شاید اتفاق بیفتد
اجتناب از جنگ هستهای با کره شمالی
عجیب است که کره جنوبی این همه مشکل ایجاد میکند. این کشور حتی ابرقدرت هم نیست. اقتصاد آن تنها یکپنجاهم عموزاده کاپیتالیست و سرمایهدارش یعنی کره جنوبی است.
عجیب است که کره جنوبی این همه مشکل ایجاد میکند. این کشور حتی ابرقدرت هم نیست. اقتصاد آن تنها یکپنجاهم عموزاده کاپیتالیست و سرمایهدارش یعنی کره جنوبی است. آمریکاییها دو برابر GDP کل این کشور را تنها صرف حیوانات خانگیشان میکنند. اما دیکتاتوری کوچک و عقبمانده کیم جونگ اون با خطرآفرینی هستهای خود توجه کل جهان و نیز توجه رئیسجمهور آمریکا را به خود معطوف کرده است. این کشور بیستوهشتم جولای یک موشک بالستیک بینقارهای را آزمایش کرد که میتواند تا لسآنجلس برسد. کلاهکهای هستهای به زودی قابلیت نصب بر روی چنین موشکهایی را دارند، همانطور که پیش از این بر روی موشکهایی با برد تا کره جنوبی یا ژاپن قابل نصب بودند. مردی مسوول این صحنه هراسآور است که در مقام یک خدا پرورش یافته و برای حیات بشر هیچ اهمیتی قائل نیست؛ کافی است شاهد کتک خوردن بیگناهان با چکش در اردوگاههای کار اجباری او تا سرحد مرگ باشید. هفته پیش وزیر امور خارجه او اعلام کرد اگر «رهبر» این رژیم تهدید شود، کشورهای تهدیدکننده را به کمک تمام ابزارها «از جمله سلاح هستهای» به طور بازدارندهای محو خواهد کرد. عدم نگرانی از این تهدید حماقت محض است.
یک جنگ دیگر چگونه است؟
با وجود این جدیترین خطر این نیست که یک طرف جنگ ناگهان تصمیم به نابودی کشور دیگر میگیرد. خطر جدی این است که هر دو کشور ممکن است دچار محاسبات اشتباه شوند، و اینکه گردبادی تند فاجعهای در پی داشته باشد که هیچکس خواهان آن نیست. در جلسه توجیهی این هفته مجله ما، راهی که ممکن است آمریکا و کره شمالی باهم وارد جنگ شوند گامبهگام نشان داده شد. این گامها اینگونه است: در کره شمالی، سقوط رژیم و مرگ صدها هزار نفر از مردم. در کره جنوبی، سقوط سئول، شهری با جمعیت 10 میلیون نفر که در برد هزار مورد از تسلیحات توپخانه متعارف کره شمالی قرار دارد. در آمریکا، امکان حمله هستهای به یکی از مراکز نظامی در آسیای شرقی، یا حتی در یک شهر آمریکا. و خطر مقابله تسلیحاتی بین آمریکا و چین را که همسایه و متحد بیمیل کره شمالی است فراموش نکنید. حتی اشاره به تاثیرات اقتصادی یک جنگ کره دیگر ناراحتکننده است، اما مطمئناً این تاثیرات نیز بسیار وحشتناک خواهند بود.
رئیسجمهور دونالد ترامپ قول داد تا مانع کره شمالی در تکمیل کلاهک هستهای شود؛ موردی که میتواند سرزمین آمریکا را تهدید کند. او در پیام توئیتری خود گفت «این اتفاق رخ نخواهد داد!» بعضی صاحبنظران این روش را پیشنهاد میکنند که به موشکهای آزمایشی آتی در همان محل پرتاب یا به طور غیرمحتمل در هوا شلیک شود. دیگران پیشنهاد میدهند با اعمال زور این رژیم را براندازند یا با استفاده از حملات بازدارنده زرادخانه هستهای آقای کیم را تخریب کنند پیش از آنکه فرصت استفاده از آن را بیابد.
اما تنها این نوع اقدام نظامی است که سبب تشدید ویرانگری میشود. بمبها و پرتابکنندههای موشکی آقای کیم پراکندهاند و به خوبی استتار شدهاند. نیروهای مسلح آمریکا با تمام توان خود هم نمیتوانند تهدید هستهای کره شمالی را پیش از آنکه آقای کیم فرصت تحقق بخشیدن به آنها را پیدا کند، خنثی کنند. حتی اگر پنتاگون اطلاعات خوبی از کره شمالی داشته باشد این کار دشوار است (که البته چنین اطلاعاتی ندارد). تنها توجیه برای یک حمله بازدارنده جلوگیری از حمله هستهای قریبالوقوع به آمریکا یا یکی از متحدانش است.
