جاده ابریشم دیجیتال
رشد سمت دیجیتالی برنامه کمربند و جاده
در یک بعد از ظهر داغ استوایی در ماه نوامبر کشتی 9800تنی بریا (Brehat) از اسکله بندر هونیارا (Honiara) پایتخت جزایر سلیمان به راه افتاد. در هفتههای بعد این کشتی به منظرهای آشنا تبدیل شد و همه شاهد بودند که چگونه 7400 کیلومتر فیبر نوری را از سیدنی تا هونیارا و 730 کیلومتر دیگر را بین جزایر اصلی منطقه نصب میکند و یک شاخه آن را نیز به بندر مورزبی (Moresby) پایتخت گینهنو پاپوآ میرساند. در حال حاضر کمتر از یکپنجم از ساکنان جزایر سلیمان به اینترنت دسترسی دارند. کشتی بریا قرار است زندگیهای زیادی را متحول سازد و تاثیر آن از تاثیر کشتی ریز (Reyes) که در سال 1567 جزایر را کشف کرد بسیار بیشتر خواهد بود.
دولت استرالیا دوسوم از هزینه 93 میلیوندلاری سامانه «کابل دریایی مرجانی» را پرداخت میکند. مشخص شد که چین با هدایت هوآوی غول مخابراتی خود پیشنهاد انجام چنین پروژهای را داده است. مقامات اطلاعاتی استرالیا شرکت هوآوی را خطری برای امنیت ملی میدانند. استرالیا از گذشته بهترین و بزرگترین امدادرسان به کشورهای جزایر اقیانوس آرام بود و در پشت صحنه نیز مراقب و محافظ آنها بهشمار میرفت. استرالیا به رهبران مورزبی و هونیارا گفته بود که هوآوی را در برنامههایشان لحاظ نکنند. اما در سالهای اخیر استرالیا نظارت خود بر اقیانوس آرام را کاهش داد در حالی که چین پیشرفت خزندهای را آغاز کرد. تجارت چین با منطقه اقیانوس آرام 10 برابر شد و از یک میلیارد دلار در 2005 به بیش از هشت میلیارد دلار در 2018 رسید. تعداد گردشگران چینی در منطقه از چهار هزار نفر در سال در یک دهه قبل به بیش از 140 هزار نفر در سال 2017 بالغ شد. رهبران چین با افتخار از پتانسیل همکاری طرح کمربند و جاده با کشورهای اقیانوسیه صحبت میکنند. پس از اولین سفر رئیسجمهور شی جینپینگ به منطقه در اواخر سال 2014 «دیپلماسی جدید اقیانوسیه» شکل گرفت و رهبران جزایر اقیانوس آرام مرتباً از چین دیدار میکنند.
وقتی سازمانهای امنیتی استرالیا متوجه حضور چین شدند که اوضاع از سطح هشدار گذشته بود. استرالیا از گذشته هوآوی را تحت نظر داشت اما درست چند هفته قبل از آنکه کشتی بریا به حرکت درآید (و چند روز قبل از هفتادمین سالگرد تاسیس جمهوری خلق چین) دولت جدید جزایر سلیمان اتحاد دیپلماتیک خود را از تایوان برد و به چین انتقال داد. کشور مرجانی کیریباتی (Kiribati) نیز همین مسیر را در پیش گرفت. این تغییر به دنبال اعطای مبالغ بزرگی از رشوه به نمایندگان مجلس آن جزایر اتفاق افتاد. گرام اسمیت از دانشگاه امنیت ملی استرالیا میگوید یک شرکت دولتی چین بسته وامی به مبلغ 500 میلیون دلار و برخی امتیازات دیگر را در پیش روی نخستوزیر گذاشته بود.
به عبارت دیگر، باخت هوآوی فقط در یک جبهه از آن نبرد بزرگ بود. طرح جاده ابریشم دیجیتالی که آقای شی در دومین همایش برنامه کمربند و جاده در سال گذشته اعلام کرد به عنوان یک اولویت در همکاری روزبهروز اهمیت بیشتری پیدا میکند. به گفته او چین باید به یک «ابرقدرت سایبری» تبدیل شود. این طرح به سرعت به یکی از جنبههای مناقشهبرانگیز برنامه کمربند و جاده تبدیل شد در حالی که همزمان نگرانیهای امنیتی در غرب پیرامون مشارکت شرکت هوآوی در تهیه کابلهای فیبر نوری و شبکههای 5G شدت گرفت.
هزینهکرد در فرآیندهای دیجیتال در برنامه کمربند و جاده هنوز از هزینهکردهای مربوط به انرژی و دیگر پروژههای زیرساختارهای سخت عقبتر است اما رشد سریعی دارد. موسسه مطالعات چین مرکاتور مستقر در برلین متوجه شد که حداقل هفت میلیارد دلار وام و سرمایهگذاری به کابلها و شبکههای مخابراتی؛ بیش از 10 میلیارد دلار به تجارت الکترونیکی، سامانههای پرداخت همراه و نظایر آن و منابع بیشتری به مراکز تحقیقاتی و دادهها اختصاص یافت. جنبه دیجیتالی برنامه گسترش چشمگیری پیدا کرد و از تمرکز اولیه بر کابلهای فیبر نوری به پروژههای رایانش ابری، بزرگدادهها و شهرهای هوشمند رسید.
