تاریخ انتشار:
پیشبینی اقدامات مخالفان دولت در گفتوگو با سعید لیلاز
تندروها در حال یارگیری در بخشهای مختلف حاکمیت هستند
تلاش تندروها برای نقد پیدرپی دولت ادامه دارد. اتفاقی هرروزه که تکرارش، نشان از یک برنامه منسجم برای برخورد جریانی که عموماً در طول هشتساله دولت احمدینژاد از طرف او، حمایت میشدند، علیه دولت دارد. در شرایطی که این روزها بیشتر از یک سال از عمر دولت یازدهم گذشته، اتفاقات کشور نشان از آن دارد که جریان مخالف روحانی و یارانش، همچنان به دنبال ایجاد چالش برای دولت هستند.
تلاش تندروها برای نقد پیدرپی دولت ادامه دارد. اتفاقی هرروزه که تکرارش، نشان از یک برنامه منسجم برای برخورد جریانی که عموماً در طول هشتساله دولت احمدینژاد از طرف او، حمایت میشدند، علیه دولت دارد. در شرایطی که این روزها بیشتر از یک سال از عمر دولت یازدهم گذشته، اتفاقات کشور نشان از آن دارد که جریان مخالف روحانی و یارانش، همچنان به دنبال ایجاد چالش برای دولت هستند. اتفاقی که گرچه سعید لیلاز در گفتوگو با ما آن را موضوعی طبیعی میداند، اما حداقل در طول این یک سال، چندین بار صدای حامیان اعتدال را درآورده است. برای پیشبینی رفتار تندروها در مقابل دولت و همچنین ابزارهایی که آنها در این راستا مورد استفاده قرار میدهند از یک سو و کارهایی که دولت باید در مقابل این جریان انجام دهد، با سعید لیلاز عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفتوگو کردیم.
در طول یک سال گذشته، شاهد بودیم که طیف تندرو که اکثراً تعلق خاطر به دولت سابق دارند، برخوردهای تندی با دولت یازدهم داشتند. فکر میکنید این نوع برخورد در سال دوم دولت هم ادامه خواهد یافت؟
پیش از شروع بحث باید این نکته را یادآوری کنم که هیچ گروهی، چه تندرو، چه معتدل و چه کندرو، از سوی هیچ عشق افلاطونی و هیچ نگاه ایدئولوژیک و عقیدتی به یک دولت علاقهمند یا از یک دولت متنفر نمیشود بلکه بر مبنای منافع گروهی، طبقاتی و اجتماعیاش است که به یک جریان دلبستگی و وابستگی پیدا میکند و به یک جریان نه. علاقهمندی این گروه که شما دربارهشان صحبت میکنید به دولت قبل هم ناشی از آن است که آن دولت در عمل یا در نظر یا در هر دو مورد، منافع گروهی را که دربارهشان صحبت میکنیم، به بهترین شکل تامین کرد. رفتاری که باعث شد این گروه تندرو از رادیکالیسم خود، بزرگترین سودبرنده از هشتساله مورد ذکر باشد.
برای اثبات این حرف سندی هم دارید؟
همین که مقدار معوقات بانکی در طول یک دوره سهساله چند برابر شد، زمینهها، ریشهها و بنیانهای گروه تندرو را نشان میدهد و دلیل اینکه این گروه در شرایط کنونی به دولت جدید عنایت، توجه و علاقهمندی نشان نمیدهد را روشن میکند. ببینید! مساله خیلی روشن است. دولت قبل از طریق سیاستگذاریهای خود در حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی منافع تندروها را تامین میکرد. منافعی که در این دولت برای آنها تامین نمیشود.
با این شرایط با همین بهانه هم در سال دوم دولت روحانی ممکن است فعالیتهای نقادانه خود را ادامه دهند؟
من اعتقاد دارم که در سال دوم دولت آقای روحانی، از آنجایی که او و کابینهاش مسیر رانتزدایی از اقتصاد ایران و بازگرداندن اقتصاد به ریل عادی را که در آن رانت کمتری خورده میشود دنبال خواهند کرد، تندروها، گامهای بیشتر و محکمتری برای تخریب دولت برمیدارند. آنها در این سال قطعاً با عنایت کمتری نسبت به دولت برخورد خواهند کرد و سطح، گسترده و عمق دشمنیهایشان را بیشتر خواهند کرد.
