تاریخ انتشار:
آمادگی برای بدترینها
چشمانداز مبهم
حدود یک سال قبل باراک اوباما به این نتیجه رسید که اتحادیه اروپا به کمک نیاز دارد. مشاوران او برنامهای مشتمل بر بازدیدهای دو سوی اقیانوس اطلس، صحنهچینیهای سیاسی و گفتوگوهای دوستانه تدوین کردند تا متحدان اروپایی آمریکا را تقویت کنند.
حدود یک سال قبل باراک اوباما به این نتیجه رسید که اتحادیه اروپا به کمک نیاز دارد. مشاوران او برنامهای مشتمل بر بازدیدهای دو سوی اقیانوس اطلس، صحنهچینیهای سیاسی و گفتوگوهای دوستانه تدوین کردند تا متحدان اروپایی آمریکا را تقویت کنند. آقای اوباما در لندن از مخاطرات خروج بریتانیا از اتحادیه سخن گفت و ماتئو رنزی نخستوزیر تضعیفشده ایتالیا را به واشنگتن دعوت کرد تا از برنامه همهپرسی قانون اساسی ایتالیا حمایت کند. دیدار آقای اوباما از هانور در آوریل گذشته که در اصل به منظور تقویت بسته رو به زوال تجارت فرااقیانوسی بود با گفتوگوهای مربوط به حفظ اتحادیه اروپا همراه شد. رویدادی که یادآوری آن هنوز هم اشک را در چشمان دیوانسالاران بروکسل جمع میکند.
افراد زیرک و نکتهبین متوجه شدند که این راهبردها همگی شکست خوردهاند: اوباما هشدار داده بود که بریتانیای پس از خروج از اتحادیه باید برای معاملات تجاری در انتهای صف بایستد اما بریتانیاییها به این هشدار توجه نکردند؛ ایتالیاییها تغییرات پیشنهادی آقای رنزی در قانون اساسی را رد و او را به خروج از دولت وادار کردند؛ پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز به گفته کمیسیونر تجارت اتحادیه اروپا «گفتوگوهای تجاری چندجانبه را در فریزر قرار داد». همه این رویدادها نشانگر عدم رضایت رایدهندگان از رهبران سیاسی بود. احساسی که بهترین نمود آن را میتوان در انتخاب آقای ترامپ مشاهده کرد.
اگر اروپاییان خواهان تغییر باشند رئیسجمهور جدید آمریکا تغییرات خوب و بدی را برایشان رقم میزند. ترامپ هفته گذشته به روزنامههای بریتانیایی و آلمانی گفت انتظار دارد کشورهای دیگر به دنبال بریتانیا از اتحادیه خارج شوند. او خروج بریتانیا را وسیلهای برای آلمان دانست. ترامپ متحدان آمریکا را به خساست در هزینههای دفاعی متهم و ناتو را منسوخشده اعلام کرد. او گفت به همان اندازه به ایجاد رابطه با خانم مرکل صدراعظم آلمان علاقه دارد که با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه. اظهارات او تازگی ندارند و نباید آنها را سرسری گرفت. به عنوان مثال دهههاست که ترامپ کشورهای متحد آمریکا را به خاطر دریافت رایگان خدمات امنیتی سرزنش میکند. او چهار روز قبل از مراسم سوگند نیز سخنرانی بسیار تندی ایراد کرده بود.
به نظر میرسد آقای ترامپ بزرگترین آسیب را به روابط دوسوی اقیانوس اطلس پس از سال 1945 وارد خواهد کرد. آیا باید سخنان او را جدی گرفت؟ طرفداران روابط دو سوی اقیانوس به انتصاباتی مانند جیمز ماتیس گزینه ترامپ برای وزارت دفاع امید بستهاند.
ماتیس در جریان مذاکرات هفته گذشته در مجلس سنا، روسیه را محکوم کرد و ناتو را برای منافع آمریکا حیاتی دانست. اما از این تضاد ظاهری در درون کابینه ترامپ چه میتوان برداشت کرد؟ شاید این راهبرد حسابشدهای برای تهدید دشمنان آمریکا باشد. اما به احتمال زیاد این تضاد بیانگر رویکرد عجولانه و بدون فکر آقای ترامپ در سیاست است و به دشمنان آمریکا نوید میدهد یک آشوب بوروکراتیک در راه است و آنها میتوانند به نفع خود از آن بهرهبرداری کنند.
پدربزرگ ترامپ اهل ایالت باواریای آلمان بود اما خود او هیچ احساس و علاقهای به آلمان نشان نمیدهد. با وجود این آلمان هم بیان نمیکند که با این موضوع مشکلی داشته باشد. یکی از مقامات در برلین با چهرهای کاملاً جدی به نشریه اکونومیست گفت زمانی که جزئیات تفاهمنامه 1994 بوداپست برای ترامپ توضیح داده شود او مواضع خود نسبت به پوتین را تغییر میدهد. در آن تفاهمنامه اوکراین پذیرفت در قبال تضمین یکپارچگی قلمرواش از ذخایر چندساله سلاحهای هستهای چشمپوشی کند. سایر مقامات آلمانی به نهادهای آمریکایی مانند کنگره، خدمات شهری و ارتش امید بستهاند تا آنها این فرمانده جدید را مهار کنند.
