهایت اینکه رابطه دولت با این سازمان در این سالها چه تغییراتی داشته است؟
تامین اجتماعی پیش از سال 1384
دو ویژگی مهمی که سازمان تامین اجتماعی پیش از سال 1384 داشته و در پایان دولت دهم خیلی از کارشناسان نسبت به آن انتقاداتی را مطرح کردند مربوط به بدهیهای دولت به سازمان تامین اجتماعی و تعادل بودجه این سازمان بوده است. تا آن زمان مجموع تعهدات دولت به سازمان تامین اجتماعی 4200 میلیارد تومان بود که به گفته تقی نوربخش، مدیرعامل تامین اجتماعی این میزان تا پایان فعالیت دولت دهم به 60 هزار میلیارد تومان افزایش یافت. در کنار این، به گفته مدیران فعلی سازمان تامین اجتماعی تا پیش از سال 1384 منابع و مصارف این سازمان متعادل بوده اما در پایان دوران فعالیت دولت دهم این سازمان با کسری پنج هزار میلیاردتومانی مواجه شد. البته آن طور که نوربخش میگوید، در سال 1378 آن زمان که محمد ستاریفر مدیرعامل تامین اجتماعی بود مدیران آن زمان پیشبینی کرده بودند این سازمان تا 10 سال آینده ممکن است با نبود تعادل در بودجه مواجه شود اما این اتفاق زودتر از زمان پیشبینی شده فرا رسید.
با این حال در مورد ضریب پوشش بیمهای و ضریب نفوذ بیمه سازمان تامین اجتماعی و همچنین نسبت بیمهشدهها به مستمریبگیران در این سالها اتفاق خاص و متفاوتی رخ نداده است. در این مورد به نظر میرسد این سه شاخص از عوامل کلانتری نسبت به تغییر مدیران عامل تاثیر میگیرند. با این حال سال 1385 از معدود سالهایی است که هم ضریب پوشش و هم ضریب نفوذ بیمه تامین اجتماعی روندی نزولی داشته است. در این دوران مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی داود مددی بود. ضریب پوشش بیمهای به معنای افراد تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی (مجموع بیمهشدگان و مستمریبگیران) است و ضریب نفوذ بیمه سازمان تامین اجتماعی هم نشان میدهد چند درصد از کل شاغلان کشور بیمهشده اصلی این سازمان هستند.
در کنار این موارد شاید پیش از فرارسیدن سال 1384 دو رویداد مهم در سازمان تامین اجتماعی رخ داده بود که یکی حمایتهای این سازمان در دوران جنگ تحمیلی و دیگری آغاز به کار شستا بوده است. شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی یا شستا برای هدف کسب سود از طریق سرمایهگذاری برای حفظ ارزش داراییهای این سازمان در سال 1365 آن زمان که مرحوم ابوالفضل غرضی مدیر این سازمان بود آغاز به کار کرد. شستا دارای شرکت هلدینگ سرمایهگذاری است که در قالب یک شرکت سهامی خاص، با سرمایه اولیه دو میلیارد تومان تاسیس شد و آخرین تخمینها حاکی از افزایش این ارزش به 35 هزار میلیارد تومان و داشتن 400 شرکت وابسته است. با این حال به دلیل زیانده بودن برخی از این شرکتهای وابسته به شستا اکنون وضعیت به گونهای شده که مدیرعامل این سازمان از اصلاح ساختار آنها و سپس واگذار کردن آنها سخن میگوید. در عین حال این شرکت که بهعنوان یکی از منابع درآمد سازمان تامین اجتماعی است مالک شرکتهایی چون شرکت کارخانجات داروپخش، داروسازی اکسیر، داروسازی فارابی، شرکت داروسازی زهراوی، داروسازی ابوریحان، داروسازی دانا، لابراتوارهای رازک، داروسازی کاسپین تامین، پارسدارو،
داروسازی شهید قاضی، داروسازی داملران رازک و شرکت ژلاتین کپسول ایران محسوب میشود. موضوع قابل توجه دیگر این است که بیشترین دوران صدارت بر سازمان تامین اجتماعی مربوط به دوران مرحوم غرضی بوده که از اسفندماه سال 1359 تا آذرماه سال 1370 این سمت را بر عهده داشت. پس از او، مهدی کرباسیان با هفت سال صدارت بیشترین حضور را در اتاق مدیرعاملی سازمان تامین اجتماعی داشت که در سالهای 1370 تا ۱۳۷۶ در این کسوت مشغول به کار بود.
