خدمات اطلاعاتی
ابزارهای دیجیتال جاسوسی، جایگزین انسانها؟
فیلو (Philo) مخترع قرن سوم قبل از میلاد از بیزانتین توضیح میدهد که چطور میتوان مغز خردشده نوعی گردو را در آب حل کرد و از آن جوهر نامرئی ساخت. چند هزار سال است که فناوری هنر جاسوسی را شکل میدهد اما این روزها تاثیر آن بیسابقه است. اینترنت امکان اقدامات مخفیانه را در مقیاس بزرگ فراهم میکند. کنترلهای بیومتری در مرزها جلوی عملیات خارجی جاسوسان را میگیرد. تلفنهای هوشمند سیلی از اسرار را انتقال میدهند. برخی افراد به این نتیجه رسیدهاند که خدمات اطلاعاتی به شکل کنونی آن منسوخ شدهاند. وقتی منابع باز و تجاری از قبیل تصاویر ماهوارهای و دادههای مکانی تلفنها میتوانند همه چیز را آشکار کنند چه نیازی به دزدیدن اسرار است؟ وقتی میتوان به آسانی به طور دیجیتال جاسوسی کرد چه نیازی به جاسوسان انسانی داریم که نمیتوان هویتشان را پنهان کرد؟ در واقع، جاسوسی هم به روشهای جدید و هم به روشهای قدیم نیاز دارد. جاسوسی انسانی دشوارتر، پرهزینهتر و خطرناکتر میشود، اما باز هم ضرورت دارد؛ بخشی به آن دلیل که برخی کارها فقط از عهده یک عامل انسانی برمیآید، مثلاً فقط یک انسان میتواند حالوهوای راهروهای کاخ کرملین را درک کند. بخشی دیگر به این خاطر که عملیات فنی و انسانی با یکدیگر گره خوردهاند. به عنوان مثال وقتی یک اپراتور ناشناس (که احتمالاً یک دولت بود) به تازگی تلاش کرد تا یک در پشتی مخفی را در نرمافزاری حیاتی به نام XZ Utils نصب کند فردی مامور این کار شد که سالها وانمود میکرد از روی حسن نیت و داوطلبانه با پروژه همکاری میکند. منابع عمومی و تجاری هم ارزشی روزافزون دارند. به عنوان نمونه، حدود 90 درصد از اطلاعات ناتو در زمینه تهدیدهای سایبری از سوی بنگاههای خصوصی فراهم میشود. اما ارزش واقعی زمانی است که منابع باز و پنهان با یکدیگر مخلوط میشوند. این کار از آنچه به نظر میرسد دشوارتر است. آژانسهای جاسوسی از مدتها قبل و با دلایل منطقی مرزی را میان اطلاعات دستهبندیشده و غیردستهبندیشده قائل بودند. این مرز اکنون برداشته شده است. خدمات اطلاعاتی به سرورهای ابری فوقمحرمانه نیاز دارند. این سرورها در حال حاضر عمدتاً از طریق بنگاههای آمریکایی یا چینی ساخته میشوند و آژانسهای جاسوسی دیگر کشورها به آنها اعتماد ندارند. این آژانسها هم در داخل و هم در میان کشورها دادههایی را به اشتراک میگذارند که تاکنون جمعآوری شدهاند. آنها باید دادهها را قبل از کاربری با هوش مصنوعی آزمایش کنند و بین توهمات الگوهای زبانی بزرگ و پیشرفتهای واقعی آینده توازن برقرار کنند. آژانسهای جاسوسی در گذشته کاملاً به بخش خصوصی بیتوجهی میکردند، اما اکنون این روند برعکس شده است. آنها مجبورند با شرکتهای دارای فناوریهای پیشرفته همکاری و استعدادهایی را استخدام کنند که علاقهای ندارند در یک اتاق بدون پنجره و بدون دسترسی به تلفن یا اینترنت کار کنند. به طور کلی، ما در جهانی به سر میبریم که در آن فناوری دیجیتال در همه چیز -از جیب افراد تا نیروگاههای برق و دوربینهای نظارتی ساختمانهای دولتی- نفوذ کرده است. دسترسی به دادهها نقشی حیاتی در رقابت اطلاعاتی بین آمریکا، چین و دیگر قدرتهای بزرگ بازی میکند. این رقابت در حال حاضر یک جدال نامتوازن است. هکرهای چینی دادهها را از سرتاسر جهان جارو میکنند. این کار به آنها در مقایسه با دشمنانشان برتری میدهد. سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اروپا هم دادههای زیادی جمع میکنند، اما قانون دست آنها را بسته است. گردآوری دادههای بزرگی مانند دادههای مکانیابی تلفنهای همراه برای یک بنگاه خصوصی بسیار آسانتر از یک آژانس دولتی است. کارگزاران داده که عمدتاً با نهادهای اعمال قانون و آژانسهای اطلاعاتی به خرید و فروش دادههای خصوصی میپردازند باید تحت مقررات سختگیرانهتری قرار گیرند و فعالیتهای ابهامآلود آنها شفافتر شود. دولتهایی که آژانسهایشان را از گردآوری و ترکیب دادههای رقبایشان منع میکنند، چشمانداز پیشروی خود را محدود میکنند. اما آنهایی که بدون وجود یک مقام قانونی مناسب و نظارت دقیق اجازه چنین فعالیتهایی را صادر میکنند نهتنها حقوق اشخاص را زیر پا میگذارند، بلکه خطر اقدام متقابل را به جان میخرند. این وضعیت پس از افشاگریهای ادوارد اسنودن در سال 2013 اتفاق افتاد. شاید برخی بخواهند فناوریهای هنر جاسوسی را صرفاً یک انحراف سرگرمکننده از ژئوپولیتیک واقعی بدانند. اما این دو در واقع به یکدیگر پیوستهاند. جاسوسی آمریکا از نقشههای جنگی روسیه در سال 2021 به متحدان آمریکا امکان داد تا از قبل برای جنگ اوکراین آماده باشند. در مقابل، ناکامی اسرائیل در پیشبینی حمله حماس در 7 اکتبر را باید یک فاجعه ملی خواند. اگر چین بخواهد به تایوان حمله کند هنر جاسوسی میتواند نقش مهمی ایفا کند و اهرم غافلگیری را از آن بگیرد. هشدار پیشاپیش به معنای آمادگی نظامی پیشاپیش خواهد بود.