گذشته، حال و آینده روابط ایران و عربستان در گفتوگو با حسین عسکری
نزاع ژئوپولتیک
اعتمادسازی گام به گام و به صورت تدریجی ایجاد میشود. دو کشور نیاز دارند مقولهای را پیدا کنند که در آن منافع مشترک داشته و در راستای تحقق آن با یکدیگر همکاری کنند.
ایران و عربستان از گذشته تاکنون هیچگاه روابط مطلوبی نداشتهاند و در این میان، پیروزی انقلاب اسلامی، سقوط صدام حسین، بهار عربی، فاجعه منا و بسیاری از تحولات دیگر باعث شد تا روابط این دو کشور روزبهروز تیرهتر شود. به منظور بررسی گذشته، حال و آینده روابط میان این دو ابرقدرت منطقه خاورمیانه، گفتوگویی را با حسین عسکری، دانشآموخته رشته اقتصاد دانشگاه MIT و استاد دانشگاه جورجواشنگتن انجام دادیم. عضو سابق اجرایی صندوق بینالمللی پول معتقد است بالا رفتن قیمت نفت، موجب تقویت بیشتر قدرت اقتصادی ایران در منطقه شده و این موضوع چندان خوشایند عربستان نیست چرا که کشوری که بتواند اقتصاد قدرتمندتری را ایجاد کند میتواند به قدرت اصلی خلیج فارس تبدیل شود. او معتقد است ناکامی عربستان در سوریه و عدم توجه این کشور به بحران پناهجویان، قدرت عربستان را در خاورمیانه، جهان عرب و جهان اسلام کاهش خواهد داد. عسکری طرح چشمانداز 2030 عربستان را بسیار خوب توصیف میکند اما مشکل آن را اجراییشدنش میداند. استاد سابق دانشگاه آوستینتگزاس بر این باور است که دو کشور برای بهبود روابط خود باید بر سر مسائلی که با یکدیگر موضع مشترک
دارند، همکاری کنند و این موضوع نیازمند زمان و تعهدی سفتوسخت از سوی مقامات دو کشور خواهد بود.
همانطور که مستحضرید، از لحاظ تاریخی روابط میان ایران و عربستان همواره نامطلوب بوده و این دو کشور در زمینههای مختلف نظیر زمینههای اقتصادی و ژئوپولتیک از دیرباز با یکدیگر رقابت میکردند. چرا میان ایران و عربستان تنش وجود دارد و چرا در حال حاضر این تنش به اوج خود رسیده است؟
برای دادن پاسخ معتبر به این سوال، باید یک کتاب نوشت اما بگذارید به صورت بسیار خلاصه به آن پاسخ دهم. از لحاظ تاریخی، دولتها یا حاکمیتهای هر دو کشور از تقسیمبندی مذهبی برای اهداف خود استفاده میکردند که تا حد زیادی به منظور افزایش قدرت و بقای رژیم خود بود. اخیراً و از نیمه دوم قرن بیستم، اختلافات ارضی که به نوبه خود روی منابع نفت /گاز تاثیر میگذارد، کنترل دسترسی به خلیج فارس، کنترل ژئوپولتیک منطقه و رهبری جهان اسلام هم برای ریاض و هم برای تهران از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است.
گمان میکنم که این تنش به این علت بیشتر شده که در حال حاضر هیچ اعتمادی میان ریاض و تهران وجود ندارد. این زوال اعتماد پس از انقلاب اسلامی ایران شتاب بیشتری گرفت. تهران با دادن شعارهایی علیه عربستان، مشروعیت آنها را به چالش کشید. بنابراین قابل درک است که آنها حتی امروز هم احساس خطر کنند. چنین شعارها و تهدیدهایی یک اثر ماندگار از خود به جای میگذارد و رژیمها باید این موضوع را درک کنند.
هر دو دولت در معرض تهدیدهای خارجی بودند، ایران در بازه زمانی 1980 تا 2000 و همچنین عربستان اخیراً و پس از حادثه 11 سپتامبر با توجه به تیرگی روابط میان ریاض و واشنگتن و بهبود روابط میان ایران و غرب نگران تهدیدهای خارجی است. در تهران، ریاض به عنوان جانشینی برای آمریکا در نظر گرفته میشود. در ریاض، روحانیون ایرانی به عنوان افرادی که خواهان سرنگونی آلسعود هستند، تلقی میشوند. همین موضوع نشان میدهد که این دو کشور تا چه حد نسبت به هم دید منفی دارند.
