وزیر سرکش
چه کسی کانادا و جاستین ترودو را سر پا نگه داشت؟
در منطقه رودخانه صلح آلبرتا به دنیا آمد. شبیه مادربزرگش، عروس جنگ اسکاتلند بود. پدرش دونالد فریلند، وکیل و سیاستمدارِ لیبرال، و رقیبِ حقوقی مادرش محسوب میشد. مادرش، هالینا چومیاک اوکراینی نیز، نامزد حزب دموکراتیک جدید «NDP» در انتخابات فدرال 1988 در ادمونتون بود و پابهپای دونالد، برای کسب جایگاههای سیاسی و حقوقی میجنگید. رقابتی که آنها را از زیر یک سقف بیرون کشید. والدینِ کریستیا فریلند، زمانی که او 9ساله بود از هم جدا شدند، اما در شکلدهی به باورهای سیاسی و اجتماعی او، همراه همیشگیاش ماندند. فریلند با پیشینه سیاسی که به ارث برده بود، از کلاس پنجم شروع به سازماندهی اعتصاب همکلاسیهایش برای «برنامه غنیسازی مطالعاتی بهبود آموزش» کرد و رهبر اعتراضات مدرسهاش شد. او در طولِ دو سالی که در دبیرستان آکادمیک «Old Scona» در ادمونتون درس میخواند نیز همان روحیه مبارزهطلبی خود را حفظ کرد و با درکِ تفاهم جهانی برای متحد کردن مردم، ملتها و فرهنگها به منظور صلح و آیندهای پایدار، از سوی دولت آلبرتا، شایستگی دریافت بورسیه را برای اجرای «پروژه ترویج صلح بینالملل» در کالج جهانی اتحاد آدریاتیک به دست آورد و جزو بهترینهای جنبش صلح ایتالیا شد. دو سال دوره آموزشی که امکان ادامه تحصیل او را فراهم آورد و کریستیا، تاریخ و ادبیات روسیه را در دانشگاه هاروارد خواند. او در طول سالهای 1989-1988، به عنوان دانشجوی تبادلی دانشگاه ملی تاراس شفچنکو کییف، بر زبان اوکراینی مسلط و با بیل کلر، روزنامهنگار نیویورک تایمز، همکار شد و او را در ساخت مستند گورهای بیکیونیا، گور دستهجمعی که تخمین زده میشود پلیس امنیتی شوروی در خلال پاکسازیهای استالینیستی، دهها هزار مخالف را در آن دفن کرده باشد، همراهی کرد. اما این همکاری باعث شد، «کاگب» با اسم رمز «فریدا» او را زیر نظر بگیرد، تماسهای تلفنیاش را شنود کند، با مستندسازی تصاویر او هنگام تحویل پول، تجهیزات ضبط ویدئویی / صوتی و یک لپتاپ به اوکراینیها برایش پرونده بسازد و این روند ثبت اطلاعات را ادامه دهد. به گونهای که تمامی عکسهای فریلند، هنگام ارسال اطلاعات به خارج از اوکراین در یک کیسه حمل مکاتبات رسمی دیپلماتیک، از طریق یک دیپلمات کانادایی در مسکو، همکاریهایش با روزنامهنگاران خارجی پیرامون روایتهای داستانی زندگی در اتحاد جماهیر شوروی و سازماندهی راهپیماییهایی برای جلب توجه و حمایت کشورهای غربی، ثبت اطلاعاتی شد و او را در مارس 1989 پس از بازگشت از لندن از ورود مجدد به اتحاد جماهیر شوروی محروم کردند. البته او در آن زمان، به یک موضوع مطالعاتی سطح بالا در کاگب در مورد اینکه یک زن به تنهایی چگونه میتواند به اتحاد جماهیر شوروی نفوذ کند، تبدیل شده بود و مقاله روزنامه کانادایی «گلوب اند میل»، در سال 2021 به نقل از یک افسر سابق «کاگب» فریلند را «زنی قابل توجه» و یک «دانشمندِ اجتماعی پیگیر و مبتکر در دستیابی به اهدافش» توصیف کرده بود. تمجیدی که واقعیت داشت.
