روابط متوازن
آیا روابط ایران و اروپا وارد مرحله جدیدی میشود؟
نوع رفتار و کنش دولتهای اروپایی (بهخصوص آلمان و فرانسه) در هفتههای گذشته نشاندهنده آغاز تنش میان ایران و اروپاست. در شرایط فعلی این تنشها به مرحله بحران نرسیدهاند چراکه دو طرف همچنان میخواهند درهای دیپلماسی باز بماند تا با بهرهگیری از آن بتوانند اهداف خود را محقق کنند. اما ما وارد مرحله جدیدی از روابط با اروپا شدهایم. در واقع اروپاییها وارد جنگ گسترده رسانهای و روانی علیه ایران شدند.
این جنگ رسانهای متناسب با تحولات داخلی در ایران نیست، به این خاطر که اگر تاریخ تحولات اجتماعی در ایران را بررسی کنید متوجه خواهید شد که سطح ناآرامیها طی اعتراضات سال 1396 و سال 1398 بسیار بیشتر از زمان کنونی بوده است. بنابراین چنین واکنشی به تحولات اخیر در ایران نشان از این دارد که دولتهای اروپایی اهداف سیاسی و تبلیغاتی بزرگی را دنبال میکنند. تلاشی که در جهت گرد هم آمدن مخالفان ایران در خارج از کشور میشود مانند اجتماعی که در برلین برگزار شد یا تحرکاتی که در فرانسه شاهد آن هستیم نوعی از تقابل و تهدید از سوی مقامات اروپایی علیه ایران است. البته بخشی از این اقدامات برای توجیه افکار عمومی در اروپاست، اما این اقدامات برای اعمال فشار سیاسی و کسب امتیاز از ایران است. اما اینکه کشورهای اروپایی چگونه به این اهداف دست پیدا میکنند و ایران چگونه به این اقدامات پاسخ میدهد بحث دیگری است. هدف از این نوشتار بررسی رفتارهایی است که دولتهای اروپایی بهخصوص آلمان و فرانسه علیه ایران اعمال میکنند.
یکی از دلایلی که میتواند رفتار دولتهای اروپایی را توضیح دهد موضوع به تعلیق درآمدن برجام است. شاید اگر برجام در چند ماه پیش احیا میشد ما با شرایط متفاوتی روبهرو بودیم. ادامه این تنشها میتواند شرایط را برای ادامه مذاکرات برای احیای برجام پیچیده کند.
با این حال ایران اعلام کرده که به دنبال احیای برجام است و درهای دیپلماسی را باز گذاشته است و طرف مقابل میخواهد که برجام در چارچوب اهدافی که مدنظرشان است احیا شود. در واقع اروپا و آمریکا خواهان مهار هستهای ایران هستند و در این میان فقط برجام است که میتواند این کار را بدون هیچ هزینهای انجام دهد.
علاوه بر این، شرایط منطقه هم شرایط باثبات و قابل پیشبینی نیست و این شرایط بیثبات و غیرقابل پیشبینی میتواند تبعات امنیتی برای اروپا داشته باشد. به همین خاطر است که برجام همچنان از اهمیت ویژهای برخوردار است. در گذشتهای نهچندان دور برجام میتوانست شرایط را برای رفع تحریمهای ایران و همچنین رفع مشکلات اروپا در حوزه انرژی مهیا کند اما در شرایط کنونی فقط جنبههای امنیتی احیای برجام اهمیت دارد. در این شرایط ادامه مذاکرات برجام دشوارتر از گذشته خواهد بود و آمریکا و اروپا تلاش خواهند کرد امتیازات بیشتری از ایران بگیرند.
با توجه به بحران اوکراین و بحران اقتصادی که اروپا را فراگرفته اگر برجام احیا میشد ایران میتوانست وارد بازار جهانی شود و سهم خودش را از این بازار به دست آورد. اما در شرایط کنونی چشمانداز روابط ایران و اروپا تیرهوتار است و تحولات داخلی ایران به این موضوع دامن میزند.
