دشمن رانت
چرا آن کروگر را سردمدار مبارزه با رانتجویی میدانند؟
وقتی ذات دو پدیده هر شکلی از ناهماهنگی و واگرایی را به تصویر میکشد، دیگر هر تشابه ظاهری یا هر تلاشی برای همسان نشان دادنشان هم نمیتواند آنها را در مسیر واحدی قرار دهد. برای مبتلایان به تفکر و تعقل، چنین تناقضی آنقدر آشکار است که قابل چشمپوشی نخواهد بود. درست مانند «آن کروگر»، اقتصاددان اندیشمندی که هرگز از کنار اتفاقات پیرامونش به سادگی نگذشت و عمیق شدن در پدیدهها را به شکلی جدی دنبال میکرد. به این دلیل هم او غالباً در جستوجوی بهبود، راه اصلاح را برمیگزیند و در همین راه، مشوق اصلاحاتی در سیاستگذاریهای کلان اقتصادی بوده و «رانتجویی» را به عنوان پاشنهآشیل این جریان نشان داده است؛ اصطلاحی که کروگر آن را تبیین کرد و با نام او شناخته میشود؛ تا جایی که حالا آن کروگر را با عنوان سردمدار مبارزه با رانتجویی میشناسند.
اصطلاحی برخاسته از مطالعات عمیق
در دوازدهمین روز از ماه فوریه سال 1934 ستاره «آن آزبورن کروگر» در آسمان دهکده اندیکات در حومه نیویورک درخشید. پدرش پزشک بود و خانواده پدری او طرفدار تحصیلات عالی بودند؛ به همین خاطر هم اغلب مقام و منصبی داشتند. یکی از عموهایش با نام «رینالد رایت» یک سیاستمدار عالیرتبه استرالیایی و عموی دیگرش «روی رایت» فیزیولوژیست بودند. با این اوصاف چندان دور از ذهن نبود که این دختر هم به تحصیلات علاقهمند شود و راه دانشگاه را در پیش بگیرد. بعد از پایان دوران مدرسه، آن کروگر به کالج اوبرلین رفت که قدیمیترین کالج علوم پایه مختلط در آمریکا و دومین موسسه قدیمی آموزش عالی در جهان به حساب میآید. این کالج همچنین قدیمیترین هنرستان موسیقی آمریکا هم هست. در نهایت کروگر در سال 1953 با مدرک کارشناسی از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. او اما برای ادامه تحصیلاتش به دانشگاه ویسکانسین در ایالت مدیسون رفت که بزرگترین و قدیمیترین دانشگاه این ایالت بهشمار میآید. او در این دانشگاه که یکی از زیباترین پردیسهای دانشگاهی ایالاتمتحده آمریکاست، رشته اقتصاد را برای ادامه تحصیل برگزید و مدرک کارشناسی ارشد و دکترای خودش در این رشته را به ترتیب در سالهای 1956 و 1958 دریافت کرد.
آن کروگر در قامت یک اقتصاددان، بیشتر به خاطر مطالعاتش در زمینه موضوعات و مسائل اقتصاد کلان و تجارت شناخته میشود. با این همه نوشتن یک مقاله در سال 1974 بود که بیش از هر کدام از این فعالیتها، باعث شهرت کروگر شد؛ مقالهای که در آن اصطلاح رانتجویی را بر سر زبانها انداخت. این در حالی است که آن کروگر به عنوان یکی از منتقدان جدی سیاستهای حمایتی دولت ایالاتمتحده آمریکا از تجارت قند و شکر و سوبسیدهای مربوط به آن شناخته میشود. او نتایج مطالعات و بررسیهای مختلفش در زمینه اصلاحات سیاسی در کشورهای در حال توسعه، نقش موسسات بینالمللی در اقتصاد کشورهای جهان و سیاست تجاری در اقتصاد سیاسی را نوشته و بهطور گسترده منتشر کرده است.
با این همه دوران کار حرفهای آن کروگر با تدریس در دانشگاه محل تحصیلش آغاز شد. به این ترتیب او در سال 1955 و در حین تحصیل، به عنوان استادیار در دانشگاه ویسکانسین مشغول به کار شد. سپس در سال 1958 و همزمان با دریافت مدرک دکترای اقتصاد، به مقام استادی در این رشته رسید. یک سال بعد آن کروگر برای تدریس راهی دانشگاه مینهسوتا شد که یکی از برترین دانشگاههای جهان و از معتبرترین دانشگاههای دولتی آمریکاست. کروگر تا سال 1982 و به مدت سه سال به عنوان استاد اقتصاد در این دانشگاه به تدریس پرداخت.