فریدا و بارونهای سرخ
او با سماجت فراوان، در تابستان 1990 به عنوان کارآموز برای آژانس خبری یونایتد پرس اینترنشنال در لندن کار کرد. در سال 1993 با بورسیه «رودز»، مدرک کارشناسی ارشد خود را از آکسفورد گرفت و کار خود را در روزنامهنگاری با فایننشال تایمز، واشنگتن پست و اکونومیست آغاز کرد. در مدتی کوتاه، معاون سردبیر فایننشال تایمز و سپس سردبیر نسخه آخرهفته این روزنامه در بریتانیا و رئیس دفتر مسکو و خبرنگار اروپای شرقی آن شد. در سالهای 1999 تا 2001، با عنوان معاون سردبیر گلوب اند میل، مدیرعامل و سردبیر اخبار تامسون رویترز به کار رسانهای خود ادامه داد. از آوریل 2011، سردبیر پایگاه دادههای تامسون رویترز و سردبیر ایالاتمتحده در فایننشال تایمز شد و به پشتوانه مشاهدات و تجربیات سیاسی و اجتماعیاش، چندین کتاب را روانه بازار کرد که از آن جمله میتوان به «فروش قرن: چرخش وحشی روسیه از کمونیسم به سرمایهداری» و «طبقه اشرافی: ظهور افراد به شدت ثروتمند جدید در سطح جهانی و سقوط مابقی افراد» اشاره کرد. «فروش قرن ِ» فریلند روایتی از خصوصیسازی در روسیه و مبتنی بر مصاحبههای او با تاجران برجسته روسی از سال 1994 تا 1998 است. او در این کتاب به مناقشات میان طرفداران حکومت و انقلابیون جوان در اقتصاد پس از کمونیسم میپردازد. چالشهایی که «اصلاحطلبان جوان» مدافع سرمایهداری مانند آناتولی چوبایس و یگور گایدار در خارج کردن کنترل صنعت روسیه از دست «بارونهای سرخ» کمونیست داشتند و با سازشهایی که انجام دادند، به بازرگانان و کارآفرینانی مانند میخائیل فریدمن، میخائیل خودورکوفسکی و ولادیمیر پوتانین اجازه داد تا کنترل اقتصاد را در دست بگیرند و خود را به عنوان الیگارشی روسی معرفی کنند. موضوعاتی که در کتاب «پلوتوکراتها»ی او به عنوان یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز، برنده جایزه لیونل گلبر در سال 2013 و برنده جایزه کتاب ملی کسبوکار 2013، کمی جنبه روایتی متفاوتتر داشت و گاردین، این کتاب اقتصادی و تجاری کریستیا فریلند را به دلیل بررسیهای دقیقی که از تجمع ثروت ارائه داده بود، «یک کتاب به شدت لازم» توصیف کرد؛ نشریه محافظهکار نشنالپست آن را «گزارش دقیقی از اثرات اجتماعی و سیاسی وجود یک طبقه به شدت ثروتمند که نسبت روبهافزایشی از ثروت جهانی را در دست میگیرند» خواند و دلیل سخنرانی معروف او در تد تاک پیرامون نابرابری درآمدی جهانی شد. سخنرانی که به آشنایی فریلند با رهبر حزب لیبرال، جاستین ترودو در مراسم امضای کتابش در سال 2013 منجر شد و پای او را به اقتصاد، سیاست و تلاش برای صلح جهانی کشاند.
تحسین برای نفتا
پس از استعفای باب ری از کرسی تورنتو در ژوئن 2013، تیم ترودو، فریلند را متقاعد کرد تا در انتخابات میاندورهای بعدی برای لیبرالها نامزد شود. فریلند در ابتدا تمایلی نداشت، اما متقاعد شد که با ایده خدمت به کشور، روزنامهنگاری را ترک کند و عملاً وارد سیاست شود. او در 15 سپتامبر نامزدی را به دست آورد و در انتخابات میاندورهای 25 نوامبر با لیندا مککویگ، منتخب حزب دموکرات جدید روبهرو شد. جدال سیاسی که بیحاشیه نبود؛ چون در طول مبارزات انتخاباتی، فریلند به دلیل خرید یک خانه 3 /1 میلیوندلاری در تورنتو مورد انتقاد قرار گرفت؛ اما به هر حال، 4 /49 درصد آرا را به دست آورد و مورد حمایت پل ام. گرود، رئیس کنگره ملیگرای افراطی کاناداییهای اوکراینیتبار و جیمز تیمرتی کارآفرین قرار گرفت. حمایتی که بیپاسخ نماند. فریلند، در طول تظاهرات منتهی به انقلاب کرامت 2014 اوکراین، مقالهای برای گلوب اند میل نوشت و در آن از دولت ویکتور یانوکوویچ انتقاد و از توقیف داراییهای شخصی و ممنوعیت سفرهای خارجی به عنوان بخشی از تحریم اقتصادی یانوکوویچ و اعضای دولت او، حمایت کرد. جدا از آن، فریلند، همزمان در جریان الحاق کریمه به روسیه، به نمایندگی از حزب لیبرال به اوکراین رفت، با رهبران و اعضای دولت کییف چون مصطفی جمیلف، رهبر تاتارهای مسلمان کریمه، ویتالی کلیچکو، رهبر حزب مخالف «اودار /اصلاحات» اوکراین و پترو پوروشنکو، نماینده وقت پارلمان اوکراین، دیدار کرد و به حضور منظم خود در نشستهای سالانه استراتژی اروپایی یالتا، ادامه داد. مجموعه حمایتهایی که او را به عنوان سیزدهمین نفر در لیست تحریمیهای پوتین قرار داد. تحریم تلافیجویانهای که فریلند در پاسخ به آن در ایکس نوشت: «روسیه و فرهنگش را دوست دارم. اما حضور در لیست تحریمها، به ویژه در کنار دوستانی چون ایروین کاتلر و پل گرود، باعث افتخار است.» کنشگری سیاسی انتقادی که در توزیع مجدد انتخابات فدرال 2015، به او کمک کرد تا جنیفر هولت را با کسب 50 درصد آرا شکست دهد، وزیر تجارت بینالملل کابینه ترودو شود و همزمان در فهرست 50 فرد تاثیرگذار تورنتو جای بگیرد. زنِ تاثیرگذاری که فورچون 500، چهار سال، رتبه سیوهفتم را به او به عنوان یکی از 50 رهبر برتر اثرگذار جهان داد و فریلند را به خاطر اقدامات بزرگش چون نفتا تحسین کرد.
فریلند کانادا
فریلند، در مذاکرات منتهی به توافقنامه جامع اقتصادی و تجاری (CETA)، بین کانادا و اتحادیه اروپا برای پروژه میراث استیون هارپر شرکت داشت و باعث شد این قرارداد تجاری، به عنوان بزرگترین معامله کانادا از زمان نفتا به ثمر بنشیند و کانادا پیشرانی خود در سرمایهگذاری بینالمللی قرن را به صورت رسمی اعلام کند. در کنار آن، وقتی رای منفی پارلمان منطقه والونی بلژیک مانع تصویب «توافقنامه عمومی اقتصادی و بازرگانی» میان اروپا و کانادا شد؛ فریلند پس از مذاکراتی گسترده توانست، همکاری جدید ترنسپاسیفیک را با 11 کشورِ دیگرِ حاشیه اقیانوس آرام به امضا برساند؛ بسته تجاری بزرگی که آمریکا را شامل نمیشد، چون ترامپ کشورش را از مذاکرات در این زمینه خارج کرده بود. علاوه بر این اقدامات، وقتی کریستیا فریلند در سال 2020، پس از استعفای بیل مورنو در پی رسوایی خیریهWE ، به عنوان اولین زن تاریخ کانادا، وزیر دارایی شد و اولین بودجه خود را اعلام کرد، اقتصاددانان، کار او را یکی از جاهطلبانهترین اقدامات اقتصادی چند سال اخیر دانستند و به شدت مورد استقبال آنها قرار گرفت. اهداف اصلی بودجه فریلند، پایان دادن به پاندمی از طریق واکسیناسیون انبوه و رکود ناشی از آن بود و برای مقابله با مشکلات اقتصادی مرتبط با همهگیری، بودجه یارانه دستمزد و یارانه اجاره اضطراری و برنامههای حمایت از قفلِ پاندمی را تا پاییز 2021 تمدید میکرد. هدف از تغییرات قابل توجه سیاست بلندمدت بودجهای آن نیز شامل هزینه مراقبت از کودکان فدرال (10 دلار در سرتاسر کانادا تا سال 2026-2025) و افزایش حداقل دستمزد فدرال به 15 دلار میشد. این بودجه مزایای کارگران کانادا را هم افزایش میداد و به عنوان یک اعتبار مالیاتی برای کمک به خانوادههای کمدرآمد طراحی شده و متعهد بود تا سرمایهگذاری و خدمات اجتماعی را به میزان قابل توجهی برای جوامع بومی در سراسر کانادا افزایش دهد. برنامهای که وقتی دفتر فریلند، بودجه سال 2023-2022 را اعلام کرد، تمرکز بر کاهش هزینههای زندگی، حمایت مالی 72 میلیارددلاری تا سال 2028-2027 به عنوان استراتژی ملی مسکن و تشویق سرمایهگذاری به سمت اقتصاد پاک، رضایت عمومی را نیز همراه تحسینهای دولتی کرد و رهبری فریلند به عنوان واکنش دولت فدرال در اعتراض به رژه کامیونداران و مسدودسازی گذرگاههای مرزی گذرگاههای مرزی در وینزر، انتاریو، کوتس و آلبرتا، با نام «سیاست اقتصاددان کابینه»، احترام جامعه کانادایی و بینالمللی را نسبت به فریلند فزونی بخشید. کمااینکه، جامعه جهانی از قبل، جسارت زنانه او را در حوزه امور سیاسی، در کنار دیگر القابش مانند «مادر فداکار، روزنامهنگار محبوبِ کلیسا، دوچرخهسوارِ کتابخوان، دوست جرج سوروس، دشمن ولادیمیر پوتین، قدرتمندتر از هیلاری کلینتون، سپر سیاهچالههای نفتا و توافقگر غیرمعمول» ستایش کرده و بعد از سخنرانی 45دقیقهای او در مجلس عوام، میزان نفوذ او در کابینه ترودو و نوع برخوردش با چین، عربستان و ونزوئلا را قدرت «افرای دیپلماسی» نامیده بود.
