کمکهای انساندوستانه
دیدگاه دیوید میلیبند درباره جغرافیای بحران
این روزها بحران غزه صدر اخبار را به خود اختصاص داده است. غزه خطرناکترین نقطه جهان برای غیرنظامیان و یک کابوس بشری است که لزوم یک آتشبس پایدار را به همگان گوشزد میکند. اما در فهرست مراقبت اضطراری کمیته بینالمللی نجات (IRC) غزه در رتبه دوم قرار میگیرد. این فهرست هر سال پیشبینی میکند که احتمال بروز بحران در سال پیشرو در کدام مناطق بالاتر است. تحلیل این کمیته که براساس 65 شاخص کیفی و کمی از نیازهای بشردوستانه صورت میگیرد نشان میدهد که اوکراین، سوریه، یمن و افغانستان که سال گذشته رتبههای بالایی داشتند امسال در میان 10 جایگاه اول نیستند. البته اوضاع در این کشورها بهتر نشده است، بلکه در دیگر مناطق شاهد وخامت اوضاع هستیم. امروزه در سرتاسر جهان حدود 300 میلیون نفر به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند. در سودان که در صدر فهرست قرار دارد جنگ بین نیروهای دولت و شورشیان از ماه آوریل آغاز شد. در این کشور شمال آفریقا حدود 25 میلیون نفر نیازمند کمکهای بشردوستانه هستند. این یک بحران کشوری نیست، بلکه کل منطقه را درگیر میکند. حدود یک و نیم میلیون نفر به کشورهای فقیر همسایه از جمله چاد و سودان جنوبی پناه بردهاند. این در حالی است که سودان جنوبی خود رتبه سوم را در فهرست مراقبت دارد و از قبل با مشکلات زیادی درگیر بوده است. در مجموع هشت کشور آفریقایی 10 جایگاه اول فهرست را اشغال کردهاند و کودتا، جنگ و بحران اقلیمی گریبان آنها را گرفته است.
این گزارش روندهای جغرافیای جدید بحران را آشکار میکند. 20 کشور از فهرست مراقبت که 10 درصد از جمعیت جهان را در خود جای دادهاند پذیرای حدود 90 درصد از نیازمندان به کمک و 75 درصد از آوارگان هستند و سهم فزایندهای از فقر مطلق و مخاطرات اقلیمی دارند. آنچه در گذشته حلقههای جداگانهای از بحرانها بود اکنون به یک نمودار ون (Venn) تبدیل شده است که بخش همپوشانی آن در حال گسترش است. سه دهه قبل 44 درصد از جنگها در کشورهایی اتفاق میافتاد که در برابر تغییرات اقلیمی آسیبپذیر بودند. آن سهم اکنون به دوسوم رسیده است. در همین مدت سایر نقاط جهان موفق شدند فقر مطلق را به نصف برسانند اما در این کشورها فقر مطلق 50 درصد بالا رفت. از میان 20 کشور فهرست مراقبت 14 کشور به بخشش بدهی نیاز دارند. همزمان شمار نیروهای مسلح درگیر در جنگهای کشورهای فهرست مراقبت بیش از هر زمان دیگری بالا رفته است. با وجود این فضای تاریک، رهبران جهان از این کشورها غافل ماندهاند. از سال 2018 تاکنون میزان کمکی که سازمان ملل برای کشورهای فهرست مراقبت درخواست کرد اما برآورده نشد چهار برابر شده است.
لازم است که جلوی انفعال در حل این مشکلات گرفته شود. همچنین باید از افسانهسرایی جلوگیری شود. به عنوان مثال، بزرگترین جریان پناهجویان به سمت آمریکای شمالی و اروپا نیست و اکثر پناهجویان در کشورهای بسیار فقیرتر هستند. تحویل کامیونهای حاوی کمکها به تنهایی تضمین نمیکند که این کمکهای بشردوستانه به همانجایی برسند که به آنها نیاز هست. کارکنان امدادرسانی و غیرنظامیان به فضایی امن نیاز دارند تا به کمکها دسترسی داشته باشند. همچنین تغییرات اقلیمی مشکلی مربوط به آینده نیست. بحران اقلیمی هماکنون در کشورهای فهرست مراقبت رخ میدهد و احتمال آسیبپذیری مردم این کشورها از فجایع طبیعی سه برابر مردم کشورهایی است که در فهرست نیستند. برای معکوسسازی این روند لازم است دولتها، جامعه مدنی، سازمانهای چندجانبه و بخش خصوصی در اولویتهایشان تجدیدنظر کنند. اول از همه آنها باید بر کمک به نیازمندترین گروهها تمرکز داشته باشند. به عنوان مثال، 80 درصد از کسانی را که به خاطر تغییرات اقلیمی آواره شدهاند زنان تشکیل میدهند اما فقط 2 /1 درصد از کمکهای بشردوستانه به سازمانهای حامی زنان میرسد.
دوم، در کشورهای آسیبپذیر و جنگزده علاوه بر مشکل تحویل کمکها، مشکل مالی هم دیده میشود. پژوهشهای کمیته بینالمللی نجات نشان میدهد که پروژههای بانک جهانی در کشورهای فهرست مراقبت با محدودیتهای جغرافیایی، تعلیق موقت یا ممنوعیت کامل روبهرو میشوند، به ویژه در مناطقی که تحت کنترل گروههای نظامی غیردولتی قرار دارند. مطالعات بانک جهانی در سومالی ثابت میکند که واگذاری پروژهها به جامعه مدنی میتواند به بهبود حساسیت آنها در قبال مناقشات و همچنین واکنش آنها به نیازهای جوامع کمک کند. لازم است چنین چیزی به یک هنجار تبدیل شود.
سوم، تعهد کشورها در اجلاس اقلیمی کاپ 28 مبنی بر به رسمیت شناختن پیوند بین اقلیم و مناقشات باید شکل عملی به خود بگیرد. ما قواعد جدیدی را برای مقاصد امور مالی اقلیمی پیشنهاد میدهیم: 50 درصد از منابع مالی عمومی اقلیمی در کشورهای در حال توسعه باید تا سال 2050 به موضوع سازگاری اختصاص یابد. این امر مستلزم آن است که سهم مناطق جنگزده بیشتر شود. همچنین برای تشویق کشورها به مشارکت بیشتر لازم است 20 درصد از تامین مالی اقلیمی بانکهای توسعهای چندجانبه در کشورهای تاثیرگرفته از جنگ یا تغییرات اقلیمی به بازیگران غیردولتی تخصیص یابد و حداقل پنج درصد از بودجههای بشردوستانه به سمت اقدامات پیشدستانه هدایت شود، به گونهای که بتوان قبل از وقوع سیل یا فجایع قابل پیشبینی جان انسانها را نجات داد.
چهارم، هیچکدام از این اقدامات بدون محافظت از غیرنظامیان و زیرساختارهای مورد نیاز آنها امکانپذیر نیست. ما در عصری به سر میبریم که در آن بسیاری از زیر مجازات در میروند. نقض قوانین بشری بینالمللی عادی شده است و غیرنظامیان به میزان گستردهای هدف قرار میگیرند. حدود 90 درصد از قربانیان جنگهای داخلی افراد غیرنظامی هستند. کمیته بینالمللی نجات پیشنهاد میدهد که یک «سازمان مستقل دسترسی» تاسیس شود که امکان دسترسی به کمکهای بشردوستانه در مناطق جنگی را فراهم کند. سرانجام، غرب باید حمایت خود را از پناهجویان در داخل و خارج افزایش دهد. کشورهای فهرست مراقبت و همسایگان آنها حدود 80 درصد از پناهجویان و آوارگان غیراوکراینی را در خود جای دادهاند. آمریکا و اروپا میزبان کمتر از 10 درصد از آنان هستند. غرب باید سهم خود را در پذیرش پناهجویان یا کمک به کشورهای پذیرنده آنها ادا کند.
بحرانهای بشری صرفاً مشکل افراد متاثر از آنها و سازمانهای مردمنهاد امدادگری نیست. درک اینکه فجایع انسانی در کجا و به چه علت اتفاق میافتند مبانی اصلی کمکرسانی موثر بهشمار میرود و اولین گام در مسیر توسعه خواهد بود. به این ترتیب میتوان جانهای بیشتری را نجات داد و از فشار بحرانها کاست. بزرگترین درس فهرست مراقبت کمیته بینالمللی نجات برای همه آشکار است: اگر با این مشکلات مقابله نکنیم وخامت آنها بیشتر و بیشتر خواهد شد.