تاریخ انتشار:
ورود مجلس به منطقه ممنوعه اقتصاد
فاز جدید جدال هاشمی و مصباح
وضعیت جسمانی مقام معظم رهبری و عیادتکنندگان ایشان در هفته گذشته از مهمترین اخبار رسانهها بود. پس از ترخیص ایشان از بیمارستان دفتر مقام معظم رهبری با صدور اطلاعیهای، مراتب تشکر و سپاس خود را از عموم ملت شریف و انقلابی ایران، علما، شخصیتها و مسوولان داخلی و خارجی اعلام و تاکید کرد: این ابراز احساسات صادقانه و خالصانه جلوههای پرشکوه و وصفناپذیر دیگری از دلدادگی به انقلاب اسلامی و رهبری معظم و معزز آن را به نمایش گذاشت.
وضعیت جسمانی مقام معظم رهبری و عیادتکنندگان ایشان در هفته گذشته از مهمترین اخبار رسانهها بود. پس از ترخیص ایشان از بیمارستان دفتر مقام معظم رهبری با صدور اطلاعیهای، مراتب تشکر و سپاس خود را از عموم ملت شریف و انقلابی ایران، علما، شخصیتها و مسوولان داخلی و خارجی اعلام و تاکید کرد: این ابراز احساسات صادقانه و خالصانه جلوههای پرشکوه و وصفناپذیر دیگری از دلدادگی به انقـلاب اسلامی و رهبری معظم و معزز آن را به نمایش گذاشت.
روزنامه خراسان نیز در سرمقاله خود به عیادت رئیسجمهور و رئیس مجمع تشخیص مصلحت از آیتالله خامنهای پرداخت و نوشت:
«...عیادتهایی که در مدت بستری شدن از رهبر عزیز انجام شد نیز نکات و درسهای فراوانی دارد... اوج این نکات و درسها در عیادت آیتالله هاشمیرفسنجانی و دکتر حسن روحانی قابل درک بود. از بوسه پرمحبت آقای هاشمی بر پیشانی رهبری و بیان این جمله از دل برخاسته که «ما با عشقمان آمدهایم، شما که خوب باشید ما هم خوبیم و حالا با خیال راحت به خانه برمیگردیم» تا دو بار عیادت رئیسجمهور کشورمان از رهبری پس از سفر به مشهد مقدس و قبل و بعد از سفر مهم قزاقستان و بیان آن جملات از دل برخاسته با آن لحن دوستداشتنی و صمیمانه و پر از محبت و آن جملاتی که رئیسجمهور محترم کشورمان درباره احوالپرسی تمامی سران کشورهای عضو پیمان شانگهای و احوالپرسی مفصل پوتین از رهبری که مجموعه آن حرفهای صمیمانه در جریان عیادت این عزیزان و دیگر مسوولان و مردم از رهبری، هم از محبت طرفینی، هم ارادت، هم رفاقت، هم بیعت و هم البته نوعی دلتنگی از بیماری و بستری شدن رهبری حکایت میکرد و کیست که نداند این محبتها، ارادتها، رفاقتها و بیعتها هم مایه برکت و هم مایه نزول رحمت الهی و هم مایه وحدت و همدلی بیشتر مسوولان و دلگرمی و پشتگرمی مردم عزیزمان است و هم
دشمنشکن و خاری در چشم بدخواهان و دشمنان عزت و استقلال ایرانزمین است.»
از دیگر اخبار این هفته میتوان به ماجرای دانشگاه محمود احمدینژاد اشاره کرد. طبق شنیدهها هرچند از مراجع رسمی غیرقانونی بودن این دانشگاه اعلام شده است، اما خبر میرسد که این دانشگاه اقدام به پذیرش دانشجو نیز کرده است.
از خبرهای مهم دیگر هفته گذشته اعلام قطعی شدن سفر رئیسجمهور به نیویورک بود. سفری که هرچند تهران و کاخ سفید تاکید کردهاند که برنامهای برای دیدار روحانی و اوباما در آن پیشبینی نشده است، اما بعید به نظر میرسد بدون سلام و علیک حضوری حسن و حسین به پایان برسد.
از دیگر خبرهای هفته گذشته افشاگری اکبر ترکان مشاور ارشد رئیسجمهور از تخلفات یاران حلقه احمدینژاد بود. به گزارش انتخاب مشاور ارشد رئیسجمهوری با اشاره به اقدام غیرقانونی مسوول سابق دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد کشور اعلام کرد: «حمید بقایی مسوول سابق دبیرخانه مناطق آزاد در زمان مسوولیت خود، جایی را به نام خانه ایرانیان خارج از کشور به صورت خصوصی در وزارت کشور به ثبت رسانده است... از آنجا که در دولت محلی به نام شورای عالی ایرانیان خارج از کشور وجود دارد، اذهان عمومی تصور میکنند که این حق محسوب میشود اما بقایی برای حمایت از خانه ایرانیانی که خودش به ثبت رسانده، از دولت یک مصوبه گرفته است، بعد هم اموال مناطق آزاد را به قیمت بسیار نازلی به مدت طولانی به خود اجاره داد به طوری که هم به عنوان موجر و هم مستاجر نقش ایفا میکرد و خانه خود را به خودش اجاره داد.»