پرتنشترین دوران «تامین اجتماعی»
آخرین مدیر دولت دهم که صدارت تامین اجتماعی را بر عهده داشت سعید مرتضوی بود. 5 /1 سال حضور او در این سمت شاید از پرتنشترین دوران این سازمان بود. چه آن زمان که فیلمی از او در صحن علنی مجلس پخش شد و چه آن زمان که مذاکراتی با بابک زنجانی برای فروش برخی شرکتهای سازمان تامین اجتماعی داشت. مرتضوی که پیش از حضور در سازمان تامین اجتماعی، رئیس دادگاه مطبوعات، معاون دادستان کل کشور و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز بود در زمستان سال 1390 صدارت سازمان تامین اجتماعی را بر عهده گرفت. از همان بدو ورود او به این سازمان انتقاد بسیاری از فعالان کارگری و کارفرمایی شروع شد. در کنار این، اقشار دیگر از خانواده قربانیان حادثه کهریزک گرفته تا نمایندههای مجلس هم یک به یک انتقاداتی را در این مورد مطرح و حتی نمایندههای مجلس وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی را تهدید کردند که در صورت این انتصاب او را استیضاح خواهند کرد. الیاس نادران، نماینده تهران اعلام کرده بود: ما با کسی شوخی نداریم و اگر این انتصاب
صورت گیرد، حتماً واکنش جدی مجلس را در پی خواهد داشت. با این حال عبدالرضا شیخالاسلامی مرتضوی را مدیرعامل تامین اجتماعی کرد. اما پس از این انتصاب، واکنشها نهتنها کم نشد بلکه بیشتر هم شد و در همان زمان انتصاب او چند نماینده اصولگرای مجلس واکنش تندی از خود بروز دادند. پرویز سروری، نماینده تهران گفت: توقع ما این بود که این کار صورت نمیگرفت، زیرا آقای مرتضوی و سوابق او هیچ تناسبی با این مسوولیت ندارد. علاوه بر او، احمد توکلی، دیگر نماینده تهران هم تصریح کرد: «یک قاضی معلق مدیرعامل تامین اجتماعی میشود که ما در تلاشیم با قوانین موجود در دیوان عدالت اداری او را پایین بکشیم و با کمک دیوان عدالت مرتضوی را عزل میکنیم. من هشدار داده بودم انتصاب سعید مرتضوی در تامین اجتماعی هم برای خود او و هم برای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مشکل درست میکند.» و بدین ترتیب مشکل حداقل برای انتصابکننده مرتضوی پیش آمد. نمایندگان مجلس ۱۵ بهمنماه سال 1391 در جلسه استیضاح با ۱۹۲ رای موافق، شیخالاسلامی را از سمت وزارت رفاه، کار و امور اجتماعی برکنار کردند. این در حالی است که پیش از آن، به گفته حدادعادل، مرتضوی قول شرف داده بود که
در این سمت باقی نماند. وعدهای که محقق نشد و بعد از آن حتی استیضاح شیخالاسلامی هم باعث نشد مرتضوی از سازمان تامین اجتماعی برود.