اقتصاددان محقق در بانک جهانی
سال 1982 اما احتمالاً نقطه عطف دوران کاری و حرفهای آن کروگر باشد؛ چون پای او را به یکی از بزرگترین و مهمترین نهادهای اقتصادی جهان باز کرد. در این سال کروگر به عنوان اقتصاددان ارشد به بانک جهانی پیوست و تا سال 1986 در آنجا به عنوان معاون بخش تحقیقات و علم اقتصاد مشغول به کار بود. در حقیقت وظیفه یک اقتصاددان ارشد در بانک جهانی، رهبری هوشمندانه و یافتن راهکارهای درست برای استراتژیهای کلی بانک جهانی در راستای توسعه بینالمللی و برنامهریزی برای تحقیقات اقتصادی در سطح جهانی، منطقهای و کشوری است؛ کاری که آن کروگر به خوبی از عهده آن برآمد تا نامش در خاطرات و سوابق بانک جهانی برای همیشه ماندگار شود.
کروگر در سال 1986 از بانک جهانی بیرون آمد تا دوباره به کار آکادمیک مورد علاقهاش برگردد. به این ترتیب بود که در سال 1987 به دانشگاه دوک پیوست که آن هم در فهرست معتبرترین دانشگاههای آمریکا و جهان قرار میگیرد. کروگر شش سال در این دانشگاه به تدریس اقتصاد پرداخت تا سرانجام مقصد دیگری را برای تربیت دانشجویان انتخاب کند. او در سال 1993 به دانشگاه بزرگ و مشهور استنفورد رفت و به استخدام دپارتمان اقتصادی آنجا درآمد. این دانشگاه که در سال 2021 عنوان دومین دانشگاه برتر جهان را از آن خودش کرد، خانه دوم مناسب و خوبی برای آن کروگر بهشمار میآمد. به همین دلیل بود که او بیشترین مدت تدریس خودش را در این دانشگاه سپری کرد و تا سال 2001 در آنجا ماند. کروگر در طول زمان حضورش در دانشگاه استنفورد اقدامات موثر و ماندگار انجام داد که مهمترین آنها تاسیس و ریاست مرکز تحقیقات توسعه اقتصادی و اصلاحات سیاسی استنفورد بود. آن کروگر همچنین در این دوران به عنوان عضو ارشد به نهاد هوور در دانشگاه استنفورد پیوست که در واقع اندیشکدهای در زمینه سیاستگذاری کلان و نهادی تحقیقاتی به حساب میآید.
تقویم کاری و حرفهای آن کروگر در اولین روز از ماه سپتامبر سال 2001 وارد فصل تازهای شد. او در این روز به عنوان اولین معاون رئیس اجرایی صندوق بینالمللی پول انتخاب و منصوب شد. او تا آخرین روز ماه آگوست سال 2006 در صندوق بینالمللی پول باقی ماند. آن کروگر همچنین در فاصله چهارم ماه مارس تا هفتم ژوئن سال 2004 بهطور موقتی به سمت سرپرست این صندوق هم انتخاب شد و تا سال 2011 و انتصاب «کریستین لاگارد» به عنوان رئیس صندوق بینالمللی پول، کروگر تنها زنی بود که توانست به این جایگاه برسد. یک سال پیش از آنکه ماموریت آن کروگر در صندوق بینالمللی پول به پایان برسد، موفق شد جایزه مشهور و معتبر «پاترون» را از کالج ترینیتی دوبلین دریافت کند که قدیمیترین و معتبرترین دانشگاه جمهوری ایرلند بهشمار میآید. او در سال 2010 هم دکترای افتخاری دانشگاه اول خودش یعنی کالج اوبرلین را دریافت کرد.
در بهار سال 2007 کروگر یکبار دیگر به دنبال دغدغههای آکادمیک خودش رفت و راهی واشنگتن و مدرسه مطالعات بینالمللی تکمیلی دانشگاه جان هاپکینز شد که یکی از معتبرترین دانشگاههای تحقیقاتی ایالاتمتحده آمریکا و جهان محسوب میشود. آن کروگر یکی از محققان برجسته و رئیس سابق بنیاد اقتصادی آمریکا، یکی از اعضای آکادمی ملی علوم، عضو آکادمی علوم و هنر آمریکا، عضو جامعه اقتصادسنجی، عضو مجمع فیلسوفان آمریکا و محقق ارشد اداره ملی تحقیقات اقتصادی است. کروگر به خاطر تحقیقات و پژوهشهای تاثیرگذارش در زمینه اقتصاد، جوایز و افتخارات مختلفی را دریافت کرده است.
