لیبرالِ بدفرجام
میراث تورگوت اوزال برای ترکیه معاصر در گفتوگو با سیدعلی قائممقامی
سیدعلی قائممقامی میگوید: در دهه 80 میلادی تورمهای 50 درصدی و 60 درصدی تبدیل به یک امر رایج برای ترکیه شده بود. نرخ رشد اقتصادی ترکیه نیز به طور متوسط 2 /5 درصد و نرخ رشد متوسط صنایع نیز 2 /6 درصد بود. اما هدف اوزال از توسعه صادرات و صنایع مبتنی بر صادرات تقریباً محقق نشد.
مهدی نیکویی: بسیاری از کارشناسان، تورگوت اوزال را بنیانگذار ترکیه جدید میدانند. او دهه 80 میلادی جسارت داشت تا بسیاری از اقداماتی را شروع کند که هماکنون تبدیل به رویههایی جدی در سیاست ترکیه شدهاند؛ اقداماتی مانند تلاش برای ورود به اتحادیه اروپا و ارتباط نزدیک با آمریکا، رژیم صهیونیستی و ناتو. با این حال، بسیاری از تلاشهای اوزال برای لیبرالیزه کردن کشورش یا در حد شعار باقی ماند یا به دلیل شرایط آن روز ترکیه به شکست انجامید. در نهایت نیز کاهش محبوبیت او و شاید جسارت بیش از اندازه در انجام طرحها و برنامههایش باعث شد تا هدف یک ترور نافرجام و یک ترور موفق از طریق تزریق سم قرار بگیرد. با وجود اطلاعاتی که از اوزال وجود دارد، هنوز هم جنبههای بسیاری از تاریخ ترکیه در دوران زمامداری او ناشناخته باقی مانده است. از اینرو، گفتوگویی با سیدعلی قائممقامی، کارشناس ارشد مسائل ترکیه داشتیم تا سیاستمدار فقید این کشور را بهتر بشناسیم. قائممقامی دوران دانشجویی خود را در ترکیه گذرانده و 10 سال از زندگی خود را در این کشور سپری کرده است. او البته پس از دوران دانشجویی هم ارتباطات خود را با ترکیه حفظ کرد و مدتی را در خاک این کشور و در واحد برونمرزی صداوسیمای ایران به کار مشغول بود. در این دوران و پس از آن نیز، به مطالعات و رصد سیاستها و تحولات ترکیه ادامه داد و به گفته خود او، 35 سال سابقه مطالعات ترکیه را در کارنامه دارد. قائممقامی که اکنون به عنوان معاون سیاسی سازمان صدا و سیمای برونمرزی فعالیت میکند، تقریباً بر تمام سیستم سیاسی ترکیه مانند قانون اساسی، شورای عالی امنیت ملی، سرویس اطلاعاتی ترکیه، ارتش ترکیه و... اشراف دارد و تمام این موارد را از لحاظ قانون بررسی کرده است. او همچنین تمام گروههای ترکیه را هم از لحاظ سازماندهی و هم از لحاظ اساسنامه و تحولات آن بررسی و مطالعه کرده است. در این میان، به واسطه ارتباط ترکیه با سازمانها و کشورهای غربی، قائممقامی به مطالعه یا ترجمه تحولات ناتو، اتحادیه اروپا، ارتباط ترکیه با کشورهای منطقه و کشورهای جهان اقدام کرده است. مشروح گفتوگوی تجارت فردا با سیدعلی قائممقامی را میخوانید.
♦♦♦
ترکیه در زمان به قدرت رسیدن تورگوت اوزال چه وضعیتی داشت و در دوران سیاستمداری او چه تغییراتی کرد؟
تورگوت اوزال، به طور کلی لیبرال بود و این منش او هم ناشی از تحصیل کردن او در آمریکا و هم ناشی از کار کردن در بانک جهانی و ارتباط نزدیکش با صندوق بینالمللی پول بود. از اینرو، بخش مهمی از سیاستها و تغییرات ترکیه در دهه 80 میلادی که قدرت در دست او بود، مربوط به مسائل و برنامههای اقتصادی میشد. او در این دوران تلاش کرد تا سیاستها و برنامههای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را در ترکیه پیادهسازی کند و به یکباره این کشور را از یک اقتصاد سنتی به یک اقتصاد آزاد و لیبرال تبدیل کرد.
او بعد از کودتای 1980 و در تاریخ 24 ژانویه همین سال، عامل اصلی به نتیجه رسیدن یک مصوبه اقتصادی با نام «برنامهریزی اقتصادی نوین» بود که به تمام بخشهای کشور ابلاغ شد. او در سال 1983، حزب مام میهن ترکیه را بنیانگذاری کرد و از طریق همین حزب، قدرت را در دست گرفت. او در سال 1987 و برای دومین بار متوالی، از طریق همین حزب، به قدرت رسید. اوزال در سال 1989 نیز به عنوان هشتمین رئیسجمهور ترکیه انتخاب شد و تا 17 آوریل 1993 که بنابرگفتهها مسموم شد، به اداره ترکیه ادامه داد.