مدیرعاملی که بازداشت شد
اما 15 بهمنماه سال 1391 یک حاشیه بزرگ دیگر داشت و آن پخش فیلم گفتوگوی سعید مرتضوی با فاضل لاریجانی برادر رئیس مجلس بود. در آن جلسه محمود احمدینژاد در دفاع از وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی خود، فیلمی را برای نمایندگان به نمایش گذاشت و بر اساس آن ادعاهایی علیه آیتالله صادق لاریجانی و فاضل لاریجانی مطرح کرد. ادعاهایی که البته از سوی برادران لاریجانی تکذیب شدند. اما حاشیه این پخش فیلم ادامه داشت. چرا که یک روز بعد مدیرعامل تامین اجتماعی یعنی سعید مرتضوی بازداشت شد. پس از بازداشت سعید مرتضوی رئیسجمهور هنگام عزیمت به مصر در فرودگاه و در جمع خبرنگاران به این بازداشت اعتراض کرد و گفت: «قوه قضائیه باید قوه قضائیه ملت باشد، چرا که نمیتواند یک سازمان ویژه خانوادگی به حساب بیاید. هنگامی که بنده از سفر برگردم حتماً موضوع دستگیری آقای مرتضوی را دنبال میکنم.» در همان زمان منصور حقیقتپور، یکی از نمایندگان مجلس عنوان کرد که احتمال دارد بازداشت مرتضوی در راستای فیلم ویدئویی پخششده در صحن علنی مجلس باشد. اما پس از آن، خبرگزاری فارس اعلام کرد مرتضوی به خاطر تصرف غیرقانونی اموال دولتی بازداشت شده است و در نهایت
دادستانی به ابهامها پایان داد و دلیل بازداشت مرتضوی را فیلم جنجالی پخش شده در مجلس اعلام کرد. 18 بهمنماه سال 1391 دادستانی تهران اعلام کرد: «پس از اعلام جرم دادستان تهران علیه سعید مرتضوی به اتهام قید شده در اعلام جرم، نامبرده به دادسرا احضار و پس از تحقیق و تفهیم اتهام توسط بازپرس پرونده، به زندان معرفی شد. پس از تکمیل تحقیقات بازپرس، نامبرده با صدور قرار تامین مناسب آزاد شد. همچنین از فاضل لاریجانی با توجه به مطالب منعکس در نوار منتشره، تحقیقات لازم توسط بازپرس انجام گرفت. رسیدگی به پرونده هر دو نفر فوق ادامه دارد.»
حاشیههای مرتضوی به همین جا ختم نمیشود. انتصاب هما فلاح، همسر او به ریاست بیمارستان شریعت رضوی (وابسته به سازمان تامین اجتماعی) و سپس به کارگماری فلاح در آبان ماه سال 1391 در کسوت مدیرکل آموزش و پژوهش سازمان تامین اجتماعی به دلیل آنچه او «خدمت خالصانه» از آن نام برده، حاشیه دیگر حضور مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی بود. این انتصاب او نیز واکنشهایی را در پی داشت و پس از آنکه هما فلاح با ائتلاف «زندهباد بهار» نامزد چهارمین دوره شورای شهر تهران شد، سایت الف گزارش داد که او از امکانات دولتی برای تبلیغات خود استفاده کرده است.
رابطه مرتضوی و بابک زنجانی
28 آبان ماه سال 1392 بود که پرده از حاشیه دیگر دوران فعالیت مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی برداشته شد. آن طور که در این روز روزنامه ایران نوشت، بر اساس گفتههای یکی از اعضای هیاتمدیره جدید سازمان تامین اجتماعی، سعید مرتضوی و بابک زنجانی تفاهمنامهای امضا کرده بودند که به موجب آن، در ازای پرداخت 3 /5 میلیون یورو از جانب زنجانی، این سازمان نیز چند شرکت زیرمجموعه خود را با نرخ تعیینشده بر اساس بورس کالا، به زنجانی بفروشد. منتها به دلیل عملیسازی نشدن تعهدات مقرر از جانب زنجانی بعد از یک سال، هیاتمدیره سازمان تامین اجتماعی تصمیم گرفت به طور یکجانبه این قرارداد را ملغی اعلام کند و کلیه اسناد تحویل شده به زنجانی را بازستاند.
اما چگونه مرتضوی از سازمان تامین اجتماعی خارج شد و مقصد بعدی او کجا بود؟ مرتضوی که حتی استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و «قول شرف» خودش باعث نشده بود از سازمان تامین اجتماعی برود در نهایت با حکم خاصی از سوی دیوان عدالت اداری مواجه شد. ۱۰ مردادماه سال ۱۳۹۱ دیوان عدالت اداری در راستای رسیدگی به شکایت تنی چند از نمایندگان مجلس در رابطه با ریاست مرتضوی بر صندوق تامین اجتماعی، رای بر ابطال انتصاب او به عنوان ریاست این صندوق داد و این حکم را غیرقابل تجدیدنظر و قطعی اعلام کرد. 17 روز دیگر علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی او را برکنار کرد و صمدالله فیروزی به سمت سرپرست صندوق تامین اجتماعی منصوب شد. پنج فصل دیگر یعنی پاییز سال 1393 مرتضوی توسط دادستان عمومی و انقلاب تهران به صورت دائم از احراز شغل قضا انفصال پیدا کرد و همچنین انفصال او از مشاغل دولتی به مدت پنج سال نیز مورد تایید قرار گرفت. بدین ترتیب پرونده آخرین مدیرعامل منصوبی دولت احمدینژاد در سازمان تامین اجتماعی بسته شد اما همچنان برخی حواشی آن ادامه دارد.