از نظر شما کدام جنبه رقابت و نزاع میان ایران و عربستان اهمیت بیشتری دارد؟
از نظر من هیچ شکی وجود ندارد که در عربستان سعودی، ایران به عنوان کشوری در نظر گرفته میشود که اگر به دنبال سلطه بر خاورمیانه نباشد، میخواهد جایگاه قدرتمند خود را در خلیج فارس تثبیت کند. این امر بهویژه به دلیل ضعف آمریکایی که دیگر تمایلی به حضور در درگیریهای منطقه ندارد، بیشتر شده است. آلسعود حس میکند که در صورت عدم حمایت آمریکا، برای ماندن در قدرت نیاز به حمایت جهان عرب دارد. آنها ایران را به عنوان خطری برای حمایت از او در جهان عرب میدانند. به معنای دیگر، نزاع اصلی میان ایران و عربستان ژئوپولتیک است و اقتصاد نیز آن را تشدید میکند. قدرت اقتصادی، قدرت ژئوپولتیک را تشدید کرده و در شکلگیری معادلات قدرت نقش مهمی ایفا میکند.
سیاستهای این دو کشور در بحرین، یمن و سوریه در نقطه مقابل هم است، با توجه به قدرت گرفتن ملک سلمان و سیاستهای او، سیاستهای ضد ایران عربستان سعودی چگونه شکل خواهد گرفت؟
قبل از اینکه پرسش شما را پاسخ دهم، اجازه دهید بگویم که فکر میکنم جنگهای نیابتی در سوریه و لبنان، بسیار طولانیتر و واقعیتر از یمن و بحرین است. فکر میکنم ملک سلمان و پسر جوانش، شاهزاده محمد (جانشین ولیعهد)، در سوریه و یمن دچار اشتباه محاسباتی شدهاند. در سوریه، ایالات متحده برای ترساندن عربستان تمایلی به دخالت مستقیم ندارد. من معتقدم که در پایان، بشار اسد در قدرت باقی خواهد ماند. تاثیرگذاری ایران در سوریه و لبنان اندکی افزایش خواهد یافت. بحران پناهندگان و بیمیلی عربستان و کشورهای عضو شورای همکاریهای خلیجفارس در قبول پناهندگان به آلسعود ضربه خواهد زد.
ناکامی عربستان در سوریه و بیمیلی این کشور در قبول پناهندگان، صلابت عربستان را در خاورمیانه، جهان عرب و جهان اسلام کاهش خواهد داد، بهخصوص در حال حاضر که قیمت پایین نفت و مسائل مالی به این کشور صدمه زده و از بذل و بخشش سعودیها کاسته شده است. در یمن، فجایع انسانی و مقصر شناخته شدن ریاض در این وقایع، باز هم از صلابت عربستان سعودی خواهد کاست. در بحرین، معتقدم که ایران به یک دلیل ساده بر آتش منازعات اضافه نمیکند. دخالت ایران نتیجه عکس خواهد داد و موجب سرکوب شیعیان بحرین خواهد شد. حکمرانی ستمگرانه آلخلیفه، که به وسیله آلسعود تشویق شده، مجدداً نتیجه عکس خواهد داد چرا که در صورت سرکوب اکثریت شیعه به وسیله اقلیت آلخلیفه، این حکومت سرنگون خواهد شد.
پس از پنج ساعت مذاکرات در آخرین نشست غیررسمی اوپک در الجزایر، این گروه تصمیم گرفت تولیدات خود را به 5 /32 تا 33 میلیون بشکه در روز کاهش دهد و به نظر میرسد ایران و عربستان بالاخره در یک جناح قرار گرفتهاند. از نظر شما این اتفاق نظر تصادفی بوده یا برنامهریزیشده بوده است؟ نقش خالد الفالح، وزیرجدید نفت عربستان در این تعهد چه بوده است؟
اجازه دهید پاسخ پرسش شما را برعکس بدهم. در عربستان سعودی، وزیر نفت تنها یک سخنگو است. او اثر معناداری روی سیاست نفتی ندارد. طبق سنت، سیاست نفتی در حدود صلاحیت پادشاهی قرار میگیرد. امروز فکر میکنم سیاستهای نفتی عمدتاً در دستهای شاهزاده بن سلمان و برادر بزرگترش شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان باشد. فکر میکنم چیزی که در الجزایر اتفاق افتاد یک نظم بسیار موقت بوده که هزینهای برای ایران و عربستان نخواهد داشت. هرگونه توافق معنادارتری که شامل کاهش بسیار بیشتر در تولید عربستان باشد، بعید به نظر میرسد.
