تاریخ انتشار:
بازرگان روی دکه
میگویند هر که با ما نیست «حال» خوبی ندارد
تحولات پرونده هستهای ایران طبق روال هفتههای اخیر مهمترین سوژه رسانهها در هفته پیش نیز بود. با این حال پراکندگی اظهارنظرهای چهرههای سیاسی و نمایندگان مجلس در این زمینه موجب بروز نوعی سردرگمی در میان افکار عمومی شده بود.
تحولات پرونده هستهای ایران طبق روال هفتههای اخیر مهمترین سوژه رسانهها در هفته پیش نیز بود. با این حال پراکندگی اظهارنظرهای چهرههای سیاسی و نمایندگان مجلس در این زمینه موجب بروز نوعی سردرگمی در میان افکار عمومی شده بود. این مساله مورد اعتراض بعضی از رسانههای حامی رئیسجمهور نیز قرار گرفت. به طور مثال روزنامه جمهوری اسلامی در ستون «جهت اطلاع» خود با گلایه از این وضعیت نوشت: «با اینکه فاصله هوایی تهران تا مشهد فقط یک ساعت و ربع است، نگاه امام جمعه این دو شهر به بعضی مسائل 180 درجه با همدیگر تفاوت دارد. سیداحمد علمالهدی در نماز جمعه گذشته مشهد اعلام کرد: سه، چهار روز است که فناوری هستهای در مرحله سقوط قرار گرفته و آقای صالحی در گفتوگوی خبری مسائلی را بیان کرد که نتیجه این شد که فناوری هستهای متوقف شده است. آیا واقعاً تعطیلی فناوری هستهای به چهار میلیارد دلار میارزد؟ درست در همان ساعت و همان روز، آیتالله
امامیکاشانی خطیب جمعه این هفته تهران با حمایت از مواضع دولت جمهوری اسلامی ایران در رابطه با مسائل هستهای و مذاکرات با 1+5 گفت: مواضعی که وزارت خارجه اکنون در رابطه با مسائل هستهای و در مقابل 1+5 میگیرد، مواضعی محکم است که ملت و مقام معظم رهبری بر آن ایستادهاند. در این میان، تکلیف تریبون نماز جمعه چیست؟»
در کنار اخبار رسمی، برخی از اخبار غیررسمیتر و حواشی آنها نیز در هفته گذشته مورد توجه رسانهها قرار گرفت. از جمله این اخبار میتوان به دیدار اخیر فرزندان میرحسین موسوی با او اشاره کرد. ایسنا در این باره خبر داد: «... دختران مهندس میرحسین موسوی و خانم زهرا رهنورد هفته گذشته، به همراه خانواده با پدر و مادر خود دیدار کردند. وضعیت جسمی موسوی و رهنورد نسبت به هفتههای قبل بهتر گزارش شده است. میرحسین موسوی در این دیدار جویای وضعیت جسمی مهدی کروبی شد و برای بهبود هرچه سریعتر او دعا کرد.»
روحانی؛ ستاره داووس
سفر کوتاه حسن روحانی و پیامدهای شرکت او در اجلاس داووس نیز یکی دیگر از بخشهای مهم تحلیلی روزنامهها در روزهای اخیر بوده است. واشنگتن پست در تحلیل خود از این سفر نوشت: «زمانی باراک اوباما رجزخوانی میکرد و میگفت ایران در انزوا قرار دارد. در حالی که اکنون روحانی در داووس لبخند میزند و بر روی مبل در حالی که نشسته است با سران جهان دیدار میکند و با نمایندگان شرکتهای خارجی توافق میکند... توافق ژنو در حقیقت به وضعیت اقتصاد ایران جانی تازه بخشید. تحریمها لغو شدند و تجار با اشتیاق زیادی به دنبال حضور در تهران هستند. کارک دوبیتز و امانوئل اتولنگی از بنیاد دفاع و دموکراسی میگویند که تاثیر لغو تحریمها بیشتر از آن است که دولت اوباما میگوید.» این روزنامه در بخش پایانی یادداشت خود تاکید میکند: «اکنون رئیسجمهور ایران در داووس به ستاره این نشست تبدیل شده است و از نگاه ما هیچ انزوایی در کار نیست. به نظر یک پیروزی تمامعیار است.»
تهران میزبان سفیران صلح جهانی
پس از چند سال رکود به نظر میرسد که آرامآرام تهران مجدداً به یکی از اهداف سفرهای چهرههای شاخص صلحطلب جهان بدل میشود. هفته گذشته روزنامهها از سفر یک هیات بلندپایه فعال در زمینه صلح جهانی به ایران خبر دادند. روزنامه ایران در این باره نوشت: «... دستگاه دیپلماسی ایران، میزبان چهرههای نامآشنای بینالمللی بود. کوفی عنان، دبیر کل پیشین سازمان ملل متحد با جمعی از همراهانش از جمله مارتی آتیساری، رئیسجمهوری پیشین فنلاند و برنده جایزه صلح نوبل، دزموند توتو، اسقف اعظم آفریقای جنوبی که از فعالان صلح و رهبران جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی بوده و در سال ۱۹۸۴ برنده جایزه صلح نوبل شده و همچنین ارنستو زدیلو، رئیسجمهوری پیشین مکزیک در سفری سهروزه راهی تهران شده تا با مقامات مختلف کشورمان دیدار و گفتوگو کنند. همراهان کوفی عنان در قالب گروهی که در ایران به عنوان «متنفذین» شناخته میشوند فعالیت میکنند که از سال 2007 با تلاش نلسون
ماندلا، رئیسجمهوری پیشین آفریقای جنوبی گرد هم آمدند تا جهت گسترش صلح، عدالت، حقوق بشر، مبارزه با بیعدالتی، فقر و جنگ در سراسر جهان فعالیت کنند. پیامآوران صلح که همزمان با گشایش مناسبات دیپلماسی کشورمان به تهران سفر کردهاند پیشرفتهای مثبت اخیر و نقشآفرینی تاریخی دولتمردان جدید کشورمان را به مثابه فرصتی کمنظیر و استراتژیک جهت پایان بخشیدن به سالها خصومت میان ایران و جامعه بینالمللی و از نو ساختن روابط بر اساس اعتماد و احترام متقابل میدانند. این گروه با اکبر هاشمیرفسنجانی و حسن روحانی نیز دیدار و گفتوگو کردند.
میگویند هر که با ما نیست «حال» خوبی ندارد
گفتوگوی اکبر هاشمیرفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با سایت انتخاب نیز واکنشهای زیادی را به همراه داشت. این سایت در پرسشی درباره سوءاستفاده از بیانات امام به جمله مشهور ایشان مبنی بر اینکه «ملاک حال فعلی افراد است» اشاره میکند. هاشمی نیز در پاسخ تاکید میکند: «... شأن نزول آن جمله این بود که در حذف نیروهای کاردان سابق افراط نکنند که این یک مساله بود. الان که بحث میکنند؛ هر کسی به میل خودش استفاده میکند. مثلاً به سلیقه فلان جریان فلان کس الان مسیر خوبی ندارد و در گذشته هم افتخاراتی داشت. میگویند افتخارات گذشته جدا، ولی الان خوب نیست. این میتواند در جایی درست باشد؛ یعنی کسی قبلاً خیلی خدمات داشته و خوب بوده و خدوم بوده و الان نیست. بله، این میتواند درست باشد ولی با تحلیل آنها؛ برای خودشان و با سلیقه آنهاست و میگویند هرکس با ما نیست، الان حالش خوب نیست که اگر این باشد؛ حرف بیربطی است. هرکسی با سلیقه و تفکر خودش و با قانون و ملاکهای عمومی موجود؛ فکر و عمل میکند لذا نباید اینگونه بحث کرد.» کیهان در واکنش به این اظهارات هاشمی در خبرهای ویژه خود نوشت: هاشمیرفسنجانی میگوید تعبیر امام (ره) درباره میزان، حال فعلی افراد است درباره نیروهایی بوده که زمان شاه کار میکردند یا با انقلاب همراهی نمیکردند که از کار برکنار شدند!...آقای هاشمی طبق معمول در اظهارات خود مستندی از سخنرانیها و مکاتبات حضرت امام رضوانالله تعالی علیه ارائه نکرده است و این در حالی است که صحیفه امام و وصیتنامه الهی-سیاسی ایشان متضمن همین تعبیر «میزان، حال فعلی افراد است» میباشد... همچنین این تعابیر از آن حضرت است که «نفوذیها بارها اعلام کردهاند که حرف خود را از دهان سادهاندیشان موجه میزنند... من بارها اعلام کردهام که با هیچکس در هر مرتبهای که باشد، عقد اخوت نبستهام. چارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است...»
ایرادهای بنیاسرائیلی سیما
صدا و سیما این روزها خیلی نگران شأن و منزلت رئیسجمهور ایران شده است. شاهد این ماجرا نیز هفته گذشته و پس از انتشار مصاحبه فرید زکریا با رئیسجمهور از غیب رسید. سیمای جمهوری اسلامی از لباس زمستانی جناب خبرنگار به خشم آمده و در رثای عدم رعایت شئون ریاستجمهوری ایران به اندازه چند سال آبغوره تهیه فرمودند. انتخاب در گزارشی به این ماجرا پرداخت و نوشت: «...سالهای گذشته زمانی که رئیس دانشگاه کلمبیا با توهین مستقیم به احمدینژاد به تحقیر او پرداخت و حتی سفرای خارجی در تهران نیز ادب نشستن مقابل رئیس دولت وقت ایران را رعایت نمیکردند، سازمان صدا و سیما با مربیگری عزتالله ضرغامی مشغول مالهکشی این اقدامات و فتحالفتوح خواندن اقدامات احمدینژاد بود... در حالی که نوع پوشش فرید زکریا، به نظر متعارف و متناسب با هوای سرد این ایام بود و مجریهای تلویزیونی با این نوع پوشش در مصاحبههای دیگر از جمله گفتوگو با رئیسجمهور ایالات متحده و سایر کشورهای بزرگ دنیا نیز ظاهر میشوند و کسی این نوع پوشش را توهین تلقی نمیکند. اکنون باید از مسوولان رسانه ملی که تا این اندازه جزیینگر شدهاند، سوال کرد اگر این پوشش فرید زکریا توهین
است، حاضر شدن امیر قطر با دمپایی و پاهای بدون جوراب در دیدار با احمدینژاد توهین نبود که آن را دیپلماسی تهاجمی موفق مقابل کشورهای عربی میخواندید!؟»
بازرگان روی دکه
این هفته، هفته مرحوم مهدی بازرگان بود. کافی بود که نگاهی به کیوسکهای مطبوعاتی بیندازید و مشاهده کنید که در اتفاقی نادر بسیاری از مجلات سیاسی کشور در یک زمان به موضوع و تصویری واحد رسیدهاند. عصر ایران در این باره نوشت: «پس از درگذشت بازرگان در 30 دی 1373 هم پارهای از نشریات آن زمان همچون مجلات ایران فردا یا آدینه به او پرداختند اما طبعاً با گذر سالها فرو کاست. امسال اما به نظر میرسد با رواج دوباره اندیشه اعتدالی و در پی روی کار آمدن حسن روحانی یاد بازرگان پس از 19 سال تازه شده است.» ماهنامه مهرنامه سراغ جانشین حزبی و یار نزدیک او -ابراهیم یزدی- رفته و مفصلترین گفتوگو با سیاستمدار 82ساله را منتشر کرده و به اشتباهات سیاسی بازرگان هم پرداخته است. «نسیم بیداری» پرونده پُر و پیمانی به او اختصاص داده و از بازرگان با عنوان «معلم اصلاحات» یاد کرده است. شاید تکاندهندهترین خاطره مربوط به نوه او -نازنین بنیاسدی- باشد که
گفته است: «سال پنجم دبستان بودم. در حیاط مدرسه وقتی بچهها پس از مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی و مرگ برهای دیگر، مرگ بر بازرگان گفتند ناگهان دلم فرو ریخت و پاهایم لرزید و با کوبش نبض در شقیقههایم سراسیمه با صدایی که به سختی از گلویم درمیآمد به همشاگردیهایم گفتم: نباید این رو بگیم... آدم خوبیه.» مجله «چشمانداز ایران» نیز که بهرغم تمایل آشکار به نیروهای ملی-مذهبی در شمارههای اخیر از جلدهای سیاسی پرهیز میکرد تصویر مهندس بازرگان را با تیتری که یادآور یکی از آثار مشهور اوست، آورده است: «ذرهای بیانتها». هفتهنامه «امید جوان» نیز تصویری از ماههای آخر حیات او منتشر کرده و روایت او را از تاریخ معاصر و در بازه بسیار پرفراز و نشیب و 12ساله 1320 تا 1332 آورده است. «اندیشه پویا» هم با توصیف بازرگان در میانه اصلاح و انقلاب بار دیگر تصویر او را روی جلد نشانده است. اینها همه در حالی است که صدا و سیما هیچ اشارهای به او نمیکند.
دیدگاه تان را بنویسید