ادامه حواشی حضور مرتضوی در «تامین اجتماعی»
بخش قابل توجهی از حواشی که از حضور مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی حتی پس از خروج او از این سازمان ادامه داشته و دارد به مواردی برمیگردد که در گزارش تحقیق و تفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی به آنها اشاره شده بود. از جمله آن واگذاری زمینها و داراییهایی با قیمت ارزانتر از قیمت واقعی آنهاست. تقی نوربخش، مدیرعامل فعلی سازمان تامین اجتماعی در این مورد خبر داده که بخشهایی از این داراییهای واگذارشده به ارزشهای کمتر از ارزش واقعی برگردانده شده اما بخشهای دیگری از این پروندهها همچنان ادامه دارد. موضوع دیگر چکهایی است که به بابک زنجانی داده شده که در این مورد نیز نوربخش عنوان کرده هنوز سازمان تامین اجتماعی نتوانسته این چکها را پس بگیرد، با وجود آنکه این معامله به هم خورده است. به گفته او، هرچند این چکها قابلیت نقدشوندگی ندارند اما امکان اینکه از آنها به عنوان ضمانت استفاده شود وجود دارد. به همین دلیل به نظر میرسد همچنان مدیران سازمان تامین اجتماعی از این نظر نگرانیهایی دارند. اما از جمله موارد دیگر که در گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی مطرح شد، پاداشهای غیرمتعارف پرداختی به مدیران عامل و
اعضای هیاتمدیره، مشاوران سازمان و شرکتها و موسسات تابعه بالاخص شستا بود. مواردی که هنوز هم انتقادات مقامات کارگری و کارفرمایی را به همراه دارد.
با این حال با وجود آنکه بیش از یک سال و چند ماه از انتشار آن گزارش میگذرد اما هنوز از نگاه فعالان جامعه کارگری و کارفرمایی آن طور که باید و شاید به موارد مطرح در آن پرونده رسیدگی نشده است. چند روز پیش، عبدالله وطنخواه، یکی از مقامات کارگری به ایلنا گفته بود: «نزدیک به 5 /1 سال از انتشار گزارش هیات تحقیق و تفحص سازمان تامین اجتماعی میگذرد و در این مدت هنوز تکلیف ریختوپاشهایی که در دولت گذشته در این سازمان صورت گرفت مشخص نشده است. قرار بود بر مبنای گزارش هیات تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی دستگاه قضایی به پرونده افرادی که نام آنها در ارتباط با سوءاستفادههای صورت گرفته برده شده رسیدگی کند اما تا این لحظه تکلیف این رسیدگی هنوز برای جامعه 40 میلیوننفری بیمهشدگان این سازمان مشخص نشده است.»