بهتر است به بهترینها امیدوار باشیم. زمانی که رونالد ریگان در سال 1981 به قدرت رسید اروپاییان آیندهنگر به درستی دچار وحشت و اضطراب شدند. کمتر از یک دهه پس از آن دیوار برلین فروریخت. آقای ترامپ هیچ سابقهای در دولت ندارد که بتوان بر مبنای آن پیشبینیهایی را انجام داد و عادت تناقضگویی او هم پیشبینی را غیرممکن میسازد. برخی حتی در کمین فرصت هستند. شاید وجود یک رئیسجمهور علاقهمند به پوتین حداقل در کوتاهمدت به بهبود روابط با روسیه کمک کند. تهدید ترامپ مبنی بر عقب کشیدن و برداشتن چتر امنیتی آمریکا به اروپاییان طرفدار افزایش هزینههای دفاعی در داخل کشور کمک میکند توجیه منطقیتری برای دیدگاه خود بیابند. شاید این ابهام و عدم قطعیتی که آقای ترامپ به سیاست جهانی تزریق کرده است باعث شود اروپاییان مصمم شوند اختلافات جزئی با یکدیگر را حل و فصل کنند و به سمت یک سیاست خارجی مشترک واقعی حرکت کنند.
بترسید و نگران باشید
اما تهدید و خطرات ریاست جمهوری ترامپ برای اروپا از منافع احتمالی آن بسیار بیشتر است. اول، تضعیف اتحادیه اروپا آن را در مقابل دیدگاه رئیسجمهور در مورد روابط دوجانبه آسیبپذیر میسازد. بریتانیا که در حال خروج از اتحادیه اروپاست به دنبال شرکای تجاری جدید میگردد و آقای ترامپ به سرعت پیشنهاد آن را مطرح میکند هر چند مقررات بروکسل ممکن است مانع راه باشد. جان تچائو از اندیشکده آکادمی آمریکا در برلین میگوید دولت ملیگرای لهستان که به خاطر اختیارات غیرقانونی در داخل مورد شماتت اتحادیه اروپا قرار دارد نامزد مناسبی برای معاملات به سبک ترامپ قلمداد میشود. رفتار آقای ترامپ در انتخاب رفقای اروپایی نیز نگرانکننده است. از زمان پیروزی او در انتخابات این رهبران گروههای عوامگرای بریتانیا، اتریش و فرانسه بودند که از کاخ طلایی او بازدید کردند. آنها پیروزی آقای ترامپ را مهر تاییدی بر حملات خود به نظم موجود میدانند.
شاید قربانیان اصلی این وضعیت در خارج از اتحادیه اروپا باشند. خانم مرکل هفته گذشته گفت سرنوشت اروپا در دستان خودش است. اما اروپا به سختی میتواند نفوذ خود به کشورهای حاشیه را گسترش دهد. توجه کنید که ترامپ اشاره کرد ممکن است تحریمها علیه روسیه را بردارد. تحریمهایی که در سال 2014 و به دنبال حمله روسیه به اوکراین وضع شدند. این اشاره حتی اگر عملی هم نشود تبعات و هزینههایی را خواهد داشت. اجماع اروپا در مورد تحریمهای روسیه بدون پشتیبانی آمریکا به جایی نمیرسد به ویژه اگر فرانسوا فیلون سیاستمدار فرانسوی طرفدار پوتین در انتخابات ریاست جمهوری ماه می این کشور پیروز شود. علاوه بر این اگر اروپا جذابیت خود را از دست بدهد ممکن است اوکراین دوباره به روسیه گرایش پیدا کند. طرفداران ارتباط دو سوی اقیانوس اطلس در مالدوا و گرجستان ناامید خواهند شد و اگر آقای پوتین همچنان به دخالتهای خود در منطقه ادامه دهد ممکن است تنشها در بالکان شدت گیرد.
حمایت آمریکا چه شدید و چه ضعیف همواره عامل حفظ اتحاد اروپا بوده است، بنابراین فقدان آن به شدت احساس خواهد شد. این وضعیت دائمی نیست، دوران ریاست جمهوری آمریکا چهار سال است. آقای اوباما در آخرین دیدارش از اروپا در ماه نوامبر تلاش کرد به متحدانش اطمینان دهد پیمان فراسوی اقیانوس اطلس در دوران ترامپ زنده میماند. اما نمیتوان امیدوار بود که این وعده برخلاف وعدههای دیگر درست باشد.
منبع: اکونومیست
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید