صندوقهای بازنشستگی دولتی
فشار حقوق و مقرریها
مدارس پنسیلوانیا باید خوشحال باشند چراکه دولت بودجه سال 2018-2017 آنها را 125 میلیون دلار افزایش داد. با این بودجه میتوان کتابها و تجهیزات زیادی خریداری کرد اما جان کالاهان از انجمن هیات مدارس پنسیلوانیا میگوید تمامی مبلغ افزایش بودجه و حتی بیشتر از آن خرج هزینه حقوق بازنشستگی خواهد شد که امسال 164 میلیون دلار بیشتر میشود.
مدارس پنسیلوانیا باید خوشحال باشند چراکه دولت بودجه سال 2018-2017 آنها را 125 میلیون دلار افزایش داد. با این بودجه میتوان کتابها و تجهیزات زیادی خریداری کرد اما جان کالاهان از انجمن هیات مدارس پنسیلوانیا میگوید تمامی مبلغ افزایش بودجه و حتی بیشتر از آن خرج هزینه حقوق بازنشستگی خواهد شد که امسال 164 میلیون دلار بیشتر میشود. این رویداد در هر سال در پنج سال گذشته تکرار شده و در مجموع میزان کسری به 586 میلیون دلار رسیده است. نسبت دانشآموزان به معلم در مقایسه با سال 2010 بالاتر رفته است، این در حالی است که تقریباً 85 درصد از مدارس دولتی اعلام کردهاند بزرگترین فشار بودجهای از ناحیه حقوق بازنشستگی وارد میشود. این مضیقه در سراسر آمریکا مشاهده میشود. سارا آنزیا از دانشگاه کالیفرنیا 219 شهر را در سالهای 2005 تا 2014 بررسی کرد و متوجه شد میانگین افزایش هزینههای واقعی بازنشستگی در آنها 69 درصد بالا رفته است. این افزایش هزینهها در حالی اتفاق میافتد که در این شهرها استخدام بخش دولتی و مخارج سرمایهای رو به کاهش بود.
احتمال دارد این مشکل شدیدتر شود. طبق برآورد آژانس رتبهبندی مودیز کسری کل طرحهای بازنشستگی بخش دولتی آمریکا حدود 41 تریلیون دلار است. لازم نیست این شکاف بلافاصله بسته شود اما بدان معناست که سهم مشارکت کارفرمایان و مالیاتدهندگان بیش از پیش افزایش خواهد یافت.
در واقع این وضعیت، نقطه تلاقی یک نیروی مقاومتناپذیر و یک شیء ثابت و مستحکم است. نیرو همان هزینه فزاینده مقرری بازنشستگی است که به آخرین حقوق کارگر پیوند میخورد و به طرح مزایای تعریفشده (DB) شهرت دارد. افزایش هزینهها عمدتاً از بهبود امید به زندگی، بازدهی ضعیف سرمایهگذاریها و سهم مشارکت ناکافی در گذشته ناشی میشوند. شیء ثابت نیاز قانونی و اخلاقی برای تحقق وعدههای دادهشده به کارگرانی است که اکنون مستمری بازنشستگی تنها منبع درآمدی آنها به شمار میرود.
به عنوان مثال معلمان کالیفرنیا را در نظر بگیرید. جنیفر بیکر از انجمن معلمان کالیفرنیا اشاره میکند که معلمان در زمان بازنشستگی از تامین اجتماعی یا مزایای درمانی کارمندان بهرهای نمیبرند. علاوه بر این 72 درصد از معلمان زن هستند که بیش از نیمی از آنها کار خود را در نیمه راه تمام کردهاند و لذا مشمول مزایای مستمری تماموقت نمیشوند.
مهار این چرخه آسان نیست. دولتهای ایالتی و محلی تلاش کردهاند به روشهای مختلف بار فشار هزینههای مستمری بازنشستگی بر دوش مالیاتدهندگان را سبک کنند. اول، آنها به کارمندان جدید مزایای کمتری پیشنهاد دادهاند. اما این کار باعث میشود بخش اصلی تعهدات همچنان ثابت باقی بماند. دوم، آنها میزان افزایش مستمری بازنشستگی همراه با تورم را محدود و هزینه زندگی را تعدیل کردهاند. این کار در درازمدت به صرفهجویی در پول میانجامد اما از آنجا که نرخ تورم بسیار پایین است در کوتاهمدت صرفه زیادی به همراه ندارد. سوم، آنها از کارمندان خواستهاند تا نسبت بیشتری از حقوق کنونی خود را به سهم مشارکت اختصاص دهند. این بدان معناست که حقوق این گروه کاهش پیدا میکند.
این تغییرات فقط بخش بسیار کوچکی از مشکل را برطرف میکند. لازم است در دو حوزه صرفهجوییهای بزرگ صورت گیرد. یکی از آنها غیرممکن است: قطع مستمری کسانی که قبلاً بازنشسته شدهاند یا مزایایی که قبلاً به کارگران وعده داده شده بود. موضوع بغرنج دیگر آن است که آیا میتوان مزایای آینده کارگران کنونی را قطع کرد؟ به عنوان مثال یک فرد 45ساله میتواند مزایای تعریفشده (DB) را بر مبنای درآمد گذشتهاش حفظ کند اما مستمری آینده او بر مبنای نظام مشارکت تعریفشده (DC) است که در آن درآمد نهایی تضمین نمیشود.
