قواعد جدید
نیاز تجارت جهانی به ستونهای محکمتر
بزرگترین تهدید برای تجارت جهانی چیست؟ مدیران مضطرب زنجیرههای عرضه به گلوگاههای تدارکاتی اشاره میکنند که هزینه حملونقل را بهشدت بالا برد.
اقتصاددانان کلان از تغییر در تقاضا به ویژه اثر سرکوبکننده بازگشت همهگیری نام میبرند. اما کسانی که دیدگاه بلندمدتتری دارند به نظم جدید سیاست تجاری اشاره میکنند که شامل ارعاب، تبعیض و در نهایت انزوای بیشتر میشود. بهطور خلاصه، بنیانهای نظام تجارت چندجانبه به یکباره از چندین جهت هدف حمله قرار گرفتهاند. برخی از این فرآیندها بازتاب سازگاری با اهداف تغییریافته سیاسی از قبیل دغدغههای جدید مربوط به واکنش در برابر سوءاستفادههای حقوق بشری یا تغییرات اقلیمی هستند. محاسبه اجمالی بر اساس برآوردهای سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) نشان میدهد که اعمال تعرفه کربن بر مبنای قیمت 75 دلار برای هر تن دیاکسیدکربن بهطور میانگین هزینهها را حدود دو درصد بالا میبرد. این افزایش قابل مدیریت است. وقتی خطر تکانههایی از قبیل فجایع طبیعی، همهگیری یا تمایل خارجیان برای استفاده از سلاح برای افزایش توان اقتصادی بالا میرود منطقی است که راهبردهایی برای مقابله اندیشیده شوند. این امر میتواند به معنای تنوع بخشیدن در پیمانهای تجاری، همکاری سازنده در استانداردها یا ذخیرهسازی منطقی باشد. اما زمانیکه دولتهای خیرخواه تلاش میکنند روشهای جدید را به منظور افزودن اهداف غیرتجاری به تجارت هماهنگ کنند خطر سوءمدیریت یا افزایش منافع خاص بالا میرود. ملیگرایی اقتصادی که در پشت موانع تجاری شکل میگیرد میتواند شرکتها را در داخل محصور کند، جلوی انتقال فناوری را بگیرد یا سهم تحقیق و توسعه از منافع را محدود کند. یارانهها میتوانند جریانهای تجاری را منحرف کنند و بین متحدان تنش ایجاد کنند، در حالی که آنها بر سر این مناقشه دارند که چه کسی باید هزینه عرضهای را که بیشتر از تقاضاست متقبل شود. در درازمدت، اضطراب بیشتر مربوط به زنجیرههای عرضه باعث میشود مرزهای کشورها در عمل اهمیتی بسیار بیشتر از آنچه باید پیدا کنند. این وضعیت را با شدیدترین شکل در نظر داشته باشید. آنگاه این خطر پیش میآید که نیروهای جهانیسازی در جهت مخالف حرکت کنند. شرایط کنونی که در آن زنجیرههای عرضه چندین مرز را پشت سر میگذارند باعث میشود ایجاد موانع تجاری هزینه زیادی برای هر کشور داشته باشد. به عنوان مثال، اگر اتحادیه اروپا در اوایل سال 2021 و در میان مناقشه داغ بر سر ذخایر کمیاب صادرات واکسن به بریتانیا را متوقف میکرد ورود اقلام ضروری برای تولید خود را به خطر میانداخت. اما ممکن است شرایط کنونی عوض شود. کشاندن زنجیرههای عرضه به داخل مرزها احتمال ایجاد موانع تجاری را در آینده بالا میبرد چراکه هزینه آن کاهش مییابد. در این صورت انگیزه گسستن روابط نزدیک اقتصادی کنونی بالاتر میرود.
پرسشهای نیازمند پاسخ
اگر رهبران جهان میخواهند به بدبینان ثابت کنند که آنها اشتباه فکر میکنند باید پاسخهای شفافی را به سه سوال بزرگ بدهند. اول، ابزارهای تجارت تا کجا میتوانند اهداف را محقق سازند؟ آقای وامیراسکیس کمیسیونر تجارت اتحادیه اروپا میگوید «این تمایل هست که قایق را بیش از اندازه بار بزنند». او هشدار میدهد که لازم است بین ایده تدوین آزمونهای جدید برای معاهدات تجاری و امکان قبولی در این آزمونها توازن ایجاد شود. وقتی پای یکجانبهگرایی به میان آید ممکن است کشورها دست به تحقیر یکدیگر بزنند. اگر کشورهایی که قصد دارند استانداردهایشان را صادر یا قدرتشان را اعمال کنند خود بخشی کوچک از بازار عرضهکنندگان باشند آنها نمیتوانند تغییر زیادی در کشورهای ثروتمند ایجاد کنند اما کسبوکار را در کشورهای فقیر مختل خواهند کرد. دوم، وقتی ترکیب پیچیده اهداف غیرتجاری تناقضهای درونی داشته باشد چه اتفاقی میافتد؟ کسانی که به تابآوری بیشتر علاقهمند یا بیشتر از همه نگران نقض حقوق بشر هستند ممکن است از ایجاد موانع تجاری برای واردات صفحات خورشیدی حمایت کنند تا آنها را از منابعی غیر از چین تامین کنند. اما این کار با تلاشهای کوتاهمدتی که برای مقابله با تغییرات اقلیمی صورت میگیرند منافات دارد و هزینه انرژی تجدیدپذیر را بالا میبرد. برنارد هومکن، استاد موسسه دانشگاهی اروپا و مدیر پروژه بررسی اثرات سیاست تجاری اتحادیه اروپا بر اهداف سیاستی غیرتجاری، هشدار میدهد که ممکن است منابع به مسیرهای غلط هدایت شود و از کمکهایی که مستقیماً برای بهبود حاکمیت اقتصادی یا مخابرات و پیوندهای تدارکاتی در نظر گرفته شدهاند دور شوند. سوم، چگونه میتوان عواقب موانع جدید تجاری را مدیریت و کنترل کرد؟ سالها این وظیفه را سازمان تجارت جهانی انجام میداد و در صورت تخطی دولتها از تعهداتشان اجازه مقابله بهمثل را صادر میکرد. در غیاب سازمان، دولتها باید بدانند که حمایتگرایی عواقبی دارد که صرفاً به مقابله بهمثل محدود نمیشوند. از سال 2016 شواهدی وجود دارند که بخش بزرگتری از تجارت جهانی قربانی محدودیتهای تجارت شده است حتی اگر محدودیتهای مرتبط با جنگ تجاری چین و آمریکا را کنار بگذاریم. حتی اگر زمانی پاسخ این سه پرسش مشخص شود نظام تجاری ناشی از آن شبیه همانی خواهد بود که هماکنون به آرامی در حال فروپاشی است. این نظام باید قواعدی مورد قبول طرفین داشته باشد که داوران بیطرف بر آنها نظارت میکنند تا مشروعیت و ثبات را برقرار کنند. این نظام باید موارد استثنا را به وضوح تعریف کند تا جلوی سوءاستفاده را بگیرد و امکان انطباق با آنها را فراهم کند. باید به استفاده از ابزارهای تجارت احترام بگذارد تا بتواند اهداف ژئوپولیتیک، امنیتی، زیستمحیطی و حقوق بشری را برآورده کند. همزمان، این نظام باید خطرات زیادهخواهی از تجارت را به رسمیت بشناسد و به طور منطقی به احیا و توانمندی سازمان تجارت جهانی اشاره کند، نه اینکه آن را تضعیف کند. در حال حاضر چندین عضو سازمان در حال تضعیف و تخریب آن هستند.