جدال غرب و شرق
درگیریهای ترامپ و چین به کجا خواهد رسید؟
دونالد ترامپ سالها در نقش شکارچی چین ظاهر شده است. شخصی که سیاستهایش در برابر دولت چین خصمانه است. اتفاقاتی که در سال 2020 رخ داد (بهطور قابل توجه در اطراف مرزهای چین) میتواند ترامپ را بیشتر از قبل به سمت سیاستهای خصمانهاش نسبت به این کشور پیش ببرد و ترامپ و این دو کشور میتوانند بیشتر از قبل برسر مسائل سیاسی و ایدئولوژیک با یکدیگر به مشکل بخورند.
دونالد ترامپ سالها در نقش شکارچی چین ظاهر شده است. شخصی که سیاستهایش در برابر دولت چین خصمانه است. اتفاقاتی که در سال 2020 رخ داد (بهطور قابل توجه در اطراف مرزهای چین) میتواند ترامپ را بیشتر از قبل به سمت سیاستهای خصمانهاش نسبت به این کشور پیش ببرد و ترامپ و این دو کشور میتوانند بیشتر از قبل برسر مسائل سیاسی و ایدئولوژیک با یکدیگر به مشکل بخورند. به هر طریقی که به قضیه نگاه کنیم، عجیب است که ترامپ را مردی بنامیم که به چین آسان میگیرد و با ملایمت با آن برخورد میکند. او از زمانی که در سال 2016 انتخابات ریاستجمهوری را برد و به قدرت رسید، چین را متهم به دستکاری ارزش پولش میکند. او چین را متهم میکند که عمداً ارزش پولش را پایین نگه داشته و به این طریق به اقتصاد آمریکا حمله میکند. ترامپ به خاطر همین موضوع، جنگ تجاری را با چین آغاز کرده است.
اقدامات ترامپ در برابر چین همگی در راستای جنگ با این کشور بودهاند. ترامپ تحریمهای مختلفی را علیه شرکتهای چینی وضع کرده است؛ شرکتهایی که به نظر ترامپ امنیت ملی ایالات متحده را به خطر انداختهاند. یکی از این شرکتها، هوآوی (یکی از غولهای تکنولوژی دنیا) است. همچنین ترامپ در راستای مقابله با چینیها سعی کرده است جاسوسان چینی را در هرکجا که توانسته دستگیر کند و مانع از اثرگذاری آنها شود. به علاوه اینکه ترامپ تلاش کرده ارتباطات نظامی خود را با تایوان قوی کند. تایوان کشوری دموکراتیک و دارای 24 میلیون جمعیت است و چینیها ادعا میکنند که تایوان، بخشی از قلمرو چین بهشمار میرود. با همه اینها اگر به شکل سنتی به مقابله آمریکا با چین نگاه کنیم، نمیتوان سیاستهای ترامپ علیه چین را، سیاستهای خصمانه توصیف کرد. به شکل سنتی، اعلان جنگ با چین از سوی آمریکا، به خاطر سیستم سیاسی اقتدارگرایانه این کشور و همچنین سرمایهداری دولتی در چین بوده است.
چراکه در چنین سیستمی مقامات رسمی و دولتمردان چین میتوانند به راحتی رقبای خارجیشان را کنار بزنند. ترامپ چینیها را به خاطر تقلب در تجارت سرزنش نمیکند و در مقابل رهبران این کشور را باهوش خطاب میکند. این نوع نگاه ترامپ، یک شکاف میان دیدگاه رئیسجمهور ایالات متحده و مقامات رسمی این کشور به وجود میآورد. مقامات رسمی این کشور لیستی از تغییرات ساختاری را مدنظر دارند که چین باید آنها را انجام دهد. برای مثال در صدر این لیست، چین باید در بازارهای خود را به سمت بنگاههای خارجی بیشتر از قبل باز کند. اما در مقابل، ترامپ میگوید که دسترسی بنگاههای خارجی به بازارهای چین را به سختی میتوان یک اولویت در نظر گرفت و از سیاستهای تعرفهای خود دفاع میکند و میگوید تعرفههایش علیه چین باعث شدهاند که کسبوکارهای آمریکایی چین را ترک کنند. روش مقابله ترامپ با چین از این جنبههاست که با روسای جمهور قبلی فرق دارد.
