تاریخ انتشار:
درباره بایدهای عضویت در شورای شهر
درد قدیمی
حادثه حریق پلاسکو در روزهای پایانی دیماه بسیاری از نگاهها را به سمت نهادهای مدیریت شهری متمرکز کرد. در این فضای احساسی و توام با عصبانیت، برخی شهروندان و چهرههای شاخص مورد اعتماد مردم به اشکال گوناگون حضور چهرههای غیرمتخصص در شورای شهر را مورد انتقاد قرار داده و مردمی را که آنان را به صرف دریافت چند مدال یا شهرت به شورا فرستادند، شماتت کردند.
حادثه حریق پلاسکو در روزهای پایانی دیماه بسیاری از نگاهها را به سمت نهادهای مدیریت شهری متمرکز کرد. در این فضای احساسی و توام با عصبانیت، برخی شهروندان و چهرههای شاخص مورد اعتماد مردم به اشکال گوناگون حضور چهرههای غیرمتخصص در شورای شهر را مورد انتقاد قرار داده و مردمی را که آنان را به صرف دریافت چند مدال یا شهرت به شورا فرستادند، شماتت کردند. برخی از آنها نیز پا را از این فراتر برده و تاکید کردند شورای شهر جای حضور متخصصان مدیریت شهری است و اگر به جای این عزیزان هنرمند، سیاستمدار، ورزشکار و... آنان در ساختمان بهشت حضور داشتند، امروز به احتمال زیاد شاهد این حادثه هولناک نبودیم. هرچند که میتوان تا حدود زیادی به منتقدان حضور چهرههای غیرمتخصص در نهادهایی مانند شورای شهر یا مجلس حق داد، اما باید گفت این حضور عملاً در اکثر دموکراسیهای جهان به کرات تکرار شده و در دموکراسیهای کارآمد به فاجعه نیز ختم نشده است. در همه جای دنیا برخی سلبریتیهای ورزش، سینما، موسیقی و... که مشتاق نقشآفرینی در ساحتهای اجتماعی، سیاسی و... هستند شانس خود را برای حضور در مناصب مهم اجرایی و تصمیمسازی میآزمایند و اتفاقاً در
بسیاری از موارد مورد اقبال عمومی نیز قرار میگیرند. مثال بارز آن نیز حضور هشتساله رونالد ریگان در کاخ سفید یا آرنولد شوارتزینگر در فرمانداری کالیفرنیا و... است. اتفاقاً کارنامه این چهرهها به سبب محبوبیت عمومی در خیلی موارد از متخصصان اقتصادی، حقوقی و... موفقتر به نظر میآید. در این فضا این پرسش مطرح میشود که دموکراسیهای کارآمد برای مقابله با تصمیمات غیرتخصصی راهیافتگان به مراکز تصمیمسازی چه تمهیداتی در نظر گرفتهاند؟ آیا آنان مثل بسیاری از عزیزان این مرز پرگهر راحتترین راه را انتخاب کرده و برای حل مشکل شرایط ورود به این مراکز را سختتر و محدودتر کردهاند. به طور مثال شرایطی چون مدرک دانشگاهی مرتبط را برای ورود به این مراکز الزامی کردهاند ولاجرم دایره انتخاب شهروندان را محدود کردهاند. با نگاهی به شرایط نامزدهای انتخابات در این دموکراسیها درمییابیم برخلاف قوانین امروز ما در اکثر موارد شرط تحصیل دانشگاهی نیز برای حضور در رقابتهای انتخاباتی از ریاستجمهوری گرفته تا مجلس و شوراهای شهر وجود ندارد. با این توضیح این پرسش بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که آنان برای کارآمدسازی نهادهای تصمیمساز و اجرایی
خود چه کردهاند. با نگاهی به دموکراسیهای کارآمد جهان درمییابیم که با همه تفاوتهای ساختاری آنان در یک مورد کاملاً به هم شباهت دارند و آن مورد چیزی نیست جز حزب و نظام حزبی. اگر سیستم حزبی در ساختاری قوام داشته باشد، مردم به اتکای برنامهها و اهداف احزاب به فهرستهای آنان رای میدهند و حضور وزنهبردار، خواننده یا حقوقدان و معمار تفاوتی در کلیت برنامهها ایجاد نمیکند. این احزاب خواهند بود که در بخشهای کارشناسی خود طبق اهداف، برنامهها و شعارهای خود به منتخبان برای تصمیمسازی مشاوره و راهکار ارائه میدهند.
دیدگاه تان را بنویسید