مدیران حاشیهدار پیش از مرتضوی
به هر ترتیب مدیری که پیش از ورود به سازمان تامین اجتماعی، ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز را مدیریت میکرد در نهایت با حکم انفصال از خدمت سازمان تامین اجتماعی را رها کرد. اما او سازمان تامین اجتماعی را در چه وضعیتی و از چه کسی تحویل گرفته بود؟ پیش از او مجید موسویان به طور موقت تنها دو ماه سرپرستی سازمان تامین اجتماعی را بر عهده داشت. در همان دو ماه صدارت او بر سازمان تامین اجتماعی هم انتقاداتی به این انتصاب شده بود. مهمترین علت این انتقادات چندشغله بودن موسویان بود. موسویان رئیس صندوق تامین اجتماعی روستاییان و عشایر بود که از ابتدای بهمنماه سال 1390 با حفظ آن سمت، ریاست صندوق تامین اجتماعی را عهدهدار شد. در آن زمان گفته شده بود که او دارای عناوین مختلف در قالب هیاتمدیرههای متعدد در شرکتها و سازمانهاست. از جمله این موارد رئیس هیاتمدیره مجتمع فولاد خراسان، نایبرئیس هیاتمدیره شرکت بینالمللی توسعه ساختمان، عضویت در هیاتمدیره تامین سرمایه امین، عضویت در هیاتمدیره بانک
آریا، عضویت در هیاتمدیره شرکت سرمایهگذاری اعتضاد غدیر و عضویت در هیاتمدیره صندوق تامین اجتماعی بود. اما به هر ترتیب حضور او به دو ماه هم نرسید تا اینکه مرتضوی وارد سازمان تامین اجتماعی شد. با این حال پیش از موسویان، رحمتالله حافظی مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی بود. کسی که دوران مدیریت او به 18 ماه رسید. او از مردادماه سال 1389 تا پایان دیماه سال 1390 این وظیفه را بر عهده داشت و به گفته تعدادی از نمایندههای مجلس بخشهایی از تخلفات ذکرشده در گزارش تحقیق و تفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی به دوران مدیریت او هم مربوط بوده است. او که پیش از ورود به اتاق مدیریت سازمان تامین اجتماعی، سابقه مدیرعاملی سازمان بیمه خدمات درمانی و عضو هیاتمدیره صندوق تامین اجتماعی را در کارنامه داشت، در نهایت به شکل متفاوتی این سازمان را ترک کرد. پنجم بهمنماه سال 1390 خبرآنلاین در گزارشی به این موضوع پرداخته بود که چرا ناگهان مدیرعامل تامین اجتماعی تغییر کرد؟ در آن گزارش اشاره شده بود برخی رسانهها، این تغییر را به جریان تحقیق و تفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی ربط دادهاند؛ گزارشی که مجلس هشتم بسیار برایش تلاش کرد اما در
نهایت در صحن علنی مجلس هشتم خوانده نشد. با این حال به نظر نمیرسد دلیل برکناری حافظی، ماجرای اختلاس هزار میلیاردتومانی در تامین اجتماعی باشد. چیزی که پیش از این سلیمان جعفرزاده، رئیس هیات تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی از آن خبر داد و البته گفت ممکن است میزان اختلاس بیش از این باشد. از سوی دیگر، در همان زمان یکی از دلایل خداحافظی حافظی از تامین اجتماعی، اجرای طرح پزشک امین در استان گیلان و اصرار بر اجرا در چند استان دیگر عنوان شد. طرحی که وزارت بهداشت معتقد بود موازیکاری با طرح پزشک خانواده است. علاوه بر این، در روزی که حافظی از تامین اجتماعی برکنار شد، فارس درباره دلیل تغییر در مدیریت تامین اجتماعی نوشت: «در ماههای اخیر زمزمه برخی اختلافات بین وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با مدیرعامل صندوق تامین اجتماعی بر سر اجرای قوانینی از جمله ماده مربوط به قانون نوسازی صنایع و بازنشستگی پیش از موعد، اجرای معافیت بیمهای کارفرمایان در راستای اجرای قانون برنامه پنجم توسعه و نیز مصوبات سفرهای استانی مطرح شده بود و همین عامل برکناری او شد.» حافظی هم مانند مرتضوی پس از خروج از این سازمان پست دولتیای نگرفت.
پرحاشیهترین دوران «تامین اجتماعی»
علی ذبیحی دیگر مدیر سیاسی سازمان تامین اجتماعی بود که پیش از حافظی صدارت این سازمان را بر عهده گرفت. او اسفندماه سال 1387 وارد سازمان تامین اجتماعی شد و تا مردادماه سال 1389 در این سازمان حضور داشت تا طول دوره مدیریت او هم به مانند حافظی 18 ماه شود. ذبیحی پیش از حضور در سازمان تامین اجتماعی تجربه همکاری با این سازمان را نداشت و به همین دلیل پس از انتصاب او به مدیرعاملی این سازمان، از سوی خیلیها مورد نقد قرار گرفت. او دارای مدرک دکترای مهندسی مکانیک کاربردی و عضو هیات علمی دانشکده انرژی دانشگاه صنعت آب و برق بود و به واسطه همین تفاوت تخصصش با آنچه از نگاه کارشناسان برای مدیریت سازمان تامین اجتماعی نیاز است مورد نقد قرار میگرفت. در کارنامه نهچندان بزرگ سیاسی او هم تنها عضویت در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، عضویت در شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین، مسوولیت امور استانهای ستادهای مردمی محمود احمدینژاد در انتخابات نهم ریاستجمهوری و مشاور رئیسجمهور در امور منابع
انسانی دیده میشود. او با وجود مطرح شدن انتقادهای بسیار، این سمت را پذیرفت و در اولین اقدام پس از انتخاب به عنوان ریاست این سازمان، دستور توقف چاپ روزنامه خورشید و توقف فعالیت موسسه فرهنگی هنری آهنگ آتیه را صادر کرد. در فروردینماه سال 1391 هفتهنامه آسمان دوران تصدی ذبیحی بر سازمان تامین اجتماعی را پرحاشیهترین دوران سازمان تامین اجتماعی توصیف کرده و نوشته بود: «ذبیحی که جایگزین ضیایی شده بود در دوران مدیرعاملی خود بر سازمان تامین اجتماعی ابتدا با اعضای هیاتمدیره، بعد با نمایندگان مجلس به خصوص کمیسیون اجتماعی و بعد هم با صادق محصولی وزیر رفاه و تامین اجتماعی دچار اختلافات فراوان شد. به گونهای که محصولی یکی از برنامههای وزارت خود را تحت اختیار گرفتن سازمان و برکناری ذبیحی عنوان کرد. در نهایت هم این اصلاح اساسنامه تامین اجتماعی در مجلس بود که باعث شد محصولی در برکناری ذبیحی موفق شود و سازمان را تحت نظارت خود بگیرد. علی ذبیحی در دوران مدیریت خود بر سازمان تامین اجتماعی معاونت فرهنگی این سازمان را منحل کرد که با واکنشهای درونسازمانی زیادی روبهرو شد.» در همان زمان بیشتر انتقادها نسبت به عملکرد ذبیحی در
دو بخش مسائل مالی و عمل نکردن برخی قوانین بود که اینها صدای نمایندههای مجلس را هم درآورده بود. هادی مقدسی از اعضای وقت کمیسیون اجتماعی مجلس در گفتوگویی با اشاره به برخی تخلفات صورتگرفته در سازمان تامین اجتماعی اظهار کرده بود: «تغییراتی که در اساسنامه سازمان توسط مجلس و به دستور ریاست مجلس به صورت قانونی انجام شده بود باید در دستور کار جدید سازمان تامین اجتماعی قرار میگرفت که چنین نشد و این اصلاح در اساسنامه سازمان صورت نگرفته و قانونهای مصوب مجلس توسط این وزارتخانه در عزل و نصبها و پرداختها رعایت نشده است. کمیسیون اجتماعی مجلس نیز بر اساس گزارشهای دیوان محاسبات کل کشور موضوع را مورد بحث و بررسی قرار داد و نتیجه آن نیز ادعای اجرا نشدن قانون و معرفی برخی مسوولان از جمله آقای ذبیحی به دادگاه بود.» این انتقادها آنقدر ادامه داشت تا اینکه در نهایت تابستان سال 1389 ذبیحی جای خود را به حافظی داد. ذبیحی نیز مانند حافظی و مرتضوی پس از خروج از این سازمان، وارد مسند دولتی دیگری نشد.