بنابراین بیانیهای که منجر به کاهش اندک تولید شده و قیمت نفت را تقویت کند برای هیچ کس ضرری نخواهد داشت اما در حال حاضر توانایی عربستان برای افزایش تولید نفت در چند ماه آینده کمتر از پتانسیل تقویت تولید ایران و عراق است. باید به این واقعیت توجه داشت که هر گونه توافقی باید کاهش بیشتر تولید عربستان را دربر گرفته و شامل پتانسیل بیشتری برای افزایش تولید در عراق و ایران باشد و عربستان مسیر دیپلماتیک را در نظر خواهد گرفت و در نشست رسمی اوپک کاهش اندک تولید را در نظر خواهد گرفت. به نظر میرسد عربستانیها به دنبال اعطای امتیاز هستند.
اما در واقع امتیاز دادنی در کار نیست و آنها همواره میتوانند بگویند که ما تولید خود را کاهش دادهایم ولی در واقع چنین کاری نکنند. در واقع همواره چنین امکانی وجود دارد که توافقی اعلام شود و چند ماه بعد زیر آن بزنند. اگر چنین توافقی صورت گیرد، آنها چیزی را از دست نمیدهند. آنها بهطور موقت قیمت نفت را افزایش خواهند داد و سپس آن را به جایی که قبلاً بود برمیگردانند.
از نظر من، تنها راه برای یک توافق معنادار در سیاست نفتی در چارچوب «توافق کلی عظیم» میان ایران و عربستان خواهد بود. دلیلش هم این است که قیمت نفت روی قدرت اقتصادی تاثیر میگذارد و این موضوع نیز منجر به قدرتمندی ژئوپولتیک خواهد شد. در واقع با توجه به محیط خصمانه سیاسی منطقه، رشد آهسته اقتصاد جهانی و عرضه مازاد نفت و گاز در بازارهای جهانی، در خصوص آینده قیمت نفت چندان خوشبین نیستم.
طرح تحول اقتصادی عربستان یا همان چشمانداز 2030 که قرار است وابستگی این کشور را به نفت کاهش دهد، روابط میان ایران و عربستان را تغییر خواهد داد؟
اجازه دهید در وهله نخست بگویم که بهطور کلی با چشمانداز محمد بن سلمان موافقم. در این چشمانداز عربستان در نظر دارد یارانهها را کاهش دهد، تکیه خود به درآمدهای نفتی را کم کند، درآمدهای نفتی را در صندوق ثروت ملی غولپیکری ذخیره کند، یک سیستم مالیاتی جامع را برای فراهمکردن درآمد کافی برای دولت اعمال کند، سیاستهای کسبوکار را تسهیل و سرمایهگذاران خارجی را به سرمایهگذاری در این کشور ترغیب کند. مشکل این طرح، اجراییکردن آن است. او چگونه میتواند پایههای تحول نهادین این چشمانداز را ایجاد کند؟ به جای توضیح بیشتر، شما را به مقالهای که در هافینگتنپست1 با عنوان «last tango in riyadh» منتشر کردم ارجاع میدهم.
در جمعبندی پاسخ به این سوال تنها به بیان این نکته اکتفا میکنم که عربستان سعودی برای موفقیت در این چشمانداز به تحول سیاسی نیاز دارد. شما نمیتوانید حکومت قانون را در جامعهای برقرار کنید که 20 هزار عضو خانواده سلطنتی آن بالاتر از قانون باشند.
