آبهای زیرزمینی
کاهش خطرناک ذخایر
در سال 2004 هنگامی که دانمانتی دوی (Danmanti Devi) فقط چهار سال داشت مادرش او را به خاطر درد پا پیش پزشک برد. پزشک به اشتباه بیماری او را فلج اطفال تشخیص داد و کاری به جز تجویز مسکن از دستش برنیامد. اکنون پاهای دانمانتی تغییر شکل دادهاند.
در سال 2004 هنگامی که دانمانتی دوی (Danmanti Devi) فقط چهار سال داشت مادرش او را به خاطر درد پا پیش پزشک برد. پزشک به اشتباه بیماری او را فلج اطفال تشخیص داد و کاری به جز تجویز مسکن از دستش برنیامد. اکنون پاهای دانمانتی تغییر شکل دادهاند. بسیاری دیگر از ساکنان چارامان نگار، منطقهای محروم با 140 خانوار ساکن در خانههای گلی و چند کلبه آجری در بیهار (Bihar) یکی از فقیرترین ایالات هند، به خاطر آسیب زانو یا پاهای پرانتزی لنگلنگان راه میروند. این ناهنجاری ویژگی خاص نوعی بیماری است که به آن فلوروزیس (Fluorosis) اسکلت گفته میشود. دانمانتی یکی از میلیونها هندی است که از این ناهنجاری رنج میبرد و عامل آن نیز صرفاً نوشیدن آب حاوی سطوح خطرناک فلوراید است. او یکی از قربانیان استفاده بیش از حد از منابع آب زیرزمینی در هند به شمار میرود.
فلوراید و آرسنیک به طور طبیعی در آبهای زیرزمینی یافت میشوند. اگر میزان فلوراید اندک باشد بیضرر و حتی در مواقعی مفید خواهد بود. سازمان جهانی بهداشت (WHO) میگوید میزان مجاز آن 5 /1 میلیگرم در هر لیتر است. در منطقه چارامان که آب آشامیدنی از پمپهای دستی تحت نظارت شورای روستا استحصال میشود میزان فلوراید به 16 میلیگرم در لیتر میرسد.
ساکنان این قصبه جزو فرودستترین مردمان هند هستند. آنها در نظام طبقاتی هند دالیت (dalit) یا غیرقابل لمس نامیده میشوند و در پایینترین طبقه قرار دارند. آنها زندگی فقیرانه خود را با کارگری در کورههای آجرپزی یا تقطیر غیرقانونی مشروب میگذرانند. اما متاسفانه آنها در یک چیز اشتراک دارند: مسمومیت با آب آشامیدنی. به گفته آقای ماداوان مدیر اجرایی بنگاه خیریه بریتانیایی امداد آب (Water Aid) آشکارترین خطر یعنی آلودگی باکتریایی مشکلی است که در رتبه دوم قرار میگیرد. آلودگی با آرسنیک، نیترات، نمک و فلوراید مشکلی بنیادیتر است. برخی از این آلودگیها طبیعی هستند، برخی از پسابهای صنعتی ناشی میشوند و برخی دیگر محصول ترشحات مکانهای دفن زباله، فاضلاب منازل، تانکرهای زیرزمینی حاوی سوخت و استفاده بیش از حد از کودها و حشرهکشها هستند. هرچه آب در عمق بیشتری قرار داشته باشد احتمال آلوده شدن آن به مواد شیمیایی مانند آرسنیک بالاتر است.
در سال 2002 سازمان جهانی بهداشت اثرات آلودگی آبهای زیرزمینی بنگلادش به آرسنیک را «بزرگترین مسمومیت جمعی در تاریخ» خواند. در همسایگی آنها، در هند دهها میلیون نفر در معرض خطر هستند. تلاشهایی که برای نجات مردم از بیماریهای باکتریایی ناشی از مصرف آبهای جاری صورت میگیرد باعث میشود مردم در معرض خطرات پنهان در آبهای زیرزمینی قرار گیرند. آرسنیک با بروز سرطانهای پوست، کیسه صفرا و ریه ارتباط دارد.
استخراج آب زیرزمینی توسط فقرای هند از قبیل ساکنان چارامان به منظور آشامیدن و استحمام نقشی در اضافهبرداشت آب ندارد. آبیاری کشاورزی مهمترین عامل است. هماکنون نزدیک به 60 درصد از نیاز آب کشاورزی هند از آبهای زیرزمینی تامین میشود. انقلاب سبز دهه 1970 که هند را قادر ساخت غذای خود را تامین کند و به یکی از بزرگترین صادرکنندگان مواد غذایی تبدیل شود مدیون چاههایی است که به پمپهای برقی مجهز بودند.
