ویرانی حاصل از دو اشتباه
اسرائیلیها و فلسطینیان
چهار قتل وحشتناک جرقه جنگی را زد که جان دهها نفر را گرفته است. به نظر میرسد اسرائیل خواهان توقف ویرانی نیست.
چهار قتل وحشتناک جرقه جنگی را زد که جان دهها نفر را گرفته است. به نظر میرسد اسرائیل خواهان توقف ویرانی نیست.
بعد از بیش از یک هفته افزایش مداوم گرمای تنشها، اکنون اسرائیل و فلسطین شعلهور شدهاند. دو روز بعد از کشف جسد سه نوجوان اسرائیلی در 30 ژوئن، که در راه برگشت از کالج بایبل به خانه در شهرکی در جنوب اورشلیم ربوده شدند، با قتل یک فلسطینی انتقامی آشکار صورت گرفت. ناآرامیهای حاصل از این قتلها به حمله هوایی به نوار غزه طی چند روز و شلیک پی در پی راکت از غزه به اسرائیل انجامید و حملات متقابل آنها را به همراه داشت. با مناقشهای که سر هیچ آغاز شد، اسرائیل و فلسطین خود را در مواجهه با بدترین تقابل نظامی از زمان تهاجم «سرب گداخته» اسرائیل به غزه در پنج سال گذشته میبینند.
صدای آژیرها اسرائیلیها را از مرز غزه تا شمال تلآویو به سمت پناهگاه هدایت کرده است. شبهنظامیان در حال شلیک راکتهای M-302 سوریه هستند که بنا به گفته مقامات نظامی قادرند به حیفا در 100 مایلی (160 کیلومتری) شمال برسند. اسرائیل از راه هوا، دریا و زمین و با هشدار کوتاه تنها چند دقیقه قبل از عملیات، 780 حمله انجام داده و ساختمانها را در شهرهای غزه ویران کرده است. هنگامی که خانوادهای برای ایجاد سپر انسانی به بالای پشتبام رفتند، حملات ادامه یافت و هفت نفر کشته شدند. مقامات بیمارستانهای فلسطین میگویند تاکنون حداقل 185 نفر کشته شدهاند. ارتش اسرائیل فراخوانی 40 هزار نیروی ذخیره را تایید کرده است. ارتش و گارد مرزی اسرائیل در حال دفع تظاهرات خشونتآمیز در شهرکهای فلسطینینشین اسرائیل و کرانه باختری اشغالی هستند.
تشدید جنگ، صلح متزلزل را در هم شکسته است. بسیاری از اسرائیلیها، که در امنیت پشت دیوارها و چتر دفاعی سیستم ضد موشکی گنبد آهنی هستند، موضوع امنیت را از یاد بردهاند. رهبران احزاب سیاسی بر موضوعات اقتصادی تمرکز کردهاند. هر زمان فلسطینیان ادعایی مطرح میکردند، نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو با استفاده از عبارت «مدیریت مناقشه» اوضاع را با خشونت تحت کنترل میگرفت.
ناگهان، آقای نتانیاهو پایگاه پنجساله خود را در زمین راست میانه که با سرهمبندی و طفره رفتن از گرفتن تصمیمات بزرگ حفظ کرده است از دست میدهد. اوفر زالسبرگ، یک تحلیلگر سیاسی اسرائیلی میگوید، «آقای نتانیاهو دارایی عظیم یعنی امنیت و آرامش را در دوران تصدی خود از دست داده است. اگر او دوباره آن را به دست نیاورد، سقوط خواهد کرد.» کشور در حال دوقطبی شدن بین کسانی است که خواهان ایجاد صلحاند و کسانی که از اقدام نظامی حمایت میکنند. یک نظرسنجی که با بالا گرفتن تنشها در دوم جولای انجام شد نشان داد احزاب راست افراطی و چپ از تنشها منتفع شدند و حمایت از مرتز، حزب چپ، دو برابر شده است.
در هفتم جولای، هنگامی که نخستوزیر در تردید بود، اویگدور لیبرمن، وزیر امور خارجه و رئیس دفتر پیشین آقای نتانیاهو، همکاری خود را با حزب لیکود آقای نخستوزیر خاتمه میدهد و 10 نماینده فعال را نیز با خود میبرد و خواستار حملهای سنگین علیه حماس میشود. آقای نتانیاهو با اکراه و تا حدی برای تقویت جناح راست خود روز بعد عملیاتی متشکل از حملات هوایی را به نام «عملیات لبههای محافظتی» به راه انداخت. فشار عمومی برای یک حمله زمینی در حال افزایش است. یک راننده اتوبوس در تلآویو، که پرچم هنگ پیادهنظام خود را بالای یک عروسک پُرزدار در حال نوسان در کابین اتوبوس خود به اهتزاز درآورده است میگوید، «نخستوزیر ترسیده است».