یک پیامد ناخواسته اما بسیار مهم توافق هستهای ایران، تشدید نگرانیهای عربستان در خصوص اهداف و نیات منطقهای ایران بود. در حالی که رابطه میان ایران و غرب در حال بهبود است، این توافق چه اثری روی توازن قدرت در منطقه داشته است؟
شما درست میفرمایید. تهاجم به عراق در سال 2003، مذاکرات مخفیانه با ایران و توافق هستهای، به عربستان شوکهایی را وارد کرد. تمام اینها در کنار قیمتهای پایین نفت تنها یک شوک برای عربستان نبود بلکه یک زمینلرزه برای آلسعود به شمار میآمد. آنها پشتیبانی بلامنازع و کور آمریکا را برای حوادث 11 سپتامبر در اختیار داشتند. اما در حال حاضر اوضاع به کلی متفاوت است. آلسعود احساس آسیبپذیری میکند. آنها میدانند که نیاز به تغییر جهت دارند. اما از نظر من آنها اشتباهات زیادی را مرتکب شدند. آنها وحشتزده هستند. آنها نیاز به ثبات و اصلاحاتی دارند که در وهله نخست باید در میان 20 هزار عضو خانواده سلطنتی اعمال شود. آیا آلسعود حاضر به تسلیم جایگاه ممتاز خود خواهد شد؟
اگر آلسعود مسیر واکنشگری را دنبال کند که برخلاف طرز فکر و رفتار تصمیمگیرانه تاریخی آنها خواهد بود، فکر میکنم با توجه به بهبود روابط ایران و غرب، آنها با مشکلاتی عمیق و عمیقتر دست به گریبان خواهند شد. تحت این شرایط و با توجه به فجایع بشری در یمن و سوریه، ، روابط ایران و غرب بهتر خواهد شد. همچنین فراموش نکنید که محور تهران-بغداد به عنوان تهدیدی برای آلسعود تلقی میشود. وقتی شما همه این مسائل را کنار هم بگذارید، در خاورمیانه، چند دهه آینده میتواند متعلق به ایران باشد.
اما اجازه دهید به یک موضوع مهم اشاره کنم. پاشنه آشیل ایران، اقتصاد آن است. اقتصاد نیاز به توجه کامل دارد نه اینکه روی تمام کمبودها پوشش مصنوعی گذاشته شود. ایران نهادهای اقتصادی موثر دارد تا پایههای بخش خصوصی را روی آنها بنا کند. در وهله اول، این کشور نیاز به حاکمیت قدرتمند قانون دارد. سپس دولت باید بهطور کامل با فساد مقابله کند. آنگاه اقتصاد نیاز به قوانین کسبوکار، رصد و اجرای آنها خواهد داشت. این حداقل چیزی است که ایران به آن نیاز دارد. اما آیا میتواند از پس آن برآید؟ خودتان قضاوت کنید.
عربستان تاثیر زیادی روی کشورهای عربی دارد، آیا توافق هستهای تاثیری روی اعمال نفوذ عربستان بر جهان عرب داشته است؟
همانطور که گفتم، عربستان به ویژه در جهان عرب تضعیف شده است. اما فراموش نکنید که عربستان سعودی به راحتی میتواند چند بمب اتمی بخرد، به خصوص در حال حاضر که این کشور از روابط نزدیک و حسنه با آمریکا سودی نمیبرد و برایش مهم نیست که اقداماتش آمریکا و کاخ سفید را ناراحت کند. آنها در سال 1988، از چین موشکهای دوربرد خریدند. هدف این موشکها حمل کلاهکهای هستهای است. آنها مدعی هستند که از آن برای محمولههای معمولی استفاده میکنند. اما در سال 2007، چین یک نسخه بهبودیافته از این موشکها را به عربستان فروخته که بسیار دقیقتر هستند. گمان نکنید در حالی که ایران در حال قدرت گرفتن است عربستان در گوشهای بیکار بنشیند. با این همه باید بر اهمیت قدرت اقتصادی تاکید کنم. کشوری که بتواند اقتصاد قدرتمندتری را ایجاد کند میتواند به قدرت اصلی خلیج فارس تبدیل شود.
همانطور که میدانید، سنای آمریکا رای وتوی رئیسجمهور اوباما به نفع عربستان را در خصوص حوادث 11 سپتامبر رد کرد. این موضوع برای عربستان به چه معنا خواهد بود و چه تاثیری روی روابط ایران و عربستان خواهد گذاشت؟
بدون شک این موضوع روابط عربستان-آمریکا را بدتر خواهد کرد. رخت کهنه و کثیف عربستان به زودی برای همه آشکار خواهد شد. این کشور به یک اهریمن تبدیل خواهد شد. با توجه به اینکه سرمایهگذاران نسبت به سقوط پادشاهی عربستان احساس خطر میکنند، رتبه اعتباری عربستان در بازارهای سرمایه جهانی کاهش خواهد یافت. البته این موضوع روی روابط ایران و عربستان به صورت مستقیم اثری نخواهد گذاشت. اما اجازه دهید به شما بگویم که شهروندانی با تابعیت دوگانه در دادگاههای آمریکا تحت پیگرد قرار میگیرند و مطمئن هستم که پروندههای حقوقی بسیار بیشتری دنبال خواهد شد. لایحه کنگره علیه عربستان، مشکلات را برای ایران نیز در دادگاههای آمریکا وخیمتر میکند. از قضا قرار گرفتن در معرض دادگاههای آمریکایی میتواند پایهای را برای همکاری ایران و عربستان فراهم کند. آنها میتوانند برای خنثی کردن تصمیم آمریکا با هم همکاری کنند!