انتشار خاطره جنجالی دیگر از هاشمی
اکبر هاشمیرفسنجانی، علاقه ویژهای به بیان خاطرات در لحظات حساس دارد. خاطراتی که میتواند، با کمترین اشاره مستقیم خشم طرف مقابل را به همراه داشته باشد. در هفته گذشته هاشمی بدون اشاره مستقیم به نام کسی خاطرهای را بیان کرد. خاطرهای که کمتر کسی تصور میکرد بیپاسخ بماند. اکبر هاشمی در دیدار با بیت شهید قدوسی از قهر 10ساله آیتالله خامنهای با یکی از آقایان که گفت مبارزه با شاه حرام است، خبر داد. به گزارش «انتخاب»، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع خانواده مرحوم قدوسی به بیان خاطرهای از همراهی با حضرت آیتالله خامنهای برای مجاب کردن یکی از آقایان برای ادامه مبارزه با رژیم شاه در سال 1348 پرداخت که میگفت، من دیگر مبارزه نمیکنم. مبارزه حرام است، میخواهم کار علمی و فرهنگی کنم. او گفت: دو نفری - به اتفاق حضرت آیتالله خامنهای- صبحانه رفتیم منزل آقای قدوسی. این آقا هم آنجا بود. نشستیم تا ظهر با او بحث کردیم تا قانعش کنیم برای
ادامه مبارزه. آخرش هم گفت من این مبارزه را حرام میدانم!، به جامعه مدرسین هم گفتهام، مبارزه با شاه حرام است!... حضرت آیتالله خامنهای از او پرسیدند: دلیلت چیه؟ آن آقا در جواب گفته بود: مبارزهای که مجاهدین و چپیها در آن باشند، حرام است!. آقای خامنهای هم به تلخی به او گفته بود: اگر اهل مبارزه نیستی، خب مبارزه نکن ولی لااقل مبارزه را با این حرفها خراب نکن!... از کمفروشی این آقا، کار به جایی رسید که رهبری 10 سال با او قهر بودند و از سال 1348 تا سال 1357 با آن آقا یک کلمه هم حرف نزد.
دو روز پس از انتشار این خبر دفتر محمدتقی مصباحیزدی بخشی از گفتوگوی منتشرنشده او با مرحوم عسگراولادی را منتشر کرد. در بخشی از این خاطره آمده است: «...از اوایل انقلاب تاکنون، سلیقه بنده این بوده که در هیچ حزبی مشارکت نکنم. ارادت بنده به مرحوم آقای بهشتی و اظهار لطف ایشان به من، همکاریهای بنده با مرحوم آقای باهنر در خصوص جمعیتهای موتلفه و ارادت بیاندازه بنده به مقام معظم رهبری را همه میدانند. همه این دوستان در تاسیس حزب جمهوری اسلامی شریک بودند، اما سلیقه شخصی بنده، شرکت در آن حزب نبود. البته من هیچگاه آن را تخطئه نمیکنم، اما میگویم: بنده آن کاری را میکنم که در پیشگاه خداوند برای آن جوابی داشته باشم. پیش از پیروزی انقلاب، مقام معظم رهبری و آقای هاشمیرفسنجانی توسط آقای قدوسی وقتی تعیین کردند که برای صبحانه به منزل ما تشریف میآورند. در آن جلسه صبحانه غیر از این دو بزرگوار، شخص دیگری نبود. آقای هاشمی عنان سخن را به دست گرفتند و از اینجا شروع کردند که: ما سالها با هم همکارهای فرهنگی و سیاسی داشتیم، اما مدتی است که تو کنار کشیدی و با ما نیستی. امروز ما یک جبهه ضدامپریالیسم تشکیل دادیم و همه کسانی که
با امپریالیسم و استعمار مخالفاند باید برای پیروزی در این جبهه مشارکت کنند. ایشان در سخنهایشان روی جبهه ضدامپریالیسم بسیار تاکید کردند. بنده به ایشان عرض کردم: آقای هاشمی! من طلبهای هستم که دغدغهام اسلام است. اگر این یک حرکت اسلامی است و بناست کاری برای اسلام شود، بنده هم هستم. حال، بنده در این جبهه ضدامپریالیسم باید چه کار کنم؟ ایشان گفتند: مساله شریعتی و شهید جاوید و... را باید کنار گذاشت. حتی ما با مارکسیستها باید اتحاد داشته باشیم! ما باید با تمام گروههایی که ضدامپریالیسم هستند از مارکسیستها، مجاهدین، طرفداران شریعتی تا طرفداران صالحینجفآبادی و دیگران اتحاد داشته باشیم و مخالفت را کنار بگذاریم و فقط با امپریالیسم مبارزه کنیم. گفتم: مطرح کردن صالحی که دیگر معنا ندارد، ولی از من چه میخواهید و پیشنهادتان چیست؟ گفتند: بیا و با مجاهدین همکاری کن! گفتم: من آنها را نمیشناسم. چیزهایی درباره آنها شنیدهام، اما تا آنها را نشناسم همکاری نمیکنم. گفتند: ما میشناسیم. گفتم: من کار شما را تخطئه نمیکنم. شما پیش خدا حجت دارید و کارتان را بکنید، اما من تا آنها را نشناسم، تایید نمیکنم. گفتند: نماز شبشان
ترک نمیشود، ماهیانه 12 هزار تومان حقوق میگیرند و از این مقدار فقط 500 تومانش را مصرف و بقیهاش را صرف مبارزه میکنند، چنیناند و چناناند. گفتم: همه اینها را که فرمودید درست است، اما برای شما حجت است و برای من حجت نیست. من تا کسی را نشناسم که برای اسلام کار میکند، با او همکاری نمیکنم. از اول تا آخر این گفتوگو مقام معظم رهبری هم نشسته بودند و هیچ نمیگفتند و فقط صحبتهای آقای هاشمی بود و جوابهای بنده. پس از این گفتوگو آقای هاشمی با ناراحتی منزل ما را ترک کردند و رفتند. بیان شد که سلیقه بنده اینگونه است و این در حالی بود که بسیاری از دوستان ما در آن جبهه به اصطلاح ضداستعماری شریک بودند. البته کمکهای آقای هاشمی به منافقین را نیز نباید فراموش کرد. چه پولهایی که به آنها داد. در حال حاضر هم نمیگویم که آنها کار بدی کردند. شاید وظیفهشان در آن شرایط همان بود، اما من چون حجتی نداشتم، مشارکت نکردم. شاید من اشتباه کرده باشم، اما اگر اشتباه هم کردهام، خودم را معذور میدانم.»
حال باید منتظر ماند و دید آیا اکبر هاشمی در پاسخ به مصباحیزدی خاطره جدیدی نقل خواهد کرد؟
ورود مجلس به منطقه کدر اقتصاد ایران
در هفته پیش خبری نیز از مجلس به گوش رسید که برای بسیاری از دستاندرکاران اقتصاد امیدبخش بود. شرق در این باره نوشت: «مجلس شورای اسلامی چراغ خاموش مصوبهای بر اساس اصلاحیه قانون اجرای سیاستهای کلی اصل44 را به نهادها و سازمانهای اجرایی کشور ابلاغ کرده است که به گفته تحلیلگران ورود قانونگذاران به منطقه ممنوعه اقتصاد کدر ایران تلقی میشود. اواخر تیرماه موادی از قانون اصل44 در مجلس تصویب شد که در صورت اجرای آن، انقلابی را در شفافیت اطلاعات در اقتصاد کشور شاهد خواهیم بود. این اقدام مجلس به دنبال بازنگری در بخشهایی از قانون اجرای سیاستهای کلی اصل44 صورت گرفت که مواد یک، شش و هفت این قانون اصلاح و پس از تایید شورای نگهبان به دولت ابلاغ شد. شاید مهمترین این تغییرات، مربوط به ماده شش قانون باشد که برای تسهیل حضور بخشهای غیردولتی، خصوصی و تعاونی در فعالیت اقتصادی و برقراری رقابت سالم و ایجاد امنیت برای سرمایه این بخشها یکسری ضوابط تعیین شد؛ به طوری که بر اساس این ماده قانونی، موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی تنها در صورتی مجاز به فعالیت اقتصادی خواهند بود که در رقابت اخلال ایجاد نکنند. همچنین این موسسات موظف
هستند که هر شش ماه یکبار مجموع اموال مستقیم و غیرمستقیم خود را به شورای رقابت گزارش کنند. در حال حاضر بخش عمومی غیردولتی کشور به پنج گروه فهرست 25 نهاد و موسسه مصوب مجلس، صندوقهای بازنشستگی، بنیادهای تعاون نیروهای مسلح، نهادهای انقلاب اسلامی و نهادهای اقتصادی خیریهها، استانها و اوقاف تقسیم میشود.» باید منتظر ماند و نتایج عملی این ابلاغیه را مشاهده کرد.
دیدگاه تان را بنویسید