اما از میان این سالها، دوران 1980 تا 1990، اوج دوران سیاستهای اقتصادی و اجتماعی تورگوت اوزال به شمار میرود. او در این دوران، حتی از مصوبه اقتصادی 1980 که برنامه اقتصادی نوین ترکیه بود، فراتر رفت و تلاش کرد تا برنامهها را به شیوهای بسیار لیبرالتر و گستردهتر اجرا کند. این سیاستها منجر به افزایش همکاریهای ترکیه با کشورهای غربی و حتی وابستگی به این بخش از جهان شد. در این دوران، اوزال دخالتهای دولت در اقتصاد ترکیه را به شدت کاهش داد، نرخ ارز کاملاً آزاد شد و بر اساس تحولات جهانی تعیین میشد. او همچنین تلاش کرد تا صادرات و صنایع مبتنی بر صادرات را تقویت کند. او تمام شرکتها را به صادرات تشویق میکرد و به همین دلیل، به تدریج بسیاری از شرکتهایی که تا آن زمان صادراتی نداشتند، شروع به صادرات محصولات خود کردند.
در این بین، کاهش دخالتهای دولت تقریباً به صورت مطلق آن و به شکل دولتهای غربی انجام شد. در این دوران، دولت و بانک مرکزی از تعیین نرخ بهره بانکی خودداری میکردند و این نرخ بر اساس شرایط بازار آزاد تعیین میشد. عدم کنترل تورم هم از دیگر سیاستهای اقتصادی در دوران اوزال بود و اجازه دادن به اثرگیری قیمت کالاها و محصولات مختلف از بازار آزاد، باعث شد تا نرخ هر کالا، همبستگی کامل با شرایط عرضه و تقاضا داشته باشد.
از دیگر سیاستهای بازار آزاد اوزال میتوان به کاهش بودجه دستگاههای دولتی، واگذاری نهادهای عمومی به بخش عمومی و حذف کامل یارانهها اشاره کرد. اصلاح مالیاتی، شروع سیاست مالیات بر ارزش افزوده و تشویق ورود سرمایههای خارجی نیز از دیگر اقدامات او بود. در این دوران، بخش گمرکی ترکیه نیز با اتحادیه اروپای آن زمان قراردادهایی امضا کرد که به موجب آن، ورود و خروج محصولات از مرز تحت تاثیر قرار گرفت. تمام این اقدامات در راستای سیاستهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی بود؛ به طوری که تا همین سالهای اخیر، ترکیه و صندوق بینالمللی پول 19 قرارداد آماده اجرا، از زمان اوزال داشتند. اوزال سیاستهای این نهادهای بینالمللی را به طور داوطلبانه اجرا میکرد و آنها هم به طور کامل از دولت او حمایت میکردند.
سیاستهای اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد، چه اثری بر اقتصاد ترکیه داشت و تا چه اندازه توانست توسعه اقتصادی این کشور را رقم بزند؟ به عبارت دیگر، آیا اوزال توانست برنامه اقتصادی خود را محقق کند و در رفاه شهروندان ترکیه تاثیراتی برجا بگذارد؟
در دهه 80 میلادی و در پی سیاستهای اقتصادی دولت حاکم، ارزش پول ملی ترکیه کاهش یافت و تورم همواره در سطوح بالایی سیر میکرد. در این دوره، نرخ تورمهای 50 درصد و 60 درصد تبدیل به یک امر رایج برای ترکیه شده بود. نرخ رشد اقتصادی ترکیه نیز به طور متوسط 2 /5 درصد و نرخ رشد متوسط صنایع نیز 2 /6 درصد بود. اما هدف اوزال از توسعه صادرات و صنایع مبتنی بر صادرات تقریباً محقق نشد. اوزال برای توسعه اقتصادی، شرایط ورود سرمایههای خارجی را فراهم کرده بود تا سرمایهگذاران مختلف از کشورهای غربی بتوانند به صنایع این کشور وارد شوند و تولید را رونق ببخشند. شاید ایراد کار در اینجا بود که سرمایهگذاران میتوانستند در ترکیه به تولیدات خود اقدام کنند و سپس سود حاصل را از کشور خارج کنند.
از طرفی، با آنکه ترکیه به بازار سرمایههای خارجی تبدیل شده بود، سرمایههای پایدار و توسعه صنایع سنگین در دستور کار قرار نگرفت و بیشتر سرمایههای جذبشده، در بخش مالی و بانکی و خدماتی به جریان افتادند. اوزال همچنین حمایت از بخش کشاورزی را به شدت کاهش داد که این موضوع ظرف چند سال، نتایج خود را نشان داد.
مجموع این شرایط باعث شد تا رفاه اقتصادی و سطح زندگی شهروندان ترکیه، بهبود قابل توجهی نداشته باشد و حتی با ادامه این وضعیت، نرخ تورم در سال 2000 به بالاتر از 70 درصد رسید و 70 میلیارد دلار از سرمایههای ترکیه نیز ظرف یک شب از دست رفت. این وضعیت در نهایت منجر به سقوط دولت حاکم و روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان در ترکیه شد (حزبی که هنوز هم اداره امور ترکیه را در دست دارد). تابعیت محض اوزال از سیاستهای نهادهای اقتصادی جهان همچنین باعث شد که ترکیه 23 میلیارد دلار به این نهادها بدهکار شود که ظاهراً این رقم به تازگی تسویه شده است.
تنها میتوان صنایع نساجی و قطعهسازی را برندگان سیاست اقتصادی تورگوت اوزال دانست. نساجی کنونی ترکیه، که بذر اصلی آن در دهه 80 کاشته شد، هماکنون به حدی رشد کرده که همسطح و رقیب اصلی نساجی ایتالیا شده است. با این حال، قطعهسازی ترکیه با اینکه موفق بوده و درآمدهایی برای این کشور داشته، بیشتر متکی بر مونتاژکاری است و چندان نتوانسته منجر به توسعه قابل توجه دانش و فناوری قطعهسازی این کشور شود.
سیاستهای اوزال در حوزه بینالملل چگونه بود و آیا علاوه بر کشورهای غرب، نگاهی به منطقه و کشورهای شرقی هم داشت؟ به این دلیل که برخی معتقدند ترکیه در دوران اوزال بیش از غرب به شرق روی آورد.
اوزال، همانطور که گفته شد به دلیل تحصیل در آمریکا و نزدیکی به بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، اقبال بیشتری به کشورهای غربی داشت و تلاش برای ورود ترکیه به اتحادیه اروپا نیز از همین دوران شروع شد و شاید بتوان سیاستهای بازار آزاد را هم یکی از اقدامات برای ورود به سازمانهای اقتصادی جهان دانست. با این حال، سیاستهای خارجی او مبتنی بر تنشزدایی و همکاریهای بینالمللی فراوان بود.
در دهه 80 میلادی، ترکیه، علاوه بر آنکه همکاریهای نزدیکی با آمریکا، اروپا و حتی رژیم صهیونیستی داشت، تلاش کرد تا مراودات قابل توجهی هم با ایران، کشورهای آسیای میانه و قفقاز و کشورهای اسلامی و خاورمیانه داشته باشد. او حتی قراردادهای کلان بسیاری هم با روسیه امضا کرد که هنوز هم برخی از آنها ادامه یافتهاند. به این صورت میتوان گفت که او هم به غرب چشم داشت و هم به شرق. با این حال، او از نقش و قدرت ایران هراس داشت و بارها ایران را به مداخله در امور ترکیه، یا حمایت از PKK که در آن زمان قدرت زیادی داشت، متهم کرد.
لیبرال بودن اوزال، تا چه اندازه خود را در سیاستهای داخلی ترکیه نشان داد؟ آیا این سیاستها منجر به افزایش آزادیهای اجتماعی، احترام به حقوق کردها و به رسمیت شناختن آنها و بهبود شرایط زندگی و حقوق شهروندی ترکها شد؟ آیا اوزال توانست قدرت ارتش را مهار یا دستکم کنترل کند؟
اوزال از همان ابتدای به قدرت رسیدنش، در کنار آزادسازی اقتصاد از قیدوبندهای سنتی خود، وعده توجه به آزادیهای مدنی و اجتماعی را داده بود. او همچنین وابستگی خونی به کردها داشت و تاکید کرده بود که از حقوق آنها دفاع میکند. با این حال، این صحبتها تقریباً در حد وعده باقی ماند و عملی نشد. به عبارت دیگر، او تنها در سالهای نخست دهه 80 میلادی توانست اندکی شرایط اجتماعی و سیاسی کشورش را بهبود بخشد و پس از آن، عقبگردی جدی داشت.