با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پیش است، نتیجه انتخابات روی روابط آمریکا با این دو کشور چه تاثیری خواهد داشت؟
فرقی نمیکند که ترامپ یا کلینتون به عنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شوند. در هر صورت روابط ایران و آمریکا روند رو به رشد کُند آهستهای را دنبال میکند. اگر کلینتون برنده شود، شاید او رابطه بهتری با ایران داشته باشد. او اندک اعتباری برای توافق قائل است و در معرض عموم از آن حمایت کرده است. اما اگر ترامپ برنده شود، معتقدم که این توافق به کلی قابل برگشت است، به خصوص اگر جمهوریخواهان کنترل کنگره را نیز در اختیار گیرند.
آیا بهبودی را در روابط ایران و عربستان متصور هستید؟ چگونه این روابط میتوانند مسیر بهتری را در پیش بگیرند؟
اجازه دهید با تاکید بر یک نکته مشخص پاسخ به این سوال را آغاز کنم. اگر معجزهای اتفاق نیفتد این پروژه، به زمان، پشتکار و صبر نیاز دارد. امروز هیچ شانسی برای بهبود روابط قائل نیستم. در روابط میان این دو کشور کمبود اعتماد بیداد میکند. علاوه بر این، هر دو کشور آرمان تبدیل شدن به قدرت منطقهای مسلمانان (اگر نگوییم که خواستار تبدیل شدن به قدرت جهان اسلام هستند) را دارند. بنابراین زمانی که هیچ اعتمادی میان دو کشور وجود نداشته باشد و هر دو کشور خواهان برتری در منطقه و جهان اسلام هستند، یک جای کار میلنگد. تنها جا برای یکی از این دو قدرت وجود دارد. تهران معتقد است که آلسعود پیرو خواستههای آمریکا در منطقه است و همواره به خواستههای این کشور تن میدهد. به این ترتیب عربستان را به عنوان تهدیدی برای حکومت خود میبیند. علاوه بر این، ایران معتقد است آلسعود هر کاری انجام میدهد تا این کشور را تحت فشار قرار دهد. در همین زمان، آلسعود معتقد است ایران به دنبال صادرکردن انقلاب اسلامی به کشورهای
دیگر است. آنها شعارهای ضد آلسعود تهران را پس از انقلاب اسلامی به خاطر دارند. وقتی به کل هیچ اعتمادی نباشد، شما مشکلی جدی در توسعه روابط مشترک خواهید داشت. در چنین شرایطی چگونه میتوان اعتمادسازی کرد؟ اعتمادسازی گام به گام و به صورت تدریجی ایجاد میشود. دو کشور نیاز دارند مقالهای را پیدا کنند که در آن منافع مشترک داشته و در راستای تحقق آن با یکدیگر همکاری کنند. شاید شما فکر کنید سیاست نفتی یک موضوع ایدهآل برای همکاری خواهد بود اما چنین نیست چرا که قیمتهای بالاتر نفت (و به تبع آن درآمدهای نفتی بیشتر) در حالی که هر دو کشور را تقویت میکند ولی از لحاظ اقتصادی ایران را قدرتمندتر خواهد ساخت؛ موضوعی که عربستان آن را نمیپسندد. همکاری در سوریه، یمن، لبنان و بحرین نیز امکانپذیر نیست. به نظر من سه حوزه برای همکاری ایران و عربستان وجود دارد؛ مورد نخست نگرانیهای زیستمحیطی در خلیج فارس است، دوم حجاج ایرانی است و سوم مبارزه برای لغو قوانینی که علیه دو کشور در دادگاههای آمریکا به تصویب رسیده است. برای تحقق یافتن هر کدام از این موضوعات و موارد دیگر، به یک تعهد محکم از سوی تهران و ریاض نیاز خواهد بود.
پینوشت:
1- http: / /www.huffingtonpost.com /hossein-askari /last-tango-in-riyadh
دیدگاه تان را بنویسید