رژه با آهنگی اشتباه
رئیسجمهور تازه مصر
عبدالفتاح السیسی باید تغییر مسیر دهد - وگرنه به سرنوشت پیشینیان خود دچار میشود.
عبدالفتاح السیسی باید تغییر مسیر دهد- وگرنه به سرنوشت پیشینیان خود دچار میشود. دوره جدید ریاستجمهوری عبدالفتاح السیسی شروعی مشکلآفرین داشته است. جمعیت حاضر در حوزههای رایگیری از بیستوششم تا بیستوهفتم می که تصور میشد سرپوشی مدنی بر دیکتاتوری نظامی باشد حتی از آنچه انتظار میرفت کمتر بود- به قدری کم که در واقع حوزههای رایگیری برای روز سوم نیز باز ماندند به امید آنکه مصریهای بیشتری به آنجا کشانده شوند. بنابراین انتخابات تا اینجا نتوانسته برای ژنرال سابق مشروعیتی که امیدش را داشت به ارمغان آورد.
سنجش میزان واقعی محبوبیت آقای سیسی دشوار است. بیشتر مصریها -خسته از سه سال و نیم آشوب از هنگام سقوط حسنی مبارک بعد از 30 سال ملالآور حکومت سرکوبگرانه- احتمالاً هنوز آرزو دارند او عملکرد خوبی داشته باشد. اما جاذبه یک فرد قدرتمند میتواند سریعاً محو شود و تا هنگامی که وی تغییر مسیر ندهد، مصر به همان وضعیت سال 2011 برخواهد گشت، و اگر توده مردم او را فردی بداندیش ببینند به همان اندازه سابق شدیداً سرخورده و آماده مخالفت با دیکتاتور خواهند بود.
آقای سیسی باید هم در سیاست و هم در اقتصاد نرمش به خرج دهد. او تاکنون کوچکترین توجهی به هیچ کدام نشان نداده است. او به هیچوجه تحمل بیان اعتراض نهتنها از سوی افرادی را که مشکوک به حمایت از اخوانالمسلمین دوران محمد مرسی رئیسجمهور پیشین هستند، بلکه از سوی لیبرالهای جوان و سکولاراندیشی که نخستین بار سه سال پیش علیه حسنی مبارک شورش کردند، نداشته است. حداقل 16هزار نفر -برخی دو برابر این رقم را ذکر میکنند- از هنگام سقوط آقای مرسی به پشت میلههای زندان افتاده و حداقل هزار نفر کشته شدهاند. دادگاهها صدها نفر را به مرگ محکوم کردهاند، اگرچه به نظر نمیرسد این احکام اجرا شوند.
بیشتر رسانههای مصر شدیداً تملقگو و بیگانههراس شدهاند و صداهای مستقل خفه میشوند. در حال حاضر پارلمانی وجود ندارد که قدرت رئیسجمهور را بررسی کند. آقای سیسی باید دستور انتخابات زودهنگام را صادر کند و در جستوجوی اسلامگرایان غیرستیزهجو در سیاست باشد و اجازه بحث آزادتر را بدهد. اگر چنین نکند، احتمال دارد مخالفان به فعالیتهای زیرزمینی روی آورند. بخشهایی از آنها قبلاً به تروریسم روی آوردهاند. طرحهای آقای سیسی برای اقتصاد، که از هنگام سقوط مبارک از وضعیت بد به وضعیت فاجعهبار رسیده است، به همان اندازه نگرانکننده هستند. اگر به مصریها فرصت شکوفایی داده نشود، احتمال یک انفجار مردمی دیگر وجود دارد. اما به نظر میرسد آقای سیسی نسبت به اقتصاد بازاری خصومت دارد. او نوعی مداخله دولتی تحت هدایت ارتش را تحسین کرده است که در گذشته بیارزش بودن آن ثابت شده است، و وعده همان طرحهای پرطمطراق و آشنا را در بیابان میدهد به جای آنکه حرکتهای ساده اما جسورانهای را برای رفع مشکلات 90 درصد مصریهایی انجام دهد که هنوز در دره رود نیل محصور شدهاند.
آقای سیسی باید به سرعت یارانههای سوخت و غذا را که یکچهارم بودجه را میبلعند به طور هدفمند کاهش دهد، بدنه فربه دولت با هفت میلیون کارمند را کوچک سازد، و یک رشته از شرکتهای عظیم و از کار افتاده دولتی را در یک حراجی آزاد -نه مانند آقای مبارک به دوستان خود- بفروشد و اجازه دهد ملت مصر از تزریق سرمایه و فناوری خارجی بهرهمند شود. کشور مصر توسط کشورهای پادشاهی حوزه خلیج فارس پررونق نگه داشته شده است و از هنگام به قدرت رسیدن آقای سیسی 20 میلیارد دلار از طرف آنها کمک دریافت کرده است. این وضعیت پایدار نیست. با داشتن 85 میلیون نفر جمعیت، مصر بزرگترین کشور جهان عرب است. ممکن است ژنرالها به راه افتادن به موقع این قطار کمک کنند، اما این کافی نیست. مصر به سرمایهگذاریهای خارجی، به یک نظام حقوقی مناسب و یک جامعه باز نیاز دارد. احتمالاً آقای سیسی که هماکنون در قدرت با ثبات آرمیده است، روزی شکاکان خود را با موجی از خرد و شجاعت در تمامی این جبههها شگفتزده کند. اما پیشگوییهای اولیه تیرهوتارند.
دیدگاه تان را بنویسید