تاریخ انتشار:
سعید لیلاز از تشابهات برنامههای دولت و مشی اصلاحات میگوید
دولت و اصلاحطلبان تفکیکپذیر نیستند
جاده رابطه اصلاحطلبان و دولت روحانی صاف و هموار است اما رقبا دستاندازهای زیادی در این مسیر درست میکنند.
جاده رابطه اصلاحطلبان و دولت روحانی صاف و هموار است اما رقبا دستاندازهای زیادی در این مسیر درست میکنند. در آستانه یکسالگی دولت یازدهم اصلاحطلبان به عنوان اصلیترین حامیان این دولت هنوز هم بر حمایت از دولت تاکید دارند. هر چند رقبا تلاش زیادی کردهاند تا این رابطه به خوبی جلو نرود اما خبری از اختلاف نیست. دولت روحانی اما در مسیر جدیدی جلو میرود؛ با فعالان سیاسی هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب نشست برگزار کرده است تا دغدغههای هر دو را بشنود. هم دغدغه آنهایی را که با حمایت گستردهشان به کاخ پاستور رسید و هم آنهایی که پنج کاندیدایشان در رقابت با او کم آوردند. با سعید لیلاز عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران از رابطه دولت و اصلاحطلبان پرسیدیم. رابطهای که لیلاز تاکید محکمی بر عدم تفکیک این دو مجموعه از هم دارد.
فکر میکنید در آستانه یکسالگی آغاز به کار دولت یازدهم، رابطه این دولت با اصلاحطلبان به عنوان یک جریان سیاسی چگونه بوده است؟
من اصلاً مجموعه اصلاحطلبان را از دولت جدا نمیدانم. به بیان دیگر از هرگونه تلاش برای تفکیک اصلاحطلبان از این دولت انتقاد میکنم چراکه دولت آقای روحانی یک پایگاه اجتماعی بسیار وسیع و نیرومند دارد که همین پایگاه نسبت به سال گذشته نیز به شدت افزایش پیدا کرده و قدرتمندتر و گستردهتر شده است. زمانی که پایگاه اجتماعی یک رئیسجمهور نیز به حدود ۳۰ میلیون نفر میرسد (یعنی افراد بالای ۱۸ سال) معنی آن این است که حتماً آن رئیسجمهور و پایگاهش اصلاحطلب هستند. این در واقع رابطه ریشه، ساقه و درخت است نه چیز دیگری غیر از این. به بیان دیگر از نظر من این رابطه ارگانیکی است نه مکانیکی.
خب، بحثهای زیادی از سوی مخالفان دولت و برخی دیگر از افراد مطرح میشود که تلاش میکنند آقای روحانی را به جای یک «اصلاحطلب» به عنوان یک «اصولگرا» معرفی کنند. این مباحث با توجه به رابطهای که شما از آن صحبت میکنید چه سرنوشتی پیدا میکند؟
نه، این حرفها درست نیست. آقای روحانی بازتاب، محصول و برآیند ۲۰ سال کشمکش جناحی در ایران است که در هر دو طرف به سمت رادیکالیسم رفته و در هر دو طرف کم و بیش بینتیجه مانده است. در واقع نماینده و مظهر خرد اجتماعی ملت ایران بعد از ۲۰، ۲۵ سال کشمکش
سیاسی- اجتماعی است.
یعنی میخواهید بگویید آقای روحانی نه اصلاحطلب است و نه اصولگرا؟ بلکه چیزی در میان این دو است؟
نه، ایشان نماد همگرایی ملت ایران است. من پیش از انتخابات ریاستجمهوری یازدهم پیشبینی کرده بودم که ایران در حال حرکت به سمت همگرایی است. این حرفی هم که میزنم شاخصههای عینی دارد. نماد این ریشههای عینی که ایران را به سمت همگرایی هل و سوق میدهد در آقای روحانی است. البته پیش از آقای روحانی هم در آقای اکبر هاشمیرفسنجانی بود. اما از آنجایی که ایشان رد صلاحیت شد در آقای روحانی تبلور پیدا کرد.