در ستایش قانونزدایی و آزادسازی اقتصاد
در دهههای 1950 و 1960 که مکتب نئوکلاسیک دنیای اقتصاد را درنوردید، بحث تجارت آزاد به میان آمد. این رویکرد که بیشتر اقتصاد خرد را شامل میشود، روشهایی را برای تعیین قیمت، خروجی و توزیع درآمد بر مبنای نظام عرضه و تقاضا و به حداکثر رساندن سود ارائه میدهد. اما آن کروگر معتقد بود که اقتصاد نئوکلاسیک، ملاحظات و عوامل پویا در نظر نمیگیرد و تجارت آزاد رویکردی راکد است. در طول دهه 1990 بالاخره نوعی اجماع و توافقنظر در این زمینه ایجاد شد که تاکید میکرد تجارت آزاد هر چیزی بود به جز آنکه راکد باشد و مزایای آن بهطور عمدهای پویا و رو به رشد بودند. آن کروگر در کتاب «تقلا برای موفقیت: چالشهای پیشروی اقتصاد بینالمللی» که در سال 2012 منتشر شد، از جریان جهانیشدن و نقشی که در بهبود دنیا و زندگی مردم آن دارد، دفاع میکند. او در جایی از این کتاب مینویسد: «روند جهانیشدن از حدود سال 1800 ادامه یافته و با سرعتی زیاد پیشروی کرده است. در این سالها، میزان وابستگی متقابل روند جهانیشدن و بهبود کیفیت زندگی مردم هم تا حد قابلتوجهی افزایش یافته است.»
در همان دوران کشورهای صنعتی که از نظر اقتصادی به انسجام و یکپارچگی نسبی رسیده بودند، شاهد رشد سریع کیفیت زندگی در کشورهای فقیر بودند. بهطور کلی اما تمرکز اصلی آن کروگر بر دلایل رشد ببرهای آسیایی است که با نام اژدهاهای آسیایی هم شناخته میشوند و به اقتصادهای بسیار توسعهیافته هنگکنگ، کرهجنوبی، سنگاپور و تایوان اشاره دارند. کروگر بیشتر روی مسائلی از قبیل افزایش نظارت قانونی دولت بعد و کمی قبل از جنگ جهانی دوم، افول ناگزیر این نظارت قانونی و همچنین چگونگی آزادسازی و ترقیخواهی متعاقب آن که اقتصاد جهانی را بهبود بخشید، مطالعه میکند. آن کروگر در کتاب تقلا برای موفقیت، تاکید ویژهای بر لزوم حذف موانع تجارت و قانونزدایی یا آزادسازی اقتصاد داخلی و ملی دارد. او معتقد است که در روند کمک برای حذف موانع تجارت، باید به ابزارهایی مانند شاخص برآورد حمایت از تولیدکننده، اعتبار زیادی داد. این ابزار در واقع شاخصی از ارزش پولی است که سالانه از مصرفکنندگان و مالیاتدهندگان به تولیدکنندگان محصولات کشاورزی منتقل میشود و میزان حمایت مستقیم و غیرمستقیم دولت از این تولیدکنندگان را نشان میدهد. این ابزار امکان مذاکره برای شروع اعمال محدودیت و کاهش حمایت از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی را فراهم میکند. این حمایت موثر از محصولات داخلی و تحلیل هزینه-فایده آن به سیاستمداران امکان تعیین کمّی به صورت تجربی را میدهد.
