هوش مصنوعی و روباتها
از حرف تا عمل
روباتها میآیند. این خبر در ادبیات علمی-تخیلی یک هشدار ترسناک است، اما در جهان واقعی یک پیشبینی خوشایند تلقی میشود. حوزه علم روباتیک در سال گذشته پیشرفتهای چشمگیری داشت، چون پژوهشگران دستاوردهای هوش مصنوعی را در دستگاهها به کار بردند. همان فناوری که باتهای گفتوگو مانند چت جیپیتی را قادر به برقراری مکالمه میکند، یا به سامانههایی مانند دلئی (DALL-E) امکان میدهد که با توجه به توصیفات متنی تصاویری واقعی خلق کنند، میتواند مغز انواع روباتها را به میزان قابل ملاحظهای ارتقا دهد. در نتیجه روباتها تواناییهای بیشتر پیدا میکنند، سادهتر برنامهریزی میشوند و میتوانند توضیح دهند که در حال انجام چه کاری هستند. سرمایهگذاران به سمت بنگاههای نوپای حوزه روباتیک هجوم آوردهاند. شرکت اوپن ایآی خالق چت جیپیتی که چند سال قبل کار بر روی روباتها را رها کرده بود، اکنون تغییر عقیده داده و استخدام یک تیم جدید روباتیک را آغاز کرده است. هوش مصنوعی که در گذشته پراکندگی زیادی داشت به جهان فیزیکی کشانده شده است و به نظر میرسد که توانایی بالقوه چشمگیری داشته باشد. روباتها میتوانند ترس به دلها بیفکنند. هالیوود از همان کودکی به انسانها میآموزد که باید از روباتها بترسند. این تازهترین نمونه مجسم از داستان قدیمی مخترعی است که کنترل اختراعش را از دست میدهد.
همچنین حتی اگر روباتها دستگاههای قاتل فیلمهای ترمیناتور نباشند میتوانند بسیاری از مشاغل دارای دستمزد بالا در کارخانهها و انبارها را نابود کنند. با این حال تازهترین پیشرفتهای علم روباتیک مزیتهای فراوان و واقعی را نوید میدهند. یک مزیت آن است که الگوهای هوش مصنوعی «چندمدلی» میتوانند درک خود را از زبان و تصویر با دادههایی ترکیب کنند که از طریق حسگرها و فعالگرهای روباتها گردآوری میشوند. این امر باعث میشود که بتوان با استفاده از کلمات معمولی با روباتها کار کرد. شما میتوانید از یک روبات بپرسید چه چیزهایی میبیند، یا از او بخواهید که میوههای زردرنگ را بچیند. این الگوها در عمل درجهای از حس مشترک به روباتها میدهند. در این مثال، آنها میدانند که موز نزدیکشان
نوعی میوه زردرنگ است.
همچنین میتوان همانند یک بات گفتوگو به روباتها گفت صرفاً با دریافت یک فرمان متنی رفتار خود را تغییر دهند. این کار در گذشته به برنامهنویسیهای پیچیده نیاز داشت. مزیت دیگر آن است که الگوهای جدید روباتها را قادر میکنند دلیل اقداماتشان را توضیح دهند. این امر زمانی سودمند است که آنها رفتاری غیرمنتظره یا ناخوشایند داشته باشند. وقتی مغز روباتها دیگر جعبه سیاه غیرقابل نفوذ نباشد برنامهریزی و رفع بدافزار از آنها نسبتاً آسان خواهد بود. علاوه بر این، الگوهای جدید دچار توهم نمیشوند، چون ادراکات آنها از مشاهداتشان از جهان نشات میگیرند و آنها تلاش میکنند مطمئن شوند که شناخت آنها با واقعیت فیزیکی مطابقت دارد. چنین تلاشی آنها را بدون خطر و قابل اتکا میکند. مزیت اضافی دیگر آن است که روباتها از طریق تقلید یاد میگیرند و میتوانند یک مهارت را به محیطهای دیگر تعمیم دهند. این توانایی درها را به روی روباتها میگشاید و آنها را از کارخانهها و انبارها بیرون میآورد. هماکنون چندین شرکت و گروه پژوهشی از تازهترین الگوهای هوش مصنوعی برای ساخت روباتهای انسانگونه استفاده میکنند. برخلاف خطوط مونتاژ کارخانه که فقط افرادی خاص در آن حضور دارند کل جهان به صحنهای برای کار روباتها تبدیل شده است. بازارهای کار در سرتاسر جهان ثروتمند دچار انقباض شدهاند و با پیر شدن جوامع این انقباض تشدید میشود. روباتهای توانمند در زمان کاهش نیروی کار میتوانند بهرهوری را بالا ببرند، آشپزی و نظافت کنند و از کهنسالان و ناتوانان مراقبت کنند. اقتصادهای ثروتمند برای حفظ استانداردهای زندگی به خودکارسازی (اتوماسیون) بیشتری نیاز دارند. کره جنوبی، ژاپن و چین در میان پنج کشور برتری هستند که بیشترین تعداد روباتها را به ازای هر کارگر دارند. جمعیت این کشورها هم به سرعت در حال پیر شدن است. اگر روباتها به کمک انسان نیایند افراد بیشتری مجبور میشوند بیشتر کار کنند و دیرتر بازنشسته شوند. در سالهای پیشرو انسانها نهتنها از ورود روباتها هراسی نخواهند داشت، بلکه آرزو میکنند کاش روباتها زودتر آمده بودند.
یک روبات انسانگونه در شکل مطلوب بهگونهای طراحی میشود که همانند یک انسان به نظر برسد. قطعات فلزی جای استخوانها، بلبرینگها به جای مفاصل، دوربینها در نقش چشم، موتورها به جای عضلات و پردازشگرها به جای مغز کار میکنند. آنها باید مهارت و انعطافپذیری زیادی در جهان واقعی پیدا کنند. روباتها میتوانند در سطوح عملکردی بهتر از انسان باشند چون ساعات طولانی بدون خستگی کار میکنند، اما وقتی این عملکردها بر مبنای اندازه، وزن یا مصرف انرژی مقایسه شوند اکثر روباتها کارایی یا سرعت عمل بدن انسان را ندارند. وظایفی که برای انسان عادی هستند برای روباتها بسیار دشوار و پیچیده خواهند بود. آنها مسائل سخت ریاضی و منطق را به سادگی حل میکنند، اما از عهده کارهایی که یک کودک یکساله به آسانی انجام میدهد برنمیآیند.
این مشکل زیاد طول نخواهد کشید. پیشرفتهای هوش مصنوعی به انواع روباتها امکان میدهند تا با انسانها و محیط پیرامون تعامل برقرار کنند. روباتهایی که قادر باشند همانند انسانها رفتار کنند دیگر موضوع داستانهای علمی-تخیلی نخواهند بود.