تاریخ انتشار:
پشتگرمیهای کوبا و دلگرمیهای ایران برای اقتصاد
کوبا نزدیک و ایران دور
پرچم ستارهنشان ایالات متحده بر فراز سفارت این کشور در هاوانا پایتخت کوبا به اهتزاز در آمد. پیرمرد ۸۹ساله کوبایی که از زندگی در منهتن نیویورک به جنگ در جنگلهای کوبا و سپس حکمرانی بیرقیب بر این جزیره رسیده بود در دوران حیات خود شاهد برقراری مجدد روابط کشورش با همسایه ابرقدرتش شد.
پرچم ستارهنشان ایالات متحده بر فراز سفارت این کشور در هاوانا پایتخت کوبا به اهتزاز در آمد. پیرمرد 89ساله کوبایی که از زندگی در منهتن نیویورک به جنگ در جنگلهای کوبا و سپس حکمرانی بیرقیب بر این جزیره رسیده بود در دوران حیات خود شاهد برقراری مجدد روابط کشورش با همسایه ابرقدرتش شد. چند هفتهای میشود که پرچم کوبا بر فراز سفارتش در واشنگتن دیسی به اهتزاز درآمده است و مراجعان کوبایی سفارت در خیابان برای ورود به آن صف میبندند. تغییرات در روابط واشنگتن و هاوانا باعث شده است تا بسیاری در فکر آن باشند اتفاق مشابهی هم در روابط تهران و واشنگتن روی دهد. جدا از موانع سیاسی بزرگی که برای مدتهای طولانی حلنشدنی به نظر میرسد، آیا روابط اقتصادی ایران و آمریکا همان پتانسیل کوبا و آمریکا را دارد؟
قدمت رابطه کوبا و آمریکا به آغاز حضور اروپاییان در آمریکای شمالی میرسد. قبل از آنکه ایران و آمریکا سفیری مبادله کرده باشند شکرکاران کوبایی در فلوریدا زندگی میکردند و زمینداران آمریکایی در کوبا به دنبال خرید ملک و سرمایهگذاری در کشت تنباکو و شکر بودند. کوبا چه در زمانی که مستعمره اسپانیا بود و چه در دوران استقلال رابطهای جدی و پیچیده با بزرگترین کشور آمریکای شمالی داشت. در نتیجه این قدمت رابطه دو کشور تنها منحصر به پیوندهای اقتصادی نیست. نویسندگان آمریکایی مانند همینگوی از کوبا برای بهترین آثارشان الهام گرفتند و آزادیخواهان کوبایی مانند خوزه مارتین از زندگی در ایالات متحده درسها آموختند. کوبا و آمریکا همسایه هستند، رابطهای که ایران و آمریکا هرگز نداشتهاند و نخواهند داشت.
این نزدیکی جغرافیایی باعث شده است تا کوبا یک بازار بالقوه برای کالاهای آمریکایی، تفریحگاهی برای شهروندانش و میدانی برای فعالیت سرمایهدارانش باشد. وقتی کوبای انقلابی تحت رهبری فیدل کاسترو، فرزند یکی از ثروتمندترین خاندانهای زمیندار در کوبا، به ایالات متحده پشت کرد به بازار اصلی صادراتیاش و شریک بالفعل اقتصادیاش پشت میکرد. در شش دهه گذشته کوبا نتوانست هرگز درآمدهای توریستی حاصل از سفرهای آمریکاییان به این جزیره را جبران کند. برای کوبا برقراری مجدد رابطه با ایالات متحده به معنای پذیرفتن واقعیت جغرافیایی این جزیره بود.
دهههای گذشته سالهای باور کردن واقعیت جغرافیایی دو کشور برای هر دو طرف بود. برای شرکتها و مزرعهداران آمریکایی این جزیره بازار محصولاتشان بوده و هست. در نتیجه در حالی که تحریمهای دولت فدرال درباره تجارت با این جزیره برقرار بود، ایالتهای جنوب شرقی آمریکا مانند جورجیا، فلوریدا، آلاباما، لوئیزیانا و میسیسیپی با استفاده از اختیارات دولتهای ایالتیشان صادرات به این بازار را شروع کردند. در سال 2000 شرکتهای آمریکایی اجازه یافتند که صادرات مواد غذایی و محصولات پزشکی را به کوبا از سر بگیرند. در نتیجه صادرات آمریکا از 2 /7 میلیون دلار در سال 2001 به 9 /145 میلیون دلار در سال 2002 رسید. در سال 2008 صادرات ایالات متحده به کوبا به 5 /711 میلیون دلار رسید و سپس روندی نزولی را آغاز کرد. در این فاصله ایالات متحده کالایی از کوبا وارد نکرد و منع سفر به کوبا برای شهروندان آمریکایی باقی ماند.