آیا میتوان آقای کیم را برای کنار گذاشتن جاهطلبیهای هستهایاش متقاعد یا تطمیع کرد؟ این کار ارزش امتحان کردن دارد، اما شانس موفقیت آن کم است. در سال 1994 رئیسجمهور بیل کلینتون معاهدهای امضا کرد که در آن کیم جونگ دوم (پدر دیکتاتور کنونی) توافق کرد در ازای کمک مالی عظیم تولید مواد اولیه برای بمبهای هستهای را متوقف کند. کیم این پول و کمک فنی را دریافت کرد، اما بلافاصله معاهده را زیر پا گذاشت. یک معاهده دیگر در سال 2005 به همین دلیل شکست خورد. کیمِ جوان مانند پدرش سلاحهای هستهای را تنها راه تضمین بقای رژیم خود میبیند. تصور شرایطی که او داوطلبانه از آنچه «شمشیر ارزشمند عدالت» مینامد دست بکشد سخت است.
اگر اقدام نظامی شتابزده و دیپلماسی ناکافی باشد، تنها گزینه باقیمانده بازداشتن آقای کیم است. آقای ترامپ باید در یک سخنرانی نوشتهشده و نه توئیت و نه از طریق وزیر امور خارجه خود، صریحاً اعلام کند که آمریکا خواهان شروع جنگ، چه از نوع متعارف چه هستهای، نیست. با وجود این، او باید بار دیگر تاکید کند که حمله هستهای از سوی کره شمالی به آمریکا یا یکی از متحدانش بلافاصله با حمله متقابل مواجه میشود. آقای کیم خودخواه است: او از پوست خود مراقبت میکند، از زندگی مانند یک پادشاه فاسد در قصر و داشتن قدرت کشتن یا همبستری با هرکدام از افراد زیردست خود لذت میبرد. اگر بخواهد از سلاح هستهای استفاده کند، هم خود و هم وابستگانش این تجملات و زندگی را از دست خواهند داد. این امر میتواند یک عامل بازدارنده باشد.
آمریکا و متحدانش برای تطمیع آقای کیم باید اعمال زور کنند اما طوری که به نادرستی اعلام جنگ تعبیر نشود. آنها باید تحریمهای اقتصادی را نهتنها علیه رژیم کره شمالی بلکه علیه شرکتهای چینی که با این کشور روابط تجاری دارند یا پول آن را مدیریت میکنند افزایش دهند. آمریکا باید به طور رسمی تعهد هستهای خود را گسترش دهد تا کره جنوبی و ژاپن را در برگیرد، و نوعی دفاع موشکی را تشکیل دهد که از هر دو کشور محافظت کند. آمریکا باید مردم کره جنوبی را که در صورت جنگ شدیداً آسیب میبینند متقاعد کند که بدون مشورت با آنها هیچ اقدامی نمیکند. چین از رژیم کیم بیزار است، اما میترسد اگر سقوط کند، اتحاد دو کره به معنای حضور نیروهای آمریکایی در مرز چین باشد. گروه آقای ترامپ باید تضمین کند که این اتفاق نمیافتد، و تلاش کند چین را متقاعد کند که داشتن همسایه متحد و شکوفا در بلندمدت بهتر از همسایه فقیر، طرفدار خشونت و غیرقابل پیشبینی است.
همه آرامش خود را حفظ میکنند
تمام گزینهها برای پرداختن به موضوع کره شمالی بد است. اگرچه آمریکا نباید آن را به عنوان قدرت هستهای قانونی به رسمیت بشناسد، اما باید سیاست خود را بر اساس این واقعیت پایهریزی کند که پیش از این وجاهت قانونی داشته است. آقای کیم ممکن است این ریسک را بکند که سلاحهای هستهایاش به او در انجام کارهای تحریکآمیزتر آزادی میدهد، و احتمالاً در کره جنوبی از تروریسم حمایت مالی کند. او همچنین ممکن است به دیگر رژیمهای ستمگر یا گروههای تروریستی سلاح بفروشد. جهان باید هر کاری میتواند بکند تا چنین نقشههایی را نقش بر آب کند، اگرچه بدون شک ممکن است بعضی از این نقشهها به نتیجه برسد.
آمریکا قبلاً در چنین شرایطی بوده است. زمانی که استالین و مائو در حال ساخت نخستین بمب اتمی خود بودند، بعضی افراد در غرب خواستار حملات بازدارنده به آنها شدند. خوشبختانه، سران خونسردتری به قدرت رسیدند. از آن زمان تاکنون، منطق بازدارندگی تضمین کرده که این سلاحهای مخوف هرگز مورد استفاده قرار نگیرند. احتمالاً روزی مردم کره شمالی از طریق کودتا یا قیام عمومی از این حاکم نفرتانگیز رهایی مییابند، و این شبهجزیره به صورت یک دموکراسی مانند آلمان بار دیگر متحد میشود. تا آن زمان، جهان باید آرامش خود را حفظ کند و جلوی آقای کیم را بگیرد.