انقلاب سبز همچنین هند را به بزرگترین بهرهبردار آبهای زیرزمینی تبدیل کرد. بزرگترین مصرفکنندگان آبهای زیرزمینی جهان یعنی پنج کشور هند، آمریکا، چین، ایران و پاکستان 67 درصد از کل بهرهبرداری جهانی را به خود اختصاص دادهاند. آب در هند رایگان است. قانون مصوب سال 1882 به مالکان اجازه میدهد آبهای سطحی و زیرزمینی زمین خودش را جمعآوری کند. هزینه برق لازم برای پمپاژ آب به سطح زمین یک عامل محدودکننده بود اما سیاستمداران هندی در زمان انتخابات برق ارزان یا رایگان را به میزان زیاد در اختیار رایدهندگان روستایی قرار میدهند. انقلاب سبز شاهد آن بود که سهم بخش کشاورزی از کل مصرف انرژی از 10 درصد در سال 1970 به 30 درصد در سال 1995 برسد.
این اقدامات کشاورزان را از وابستگی به بارانهای موسمی رها کرد. معمولاً 70 درصد بارشهای سالانه در هند بین ماههای ژوئن تا سپتامبر صورت میگیرد. در چارامان و سایر نقاط استان بیهار ساکنان بر این باورند که بارشها نسبت به گذشته بیثباتتر شدهاند اما اندازهگیریهای دانشمندان در سالهای اخیر نشان میدهد کاهش بارندگی بسیار اندک و کماهمیت است.
آسانی دسترسی به آبهای زیرزمینی در هند و دیگر کشورها باعث شد محصولات آببر در مناطق دچار کمبود آب به زیر کشت بروند. از دوران استعماری انگلستان، ساخت کانالهای آبیاری و استخراج آبهای زیرزمینی زمینهای خشک ایالت پنجاب را به قطب کشاورزی هند تبدیل کرد. به همین ترتیب، در چین سرزمینهای خشک شمال شرق کشور 60 درصد گندم و 40 درصد ذرت کشور را تولید میکنند در حالی که منابع آبی این دشتها فقط چهار درصد از منابع آب کشور است.
آنگونه که سونیل آمریث (Sunil Amrith) استاد تاریخ دانشگاه هاروارد در کتاب جدیدش با عنوان «آبهای بیضابطه» مینویسد طی نیمقرن از دهه 1960 الگویی که قرنها سابقه داشت و بیان میکرد ثروت کشاورزی در جایی قرار دارد که باران فراوان ببارد روند معکوس در پیش گرفت. اگر آنچه متخصصان آب با عنوان آب مجازی میشناسند که در تولید یک محصول کشاورزی یا کالا مصرف میشود را در محاسبات بگنجانیم، اسرائیل، پنجاب و منچوری در عمل صادرکنندگان آب قلمداد خواهند شد. به عبارت دیگر مقدار آبی که آنها به شکل محصولات کشاورزی یا کالا صادر میکنند از میزان واردات آنها به همان شکل یا برداشت آب از منابع خودشان فراتر میرود. آقای آمریث به تلخترین بخش این معجزه کشاورزی اشاره میکند: تشدید تولید بدان معناست که زمین بیشتری زیر کشت میرود و بیشتر از جنگلها نور خورشید را بازمیتاباند. زمین خنکتر و فاصله دمایی بین زمین و دریا که عامل پیدایش بارانهای موسمی است کمتر میشود. به این ترتیب، اقداماتی که با هدف محافظت از کشاورزان در مقابل تلاطمات غیرمنتظره بارانهای موسمی صورت میگیرند در عمل به بیثباتی آن دامن میزنند.
این پدیده به هند منحصر نمیشود. در سراسر جهان، افزایش نیاز به غذا فرآیند جنگلزدایی و استفاده بیشتر از زمین برای کشاورزی را تشدید میسازد. این امر به نوبه خود تقاضا برای آبیاری را بالا میبرد و از آنجا که بارشها نامنظم هستند و از آبهای سطحی نیز بیش از حد استفاده میشود اتکا به آبهای زیرزمینی بیشتر خواهد شد. هنوز اثر درازمدت این رویداد مشخص نیست. پژوهشی که تحت هدایت مارک کوتبرت (Mark Cuthbert) از دانشکده علوم زمین و اقیانوسشناسی دانشگاه کاردیف انجام گرفت نتیجه میگیرد که سامانههای آب زیرزمینی بسیار دیرتر از آبهای جاری در برابر اثرات تغییرات اقلیمی واکنش نشان میدهند. ظرف 100 سال آینده احتمالاً فقط نیمی از آبهای زیرزمینی جهان به تعادل جدید خواهند رسید. در مناطق خشکی که آب کمیاب است زمان بروز واکنش بحرانی طولانیتر میشود بنابراین تاثیر کامل برداشتهای کنونی از آبهای زیرزمینی دههها بعد آشکار و احساس خواهد شد و در برخی موارد ممکن است این زمان حتی طولانیتر نیز باشد.
منبع: اکونومیست