تاریخ انتشار:
گفتوگو با حسین کاشفی درباره اهمیت توافق داخلی
هنگامه رفاقت
اینکه مجلس در ابتدای کار باید چگونه رفتار کند تا تفاهم ملی اجرایی شده و به قولی برجام داخلی محقق شود به محور سوال از حسین کاشفی عضو حزب اتحاد ملت تبدیل شد. وی در لابهلای سخنان خود تاکید کرد که دولت باید با مخالفان خود گفتوگو کند و مسائل را به صورت دقیق و بدون پردهپوشی با مردم در میان بگذارد.
این دغدغه که چطور باید تفاهم ملی اجرایی شود بارها به محل مناقشه فعالان سیاسی تبدیل شده است. به هر حال در دوران پسابرجام این موضوع اهمیت زیادی پیدا میکند که چطور نیروهای سیاسی ضمن برخورداری از تفاهم ملی از برجام یکصدا حمایت کنند. روی کار آمدن مجلس دهم نشان از آن دارد که قرار است مجلس دهم راهی متفاوت را نسبت به مجلس نهم طی کند. همزمان تغییر رئیس سازمان صدا و سیما و تاکید عسگری به عنوان رئیس جام جم بر همراهی با دولت نشان از این دارد که قرار است تفاهم ملی برای اجرای بهینه برجام به صورت جدی عملیاتی شود. اینکه مجلس در ابتدای کار باید چگونه رفتار کند تا تفاهم ملی اجرایی شده و به قولی برجام داخلی محقق شود به محور سوال از حسین کاشفی عضو حزب اتحاد ملت تبدیل شد. وی در لابهلای سخنان خود تاکید کرد که دولت باید با مخالفان خود گفتوگو کند و مسائل را به صورت دقیق و بدون پردهپوشی با مردم در میان بگذارد.
مجلس دهم در حالی کار خود را آغاز کرده است که ما تجربه مجلس نهم را پشت سر گذاشتیم. سوال مهمی که بسیاری از کارشناسان عرصه سیاست مطرح میکنند این است که مجلس دهم چه کاری میتواند انجام دهد تا شرایط تفاهم ملی در درون کشور مهیا شود؟
بسیاری از افرادی که در دوره دهم به مجلس راه یافتند اصلاحطلب یا حامی دولت بوده و در دسته اعتدالگرایان قرار میگیرند. در مجموع میتوان این برآورد را داشت که مجلس دهم با شاکله نمایندگانش، دیگر شاهد برخوردهای تند و افراطی نخواهد بود و نمایندگان تلاش خواهند کرد بیشتر از گذشته، رویکردی منطبق با تفاهم ملی و آشتی ملی را درپیش بگیرند. البته تعداد بسیار اندکی افراد تندرو وجود دارند که بعید به نظر میرسد در برابر اکثریت مجلس بتوانند اقدامی کرده و رویهای خلاف تفاهم ملی را در پیش بگیرند.
شما اشاره کردید که در درون مجلس باید رویکرد تفاهم ملی در پیش گرفته شود. با وجود عدهای افراد تندرو، چه کار میتوان کرد تا برخی از تجارب تلخ گذشته و رویارویی پی در پی مجلس و دولت بار دیگر تکرار نشود؟
به نظر من دوستانی که در اقلیت هستند به خوبی به این نکته پی بردهاند که مردم به لیست امید و اعتدالگرایان اعتماد کرده و به آنها رای دادهاند به همین دلیل، رویکرد خود را اندکی معتدل خواهند کرد. مطالبه اکثریت مردم این است که مجلس دهم بستری را فراهم کند که امنیت و آرامش در راس آن بوده و بتواند این فضا را در جامعه
نهادینه کند.
این فضا در حال حاضر مهمترین نیاز جامعه ایران است. خوشبختانه بحث ایرانهراسی با مذاکرات گسترده و به فرجام رساندن برجام به پایان رسید. در چنین شرایطی با بسترسازی برای تحقق دو موضوع مهم یعنی آرامش و امنیت، میتواند این امکان را فراهم کند تا سرمایه خارجی به کشور جذب و از این سرمایه در جهت پیشرفت و آبادانی کشور بهره گرفته شود.