آن کروگر معتقد است که نتایج تحقیقات باید برای سیاستگذاران مشهود، قابل سنجش و قابل تشخیص باشند و از نظر او شایعترین و مرسومترین خطر برای یک اقتصاددان این است که سیاستگذاران تئوریهای او را درست نفهمیده و به اشتباه تفسیر کنند. در نهایت کروگر به این نتیجه میرسد که قوانین و مقررات در کشورش تاثیرات منفی را به بازار تحمیل کرده و ممکن است سرریز و اثرات جانبی این مقررات تجارت با کشورهای دیگر را هم تحت تاثیر قرار بدهند. او همچنین به این نکته اشاره میکند که اعمال مالیات بر یکسانسازی نرخ بهره باعث انتقال سرمایه مالی از نیویورک به لندن شد و همچنین تصویب قانون ساربنز-آکسلی هم موجب شد که دفتر مرکزی شرکتها از ایالاتمتحده آمریکا به کشورهای دیگر منتقل شوند و وظایف ضد ارزانفروشی هم به نقل مکان شرکتهای مونتاژ کامپیوتر منجر شد. قانون ساربنز-آکسلی که به نام قانون حسابدهی و مسئولیتپذیری شرکتی و حسابرسی هم شناخته میشود، استانداردهای جدید یا بهبودیافتهای را برای هیاتمدیرهها و مدیران شرکتهای سهامی عام و موسسههای حسابداری عمومی آمریکا مقرر کرده است که طبق آنها مدیران ارشد شرکتهای سهامی عام در آمریکا موظف هستند که شخصاً درستی اطلاعات مالی شرکت را گواهی کنند. دستآخر آن کروگر به این نتیجه میرسد که رشد اقتصادی بیسابقه از نظامهای مبتنی بر تجارت آزاد، به افزایش قدر و اعتبار اقتصاد جانب عرضه میانجامد که در واقع مکتبی در اقتصاد کلان است که بر اساس آن میتوان با کاهش موانع مردم برای تولید و عرضه کالاها و خدمات، باعث افزایش روند سرمایهگذاری شد.
رانتجویی زیر ذرهبین
با این همه بیشترین تاثیر آن کروگر در علم اقتصاد، با رواج اصطلاح رانتجویی مترادف است؛ اصطلاحی که اگرچه «گوردون تاک» اقتصاددان و استاد حقوق و اقتصاد دانشگاه جرج میسون آن را مطرح کرد، اما کروگر آن را بر سر زبانها انداخت. او در سال 1974 مقالهای با عنوان «اقتصاد سیاسی جامعه رانتجو» نوشت و در آن اصطلاح رانتجویی را رواج داد. بر اساس این مقاله، رانتجویی وقتی اتفاق میافتد که گروههای ذینفع با استفاده از تبعیض و تایید پنهانی دولت و به اشکال مختلفی مانند تعرفهها، حق ثبتها، یارانهها، سهمیهها و دیگر مقررات بازار، لابی میکنند. رانتجویی به دنبال تخصیص منابع ضعیف، کاهش روند تولید ثروت واقعی، از دست رفتن درآمد دولت و افزایش جدی نابرابری در درآمد، به کم شدن بهرهوری اقتصادی منجر میشود. رفتار رانتجویی باعث کاهش راندمان میشود؛ چون به جای خلق ثروت، وضعیت بازار موجود را دستکاری میکند. کروگر میگوید رفتار رانتجویی در شکل اعمال محدودیتها، هزینههای مربوط به رفاه را به تعرفهها اضافه کرده و هزینه مضاعف رفاه هم به رفتار رانتجویی منجر میشود.
آن کروگر مدعی است که رفتار رانتجویی با ایجاد یک محیط اقتصادی که در آن مشارکت در طلب رانت تنها راه ورود به بازار است، باعث تکثیر و رشد رفتار رانتجویی بیشتر میشود. در بازارهایی که رانتجویی مسلط و مرسوم است، شرکتهای جدید باید منابعشان را به رانتجویی تخصیص بدهند تا اینکه بخواهند از منابعشان برای توسعه فناوری بهره بگیرند.
کروگر در سال 2011 مقاله دیگری درباره رانتجویی نوشت که انجمن اقتصادی آمریکا آن را به عنوان یکی از 20 مقاله برتر قرن اول مجله بررسی اقتصاد آمریکا، انتخاب و معرفی کرد. بهطور کلی مقالات و نوشتههای آن کروگر در مجلات و نشریات اقتصادی معتبر و مختلفی منتشر شدهاند که بعضی از مهمترین و تاثیرگذارترین آنها عبارتاند از: اصلاح اقتصادی، مالی و سیاستهای مالیاتی هند، اصلاح اقتصاد کلان آمریکای لاتین: مرحله دوم، اصلاح سیاست اقتصادی و اقتصاد هند، رویکردی تازه به حاکمیت تجدید ساختار بدهی، اصلاح سیاست اقتصادی: مرحله دوم و سازمان تجارت جهانی به عنوان یک سازمان بینالمللی. در کنار اینها اما بیشترین تاثیرگذاری و شهرت آن کروگر با انتشار اثر مکتوب او یعنی کتاب «تقلا برای موفقیت» محقق شد؛ کتابی که توانست به شهرتی جهانی برسد.