تحریم انرژی و اقتصاد آلمان
درسهایی از دورههای پیشین
تصمیم روسیه برای توقف عرضه گاز به بلغارستان و لهستان یک بار دیگر بحثهای داغ و پرسروصدایی را در آلمان به راه انداخت. این کشور بهشدت به گاز طبیعی وابسته است. اقتصاددانان و مقامات کشور به مدت چند هفته بحث میکردند که تحریم هیدروکربنهای روسیه تا چه اندازه میتواند به اقتصادشان آسیب بزند. اکنون این احتمال وجود دارد که روسیه شیرها را ببندد. این تحریم چه عوارضی به بار میآورد؟ مجموعه گستردهای از تحقیقات با بررسی اختلالات گذشته سعی دارند نوری بر این تاریکی بتابانند. روابط بنگاههای مدرن صرفاً پیوندهایی که یک تولیدکننده را به دیگری متصل میکنند نیستند بلکه شبکهای از تعاملات پیچیدهاند. شکست یک حلقه ظاهراً بیاهمیت در زنجیره میتواند بنگاههای فرادست یا فرودست آن را دچار اخلال و آسیبها را تشدید کند. دیوید بقایی از دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس و ادموند فرهی از دانشگاه هاروارد در مقالهای که سال 2019 منتشر کردند از یک مدل از شبکههای پیچیده عرضه برای مطالعه تکانههای انرژی در دهه 1970 بهره بردند. پیوند بنگاهها و بخشهای اقتصادی باعث شد تاثیر کلی اقتصادی بزرگتر از تاثیر مستقیم بر بخشهایی باشد که از نفت استفاده میکنند. پژوهش اخیر ژان نوئل بارو از موسسه HEC پاریس و نویسندگان همراه به این نتیجه میرسد که بیش از نیمی از اثر کلی اقتصادی به تاثیرات مخرب در شبکههای تولید مربوط میشود. نمونه دیگری از اختلالات که مطالعات زیادی بر روی آن انجام گرفت زمینلرزهای بود که در سال 2011 شمال شرق ژاپن را تکان داد. از آنجا که نقاطی که بدترین آسیب را دیده بودند کمتر از یکبیستم در تولید ناخالص داخلی سهم داشتند چنین تصور میشد که اختلالات محلی تاثیر قابلتوجهی در سطح ملی نداشته باشد. اما اینگونه نبود. واسکو کاروالو و همکارانش از دانشگاه کمبریج تاثیرات مخرب در امتداد زنجیرههای عرضه را با توجه به مناطق آسیبدیده تفکیک کردند و به این نتیجه رسیدند که همین تاثیرات عامل بیش از نیمی از خسارت وارده به رشد اقتصادی ژاپن بودند. علاوه بر این، پژوهشگران پرده از انواع پیوندها و سازوکارهایی برداشتند که تکانهها را قادر میکنند تا دامنه تاثیرشان را گسترده کنند. طبق مقاله دارون عجم اوغلو از موسسه فناوری ماساچوست و علیرضا طاهبازصالحی از دانشگاه نورثوسترن، تعطیلی یک شرکت بهطور کامل میتواند یکی از روشهایی باشد که در آن یک تکانه آسیبهای اقتصادی بسیار بزرگی ایجاد میکند. به همین دلیل است که آلن مولالی، مدیرعامل وقت شرکت خودروسازی فورد، در زمان بحران مالی جهانی از قانونگذاران آمریکایی خواست تا شرکتهای رقیبش را نجات دهند. فورد نگران ورشکستگی عرضهکنندگان صنعت خودرو بود چرا که در آن صورت اختلالات زیادی در کارخانههایش ایجاد میشد. روابط نزدیک تجاری از قبیل پیوندهایی که بین بنگاهها وجود دارد بیشترین آسیب را میبینند و یافتن جایگزین برای آنها بسیار دشوار خواهد بود. مطالعه دیگری که کریستف بوهم از دانشگاه تگزاس و همکارانش درباره زلزله سال 2011 ژاپن انجام داد به این نتیجه میرسد که شرکتهای آمریکایی وابسته به بنگاههای ژاپنی به همان اندازه عرضهکنندگانشان آسیب دیدند. دیگر پژوهشها نیز بیان میکنند که هر چه رابطه بنگاهها و عرضهکنندگان نزدیکتر