ساختوساز و اقلیم
ساختمانهایی با انرژی صفر
در گذشته دانشجویان معماری از شهر بروماندال (Brumunddal) با جمعیت 10 هزار نفر در ساحل شمالی بزرگترین دریاچه نروژ بازدید میکردند. دلیل این امر جلوگیری از تکرار اشتباهات بود. خیابان اصلی پر از جرم و جنایت این شهر به آنها ثابت میکرد چه اموری در ساخت مرکز شهر میتوانند اشتباه باشند. در دهه 1990 یکسوم از کل حملات و خشونتهای نژادپرستانه کشور پنج میلیون نفری نروژ در آن منطقه اتفاق افتاد. اما مقامات محلی امیدوارند معماران به زودی دلیل مثبت و مناسبتری برای دیدار از شهر پیدا کنند. قرار است بزرگترین آسمانخراش چوبی جهان با ارتفاع 85 متر در ماه مارس در ساحل بروماندال افتتاح شود.
در گذشته دانشجویان معماری از شهر بروماندال (Brumunddal) با جمعیت 10 هزار نفر در ساحل شمالی بزرگترین دریاچه نروژ بازدید میکردند. دلیل این امر جلوگیری از تکرار اشتباهات بود. خیابان اصلی پر از جرم و جنایت این شهر به آنها ثابت میکرد چه اموری در ساخت مرکز شهر میتوانند اشتباه باشند. در دهه 1990 یکسوم از کل حملات و خشونتهای نژادپرستانه کشور پنج میلیون نفری نروژ در آن منطقه اتفاق افتاد. اما مقامات محلی امیدوارند معماران به زودی دلیل مثبت و مناسبتری برای دیدار از شهر پیدا کنند. قرار است بزرگترین آسمانخراش چوبی جهان با ارتفاع 85 متر در ماه مارس در ساحل بروماندال افتتاح شود.
این برج که میوستارنت (Myostarnet) نام دارد همانند درختی بیشاخ و برگ بر فراز ساختمانهای سیمانی کوتاه شهر خودنمایی میکند. اما صرفاً روکشهای چوب کاج نیستند که برج را خاص میسازند بلکه نکته جالب توجه آن است که کلیه ستونهای پشتیبان از الوارهای چسبی و لمینتشده (گلولام) ساخته شدهاند. این ستونها در مقایسه با ستونهای فولادی دارای توان یکسان سبکترند و تولید آنها به یکششم انرژی لازم برای تولید ستونهای فولادی نیاز دارد. رون آبراهامسن مدیرعامل بنگاه نروژی مولون عرضهکننده این الوارها میگوید اکثر چوبها از کارگاههای چوببری و جنگلهای صنوبر در شعاع 50کیلومتری شهر تهیه شدهاند. بهطور خلاصه باید گفت تولید و انتقال مصالح این برج با حداقل تصاعد گازهای گلخانهای همراه بوده است. هرالد لیون مدیر پروژه برج میوستارنت میگوید این آینده ساختوساز خواهد بود. اما آیا واقعاً اینگونه است؟ بسیاری از دولتهای سراسر جهان علاقهمندند ساخت و بهرهبرداری از ساختمانها با کمترین تصاعد گازهای گلخانهای صورت گیرد. اما به جز در یک مورد استثنایی همه آنها در رسیدن به این هدف ناکام ماندهاند.
روشن کردن ترموستات
از زمانی که رومیها ساختوساز را با آجر پخته و سیمان آغاز کردند این صنعت، صنعتی آلاینده بوده است. گروه پژوهشی آژانس بینالمللی انرژی برآورد میکند که ساخت و بهرهبرداری از ساختمانها 36 درصد از انرژی جهان را مصرف و 40 درصد از انتشار کربن مرتبط با انرژی را ایجاد میکند. پنجششم از آن انرژی برای روشنایی، گرمایش، سرمایش و راهاندازی وسایل منزل مصرف میشود. اگر انرژی مصرفشده در تولید مصالح ساختمانی را به آن بیفزاییم سهم ساختمانها در انتشار گازهای گلخانهای باز هم بالاتر میرود. هر سال بیش از پنج میلیارد تن سیمان تولید میشود که شش درصد دیگر به میزان انتشار اضافه میکند. صنعت فولاد که نیمی از محصولاتش را به بخش ساختوساز میدهد عامل ایجاد هشت درصد انتشار بیشتر است.