مدیری که باز هم دولتی ماند
اما پیش از دوران پرحاشیه حضور ذبیحی در سازمان تامین اجتماعی، حسینعلی ضیایی سمت مدیرعاملی سازمان تامین اجتماعی را بر عهده داشت که دوران او هم چندان آرام نبود. او از تیرماه سال 1386 کار را در سازمان تامین اجتماعی آغاز کرد و تا اسفندماه سال 1389 در این سمت حضور داشت. شاید یکی از مهمترین اتفاقهای حاشیهدار او انتشار روزنامه خورشید بود که به محض خروج ضیایی از سازمان تامین اجتماعی انتشار این روزنامه هم پایان یافت. اما ضیایی پیش از این حضور در سازمان تامین اجتماعی، مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری بود که پس از برکناری مددی به مدیرعاملی سازمان تامین اجتماعی رسید. این مهندس برق در دوران 20 ماه مدیریت خود چندان چالش جدیای نداشت. با این حال نوع خروج او هم مثل ذبیحی، حافظی، موسویان و مرتضوی خاص بود. خبر برکناری حسینعلی ضیایی در اواسط اسفندماه 87 در حالی بر روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت که خودش از آن بیخبر بود و همچنان در دفترش مشغول کار بود. ضیایی پس از خروج از سازمان تامین اجتماعی هرچند
ابتدا نامش برای استانداری آذربایجان غربی مطرح شد اما تا سال 1392 سمت دولتیای نداشت تا اینکه در 26 فروردینماه این سال به عنوان مدیرعامل جدید و عضو هیاتمدیره پستبانک انتخاب شد. او اکنون نیز رئیس هیاتمدیره شرکت سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی کشوری است.
اولین مدیر احمدینژادی در سازمان تامین اجتماعی
قبل از حضور ضیایی در سازمان تامین اجتماعی داود مددی اولین مدیرعامل دوران فعالیت دولت نهم در سازمان تامین اجتماعی بود. طول دوره صدارت او بر سازمان تامین اجتماعی کمی بیشتر از ضیایی بود و شاید بتوان دوران مدیریت او را طولانیترین دوره مدیریتی این سازمان در طول فعالیت دولت نهم و دهم تلقی کرد. او از آبانماه سال 1384 تا تیرماه دو سال بعد مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی بود و دوران به نسبت کمتنشتری نسبت به دورههای بعدی سازمان تامین اجتماعی را پشت سر گذاشت. با این حال او هم از همان بدو ورود حاشیههایی را به همراه خود به سازمان تامین اجتماعی آورده بود. پس از انتصاب او در آبان ماه سال 1384 در هیات دولت پرویز کاظمی، وزیر وقت رفاه و تامین اجتماعی مخالفت خود را نشان داد و همین مخالفتهای اولیه باعث شد وزیر رفاه یک بار حکم برکناری او را صادر کند اما او باز هم بر سرکار برگشت. آن طور که در آن زمان رسانهها گزارش داده بودند، علت اختلاف کاظمی و مددی به تغییر اعضای هیاتمدیره شستا
برمیگشت که مددی، محمدرضا کبورانی را به عنوان مدیرعامل شستا منصوب کرد اما این اقدام او اعتراض وزیر رفاه را به عنوان متولی اداری و برنامهریزی سازمان تامین اجتماعی برانگیخته بود. در ادامه یک بار دیگر هم از سوی رئیس دولت نهم او برکنار شد اما این بار هم لابیهای او نتیجه داد و در نتیجه باز در اتاق مدیریت سازمان تامین اجتماعی باقی ماند.
همین حضور او حتی در نهایت باعث شد وزیر رفاه وقت کابینه را ترک کند و در نهایت در تیرماه سال 1386 محمود احمدینژاد، عذر مددی را همزمان از ریاست هیاتمدیره و مدیرعاملی سازمان تامین اجتماعی خواست و ضیایی را جانشین او کرد. مددی از معدود مدیران احمدینژاد بود که پس از ترک سازمان تامین اجتماعی بار دیگر به یک سمت دولتی رسید. او مدتی هم مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش شد که در آن سمت هم چندان باقی نماند. به هر ترتیب این مدیران سازمان تامین اجتماعی در دورهای که میانگین عمر حضور آنها به 16 ماه میرسید چندین ویژگی مشترک داشتند. حضور پرحاشیه، بروز اختلاف با وزیر رفاه، مورد انتقاد فعالان کارگری و کارفرمایی و البته نمایندههای مجلس قرار گرفتن، خروج به شکل خاص از سازمان تامین اجتماعی و البته بدون مقصد حداقل دولتی و کنار گذاشته شدن از سازمان تامین اجتماعی از جمله ویژگیهای مشترک این شش مدیر دولتی در هشت سال دوران فعالیت دولت نهم و دهم بود.
دیدگاه تان را بنویسید