باشد اثرات تخریبی بزرگتر خواهند بود. آقای بارو و جولیان سواگنات از دانشگاه باکونی (Bocconi) فجایع طبیعی در آمریکا در طول 30 سال را بررسی کردند و متوجه شدند که اختلال فقط در یک عرضهکننده به دو تا سه درصد ضرر در فروش یک بنگاه فرودست منجر میشود. با توجه به این که اکثر عرضهکنندگان بخش کوچکی از نهادههای یک بنگاه تولیدی را تهیه میکنند چنین ضرری بسیار چشمگیر خواهد بود. این یافتهها استدلالهای لازم برای مخالفان تحریم انرژی در آلمان را فراهم میکنند. همچنین برخی برآوردها از تاثیر تحریم نشان میدهند که اختلالات کوتاهمدت بسیار شدید خواهند بود. شش موسسه پژوهشی برتر آلمان به این نتیجه رسیدهاند که تحریم انرژی روسیه امسال حدود یک درصد و در سال 2023 حدود پنج درصد به تولید ناخالص داخلی آلمان آسیب میزند. اما میتوان به دو دلیل بیان کرد که اوضاع چندان هم ناگوار نیست. در آغاز، درست همانگونه که تجربه گذشته نشان میدهد که اختلال در عرضه اثرات کوتاهمدت بسیار بزرگی به بار میآورد، باید گفت که اقتصاد بهطور کلی قابلیت زیادی برای سازگاری دارد. چین در سال 2010 صادرات فلزات معدنی کمیاب به ژاپن را ممنوع کرد در حالیکه ژاپن یکی از بزرگترین مصرفکنندگان آن مواد بود. طبق پژوهش یوجین گولز از دانشگاه نوتردام و لولین هیو از دانشگاه ملی استرالیا، در آن زمان بنگاههای ژاپنی موفق شدند به سرعت وابستگی خود را به مواد کمیاب ارزان کاهش دهند و عرضهکنندگان جایگزینی پیدا کنند. رودیگر بکمان و نویسندگان همکارش از دانشگاه نوتردام در مطالعه اثرات بالقوه تحریم انرژی روسیه بر اروپا به این نتیجه میرسند که آسیب وارده بزرگ خواهد بود اما توانایی سازگاری اقتصاد بخش زیادی از آن را خنثی میکند. به عقیده آنها تاثیرکلی چیزی حدود 5 /0 تا 3 درصد تولید ناخالص داخلی است.
وقفه در تولید
همچنین، این هنر دولتهاست که بتوانند درد کوتاهمدت اختلالات عرضه را تسکین دهند. به عنوان مثال، مقامات اتحادیه اروپا به اعمال تحریمهای شدیدتر علیه واردات انرژی از روسیه میاندیشند. وقتی بنگاهها اخطارهای بیشتری در زمینه اقدامات پیشرو، از جمله مالیات بر انرژی روسیه، دریافت میکنند آسانتر میتوانند خود را با آنها وفق دهند. تجربه دورههای گذشته نشان میدهد که اگر سیاستگذاران قصد دارند مقررات یا روابط تجاری را تغییر دهند باید در این راه دقت و ثبات قدم داشته باشند. مطالعه اخیر الساندرا پیتر از دانشگاه نیویورک و کیان روانه از صندوق بینالمللی پول به این نکته اشاره دارد که بنگاههای هند توانستهاند جایگزینهایی برای نهادههایشان بیابند. دولتها باید به این واقعیت توجه داشته باشند که شاید کسبوکارها نتوانند کار زیادی برای تضمین استحکام شبکهها در کوتاهمدت انجام دهند. ماتیو الیوت و همکارانش از دانشگاه کمبریج بیان میکنند که بنگاهها در صورتی برای استحکام زنجیرههای عرضه خود سرمایهگذاری میکنند که دلیلی تجاری برای آن داشته باشند. اما شاید آنها نخواهند برای تابآوری شبکههای بزرگتر کاری انجام دهند چون آنقدر باقی نمیمانند که منافع اینگونه سرمایهگذاری را ببینند. تشویق بنگاهها و خانوارها به دوری از استفاده از سوختهای فسیلی از طریق اعمال تعرفه میتواند به آن تابآوری کمک کند. اگر اختلالات عرضه در آلمان بهخوبی مدیریت شوند تاثیرات آنها چندان مخرب نخواهد بود.