در سال 2015 رهبران جهان متعهد شدند اجازه ندهند دمای جهان از دو درجه بالاتر از سطوح قبل از دوران صنعتی افزایش یابد. این تصمیم مستلزم کاهش قابل توجه انتشار آلایندههای ناشی از ساختوساز است. تاکنون پیشرفت در این مسیر کند بوده است. برخی تجهیزات از قبیل آبگرمکن و سیستم روشنایی خانگی کارایی بهتری پیدا کردهاند. اما در برخی امور نیز پیشرفتی حاصل نشده است. به عنوان مثال، طبق گزارش آوریل گذشته آژانس بینالمللی انرژی و سازمان پایداری سیمان، با وجود چارچوب مقرراتی کنونی، اگر سیاستمداران اقدام بیشتری انجام ندهند تا سال 2050 میزان تصاعد گازهای گلخانهای در صنعت سیمان چهار درصد افزایش خواهد یافت.
آشکارترین راه برای سبز کردن صنعت ساختمان اعمال گسترده مالیات کربن است که همه چیز از مصرف انرژی خانوار تا تصاعد گازهای حاصل از ساخت مصالح ساختمانی را دربر گیرد. اما هر مالیاتی که آشکارا منبع قبض انرژی را بالاتر ببرد با مخالفت روبهرو خواهد شد. به عنوان مثال در سال 2013 حزب کارگر هنگامی در رایگیریها در صدر قرار گرفت که اد میلیبند رئیس آن وعده داد تعرفههای انرژی خانوار را بردارد. یک مشکل آن است که تهیدستان ضربه ناشی از مالیات سبز را شدیدتر احساس میکنند. آنها اغلب در خانههایی با کمترین کارایی زندگی میکنند و توانایی مالی عایقبندی بهتر ساختمان را ندارند تا روشی برای مقابله با افزایش هزینه انرژی باشد. علاوه بر این، بسیاری از مردم بدون هیچ دلیلی همواره منزل خود را بسیار گرم نگه میدارند. طبق پژوهش رابرت فوکت از مدرسه اقتصاد لندن، از دهه 1990 حساسیت بریتانیاییها برای کاهش تقاضا به خاطر افزایش هزینه گرمایش منزل نزدیک به صفر بوده است.
سیاستگذاران تلاش کردهاند یارانه و وامهایی را برای پنلهای خورشیدی پشت بام و طرحهای بهرهوری انرژی ارائه دهند. این کمکها را میتوان از طریق صرفهجویی حاصل از کاهش صورتحساب انرژی بازپرداخت کرد. آمریکا و بریتانیا در این زمینه برنامههایی به ترتیب به نام پیس (Pace) و گرین دیل (Green Deal) دارند. متاسفانه پیشرفت این برنامهها از آنچه انتظار میرفت کندتر است، بخشی به آن دلیل که صرفهجوییهای مورد انتظار محقق نشد. در بریتانیا ادعای مربوط به کاهش 20درصدی هزینه انرژی از طریق عایقبندی پشت بام در یک پژوهش دولتی رد شد. آن پژوهش نشان داد عایقبندی سقف میزان مصرف گاز را بهطور میانگین فقط 7 /1 درصد کاهش میدهد.
یک دلیل را میتوان اثر ارتجاعی دانست. اگر ساختمانها بهتر عایقبندی شوند مردم بهجای کم کردن دما، لباس کمتری میپوشند. ریچارد توین از اندیشکده شورای ساختمان سبز بریتانیا میگوید طرحهای بهرهوری انرژی به گونهای ساختاربندی شدهاند که مفید نیستند. این طرحها هر زمان یک نوع ارتقا – مثلاً عایقبندی سقف – را تامین مالی میکنند. در مقابل یکی از راههای تکمیل ساختمان نصب ترموستاتهای دیجیتال است تا این اطمینان برای مردم حاصل شود که بهرهوری بیشتر انرژی علاوه بر افزایش ندادن دما، به کاهش صورتحسابها هم منجر میشود.