مزیت نسبی که تولیدکنندگان آمریکایی در کوبا دارند برایشان در بازارهای ایران وجود ندارد. در نتیجه بر خلاف روابط کوبا و آمریکا مزرعهداران و کارفرمایان خردهپای آمریکایی دلیل و انگیزهای ندارند که بخواهند تحریمها علیه ایران لغو شوند یا روابط دو کشور احیا شود. این در حالی است که مانند کوبا ایران هم واردکننده مواد غذایی و تجهیزات پزشکی از آمریکاست. با این حال اگر ایالات متحده به بازار 11میلیونی کوبا در سال 2014 نزدیک به 300 میلیون دلار صادرات داشته است در همین سال صادرات این کشور به بازار 75 میلیوننفری ایران تنها 5 /186 میلیون دلار بوده است. نزدیکی کوبا به ایالات متحده یک مزیت برای روابط تجاری بین دو کشور ایجاد کرده است که ایران از آن بیبهره است.
با این حال جغرافیا تنها یکی از عوامل شکلدهنده روابط تجاری میان دو کشور است. اگر کوبا کشوری است مارکسیستی که تنها به تازگی حق کسب و کار برای فعالان اقتصادی را به رسمیت شناخته است ایران کشوری است با یک بخش خصوصی پویا. روابط اقتصادی ایران و همسایگانش به خوبی توسعه یافتهاند و بخش خصوصی ایران شرکای تجاری گوناگونی دارد. کوبا در حال تجربه گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد شبهدولتی است که در آن کنترل اقتصاد همچنان در دست دولت باقی خواهد ماند، ایران در حال تجربه تکامل بخش خصوصی است. اقتصاد ایران پویایی بیشتری نسبت به اقتصاد کوبا دارد.
این پویایی منحصر به حضور بخش خصوصی در ایران نیست. این روزها برای بازسازی و احیای زیرساختهای اقتصادی، کوبا آماده جذب سرمایههای خارجی میشود. پاییز گذشته دولت کوبا فهرستی از 246 پروژه برای جذب هشت میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی منتشر کرد. هدف این کار تشویق سرمایهگذاران و معرفی فرصتهای سرمایهگذاری در کوبا بود. با این حال به نظر میرسد دولت کوبا هنوز میان آزادسازی اقتصاد و خوشامد گفتن به سرمایههای خارجی و استانداردهای برنامهریزی متمرکز سرگردان است. در حالی که دولت کوبا از پتانسیلاش در صنعت جهانگردی بهره میبرد در بخش کشاورزی، جایی که تنها یکسوم زمینهای قابل کشت مورد بهرهبرداری قرار میگیرند، انگیزهای به سرمایهگذاران خارجی برای فعالیت در این بخش ارائه نمیکند. اینجا محدودیتها و مقررات دولتی به قوت خود باقی هستند. در بخش انرژی هم کوبا به دنبال جذب 485 میلیون دلار برای تولید 276 مگاوات برق است ولی نظام قیمتگذاری انرژی تغییری نخواهد کرد. الکتریسیته تولیدشده به قیمتهای از پیش تعیینشده ثابت به فروش خواهد رسید که حاشیه سود و در نتیجه بهرهوری سرمایه خارجی را کاهش خواهد داد.
ایران در سرمایهگذاری خارجی میتواند منعطفتر از کوبا باشد. برخلاف کوبا، اقتصاد ایران چندبعدی است و در آن صنایع نفت، خودروسازی، جهانگردی و هواپیمایی در کنار زیرساختهای اقتصاد و هتلداری آماده استفاده از سرمایههای خارجی هستند. از سوی دیگر ایران یکی از خوشحسابترین وامگیرندگان جهانی است که حتی در دوران تحریم هم اقساط وامهایش را پرداخت کرده است. به این نکته حجم اندک بدهی خارجی ایران را باید اضافه کرد. به اینها باید نظام قیمتگذاری شناور و رقابتی را در بسیاری از صنایع اضافه کرد. برخلاف کوبا ایران میتواند حاشیه سود مناسب و نرخ بازگشت مطلوبی را وعده دهد. جایی که کوبا پشتگرم به نزدیکی جغرافیاییاش به ایالات متحده است ایران دلگرم به استعدادها و منابع اقتصادیاش است. با این حال نباید فراموش کرد که کوبا یک جزیره در نزدیکی ایالات متحده است و ایران کشوری است با بیش از 12 همسایه که همیشه یک چهارراه منطقهای نفتخیز بوده است. در یکی بازار نهادی است به قدمت تاریخش و در دیگری الیگارشی میراثی فرهنگی. و شاید، فقط شاید، مقایسه ساختاری این دو همیشه آموزنده نباشد.
دیدگاه تان را بنویسید