شما به یکسری شیطنتها اشاره کردید که در تلاش و برنامهریزی هستند تا دولت و اصلاحطلبان را دو مجموعه جدا از هم نشان بدهند، شما فکر میکنید اصلاحطلبان برای جلوگیری از این روند و به نتیجه نرسیدن این شیطنتها چه باید بکنند؟ به بیان دیگر چه کنند که این شیطنتها به سرانجام نرسد؟
همان کاری را که حالا در حال انجام آن هستند. ما طیف بسیار پختهای در میان اصلاحطلبان داریم و از هرگونه تندروی و رادیکالیسم پرهیز میکنیم. پاسخگویی به رادیکالیسم جناح راست چیزی است که مخالفان دولت برای آن «آه» میکشند. چه در سطح داخل و چه در سطح بینالمللی. هر گونه تنش و تشنج چه در روابط داخلی، روابط بینالمللی و حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به نفع گروههایی است که بساط خود را بر اثر این تعادل و ثباتی که حاکم شده جمعشده میبینند. غارت سازمانیافته هشت سال گذشته متوقف شده و اینها به شدت ناراحت هستند. به دنبال برهم زدن بازی هستند. ما باید همچون تیم فوتبالی که سه هیچ جلو است از هر گونه تلاش برای به خشونت کشیده شدن بازی جلوگیری کنیم یعنی همین کاری که حالا داریم انجام میدهیم.
پس به اعتقاد شما همین روند هم باید ادامه پیدا کند؟
بله، مهمتر از آن این است که ما هیچگونه سهمی نباید از دولت بخواهیم. همگی باید در خانهها و محلهای کار خصوصی خود بنشینیم و برای دولت دعا و آرزوی موفقیت کنیم.
همین کاری که اصلاحطلبان تا به حال کردهاند اما مخالفان دولت میگویند اصلاحطلبان مشغول سهمخواهی هستند؟
بله، همین نشان میدهد که آنها عصبانی هستند وگرنه این موضوع کاملاً روشن است.
بیشتر شعارهایی که آقای روحانی برای انتخابات ریاستجمهوری دادند شعارهای اصلاحطلبانه بود. شما فکر میکنید در مسیر عمل به همین شعارها آقای روحانی چقدر توانست موفق باشد؟
عملکرد دولت تا به حال فوق انتظار ما بوده است. چه در اقتصاد و سیاست و چه در فرهنگ و حتی مسائل اجتماعی. آقای روحانی شعار بیربط نداده است اما عملکردش فوقالعاده بوده است. من از آقای روحانی بیقید و شرط حمایت میکنم.
به دلیل همین عملکردشان؟
آقای روحانی هم موفقتر از آن چیزی بوده که در ابتدا به نظر میرسیده است و هم نماینده خرد و اعتدال ملت ایران است.
ولی بسیاری در تلاش هستند که کار دولت ایشان را قبل از چهار سال تمام کنند.
بله ولی همگی میدانیم که اینگونه نخواهد شد. البته این موضوع همیشه بوده است و نباید بترسیم یا آنکه آنها را سرزنش کنیم. رفتار سیاسی همین است. مگر در آمریکا جمهوریخواهان علیه دولت دموکرات اوباما شرافتمندانه مبارزه میکنند؟ همه جا به همین شکل است.
شما تاکید داشتید که تفکیکی میان اصلاحطلبان و دولت آقای روحانی وجود ندارد اما فکر میکنید این جداییناپذیری همچنان پایدار بماند؟
بله، تا زمانی که این رفتار از هر دو طرف وجود داشته باشد حتماً این انسجام پایدار خواهد ماند و تردیدی در این موضوع وجود ندارد.
یعنی فکر نمیکنید در یکسری رقابتهای آینده همچون انتخابات مجلس این انسجام کمی دستخوش تغییر شود؟
به هیچ وجه این اتفاق نخواهد افتاد.
به چه علت؟
زمینههای عینی و اجتماعی یک انشقاق در بین اصلاحطلبان و دولت در حال حاضر وجود ندارد.
منظورتان نقش آقایان خاتمی و هاشمی در جلوگیری از این انشقاق است؟
حتماً این افراد تاثیرگذار هستند و بر مبنای خاص اجتماعی پایگاههای طبقاتی خود به سمت انسجام خواهند رفت. ما حالا حالاها این انسجام را حفظ خواهیم کرد.
دیدگاه تان را بنویسید