اما در سال انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا، زمانی که سختگیری به چین، هیچ عدم مزیت سیاسیای نداشته باشد، اتفاقاتی که رخ میدهد میتواند ترامپ را به شیوهای از مقابله با چین وادارد که در زمان جنگ سرد رایج بود؛ شیوهای که ترامپ تاکنون از آن پرهیز کرده است. بگذارید با هنگکنگ آغاز کنیم. هنگکنگ در بحرانی گیر کرده است که به عقیده آمریکاییها، ساختگی است و به دستور چین این بحران به وجود آمده است. هنگکنگ درگیر اعتراضاتی است که در آن جوانان این کشور که بسیاری از آنها انگلیسی صحبت میکنند و تفکرات لیبرال دارند، برای رسیدن به دموکراسی تلاش میکنند.
جوانان معترض به نظام سیاسی هنگکنگ، در طرفداری از دموکراسی در حالی به اعتراض روی آوردهاند که در مقابلشان، نیروهای امنیتی صفآرایی میکنند و در صورت لزوم به خشونت متوسل می شوند. ترامپ در سال 2019 نسبت به اتفاقاتی که در هنگکنگ در حال رخ دادن است از خود واکنش تندی نشان نداد، اعتراضکنندگان هنگکنگ را شورشی خواند و همه چیز را به پکن سپرده بود. دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو، مانور زیادی روی خطمشیای که ترامپ نسبت به اعتراضات دموکراسیخواهانه در هنگکنگ در پیش گرفته بود، خواهند داد. همچنین دموکراتها در این باره تنها نخواهند بود. با افزایش اعتراضات در هنگکنگ و سرکوب آنها توسط نیروهای امنیتی و خونریزی بیشتر، جمهوریخواهان کنگره نیز به دموکراتها خواهند پیوست و خواستار اعمال تحریم روی مقامات رسمی چین خواهند شد.
در همین احوالات، در غرب چین نیز، اقلیتهای قومی و نژادی و مذهبی سال انتخاباتی را در ایالات متحده داغتر خواهند کرد. آنها در بحثها و مناظرات مربوط به حقوق بشر جای خواهند گرفت و از ترامپ سوال خواهند کرد که چرا به ندرت در مورد آنها صحبت میکند و رسیدگی به آنها را به عهده زیردستانش میگذارد (دموکراتها از این موضوع برای مقابله با ترامپ بهره خواهند برد). همچنین یک اتفاق دیگر در تبت رخ خواهد داد و میتواند این کشور منزوی را به سرتیتر خبرها بازگرداند. رهبر معنوی و تبعیدشده تبت، دالایی لاما، در سال جدید، 85ساله خواهد شد.
خارج از مرزهای آمریکا، تعهد ضعیف ترامپ به تامین امنیت متحدان دموکراتیک ایالات متحده آمریکا، میتواند از طریق مشکلاتی که در تایوان به وجود میآید، آزمایش شود. در تایوان، انتخابات ریاستجمهوری و مجلس برگزار خواهد شد. دولت چین از «سای اینگ ون» که در حال حاضر در تایوان قدرت را در دست دارد بیزار است. چراکه او مخالف این است که تایوان به عنوان بخشی از سرزمین اصلی چین اداره شود و برای دفاع از این مخالفت، به هنگکنگ و وضعیتی که در آن گیر کرده است اشاره میکند. او با اشاره به وضعیت هنگکنگ، از بیاعتمادیاش نسبت به وعدههای پکن دفاع میکند چراکه پکن استقلال داخلی هنگکنگ را با شعار «یک کشور، دو سیستم» زیر سوال برده است. اگر خانم سای دوباره انتخابات را در تایوان پیروز شود، تهدیدهای چین نسبت به تایوان ممکن است با پاسخ آمریکاییها مواجه شود. همچنین اگر تحرکات نیروی دریایی چین در جنوب دریای چین از سوی ترامپ مورد بیتوجهی قرار گیرد، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بار دیگر در معرض یک اتهام بزرگ قرار خواهد گرفت. اتهامی مبنی بر اینکه این ایده را که کشورش، حافظ همیشگی و حتمی نظم قانونمحور و لیبرال است، زیر سوال برده است.