ترسِ خاندان آل سعود
وقتی فریلند وزیر امور خارجه و جایگزین استفان شد، دستور داد گزارشهای مربوط به استفاده از خودروهای تاکتیکی تراداین، ساخت کانادا علیه غیرنظامیان شیعهنشین العوامیه به وسیله نیروهای امنیتی عربستان سعودی را «با انرژی» و «قدرت تمام» بررسی کنند که در همین راستا، دولت قبل از صادرات مجدد، بازگرداندن مجوزهای صادراتی را برای مدت کوتاهی تعلیق و با استناد به یک پژوهش کانادایی اعلام کرد: «هیچ مدرک قطعی دال بر استفاده از وسایل نظامی ساخت کانادا در سرکوب غیرنظامیان و مبتنی بر نقض حقوق بشر وجود ندارد.» نتیجهای که از سوی گروههای حقوق بشر به دلیل نقض محرز حقوق بشر به چالش کشیده شد اما فریلند با حمایت از لایحه C-47 نه تنها انتقادها را به آرامش کشاند، بلکه مانع از لغو عضویت سال 2019 کانادا در «ATT»، معاهده چندجانبه تنظیمکننده تجارت بینالمللی سلاحهای متعارف، شد. علاوه بر آن، فریلند اولین رهبر غربی بود که سرکوب مسلمانان روهینگیا در میانمار را نسلکشی و یک «پاکسازی قومی» غیرقابل قبول اعلام کرد. همزمان برای اسکان مجدد برخی از کلاهسفیدهای سوریه که از آنها به عنوان «داوطلبان شجاع» یاد میشد، اقدام کرد و به دلیل عدم حمایت از اقلیت اویغور سینکیانگ چین مورد انتقاد قرار گرفت؛ اما مصممتر، دولت چین را به سرکوب فعالان اویغور از جمله شهروند چینی-کانادایی، حسین سلیل متهم کرد و به خاطر بازداشت او، از چین شکایت کرد. شکایتی که روابط کانادا با چین را به خصوص با اقدامات فریلند به وخامت کشاند. به دنبال آن، دولت کانادا، منگ وانژو، مدیر اجرایی هواوی را دستگیر و فریلند از این تصمیم سرسختانه دفاع کرد. او اعتقاد داشت: با آنکه این تصمیم موجب دستگیری و بازداشت دو کانادایی در چین و درگیری دیپلماتیک طولانی بین دو کشور شده، اما «با تعهدات بینالمللی مطابقت دارد» و نیازی به ترس نیست. ادعایی که با تیرگی روابط کانادا و عربستان سعودی همزمان شد. فریلند طی بیانیهای در ایکس، خواستار آزادی رایف بداوی، وبلاگنویس زندانی سعودی و خانوادهاش شده بود؛ پس از قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی نیز دست داشتن احتمالی خاندان آل سعود در این قتل را محکوم کرده و حتی در اقدامی دیگر، در تورنتو به استقبال رفح محمد القنون، نوجوان 18ساله عربستانی در حال فرار از خانواده بدسرپرست خود رفته و به او حق پناهندگی داده بود؛ مجموعه حمایتهایی که باعث شد آل سعود، روابط دیپلماتیک خود را به حالت تعلیق درآورد و توافقنامههای تجاریاش را با کانادا متوقف کند. وقفههای تجاری و دیپلماتیکی که به گفته فریلند حتی در موضع شدید او علیه دولت سوسیالیست نیکلاس مادورو در ونزوئلا، مجبورش نکرد از مواضع صلحطلبانهای که در کالج آدریاتیک آموخته بود، عقبنشینی کند و نخواهد هم کرد؛ چرا که او به خودش قول داده نگذارد زنان و دختران جهان، در برابر جلادان رویاهایشان سر خم کنند و «فریلند، آخرین مدافع دموکراسی باشد».