وزرای آقای نتانیاهو با قاطعیت از تحمیل دوباره بازدارندگی بر اسلامگرایان مسلح غزه، از جمله دو گروه اصلی یعنی حماس و جهاد اسلامی، صحبت میکنند. موشه یعالون، وزیر دفاع اسرائیل، میگوید، «سکوت در برابر سکوت». اما موضوع به این سادگی نیست. تا همین چند هفته پیش، ژنرالهای انگلیسی به خودشان تبریک میگفتند که چقدر حماس از زمان طرد شدن از طرف دولت تندرو جدید مصر ضعیفتر شده است. از زمان به قدرت رسیدن عبدالفتاح السیسی، همکاری امنیتی مصر با اسرائیل به سطح جدیدی رسیده است. مصر اکنون حماس را سازمانی تروریستی میداند. حدود 95 درصد تونلهای مورد استفاده برای قاچاق خودرو، سیمان، سوخت، قطعات موشک و... به غزه و رفتن جهادگرایان به سینا توسط ارتش مصر بسته شدهاند. این تونلها، شاهرگهای اقتصادی غزه بودند که به دلیل تحریمها در انزوا قرار گرفته بود.
حماس به میدان نبرد بازگشته است. یک تحلیلگر نظامی اسرائیلی میگوید: «بازدارندگی به مخاطب نیاز دارد.» بیرون از دولت، چریکهای غزه را به دشواری میتوان به تسلیم واداشت. تواناییهای پیشرفته نظامی آنها -بهرغم تخریب تونلهای تدارکات- جایگاهشان را میان بخشهای در انزوا قرارگرفته 6/1 میلیون فلسطینی در اسرائیل و نیز فلسطینیهای کرانه باختری، که تحت کنترل نسبی محمود عباس است ارتقا بخشیده است.
به نظر میرسد نیروهای امنیتی آقای عباس هنگام خطر کردن و خارج شدن از پایگاههایشان مضطرباند. اگرچه آنها تحت چتر حمایتی تاسیسات امنیتی اسرائیل فعالیت میکنند، اما با درخواستهای محافظت از ارتش مداخلهگر اسرائیل مواجهند. یک دیپلمات وزارت خارجه میگوید، «خویشاوندانم مرا به دلیل کار در اینجا وطنفروش مینامند.» هنگامی که یکی از وزرای آقای عباس به چادر محل عزاداری برای محمد ابوخضیر، نوجوان 16سالهای که ظاهراً توسط یهودیان مذهبی در دوم جولای ربوده و زندهزنده سوزانده شد رسید، عزاداران او را از محل دور کردند. اقتدار آقای عباس در میان فلسطینیان در حال ضعیف شدن است.
رهبری اعراب اسرائیل نیز به همان اندازه مفتضحانه است. آنها که با رسانههای اجتماعی ارتباط ندارند، به نظر میرسد از حلقه بیروناند. یک نماینده فعال عرب، که با آرامش پشت میز کنست (پارلمان اسرائیل) نشسته در حالی که ناآرامیها در امالفهم شهر محل زندگی او بالا میگیرد، میگوید، «ما مخالف هرج و مرج هستیم، اما زمانی که میگویم متوقفش کنید، آنها گوش نمیدهند». تظاهراتکنندگان گاهوبیگاه بزرگراههای اسرائیل را در شمال و جنوب میبندند. مردان نقابپوش به خودروهای در حال حرکت در گالیله، که نصف جمعیت آن را اعراب تشکیل میدهند، و به اعراب بادیهنشین نژو، سنگ پرتاب میکنند.
انزجار نسبت به قتل ابوخضیر تنها جرقهای بود که تجاوزات اسرائیل به آن دامن زد. اما سرخوردگی از بودن در مقام دوم در کشوری یهودی آتش این جنگ را شعلهور کرد. بعضی از اعراب اسرائیلی با به راه انداختن «انتفاضه اقتصادی» برای دور کردن سرمایهگذاریهای خارجی از تبدیل شدن به مرکز ثقل فلسطینیها صحبت میکنند. یک دانشجو از گالیله که در دانشگاهی اسرائیلی تحصیل میکند میگوید، «ما میخواهیم یهودیان احساس کنند هنگامی که فلسطینیان در آن سوی دیوار حائل در رنج هستند، آنها نیز در سوی دیگر دیوار بهای آن را میپردازند». هزینه کمرشکن برای همه در حال افزایش است.
دیدگاه تان را بنویسید