الگوی انتخاباتی نشریه اکونومیست
از غیرقابل تصور به احتمالاً
وقتی دونالد ترامپ در ژانویه 2021 از دفتر ریاستجمهوری خارج شد به نظر میرسید که دوران حرفه سیاسی او به پایان رسیده است. این تفکر منحصر به دموکراتها نبود. تاکر کارلسون مجری برنامه پرطرفدار فاکسنیوز در آن زمان در یادداشتی شخصی نوشته بود، «ما خیلی نزدیک به زمانی هستیم که بتوانیم کابوس ترامپ را فراموش کنیم. من واقعاً منتظر آن روز هستم». اما آقای کارلسون به آرزویش نرسید. الگوی پیشبینی آماری که هفته گذشته انتشار یافت، احتمال پیروزی ترامپ در انتخابات ماه نوامبر را دو به سه میداند. این همان الگویی است (که پس از اندکی پالایش) در سال 2020 احتمال پیروزی جو بایدن را بیان کرده بود. با توجه به دادههای انتخابات گذشته (فارغ از نتیجه نهایی آنها)، این الگو احتمال پیروزی باراک اوباما در انتخابات سال 2012 را به اندازه احتمال پیروزی ترامپ در انتخابات کنونی میداند. الگوی ما همانند بسیاری از صاحبنظران احتمال پیروزی هیلاری کلینتون در سال 2016 را زیاد میداند. این امر به ما یادآوری میکند که اکثر الگوها به ما میگویند چگونه درباره جهان بیندیشیم، اما هیچکدام گوی بلورین نیستند.
چگونه آقای ترامپ که از سوی حزبش طرد شده بود به مرحلهای رسید که احتمال دارد برای دور دوم برنده شود؟ روسای جمهور و نخستوزیرانی که هماکنون در مسند قدرت هستند در سرتاسر جهان عملکرد نامناسبی دارند. این ویژگی را میتوان در نارندرا مودی در هند، ریشی سوناک در بریتانیا، فراسوی اقیانوس اطلس، اقیانوسیه و اطراف خلیجفارس مشاهده کرد. نرخ مقبولیت جو بایدن به پایینترین سطح در میان روسایجمهور آمریکا در پایان دوران خدمتشان رسیده است. تنها چیزی که اندکی او را قابل قبول میکند آن است که بایدن را با آقایان سوناک، جاستین ترودو یا امانوئل مکرون مقایسه کنیم که نرخ مقبولیت کمتری نسبت به او دارند. تورم را میتوان عامل بروز چنین وضعیتی دانست. آقای بایدن مایل است انتخابات را از جنبه حفظ دموکراسی پراهمیت بداند اما رایدهندگان مردد (خاکستری) بیشتر به قیمت تخممرغ اهمیت میدهند.
آقای ترامپ شاید 34 محکومیت جنایی داشته باشد اما رهبران جمهوریخواه هنوز از او پشتیبانی میکنند و به تمامی جمهوریخواهان اجازه دادهاند یکبار دیگر به او رای دهند. میچ مککانل، رهبر اقلیت جمهوریخواهان سنا در سال 2021 آقای ترامپ را به خاطر هجوم اوباش طرفدارش به کاپیتول (کاخ کنگره) در ماه قبل از آن «از نظر اخلاقی مسئول» دانست. اما همین فرد در ماه مارس امسال ترامپ را تایید کرد. بازنویسی تاریخ صرفاً به بزرگان جمهوریخواه محدود نمیشود و مردم عادی هم در آن مشارکت دارند. وقتی ترامپ از ریاستجمهوری کنار رفت 41 درصد از آمریکاییها دوران ریاستجمهوریاش را موفقیتآمیز میدانستند. این نسبت اکنون به 55 درصد رسیده است.
جنگ غزه که عامل شکاف بین دموکراتها و مایه اتحاد جمهوریخواهان بود به ضرر بایدن عمل کرد. بیکفایتی او در کارزار انتخابات را هم میتوان به صدر این مسائل افزود. به عنوان مثال، تیم او در مسائلی مانند بخشودگی وامهای دانشجویی که با هدف امتیاز دادن به رایدهندگان انجام شد، به سراغ افراد اشتباهی رفتند. این سبیل چربکنی زمانی موثر است که رایدهندگان خاکستری را هدف بگیرد. آقای ترامپ این نکته را بهتر فهمیده است (به عنوان مثال به بخشودگی مالیات انعام کارگران در نوادا توجه کنید). وقتی آقای بایدن بر موضوع مرزها متمرکز شد و سیاست سختگیرانهای درباره آن به اجرا گذاشت آنقدر بیسروصدا عمل کرد که رایدهندگان متوجه آن نشدند. از الان تا ماه نوامبر چیزهای زیادی تغییر میکنند. اولین مناظره که در 27 ژوئن برپا میشود اهمیت زیادی دارد. اما نکته مهم نظرسنجیهای امسال آن است که تغییرات اندکی در آنها صورت گرفته است. آقای ترامپ اولین رئیسجمهور سابق و اولین نامزد پیشتازی است که محکومیت جنایی دارد. اما جمهوریخواهان به جای آنکه نظرشان را درباره او عوض کنند دیدگاهشان نسبت به دادگاه را تغییر دادند. تعداد افرادی که در نظرسنجی موسسه You Gov گفته بودند یک مجرم میتواند رئیسجمهور شود از 17 درصد در ماه آوریل به 58 درصد در ماه ژوئن بالا رفت. همزمان، 46 درصد از رایدهندگانی که ثبتنام کردهاند مطمئن بودند که آقای بایدن در پرونده پسرش هانتر کاری غیرقانونی انجام داده است (کاری که او نکرده بود). محکومیت بایدن جوان در پرونده اسلحه احتمالاً این تصور غلط را ایجاد میکند که دو نامزد از این جهت با یکدیگر برابرند. اکثر آمریکاییها تاکنون تصمیم گرفتهاند که به چه کسی رای دهند. با توجه به اینکه آقای بایدن در تمام نظرسنجیهای امسال عقب بود (ولو با اختلاف اندک) چنین چیزی میتواند عمیقاً نگرانکننده باشد. کالج الکترال هنوز به نفع جمهوریخواهان است بنابراین رئیسجمهور کنونی باید جلو بیفتد تا شانس برنده شدن داشته باشد. او مسیر بسیار باریکی به سمت پیروزی دارد. او باید آرای کالج الکترال ویسکانسین، میشیگان و پنسیلوانیا (به اضافه تکرای اوماها) را به دست آورد تا به رقم 270 برسد. در صورتی که هر کدام از این ایالتها را از دست بدهد باید رای یکی از ایالتهای آریزونا، جورجیا، نوادا یا کارولینای شمالی را بگیرد، در حالی که در نظرسنجیهای این ایالتها عقب افتاده است. به عبارت دیگر، او هیچ برنامه ب (Plan B) مشخصی ندارد.
تیم آقای بایدن از این موضوع آگاه است، اما چهره خونسردی را به جهان نشان میدهد و امیدوار است هرچه به انتخابات نزدیکتر میشوند رایدهندگان به خاطر آورند که چرا حتی آقای کارلسون هم در نهایت از ترامپ خسته شده بود. آقای بایدن طوری رفتار میکند که انگار در این مسابقه جلو افتاده است اما اینگونه نیست.