این رویکرد که با هدایت از بالا به پایین و اعمال فشار از پایین به بالا همراه است به بقیه بخشهای برنامه کمربند و جاده شباهت زیادی دارد و البته عنوان آن یعنی طرح جاده ابریشم نیز به همان اندازه ابهامآلود است. بخش بزرگی از غولهای فناوری چین از قبیل هوآوی، علیبابا و تنسنت به بخش خصوصی تعلق دارد و در مقایسه با غولهای دولتی بهرهوری و کارآفرینی بیشتری از خود نشان میدهد. اما ارتباط نزدیک آنها با حزب کمونیست و انگیزههای قدرتمند مالی باعث میشود فعالیتهای آنها با اولویتهای دولت همراستا باشند. در این راهبرد، دولت نیز به آنها کمک میکند تا در سطح جهان عرضاندام کنند. بانکهای چین منابع مالی را در اختیار این غولها و دیگر شرکتهای سنتی زیرساختاری قرار میدهند. اعطای یک وام ترجیحی به هوآوی این شرکت را قادر ساخت تا شش هزار کیلومتر کابل نوری را در عرض اقیانوس اطلس بین برزیل و کامرون نصب کند.
هدف چین صرفاً پیشرفت سریع در عرصه فناوری بالا در سطح جهان نیست بلکه قصد دارد هنجارها و استانداردهای سایبری خودش را بهطور گسترده به همگان بقبولاند. به عنوان مثال، برندهای فناوری مالی از قبیل ویچت و علیپی میتوانند به بینالمللیسازی یوآن کمک کنند و زیرساختارهای پرداختهای فرامرزی را تامین کنند به گونهای که رقیبی برای سوئیفت باشد که هماکنون تحت سلطه آمریکا قرار دارد. کابلهای زیردریایی و رایانش ابری میتواند دادههای کاربران در سراسر جهان را تامین کند و تلاشهای چین برای پیشی گرفتن از آمریکا در عرصه هوش مصنوعی را به ثمر نشاند.
همزمان با ارائه خدمات مخابراتی ارزانتر و روشهای آسانتر پرداخت، طرحهای دیجیتالی چین مایه نگرانی کسانی هستند که به جوامع باز اهمیت میدهند. برخی کشورها در راستای استانداردهای چینی از خودکامگیهای دیجیتالی آن استقبال میکنند. هوآوی و دیگر شرکتها با اشتیاق تمام به دولتها کمک میکنند تا مکالمات و ارتباطات را رصد کنند. دولت زیمبابوه بدون اخذ موافقت شهروندانش دادهها را به برنامههای تشخیص چهره چینی میدهد. به همین دلیل پیشبینی میشود رقابت آینده در برنامه کمربند و جاده بیشتر در طیف دیجیتال آن باشد تا در جهان سنگ و سیمان. موضوع دیگر آن است که تعداد انگشتشماری از بنگاهها بر جهان فناوری تسلط دارند، بنابراین جذب چهار میلیارد کاربر اینترنتی برای چین پاداش بزرگی خواهد بود و به آن برتری و توان بیشتری خواهد داد.
دلیل دیگر تمرکز بر دیجیتال آن است که این عرصه بیش از دیگر عرصهها امکان کاربردهای دوگانه دارد. به عنوان مثال نسخه جهانی بایدو (Baidou) که واکنش چین در مقابل GPS آمریکا تلقی میشود امسال فعال خواهد شد و قابلیتهای نظارتی و دستور و کنترل چین را تقویت خواهد کرد. بایدو به شبکهای از ایستگاههای زمینی در سراسر جهان نیاز دارد که این خود نیاز چین به دولتهای دوست و همکار را تشدید میکند. جولیان گویتز از دانشگاه هاروارد میگوید «برای آقای شی که فردی مارکسیست است فناوری قدرت در عمل و تحولی تاریخی در شکل ماتریالیستی تلقی میشود». بسیاری بر این باورند که طرح جاده ابریشم دیجیتال صحنه اصلی بازی آینده برنامه کمربند و جاده خواهد بود. سوال اینجاست که آیا غرب اجازه چنین چیزی را میدهد؟
پاسخ این سوال تا حدی به چگونگی مدیریت این چالش توسط اروپا بستگی دارد. چین ابعاد دیجیتال برنامه خود را در مکانهایی پیش میبرد که قابل تشخیص نیستند. به عنوان مثال طرح پیشنهادی 5G هوآوی برای یونان تا حدی با هدف پیشبرد مرحله بعدی تحولات لجستیک اجرا میشود. این اجرا در بندر پیرائوس صورت میگیرد؛ جایی که آقای شی آن را «سر اژدها»ی سرمایهگذاری چین در اروپا مینامد.
سال گذشته یونان اولین کشور از اروپای غربی بود که به گروه 1+16 (اکنون 1+17) پیوست. این گروه مجموعهای از کشورهای شرق و مرکز اروپا هستند که با اشتیاق با پکن همکاری دارند. در حالی که محدودیتها برای مشارکت آینده هوآوی در پروژه 5G اروپا بیشتر میشود نفوذ چین در این گروه نگرانیهای بروکسل را چند برابر ساخته است. بزرگترین دولتهای اروپایی اکنون بر سر این دوراهی قرار دارند که یا اجازه دهند هوآوی توسعه پروژه 5G را به انجام رساند یا با خشم شدید چین روبهرو شوند. شاید آمریکا اصرار کند که هر توافقی که در آن هوآوی از بخشهای هستهای پروژه 5G دور بماند قابل اجرا نیست و نمیتوان تصور کرد که در این موضوع بسیار مهم بین آمریکا و اتحادیه اروپا شکاف ایجاد شود. دولت جدید یونان تحت ریاست آقای میتسوتاکیس (Mitsotakis) در مقایسه با اسلافش رابطه دوستانهتری با غرب دارد. اما آنچه مشخص است آن است که باید مرزهای جنگ دیجیتال ترسیم شوند.