طرحی ناقص
بنابراین بسیای از کشورهای ثروتمند به تاکتیک سوم روی آوردهاند. آنها قوانینی را تدوین کردهاند که سازندگان را وادار میکند پروژههای جدید را بر اساس استانداردهای «انرژی صفر» یا «کربن صفر» بسازند. با ترکیب اقدامات بهرهوری انرژی، گرمای تجدیدپذیر در محل یا تولید برق و خرید مازاد آن در جایی دیگر قرار است ساختمانهای جدید تمام نیازهای خود به انرژی را از منابع تجدیدپذیر تامین کنند.
از اول ژانویه 2019 تمام ساختمانهای بخش عمومی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید با استاندارد «انرژی تقریباً صفر» ساخته شوند. به دنبال آن از ژانویه 2020 انواع دیگر ساختوساز معرفی میشوند. بخشهایی از آمریکا و آسیا نیز از این روش پیروی میکنند. در ژاپن، دولت قصد دارد از سال 2020 ساختمانهای انرژی صفر را ملاک استاندارد قرار دهد. ماه گذشته استان بریتیش کلمبیا در کانادا طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن از سال 2023 تمام ساختمانها باید طبق این استانداردها ساخته شوند. لابیگریهایی با دیگر دولتها از قبیل نیوزیلند برای پیوستن به این جنبش صورت گرفته است.
فناوریهای لازم برای ساخت و تجهیز ساختمانها با هدف کاهش تولید کربن هماکنون در دسترس هستند. یکی از این سیستمها انرژی اسپرانگ (Energiesprong) در هلند است که تمام بلوکهای آپارتمانی و تراسها را عایقبندی میکند و با پنلهای خورشیدی میپوشاند به گونهای که آنها بتوانند خود تمامی انرژی مورد نیاز را تامین کنند. اکنون برخی ساختمانها بیشتر از میزان خود انرژی تجدیدپذیر تولید میکنند. این کار به کاهش انتشار گازهای گلخانهای کمک میکند. نروژ در این راه پیشتاز است. نیروگاه خورشیدی در تراندایم مرکزی هر سال به ازای هر یک مترمربع مساحت 49 کیلووات انرژی تولید و فقط 21 کیلووات آن را مصرف میکند. این دستاورد برای ساختمانی که فقط 350 کیلومتر با قطب شمال فاصله دارد بسیار چشمگیر است.
مقررات و استانداردها کارایی کمتری از مالیاتها دارند. اما آنها برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای ناشی از ساخت و بهرهبرداری از ساختمانها روشی قابل قبولتر از جنبه سیاسی هستند. در این روش هزینههای زیستمحیطی در بهای مسکن و اجارهبهای ادارات پنهان میشود و مصرفکنندگان آن را مستقیماً در قبضهای ماهانه نمیبینند. لوک لاتین از بنگاه مشاورتی بین (Bain) میگوید قرار نیست صنعت تمام این بار را بهتنهایی بر دوش بکشد. ساختوساز صنعتی است که زیرشاخههای فراوانی دارد و رقابت برای کار بین این زیرشاخهها بسیار زیاد است. از آنجا که حاشیه سود اندک است سازندگان بیشتر از آنچه ملزم هستند به استانداردها توجه نمیکنند. آقای بورل معمار ساکن نیوزیلند منطقی بودن استانداردهای انرژی صفر را زیر سوال میبرد. او میگوید اولاً تاثیر استانداردها بر تصاعد گازهای آلاینده ناچیز است. سیاستها بر ساختمانهای جدید تمرکز دارند و کاری در مورد کاهش تصاعد در ساختمانهای قدیمی انجام نمیدهند. در جهان پیشرفته هر سال از هر 100 ساختمان فقط یک مورد با یک ساختمان جدید جایگرین میشود. ثانیاً استانداردها به آن اندازه که به نظر میرسند دقیق نیستند. آنها دستگاههای برقی مانند لپتاپ و ماشین ظرفشویی را دربر نمیگیرند. معماران زیرک میتوانند با جایگزین کردن لامپهای سقفها با لامپهای ایستاده ساختمان را «سبزتر» جلوه دهند. علاوه بر این ساختمانهای کربن صفر از تصاعد کربن هنگام ساخت غافل میمانند (به همین دلیل در استانداردهای اتحادیه اروپا از کلمه «تقریباً» استفاده شده است). گاهی اوقات این نوع تصاعد کربن از میزان آن در ساخت ساختمانهای معمولی بیشتر میشود. پژوهش دانشگاه هنگکنگ نشان داد ساخت دیوارها با پوشش گیاهی به منظور تبدیل دیاکسید کربن به اکسیژن سه تا شش برابر ساخت یک دیوار معمولی انرژی لازم دارد.
