انقلابی که فرزندانش را بلعید
هرم وارونه
انقلاب ۲۰۱۱ مصر که در جهان عرب به انقلاب ۲۵ ژانویه نیز مشهور است به مجموعهای از راهپیماییها، اعتراضات و نافرمانیهای مدنی اطلاق میشود که از ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ مصادف با ۵ بهمن ۱۳۸۹ در مصر آغاز و تا روز ۱۱ فوریه ۲۰۱۱ یعنی ۲۲ بهمن ۱۳۸۹ با استعفای مبارک و ایجاد دولت موقت نظامی، پایان پذیرفت.
انقلاب ۲۰۱۱ مصر که در جهان عرب به انقلاب ۲۵ ژانویه نیز مشهور است به مجموعهای از راهپیماییها، اعتراضات و نافرمانیهای مدنی اطلاق میشود که از ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ مصادف با ۵ بهمن ۱۳۸۹ در مصر آغاز و تا روز ۱۱ فوریه ۲۰۱۱ یعنی ۲۲ بهمن ۱۳۸۹ با استعفای مبارک و ایجاد دولت موقت نظامی، پایان پذیرفت. گردانندگان این اعتراضات با الهام از موفقیت انقلاب تونس، مردم مصر را به قیام علیه شکنجه، فقر، فساد و بیکاری فراخواندند. انقلاب ۲۰۱۱ مصر به روز خشم نیز معروف شده است. در طول اعتراضات مردم مصر، حسنی مبارک سه بار با مردم صحبت کرد و در سخنرانیهای خود گفت حاضر نیست از مقام خود استعفا دهد و در همهپرسی سپتامبر ۲۰۱۱ شرکت نخواهد کرد؛ او همچنین قول داد بخشهایی از قانون اساسی کشور را نیز تغییر دهد.
هدف اصلی این اعتراضات سرنگونی حسنی مبارک بود که از ۳۰ سال پیش و پس از ترور انور سادات قدرت را در این کشور به دست گرفته بود. لغو قانون شرایط اضطراری که از سال ۱۹۶۷ (۱۳۴۶ خورشیدی) به جز در یک دوره ۱۸ماهه، بهطور مستمر در حال اجرا بوده است، افزایش دستمزدها، و برکناری وزیر کشور، حبیب العادلی، که پلیس تحت امر او به خشونت بسیار متهم است، از دیگر خواستههای معترضان بود. در این میان احمد شفیق وزیر کشور بازمانده از حکومت مصر بر اثر فشار معترضان در تاریخ سوم مارس مجبور به استعفا شد.
مرسی در سال 2012 در جریان انتخابات ریاستجمهوری مصر پس از وقایع موسوم به بهار عربی در این کشور به قدرت رسید و یک سال پس از آن در پی کودتای نظامی از قدرت خلع شد.
دادگاهی در مصر روز شنبه (26 اردیبهشت)، مرسی را به اتهام طرحریزی حمله به یک زندان در سال 2011 و نقش او در فرار دستهجمعی زندانیان به مجازات مرگ محکوم کرد. اما این حکم قبل از اجرا باید از سوی مفتی اعظم مصر که بالاترین مرجع مذهبی این کشور است، مورد تایید قرار گیرد.
وقتی دادگاه عالی مصر، دیکتاتور سابق این کشور، «حسنی مبارک» را از تمام اتهامات وارده مبری دانست، بسیاری این رای را آخرین میخ بر تابوت «انقلابی» دانستند که در سال 2011 میلادی، با سرنگونی مبارک، جرقه آن زده شد. «سیانان» انقلاب مصر را مرده خطاب میکند. پدر یکی از فعالان سیاسی مصر نیز که فرزندش در بحبوحه قیامهای انقلابی کشته شد به «نیویورکتایمز» گفت: انقلاب ژانویه به پایان رسیده؛ آنها [دولت] به آن پایان داد. پس از جولای 2013، برکناری نخستین رئیسجمهور مصر که در انتخابی آزادانه به ریاستجمهوری رسید، و تبعات پس از برکناری وی که موجب ظهور یکی دیگر از فرماندهان سابق ارتش به سمت ریاستجمهوری شد، مانند آب سردی بود که بر پیکر بیجان انقلاب مصر ریخته شد.
با این حال، این روایت نادرست از شورش «میدان تحریر» است که برای بسیاری از مردم مصر بهویژه آنهایی که در قلب سیاسی این کشور قرار داشتند و به شدت روستایی و سنتی و نه الزاماً اسلامگرا بودند، معنا یافت. اما فارغ از آرزوی دستنیافتنی اصلاحات سیاسی و انقلابی، که «بهار عربی» را پیریزی کرد، مصریان با قیام خود تنها دو هدف اصلی را تحقق بخشیدند: پایان بخشیدن به دیکتاتوری 30ساله حسنی مبارک و جلوگیری از به قدرت رسیدن فرزندش، جمال؛ از نظر ملت مصر، مبارک بیش از حد حکومت کرده بود و پرواضح بود که تلاش وی برای به قدرت رساندن پسرش، جمال، یادآور تبدیل شدن مبارک به فرعون زمان بود.
برای این دسته از مصریان، «انقلابی» که این «قیام» را با این نام میخوانند، با حکم دادگاه به برائت حسنی مبارک، نمیمیرد زیرا مبارک دیگر رئیسجمهور مصر نیست؛ و از زمانی که مبارک سرنگون شد، هدف مصریان، بازگشت به زندگی عادی بوده حتی اگر این مساله به قیمت قربانی شدن دموکراسی تمام شود.
دیدگاه تان را بنویسید