من میخواهم بهانههای ممکن برای تندروها را بدانم. ببینید! در سال اول، آنها سیاست خارجی و اقتصاد را بهانه انتقادهای خود کردند. به نظر شما امسال در چه حوزهای فعال میشوند؟
به نظر من، در سال پیش رو، آنها در حوزه فرهنگ و مسائل اجتماعی فعال میشوند چرا که این دو حوزه آنقدر گسترده و بیحساب و کتاب هستند که هر کسی میتواند، هر بهانهای که میخواهد را در آن پیدا کند. به عنوان مثال در شرایطی که هیچ متر، ملاک و معیاری درباره حجاب، بیحجابی و بدحجابی وجود ندارد و اساساً این موضوع، یک مقوله نسبی است، هر کسی میتواند برای خودش نوعی از حجاب را حجاب برتر بداند. اگر خاطرتان باشد همین ماه پیش بود که در تلویزیون ایران، یک روحانی همراه با دو نفر خانم روپوشدار در یک برنامه حضور پیدا کرد تا نشان دهد حجاب برتر چیست. موضوعی که اعتراض برخی مراجع و روحانیون سطح بالا را برانگیخت. این اتفاق نشان میدهد آنچه صد سال پیش هنجار بسیار خوبی بوده، اکنون همان وضع را ندارد و در چنین شرایطی نمیتوان هیچ متر و ملاکی برای اندازهگیری وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعه متصور شد. در این شرایط هر کسی میتواند به هر بهانهای که خواست، تنشساز باشد. ببینید! من معتقدم که جامعه هیچگاه برای گروههای تندرو عاری از بهانه نخواهد شد. در این شرایط آنچه مهم است این است که این گروههای تندرو تا چه میزان امکان و زمینه عینی، حکومتی
و اجتماعی بروز و ظهور این مخالفتهای خود را پیدا میکنند.
شما این میزان را چگونه ارزیابی میکنید؟
من به شدت معتقدم که این زمینه در حال کاهش است. برای مثال میتوان به تلاشی که یکی از گروهها چند وقت پیش انجام داد تا گروهی موتورسوار را به بهانه امر به معروف و نهی از منکر به خیابان بریزد اشاره کرد که این موضوع با اقبال هیچ فرد، گروه، یا جناحی مواجه نشد. نه جناح راست، نه حکومت، نه دولت و نه مردم. به همین دلیل هم آنها خودشان بیسر و صدا دست از کار کشیدند. در این شرایط شک نداشته باشید که اگر ما هر چه بیشتر بر اعتدال پافشاری کنیم و هر چه دولت سرش را پایین بیندازد و بیتوجه به آنها در مسائل اقتصادی و سیاست خارجی، کارشناسیتر، علمیتر، درستتر و مردمیتر برخورد کند، زمینه بروز و ظهور رادیکالیسم این گروههای تندرو کمتر خواهد شد.
بیایید کمی این رفتار تندروها را ریشهیابی کنیم. به نظر شما آنها این رفتارها را انجام میدهند چون واهمه از دست دادن همین میزان اندک حضور در قدرت را دارند؟
حتماً همینطور است. در تمام طول تاریخ و عرض جغرافیا هر گاه یک گروه اجتماعی از یک تشکیلات یا یک دولت بدش میآمد و اقدامی علیه آن انجام میداد یا از یک تشکیلات یا یک دولت خوشش میآمد و به نفع او کار میکرد، تنها سه دلیل داشته. اینکه منافعش ایجاب میکرده یا میترسیده که قدرتش را از دست بدهد یا به افزایش قدرتش امید داشته. بگذارید برایتان روشنتر بگویم. همین الان که من در مصاحبه با شما دارم از دولت طرفداری میکنم به این دلیل است که منافعم اقتضا میکند. شما هم که به دنبال پیدا کردن زمینههای اقدامهای این گروه هستید منافعی دارید. در نتیجه همه باید به این موضوع توجه کنیم که کجا ایستادهایم.
با این تفاسیر به نظر شما این گروههای تندرو از چه ابزارهایی استفاده میکنند؟ آنها رسانههای متعددی دارند که به شدت در انتقاد از دولت فعال هستند و در مقابل خیلیها میگویند دولت از نظر رسانهای ضعیف عمل میکند.
من این استدلال را قبول ندارم. حتی اگر آقای روحانی روی آن تاکید کرده باشد هم حرف غلطی است. رسانههای جریان راست، رسانههای جریانهای رادیکال و تندرو هرگز در میان مردم نفوذ نداشتند. اگر آنها دارای نفوذ بودند که هرگز روحانی به عنوان رئیسجمهوری انتخاب نمیشد. رسانههای افراطی، آبرویی ندارند که بخواهند از آن در جهت تخریب یا تایید فرد یا افرادی استفاده کنند. حتی همین حالا، وقتی آنها سعی میکنند اقدامی در مقابل دولت انجام دهند، مردم به راحتی و از لابهلای غبارهای موجود، واقعیت ماجرا را تشخیص میدهند. این، اتفاق دیروز و امروز نیست. از قدیم هم همین بوده است. مگر در زمان انقلاب، رسانهها امام خمینی را انتخاب کردند؟ مردم به سمت او گرایش پیدا کردند، نه رسانهها. باید به این باور برسیم که مردم همیشه در شرایط ویژه، از لابهلای غبار و هیاهوی رسانهای حقیقت را تشخیص میدهند. ملت هیچوقت فریب این رسانههای افراطی را نخوردند و هیچوقت هم فریبشان را نخواهند خورد. بنابراین من به هیچ وجه نگران این رسانهها نیستم. اگر قرار بود رسانههای آنها در میان مردم نفوذ داشته باشند که الان حسن روحانی رئیسجمهور نبود.