به هر حال سرمایه جایی قرار میگیرد که امنیت وجود داشته باشد و فرد با خیال راحت بتواند کار اقتصادی انجام دهد. اگر چنین شرایطی فراهم شود نهتنها سرمایهدار خارجی بلکه بسیاری از سرمایهداران داخلی با اطمینان خاطر حاضر خواهند شد تا روی پروژههای اقتصادی سرمایهگذاری کنند. در این صورت شرایطی فراهم خواهد شد تا بتوان به مطالبات مردم در راستای مسائل معیشتی و بهبود شاخصهای اقتصادی پاسخ مثبت داد.
به نظر شما چه کار میتوان کرد تا تفاهم ملی نه در شعار بلکه در عمل اجرایی شود. به عبارت دیگر وظیفه مجلس و دولت در راستای تحقق این مهم چیست؟
ارتباط دوسویه باید میان این دو قوه برقرار شود و هر دو قوه حرف یکدیگر را به گوش جان قبول کنند. در این میان یک منشور واحد وجود دارد که همانا تبعیت از قانون اساسی کشور است. مجلس دهم در صورت برقراری این ارتباط خوب و مستحکم میتواند راه را برای تفاهم ملی هموار کند.
در بحث سیاست داخلی باید به گونهای رفتار شود تا رویکرد گفتوگو و تفاهم در جامعه نهادینه شود. اگر رویکرد گفتوگودر جامعه نهادینه شود، بسیاری از دغدغهها برطرف خواهد شد. اصلاحطلبان در این زمینه پیشقراول بوده و با سیاست و تدبیر در سال 92 و 94 توانستند نمودی از تفاهم ملی را به نمایش بگذارند.
در گام نخست رویکرد تفاهم، باید یکدیگر را در گفتوگو به رسمیت بشناسیم. بعد از تحمل و شنیدن نظرات همدیگر باید از برخوردهای حذفی و نادیده گرفتن پرهیز کرد. بعد از گذشت سه سال از روی کار آمدن آقای روحانی، زمان آن فرا رسیده است که گفتوگو و تفاهمی که در خارج از مرزهای ایران به نتیجه رسیده و به خصومتهای بزرگ پایان داده است در بخش داخلی هم مبنا قرار بگیرد. به نظر من دوستانی که در مجلس دهم حضور یافتند به خوبی خواهند توانست به این وظیفه بزرگ عمل کنند و شرایط را برای تفاهم بزرگ ملی نه در حرف بلکه در عمل اجرایی کنند. با توجه به اینکه مجلس دهم روزهای نخست کار خود را شروع کرده است در گام نخست برای اجرایی کردن این تفاهم ملی، باید هر گونه رقابتی جای خود را به رفاقت داده و همه نمایندگان مجلس فارغ از هر جناحبندی سیاسی تلاش خود را برای حل مشکلات مردم به کار بگیرند.
در این مسیر باید اخلاق سیاسی سرلوحه قرار بگیرد و نمایندگان ضمن توجه به نظرات کارشناسی آن موضوع را در اولویت بررسی کارشناسی خود قرار بدهند. برای تحقق تفاهم ملی، فرد مطرحکننده طرح نباید مبنای تصمیمگیری قرار بگیرد بلکه همان طرح باید مورد بررسی قرار بگیرد و این نکته را مدنظر قرار بدهند که این طرح یا لایحه تا چه حد خواهد توانست باری از دوش ملت بردارد. در این صورت با رویکرد تعاملی میتوان برجام 2 را در داخل کشور به سرمنزل مقصود رساند.
این کار با تفاهم و گفتوگو و برخوردهای عقلانی میسر است، در این صورت مردم احساس امید و نشاط کرده و موجب خواهد شد تا جوانان تحصیلکردهای که به خارج از کشور برای کار و ادامه تحصیل رفتند با امید و آرزو بار دیگر به ایران بازگردند. مجموعه این اتفاقات موجب خواهد شد تا کشور سریعتر مسیر رشد و پیشرفت را طی کند. در چنین شرایطی میتوان امیدوار بود تا تجربه موفق در عرصه دیپلماسی، در عرصه سیاست داخلی هم بار دیگر تکرار شود.
با توجه به اینکه مجلس دهم زمانی به قدرت رسیده است که تنها یک سال از عمر دولت یازدهم باقی مانده است به نظر شما این دو قوه کشور چگونه باید تعامل کنند تا برجام داخلی هم محقق شود؟
در کشور ما تفکیک قوا به رسمیت شناخته شده است و این اصل، اصل مصرح قانون اساسی است. از یک سو مجلس باید به جایگاه قانونی دولت توجه کرده و نسبت به آن بیتوجهی نکند و از سوی دیگر دولت باید به جایگاه مجلس توجه کرده و نقش بیبدیل مجلس را در تدوین قوانین و نظارت به رسمیت بشناسد. شناخت جایگاه دو قوه موجب خواهد شد تا رویکرد نهچندان مطلوب نادیده گرفتن جایگاه مجلس تکرار نشود یا اینکه مجلس نخواهد اختیارات دولت را نادیده بگیرد. شما باید به این نکته توجه کنید که سوالات مطرحشده از سوی نمایندگان مجلس نهم نسبت به اختیارات و عملکرد وزرای دولت یازدهم به گونهای بود که رکورد تعداد سوالات شکسته شد.
به هر حال نوع مواجهه برخی از نمایندگان مجلس نهم به صورتی بود که بسیاری این برآورد را داشتند که مجلس با برخورد سیاسی تلاش دارد تا بر سر راه اقدامات دولت مانع ایجاد کند. البته کسی انتظار ندارد که مجلس در راه ایفای وظیفه خود کوتاهی کند بلکه دولت وظیفه خود میداند در صورتی که مجلس حرف درستی را در بحث نظارتی مطرح میکند، آن را با تمام وجود قبول کند. تمام کسانی که دل در گرو این کشور دارند شبیه افرادی هستند که داخل یک کشتی نشستهاند و برای تحقق اهداف مشترک که همانا تامین منافع ملی است، کوشش میکنند و تلاش دارند تا این کشتی را به سلامت به ساحل نجات برسانند.
این ارتباط دوسویه باید میان این دو قوه برقرار شود و هر دو قوه حرف یکدیگر را به گوش جان قبول کنند. در این میان یک منشور واحد وجود دارد که همانا تبعیت از قانون اساسی کشور است. مجلس دهم در صورت برقراری این ارتباط خوب و مستحکم میتواند راه را برای تفاهم ملی هموار کند. تفاهم ملی در واقع حلقه مفقوده بوده و برخی از برخوردهای صورتگرفته در چند سال گذشته آن را مخدوش کرده است به همین دلیل باید تلاش کرد تا این موضوع هرچه زودتر ترمیم شود.
با توجه به اینکه مجلس دهم مجلسی است که دوران پسابرجام را تجربه میکند و از سوی دیگر بنا بر تاکیدات صورتگرفته باید مسیر تفاهم ملی را هموار کند به نظر شما مهمترین اولویتی که باید در دستور کار قرار داده و به آن رسیدگی بکند، چیست؟ شما به عنوان فعال سیاسی در حال حاضر چه موضوعی را به نمایندگان مجلس نهم پیشنهاد میکنید تا در قالب طرح به آن رسیدگی کنند؟
به نظر من مهمترین اولویتی که باید در دستور کار نمایندگان مجلس دهم قرار بگیرد این است که شرایط را برای فعالیت بیشتر تولیدگران و خروج از رکود فراهم کند. در این مسیر باید به امکانات بومی و ملی توجه کرد. از سوی دیگر باید بحث وابستگی بودجه به نفت را مورد توجه قرار داد.
به هر حال این نکته بارها توسط کارشناسان مطرح شده است و باید تدابیری را درنظر گرفت تا این وابستگی به حداقل برسد. مجلس و دولت با همفکری باید تدابیری را درنظر بگیرند تا نفت در جهت توسعه همهجانبه و پیشرفت و آبادانی کشور به کار گرفته شود. تدوین یک برنامه زمانبندی ما را در راه نیل به این مهم کمک میکند. مهمتر اینکه با سرمایهگذاری درآمد فروش نفت در صندوق توسعه ملی، برنامهریزی در جهت اشتغال و پیشرفت صورت گیرد.