نوع رویکرد و مدیریت جمهوری اسلامی ایران در رابطه با تحولات داخلی و سیاست خارجی (حداقل در احیای برجام) میتواند شرایط را برای بهبود روابط ایران و اروپا فراهم کند. در واقع اگر مبنای مذاکرات میان ایران و غرب حفظ شود میتوان به بهبود روابط بین ایران و اروپا امیدوار بود. اما در شرایطی که هیچ برنامهای در خصوص چگونگی احیای برجام وجود ندارد قطعاً نمیتوان از بهبود روابط ایران و اروپا سخن گفت. به هر حال ما باید این موضوع مهم را بپذیریم که برجام پیوند مستقیمی با چگونگی روابط ایران با غرب دارد. اگر برجام از روی میز برداشته شود پیامدهای امنیتی زیادی برای ایران دربر خواهد داشت. این پیامدها شامل فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهاست.
راه برونرفت از شرایط کنونی این است که جمهوری اسلامی ایران روابطی متوازن با تمامی قدرتهای جهان برقرار کند. تاریخ ایران و بهخصوص تاریخ 43ساله جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که ایران بدون برقراری رابطه متوازن و مثبت با قدرتهای منطقهای و جهانی امکان بهرهگیری از فرصتها برای رشد و توسعه خودش را ندارد. حتی کشورهایی مانند روسیه و چین نیز تلاش میکنند روابط متوازنی با جهان پیرامونشان برقرار کنند. چین بزرگترین شریک تجاری آمریکا و اروپاست و به همان اندازه اروپا و آمریکا هم بزرگترین شرکای چین هستند. روسیه نیز بهرغم اینکه با انواع و اقسام تحریمها مواجه است همچنان حدود 50 درصد از مناسبات تجاریاش با غرب است.
اینها همه نشان از این دارد که بدون رابطه با غرب نمیتوان مسیر رشد و توسعه را دنبال کرد. تمام کشورهای توسعهیافته روابط متوازنی با غرب و شرق دارند. این کشورها بدون اینکه بخواهند تغییر رویکردی در مناسباتشان با غرب داشته باشند؛ سعی میکنند روابط خوبی با چین و روسیه برقرار کنند.
واقعیت روابط بینالملل هم اینگونه است؛ کشوری در دنیا موفق است که صرفاً خود را متکی به یک گروه خاص از کشورهای غربی و شرقی نکند بلکه بتواند با ایجاد روابط متوازن از مزایای همه کشورها استفاده کند. مسیر ایران نیز برای خروج از این بحران ایجاد توازن بین شرق و غرب است.
تنها سندی که اکنون روی میز است و میتواند فرصت برقراری روابط متوازن را به ایران بدهد، برجام است. و باید از این سند به درستی استفاده کنیم به این خاطر که با مرگ برجام فرصت ایران هم از دست میرود. ما باید به صورت واقعبینانه، جدی و عملیاتی، مسیر احیای برجام را دنبال کنیم. مسیری که در ماههای گذشته برای احیای برجام طی کردیم مسیر مناسبی نبود؛ ما به مسیر جدیدی برای احیای برجام نیازمندیم. مسیر درست گفتوگوی مستقیم با آمریکاست. درواقع تحریمها تحریمهای آمریکاست، اروپا نمیتواند میانجی خوبی برای احیای برجام باشد. ما اگر بخواهیم امتیازی هم بگیریم باید از آمریکا بگیریم.
بنابراین باید در این زمینه قدمهای جدیتری برداریم تا درنهایت بتوانیم از این وضعیت بغرنج سیاسی (چه در داخل و چه در خارج از کشور) عبور کنیم. باید این را بپذیریم که منطقهگرایی بدون برجام و امنیتزدایی از برنامه هستهای امکانپذیر نیست. روابط ما با کشورهای منطقه به مناسبات ما با غرب برمیگردد؛ اگر برجام احیا شود و روابط ما با غرب بهبود پیدا کند، روابطمان با کشورهای منطقه نیز بهبود پیدا میکند.