مساله هایک
آیا میتوانیم از دستاوردهای فون هایک استفاده کنیم؟
شرایط سخت اقتصادی رجوع به اقتصاددانان و توصیههای آنان را بیشتر میکند و وقتی بحران ادامهدار و ماندگار باشد، گفتوگوها و مباحثات از سطح به عمق میرود و پای اندیشههای اقتصادی وسط میآید. گرفتاری اقتصاد ایران در شرایط بد چند سال اخیر نیز شرایطی بهوجود آورده است تا بار دیگر بحث اندیشه و مکاتب اقتصادی رونق بگیرد و آموزههای اقتصاددانان مطرح و اثرگذار دوباره محل ارجاع و مناقشه شود. حالا علاوه بر این بحران اقتصادی، شرایط ویژه اجتماعی و مطالبه آزادی را هم اگر بیفزایید، زمان برای درخشش اندیشه اقتصاددان آزادیخواهی مانند هایک بیش از همگان فراهم میشود، کسی که آزادیخواهی راستین بود و با تلاش برای استقرار حاکمیت قانون، احترام به مالکیت خصوصی و آزادی به دنبال رهایی بشر از بردگی بود.
فردریش فون هایک، اقتصاددان، حقوقدان، اندیشمند سیاسی و از پرچمداران مکتب اتریش در علم اقتصاد، موافقان و مخالفان زیادی دارد اما نمیتوان اثرگذاری او در سیاستگذاری و حکمرانی اقتصادی را انکار کرد. هایک اگرچه نسبت به استادش فون میزس، نقش بیشتری برای دولت قائل بود اما آن را حداقلی و ضروری میدانست و دولت را از هرگونه مداخله نابجا در نظم بازار برحذر میداشت و آن را سرآغاز انحراف و اعوجاج در کارکرد بازار میدانست. مخالفت جدی او با شر مداخله دولت در بازار آزاد و توصیهاش به سپردن امور به نظم خودجوش و انتخاب آزاد افراد، البته برایش مخالفانی جدی هم به همراه آورد، بهویژه در میان سیاستمداران و طیفهای نزدیک به آنها و دولتگراها که معتقدند دولت باید نقش فعالی در تنظیم امور اقتصادی و ... داشته باشد. به دلیل مطرح شدن مجدد نام هایک، کتابها و آموزههایش در این پرونده به بررسی مجدد دیدگاهها و آرای او پرداختهایم تا ببینیم آیا اندیشههای هایک، امروز به کار ما میآید؟