تاریخ انتشار:
افت و نزول در پاریس
رئیسجمهور محصور فرانسه
فرانسویان هیچگاه افراد خوشبینی نبودهاند اما به تازگی نارضایتی آنها عمق بیشتری پیدا کرده است.
خداحافظ آنگلا
پروژههای اروپا همیشه تحت رهبری فرانسه و آلمان اجرا میشدند. با وجود تمام اشکالات، آقای سارکوزی سعی داشت تا با صدراعظم آلمان آنگلا مرکل در طول بحران یورو همکاری نزدیکی داشته باشد. اکنون این همکاری متزلزل شده است. خانم مرکل اصلاحات اولاند را ناکافی میداند در حالی که اولاند با کشورهای جنوبی حاشیه مدیترانه در مخالفت علیه ریاضت شدید همآوایی میکند. اما ناتوانی شدید اولاند او را به فردی بیفایده تبدیل کرده است. با کاهش قدرت فرانسه و عدم تمایل آلمان برای رهبری اروپا به نظر میرسد منطقه یورو در حال فروپاشی است. حتی در تشکیل اتحادیه بانکی که برای بقای یورو ضروری به نظر میرسد تردیدهایی به وجود آمده است. هنوز بازپسگیری اعتبار از دسترفته برای آقای اولاند دیر نیست. اگرچه انتقادات درونحزبی از او رو به افزایش است جناح چپ دیگر تحت تاثیر قول اولاند درباره افزایش نرخ مالیات برای قشر دارای درآمد بالا قرار نمیگیرد. اما به نظر نمیرسد اولاند با چالش داخلی مواجه شود. گروههای مخالف ائتلاف ندارند. آقای سارکوزی درگیر مشکلات حقوقی است و تا زمان انتخابات محلی در مارس 2014 هیچ انتخابات گستردهای در آینده نزدیک در پیش رو
نیست. اگر قرار باشد آقای اولاند از این شرایط برای تقویت جایگاه خود استفاده کند حتماً باید حزب خود و رایدهندگان را قانع کند به تغییرات تن دهند. تلاشهای او برای تقویت توان رقابتی فرانسه از طریق اصلاح بازار کار و کاهش مقررات دستوپاگیر اداری با استقبال مواجه شده است اما هنوز کارهای بیشتری باید انجام گیرد. او از اصرار خود برای کاهش سن بازنشستگی دست برداشته است اما باید بر این نظر پافشاری کند که لازم است فرانسویان بیشتر کار کنند تا بتوانند هزینه مزایای کهنسالی را بپردازند. دولت فرانسه 57 درصد از تولید ناخالص داخلی را مصرف میکند که بیشترین مقدار در منطقه یورو است. آقای اولاند اذعان دارد هزینههای دولت باید کاهش پیدا کند اما هنوز مشخص نیست که این کاهش چگونه و در چه بخشهایی صورت میگیرد. بزرگترین ناکامی رئیسجمهور آن است که هیچگاه تلاش نکرد هموطنان خود را درباره نیاز به اصلاحات قانع سازد. مبارزات انتخاباتی او از این موضوع تهی بودند و رایدهندگان این احساس را داشتند که افزایش مالیات ثروتمندان و پایان ریاضت به معنای درمان بیماریهای فرانسه است. بنابراین روی آوردن اولاند به سیاستهای کاهش هزینه دولت و اصلاحات
در رفاه و مستمریها نمیتواند رایدهندگان را قانع کند. اقتصاد فرانسه بدون اصلاحات ساختاری بهبودپذیر نیست و امتناع این کشور از انجام تغییرات میتواند واحد پولی مشترک را با تهدید مواجه کند. انجام چنین کاری برای رئیسجمهوری از جناح چپ دشوار است اما اگر اولاند این اهمیت را درک نکند ریاستجمهوری او ناکام خواهد ماند.
دیدگاه تان را بنویسید