پس آنها میتوانند از چه ابزارهایی استفاده کنند؟
ابزارهای عینی. آنها به دنبال یارگیری در ارکان حکومتی، امنیتی و قانونگذاری هستند. آنها سعی میکنند با استفاده از این ارکان، در زمینه تخریب سیاست خارجی دولت و ناامن نشان دادن ایران فعالیت کنند. از سوی دیگر تمام تلاششان را خواهند کرد تا سرمایههای داخلی و خارجی را فراری دهند.
در این شرایط تصور میکنید دولت باید چه رویکردی در قبال این قشر داشته باشد؟
به نظر من دولت باید بدون ذرهای نگرانی از تبلیغات و فعالیتهای رسانهای، تنها کار کند. بار دیگر مجبورم به آن بحث رسانهای که گفتید اشاره کنم. ببینید! مگر فضای آرامشی که این روزها در کشور ایجاد شده محصول فعالیتهای رسانهای است؟ مگر اینکه در عید قربان امسال قیمت گوشت، ریالی با قیمت سال گذشته تفاوتی نداشت محصول فعالیت خبرگزاری خاصی است؟ اینها همه ثمره تلاش دولت است. اینکه مردم دیگر هول خرید سکه و دلار را ندارند، اینکه تورم کنترل شده و مردم نگران افزایش قیمت مواد غذایی به صورت لحظهای نیستند، اینکه وضعیت بهداشت کشور از لبه سقوط قطعی نجات پیدا کرده، همه نتیجه کار و فعالیت دولت است. مردم این موضوعات را با پوشت، گوشت و استخوان خود درک میکنند. در این شرایط هر استدلالی غیر از این، جاهل فرض کردن مردم است. ببینید! واقعیت این است که دولت یازدهم در گرفتن ترمز خوب عمل کرده و حالا وقت آن است که پدال گاز را فشار دهد و سرعت اجرای طرحها، پروژهها و احیای اقتصاد را افزایش دهد. اگر دولت این کارها را انجام دهد بدون شک در کوتاهترین زمان، مورد توجه مردم هم قرار میگیرد. به نظر من دولت باید در بخشهای مختلف نشان دهد که در حال
تلاش برای بهبود اوضاع است. به عنوان مثال باید در احیای معیشت کشاورزان، کارگران و کارمندان بسیار شجاعانهتر اقدام کند. شک نکنید که در صورت این اتفاق مردم خیلی سریع متوجه میشوند که حق با کیست.
اینها که شما گفتید تنها در حوزه اقتصاد بود. این در شرایطی است که شاهد سنگاندازی تندروها در دیگر بخشهای اجرایی کشور هم هستیم. فکر میکنید دولت در آن حوزهها هم باید با همان سرعت سابق پیش برود؟
ببینید! واقعیت این است که موقعیت ژئوپولتیک ایران در حال تغییر است. با این حال اگر مدنظر شما بحث هستهای است باید بگویم که خوشبختانه این روزها در مورد این پرونده تقریباً یک اجماع قابل قبول در کشور ایجاد شده است. نباید به این سروصدای کوچک نگاه کرد. واقعیت این است که تمام اصلاحطلبان و نیروهای معتدل پشتیبان دولت هستند. از سوی دیگر، خود دولت هم با رهبری که اساس فعالیتها هستند، کاملاً هماهنگ است. در این شرایط به نظر من جای هیچ نگرانی وجود ندارد. نگاهی به شرایط امروز کشور نشان میدهد دوگانگیها و چندصداییها از بین رفته. در این شرایط دولت نباید اجازه دهد که بین خودش و دستگاه رهبری، مجلس و قوه قضائیه اختلاف به وجود آید.
این اتفاق، مدنظر تندروهاست. آنها میکوشند بین دولت و سایر بخشهای حکومت شکاف ایجاد کنند. اما به نظر من آقای روحانی باید با همان مشی اعتدال مورد توجه خود، کارها را پیش ببرد و با این مشی منافع بیشترین گروههای اجتماعی را تامین کند. در این بین نباید از بازی تندروها هم هراسی داشته باشد. آنها چون منافعشان را در خطر میبینند، فعالیتهایی را در جهت مخالف انجام میدهند، اما دولت نباید به آنها توجهی داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید