تاریخ انتشار:
لزوم تغییر روش اوباما
بحران کره
رفتار غیرمنطقی اخیر کره شمالی نشانگر بیتفاوتی این کشور در قبال تحریمهاست.
هدف: تغییر رژیم
چگونه میتوان با چنین رژیمی مقابله کرد؟ سالهاست آمریکاییها اصرار دارند کره شمالی باید به الزامات بینالمللی و معاهدات پایبند باشد. فقط در این صورت مذاکرات میتواند آغاز شود. هدف اوباما همانند جرج دبلیو بوش تغییر رژیم است. آنها امیدوارند مردم گرسنه کره شمالی سرانجام از درخواستهای مداوم رهبرانشان برای جنگ به ستوه آیند و خانواده کیم و رهبران نظامی را بیرون اندازند و مشکل حل شود. اما هنوز چنین زمانی فرا نرسیده است و جهان هنوز با بیاطمینانی و تردید به کره شمالی مینگرد. سلسله کیم با دور زدنها و قولهای عملنشده خود به طور مداوم پیمانها را میشکنند. سیاستمداران جهان تقاضا و امید دارند تا چین که نزدیکترین متحد کره شمالی است سرانجام بتواند پیونگیانگ را تحت کنترل درآورد. یکی از نمایندگان مجلس آلمان در مصاحبهای رادیویی که بلافاصله پس از بازگشت از پیونگیانگ انجام داده بود اعلام کرد کلید موفقیت در پکن قرار دارد به این معنا که چین باید هرچه سریعتر رهبری کره شمالی را قانع سازد تا لحن و کردار خود را تعدیل کند.
چین متحدش را رها نمیکند
اما این نماینده و دیگر کسانی که پکن را داروی معجزهگر میدانند در اشتباهند. به دلایل زیادی نمیتوان از پکن انتظار زیادی داشت. اول آنکه درباره تاثیر چین بر کره شمالی اغراق شده است. پیونگیانگ سیاستهای خارجی خود را به تنهایی اجرا میکند. علاوه بر این رهبری جدید چین رئیسجمهور شی جینپینگ نمیتواند اجازه دهد کره شمالی سقوط کند. اگر کشور به خاطر قطع عرضه نفت و مواد غذایی از چین سقوط کند بحرانی ایجاد میشود که برای اقتصاد چین زیانآور خواهد بود. شروع جنگ داخلی در کره شمالی میتواند میلیونها پناهنده را به مرزها بکشاند و اگر کره شمالی سقوط کند چه کسی میتواند حافظ امنیت سلاحهای هستهای کشور باشد؟ همچنین نباید نقش مهم نظامیان چین در سیاست خارجی این کشور را از یاد برد. ارتش آزادیخواه خلق در جنگ کره در دهه 1950 هزاران سرباز را برای کمک به برادران و خواهران کمونیست خود فرستاد. این احساس هنوز در میان حزب کمونیست زنده است و آنها متحدان خود را تنها نخواهند گذاشت هرچند که رفتار آنها غیرمنطقی باشد. پس اگر چین در آرام کردن تنشها بیمیل و یا ناتوان باشد چه کسی از عهده این کار برمیآید؟ پاسخ ایالات متحده است. اگر
ایالات متحده بخواهد تهدیدات آسیای دور را از میان بردارد لازم است تا در موضع خود نسبت به کره شمالی تجدیدنظر کند.
آمریکا باید انگیزه بدهد
برای شروع آمریکا باید حسن نیت خود را با کاهش مانورهای مشترک با کره جنوبی نشان دهد. این تمرین نظامی به هدف خود رسیده است و آمریکا بار دیگر ثابت کرد قدرتمند است و از چیزی هراس ندارد و در صورت بروز جنگ از کره جنوبی حمایت میکند. گام دوم آن است که مسیری مشترک با چین، روسیه، کره جنوبی و ژاپن اتخاذ شود و سپس گفتوگوهای بدون قید و شرط با کره شمالی آغاز شود. همه طرفها نیز باید از تلاش خود برای وادار کردن کره شمالی به خلع سلاح هستهای دست بردارند. از آنجایی که کیم و نیروهای نظامی او انتظار وقوع چنین امری را ندارند منطق آنها این است که سلاح هستهای آنها را از خطر حملات مصون نگه میدارد. به نظر آنها اگر صدام حسین در عراق و یا معمر قذافی در لیبی سلاح هستهای داشتند هماکنون زنده بودند. به جای پیگیری اهداف بیهوده، ایالات متحده باید تلاش کند کره شمالی از فروش مواد و دانش ساخت سلاحهای هستهای به کشورهای دیگر دست بردارد. امضای پیمان صلح و اعطای کمکهای غذایی میتواند به تحقق چنین هدفی کمک کند. اگر وضعیت زندگی مردم کره شمالی بهتر شود و دیگر به آمریکا به عنوان دشمن نگاه نکنند شاید تغییر رژیم زودتر از زمان مورد
انتظار اتفاق بیفتد.
دیدگاه تان را بنویسید