ترکیه در زمان اوزال، در پی وابستگی بیش از حد به آمریکا و رژیم صهیونیستی، تبدیل به جولانگاه ناتو و موساد شد. از طریق ارتش و نیروهای نظامی ترکیه همچنان قدرت خود را حفظ کرده بودند و در تعیین آزادیهای مردم نقشی اساسی داشتند. در این دوره به طور کلی میتوان اینطور بیان کرد که قدرت اصلی در دست ارتش و میت (سرویس اطلاعات ترکیه) بود که هیچکدام از آنها گوش به فرمان اوزال نبودند و حتی اگر او هم میخواست قدم مثبتی در جهت احیای حقوق شهروندان خود و فراهم کردن آزادی برای آنها بردارد، این اجازه به او داده نمیشد. در حقیقت او نهتنها، در وعدههای اجتماعی و سیاسیاش به واقعیات ترکیه توجه نکرد، بلکه با وابستگی بیش از حد به آمریکا و رژیم صهیونیستی، کار خود را هم در این حوزه دشوارتر کرد. در این دوره، PKK نیز قدرت زیاد و فعالیتهای گستردهای داشت که حکومت را مجبور به موضعگیری در مقابل آنها میکرد و باعث شد تا در نهایت، حقوق اقلیت کرد ترکیه به رسمیت شناخته نشود و فشارهای اجتماعی و سیاسی بر آنها ادامه یابد. اما به طور کلی، سایر شهروندان ترکیه هم شرایط خوبی را تجربه نمیکردند و فشار بر آنها بسیار زیاد بود و سیاستهای سرکوب و بازداشت، فضای آزادی را از آنها دریغ کرده بود.
از طرفی، با آنکه روابط اقتصادی و غیراقتصادی ترکیه با کشورهایی مانند ایران و عراق افزایش یافته بود، هراس اوزال از قدرت ایران و اتهامهایی که او به دخالت ایران در امور این کشور میزد، به جامعه این کشور هم رسیده بود؛ به این معنا که حاکم ترکیه، اجازه مراودات شهروندان کشورش با شهروندان کشورهای دیگر را نمیداد و این موضوع به نوبه خود منجر به بستهتر شدن فضای ترکیه و فضای بیشتر در آن شده بود.
در ادامه دهه 80 و در سالهای پایانی قدرت اوزال، این شرایط وخیمتر نیز شد. به نتیجه نرسیدن اصلاحات اقتصادی و وعدههای آزادی مدنی باعث شد تا حمایت 60 تا 70درصدی مردم از اوزال سقوط کند و جایگاه او در جامعه آن روز ترکیه تضعیف شد. در چنین شرایطی، دیگر اوضاع کار به نحوی از دست حزب و جریان حاکم خارج شده بود و مجالی برای بهبود شرایط اجتماعی و سیاسی باقی نمانده بود. در نهایت نیز، این روند رو به زوال، منجر به شکست حزب مام میهن ترکیه در انتخاباتهای پایان دهه 80 و اوایل دهه 90 و فوت «ترور مانند» اوزال شد. شرکت مام میهن نیز پس از فوت اوزال، نفوذ و قدرت خود را از دست داد و در نهایت و در پی اوج گرفتن نارضایتیهای مردم و سقوط اعتماد عمومی به این حزب، حدود سال 2000، از هم پاشید.
در ترکیه کنونی چه مواردی را میتوان مشاهده کرد که یادگار دوران اوزال است یا ریشه آن را باید در سیاستهای او دنبال کرد؟ برخی معتقدند حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان وامدار اوزال و ادامهدهنده راه اوست.
همانطور که گفته شد، شروع تلاشهای ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا و همگامی کامل با سیاستهای این نهاد را باید در سیاستهای اوزال جستوجو کرد؛ تلاشهایی که البته هنوز به نتیجه نرسیده است. از طرفی، از همین زمان بود که همکاریهای گسترده با آمریکا و تبدیل شدن ترکیه به پایگاه ناتو رخ داد. اوزال در سالهای ابتدایی قدرت خود برای اصلاح شرایط اجتماعی و سیاسی داخلی کشور هم تلاش کرد که البته این تلاشها به سرعت متوقف شد و اوضاع خفقان در این کشور به روال سابق خود باقی ماند.
موفقیتهای کنونی صنایع نساجی و قطعهسازی ترکیه هم ناشی از سیاستهای دوران اوزال است. با این حال، مهمتر از آن، بافت اقتصادی کنونی آن نشانههای بسیاری از آن زمان دارد. اوزال برای اولینبار مالیات بر ارزشافزوده را آغاز کرد. او همچنین زمینه فعالیتهای گسترده شرکتهای خارجی را در ترکیه فراهم ساخت. پیش از روی کار آمدن اوزال، بافت اقتصادی ترکیه سنتی بود و به جای آنکه شرکتهای بینالمللی و بدون تعهد به ترکیه، جولان دهند،
نهادهای مختلفی مانند دولت، اتحادیهها، تعاونیها و بخش خصوصی به فعالیت مشغول بودند. این وضعیت با سیاستهای اوزال به طور کامل به تاریخ ترکیه پیوست و هنوز هم شاهد آن هستیم که شرکتهای بسیاری از شرق و غرب جهان در ترکیه فعالیت میکنند و حتی سود خود را به کشورهایشان انتقال میدهند.