ثالثاً، آنگونه که آقای بورل میگوید بسیاری از ساختمانهای کربن صفر به اندازهای که از آنها انتظار میرود کارآمدی ندارند و به اندازه مورد انتظار نیز انرژی تجدیدپذیر تولید نمیکنند سازمان پژوهشهای ساختمان بریتانیا که یک آزمایشگاه تحقیقاتی است با این هدف طراحی شد که نمونه و الگویی از یک ساختمان کربن صفر باشد. اما در نهایت ساخت آن 90 درصد بیشتر از میزان برنامهریزیشده انرژی مصرف کرد. توربینهای بادی و پنلهای خورشیدی نصبشده در ساختمانها در مقایسه با نیروگاههای بادی و خورشیدی بزرگ برق بسیار اندکی تولید میکنند. اما نصب آبگرمکنهای چوبسوز در ساختمانهای جدید نیز احمقانه است چراکه آنها ذرات معلق و گازهای خطرناک را در شهرهای شلوغ بیشتر میکنند.
اگر استانداردهای کربن صفر به گونهای تغییر یابند که آلودگی و تصاعد ناشی از ساخت ساختمانها و خراب کردن سازهها را دربر گیرند بسیاری از انگیزههای غیرضروری در مقررات ساختوساز حذف خواهند شد. این کار احتمالاً به ساختوساز بیشتر با استفاده از چوب منجر میشود. بسیاری از جنگلهای قدیمی نقش زیادی در حذف کربن از هوا ایفا نمیکنند. قطع تعدادی از درختان آنها، محصور کردن کربن در ساختمانهای چوبی و کاشت درختان جدید بهجای آنها میتواند در عمل میزان مشارکت و نقش جنگلداری در حذف کربن جو را افزایش دهد. کارگاههای چوببری نیز میتوانند سبز باشند به عنوان مثال کارگاه مولون برق خود را با سوزاندن خاک اره تولید میکند. علاوه بر این، از آنجا که چوب در مقایسه با فولاد، آجر و سیمان سبکتر است میتوان از آن برای تولید انبوه ساختمان در کارخانهها استفاده کرد. این امر میزان تصاعد حاصل از انتقال مصالح به محل ساختوساز را کاهش میدهد.
استان بریتیش کلمبیا سرعت خوبی در پیشرفت دارد. یک دهه قبل شیوع آفت سوسک کاج 18 میلیون هکتار جنگل را در این استان خشک کرد. اگر آن درختان میپوسیدند یا در آتشسوزی جنگلی میسوختند میزان تصاعد کل کربن در کانادا بین سالهای 2020-2000 تا دو درصد افزایش مییافت بنابراین، بریتیش کلمبیا در سال 2009 قانونی را تصویب کرد که به موجب آن کلیه ساختمانهای عمومی جدید باید با چوب ساخته شوند.
بنجامین اسپورتن از انجمن جهانی سیمان با اشاره به آتشسوزی برج گرنفل لندن که به مرگ 72 نفر انجامید این سوال را مطرح میکند که آیا تقاضا برای آسمانخراشهای چوبی وجود خواهد داشت؟ اما همانگونه که آقای آبراهامسن اشاره میکند چوب در آتش ذوب نمیشود و پس از تبدیل به زغال سوختن آن متوقف میشود درست همانگونه که آتش کنده در فضای باز میسوزد. پلکان اضطراری برج میوستارنت دو روکش لیمنت دارد و هنگام آتشسوزی از فولاد ایمنتر است.
در حال حاضر چند آسمانخراش چوبی دیگر در حال ساخت هستند. آمستردام و ویتنام برجهایی هماندازه میوستارنت میسازند. پروژههای بلندپروازانهتر دیگری از قبیل برج 40 طبقه تریتاپ (Tree Top) در استکهلم و برجهای 300متری در لندن و هلند پیشنهاد شدهاند. آقای لیون میگوید شاید میوستارنت بلندترین برج چوبی جهان باشد اما ما امیدواریم این رکورد مدت زیادی دوام نیاورد. این حرف فقط یک امکان را بیان میکند اما همین مقدار هم مفید خواهد بود.
منبع: اکونومیست