از سوی دیگر، نفت را کمتر صرف هزینه جاری کشور کردن باید مورد توجه قرار بگیرد. در این صورت کشور از رکود خارج شده و بستری برای ایجاد اشتغال ایجاد میشود. در چنین بستری، شرایط برای رشد اقتصادی پیشبینیشده فراهم خواهد شد. در کنار این نکات مهم باید سیاست داخلی را بیشتر مورد توجه قرار داد. مهمتر اینکه تاکید بر حقوق شهروندی، فرهنگ تحزب و... باید در اولویت بررسی قرار بگیرد. اگر فرهنگ تحزب، مشارکت گسترده و تقویت سیاست داخلی مورد توجه قرار بگیرد؛ این اندیشه در میان مردم تقویت میشود که مشارکت گسترده سیاسی مهمترین اولویت کشور است. در چنین شرایطی دولت ضمن برخورداری از یک تیم رسانهای قوی میتواند ارتباط بسیار خوبی با مردم برقرار کرده و مسائل را به صورت دقیق و بدون پردهپوشی با مردم در میان بگذارد.
دولت هم در راستای حل مشکلات جامعه باید از نظرات کارشناسی بهره بگیرد و این کار را بدون رویکرد سیاسی انجام دهد تا همگان به این باور دست پیدا کنند که میتوانند نقش بسیار مهمی در راستای پیشرفت کشور ایفا کنند. در چنین شرایطی برجام 2 به فرجام خواهد رسید. در این شرایط مردم ضمن دستیابی به تفاهم ملی دست به دست هم داده و با هم مشارکت بیشتری خواهند داشت. مجموعه این اقدامات موجب خواهد شد تا چنین کشوری، زودتر مسیر پیشرفت را طی کند.
شما در سخنان خود از کلمه برجام داخلی به کرات استفاده کردید. هریک از صاحبنظران در زمان به کار گرفتن این واژه، مفاهیم متعددی را مدنظر قرار میدهند. به نظر شما برجام داخلی همان گفتوگو برای نیل به تفاهم ملی است یا اینکه موضوعی فراتر را شامل میشود.
همان گفتوگو بیشتر مدنظر من است. به هر حال مشکل کشور تنها مشکل دولت نیست بلکه مشکل همه مردم است و به همین دلیل همه باید تلاش کنند تا مشکل دولت حل شود. وگرنه تبعات این مشکل دامن همه جامعه را فراخواهد گرفت. این معضلات با تفاهم و همکاری گسترده قابلیت حل داشته و میتواند همگرایی مردم را بیشتر کند. در این مسیر هیچ قشر و گروه سیاسی نباید خود را از این موضوع جدا کرده و آن را خاص گروه دیگری بداند. در این میان استادان دانشگاه و کارشناسان با تشکیل اتاق فکر باید راهکاری را پیشنهاد کنند که در این صورت کشور شاهد ایجاد تحولی بزرگ خواهد بود. حال میتوان نام این گروه را تفاهم ملی، برجام داخلی یا آشتی ملی گذاشت. به هر حال اصل مهم این است که ما در این فرآیند به نتیجه مطلوب دست پیدا کنیم وگرنه اینکه این موضوع چه نامی خواهد داشت از اولویت و اهمیت بسیار زیادی برخوردار نبوده و دغدغه ما محسوب نمیشود. موضوع مهم این است که باید بستر این کار را زودتر فراهم کرد تا کشور بیش از این آسیب نبیند.
در این صورت کاری که قرار است در یک پروسه زمانی 10ساله اجرایی شود با کمک این اتاق فکر و همکاری و تفاهم ملی در مدت زمانی حدود دو تا سه سال طی خواهد شد. این اشتیاق ملی را باید به وجود آورد به هر حال در کشور ما شرایطی حاکم بوده که مردم تاکنون تمایلی برای انجام کارهای بزرگ و مشارکت در کارهای ملی از خود نشان ندادهاند. شاید مهمترین دلیل این باشد که این افراد بین خود و دولت یا مجلس فاصله را حس میکردند پس بهتر است تا برای حل این مشکل، دولت و مجلس فاصله خود را با مردم کمتر و کمتر کند.
با توجه به اینکه در یک سال آینده رقابت انتخابات ریاست جمهوری آغاز خواهد شد به نظر شما باید چه کار کرد تا این تفاهم ملی ایجادشده در درون کشور نقض نشود و همچنان ادامه یابد.
رقابت امر بسیار مبارکی است اما ما انتظار نداریم که دولت با این سرعت وارد رقابت انتخاباتی شود. به هر حال حضور در بحث انتخابات ریاست جمهوری توان دولت را خواهد گرفت و بهتر است در این زمان باقیمانده بیشتر توان خود را صرف حل مشکلات مردم کند. اگر مسائلی از این دست از سوی برخی از مخالفان مطرح میشود به این دلیل است تا توان دولت را صرف امور دیگری کرده و موجب شوند تا تمرکز دولت بر حل مشکلات مردم کم شود. دولت به همین دلیل باید دنبال اجرایی کردن برجام باشد و سیاست داخلی را سر و سامان بدهد. در این مسیر تلاش برخی از مخالفان که تلاش دارند تا این موضوع را القا کنند که دولت کاری نکرده است به جایی نخواهد رسید. به هر حال مردم خودشان بیشتر در جریان هستند و تحت تاثیر این تبلیغات قرار نمیگیرند. به نظر من مردم همان برخوردی را که در انتخابات 94 داشتند بار دیگر در خرداد 96 تکرار خواهند کرد.
به نظر شما رویکرد دولت در برابر مخالفان باید چگونه باشد. آیا بهرهگیری از رویکرد گفتوگو راه به جایی خواهد برد؟
شاید این گفتوگو روی خود این افراد اثر نگذارد اما حداقل جامعه در جریان قرار خواهد گرفت. افرادی که در حال حاضر مخالف دولت هستند همان کسانی هستند که همواره موافق دولت احمدینژاد بوده و همواره دولت قبل را حمایت میکردند. این افراد بهتر است به این سوالات پاسخ بدهند که چرا زمانی که وضعیت کشور با درآمد 700 میلیارددلاری به این روز افتاد یا زمانی که تعداد زیادی قطعنامه علیه ایران صادر شد، نظرات خود را مطرح نمیکردند؟ نکته جالب اینجاست که این افراد ساکت دیروز در حال حاضر مرتب اعتراض میکنند که چرا تورم به این حالت درآمده است، چرا تولید در حالت رکود است، یا اینکه چرا سرمایهگذاران رغبتی به سرمایهگذاری ندارند. دولت در برابر این مخالفان با ارائه آمار باید نشان بدهد که چطور این افراد با برخورد سیاسی خود موجب شدند تا کشور به این وضعیت بیفتد. افراد بسیاری که در دوره قبل با حمایت و سکوت خود دولت را همراهی کردند در حال حاضر باید جوابگوی افکار عمومی باشند. اگر مجالس هشتم و نهم در این مسیر به وظایف قانونی خود عمل میکردند در حال حاضر چنین وضعیتی به وجود نمیآمد. این افراد در برابر تورم 44درصدی یا رشد منفی اقتصادی سکوت
کردند، اما در حال حاضر منتقد روحانی شدهاند. تخریب گسترده دولت را بسیاری افراد، اقدامی در راستای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری میدانند. هرچند چنین افرادی با چنین سیاستی از سوی مردم کنار گذاشته شدند و مردم به آنها نه گفتند و تعداد زیادی از این نمایندگان مجلس نهم برای انتخابات مجلس دهم رای نیاوردند. با این حال این افراد برای اثبات وجود خود سخنانی را مطرح میکنند که باید با استدلال قوی از سوی دولت پاسخ گفته شود. دولت برای رویارویی با چنین افرادی بهتر است تا ضمن بهرهگیری از یک تیم قوی و کارآمد رسانهای این موضوع را اثبات کند که این افراد به دنبال بهانهجویی هستند و تلاش دارند تا با رویکردی سیاسی دولت را ناکارآمد جلوه بدهند.
دیدگاه تان را بنویسید