انجام چنین تحولی دشواری زیادی دارد. کارگران از آن ناراضی هستند و احتمالاً در برخی ایالتها نیز غیرقانونی است. آرکانزاس، ایلینویز و نیویورک کاهش حقوق کارگران کنونی را غیرقانونی میدانند. در برخی ایالتها دادگاهها حکم دادهاند که پس از وعده دادن نمیتوان آن حقوق را حذف کرد. شاید دادگاه عالی کالیفرنیا این فرصت را در سال 2018 پیدا کند که حکم را برگرداند. هماکنون دو پرونده در این زمینه در جریان است.
این مشکل یکشبه حل نمیشود. راب دوبو مدیر امور مالی شهرداری فیلادلفیا میگوید این مشکل ظرف چند دهه به وجود آمده است بنابراین حل آن زمانبر خواهد بود. بهتازگی شهرداری فیلادلفیا با اتحادیههای کارگری بر سر اصلاحاتی به توافق رسید که طبق آن برخی کارمندان سهم مشارکت بیشتری میپردازند (هرچه درآمد بالاتر باشد سهم کارمند بیشتر است)، درآمد بر فروش افزایش مییابد و به کارمندان جدید ترکیبی از طرحهای مزایای تعریفشده و مشارکت تعریفشده ارائه میشود. هدف آن است که منابع طرح از 5 /39 درصد ارزش داراییهای کنونی به 80 درصد تا سال 2031 برسد.
برنامهریزی 14ساله برای پر کردن شکاف منابع به نظر طولانی میآید. شاید طرح فیلادلفیا خوشبینانه باشد. طبق آن بازدهی سالانه 75 /7 برآورد میشود. حدود 22 درصد از سبد داراییهای این طرح در بخش اوراق قرضه است. اگر بازدهی این اوراق سه درصد باشد بقیه سبد باید سالانه 9 درصد بازدهی داشته باشد. این امر در حالی که انتظار میرود نرخ تورم سالانه فقط دو درصد باشد دشوار خواهد بود.
آقای دوبو میگوید عدد 75 /7 درصد در سالهای اخیر پایین آمده است اما متخصصان سرمایهگذاری آن را قابل تحقق میدانند. جک اهنس (Ehnes) مسوول نظارت بر مستمری معلمان کالیفرنیا میگوید پس از گفتوگو با مشاوران اکنون انتظار دارد نرخ بازدهی طرح آنها فقط هفت درصد باشد.
تفاوت نظرات متخصصان طبیعی است اما تغییر کوچک در فرضیهها میتواند تفاوت زیادی در سهم مشارکت کارمندان به وجود آورد. طبق گزارش اداره ملی بازنشستگی ایالتی کاهش فرض بازدهی به میزان یکچهارم واحد درصد نرخ سهم مشارکت (به نسبت درآمد) را دو تا سه واحد درصد بالا میبرد. در نتیجه هیچکس علاقهای ندارد که فرضیههای واقعگرایانهتری در مورد نرخ بازدهی آینده تدوین کند. کارگران و اتحادیهها میترسند از آنها خواسته شود مزایای آینده را کاهش دهند و دولتها نگرانند مجبور شوند مالیاتها را بالا ببرند. دان بوید از اندیشکده موسسه راکفلر بیان میکند اگر نرخ بازدهی پنج درصد فرض شود، دولت باید هر سال 120 میلیارد دلار اضافه بپردازد تا همین وضعیت موجود را حفظ کند بدون اینکه پیشرفتی در کاهش کسری داشته باشد. بنابراین بازی «به تعویق انداختن و وانمود کردن اینکه هیچ مشکلی نیست» همچنان ادامه پیدا میکند.
خطر پیشبینیهای خوشبینانه آن است که در صورت شکست چاله عمیقتری به وجود میآید. دیوید کرین یکی از فعالان کارزار اصلاحات مستمریها و مشاور سابق آرنولد شوارتزنگر، فرماندار کالیفرنیا در سالهای 2003 تا 2011 است. او در یک سخنرانی در سال 2010 بیان کرد که صندوق بازنشستگی دولتی در سال 1999 بازده درازمدت 25 /8درصدی و هزینه مستمری 450 میلیوندلاری را برای دولت پیشبینی کرده بود. این میانگین در 10 سال بعد عملاً به 3 /2 میلیارد دلار رسید. یکی از دلایل افزایش هزینهها آن بود که دولت بر مبنای نرخ بازدهی 25 /8 درصد وعدههای سخاوتمندانهای را به کارکنان داده بود.
خطر خوشبینی کنونی در آن است که در حال حاضر بورس آمریکا در بالاترین سطح قرار دارد در حالیکه حتی، خوشبینانهترین فرض بازدهی، منابع طرحهای بازنشستگی ایالتی و محلی فقط 72 درصد تامین میشود. وقوع یک روند نزولی در بازار میتواند عواقب فاجعهباری به همراه داشته باشد.
این مشکل در مناطقی حادتر میشود که مشکلات مالی بزرگتری دارند. بدترین نمونه پورتوریکو است که بهتازگی در پرداخت بدهیها نکول کرد و 50 میلیارد دلار در مستمریها کسری دارد. در دیترویت که سال 2013 اعلام ورشکستگی کرد، مستمریها تا 5 /4 درصد کاهش یافت. مودیز رتبه اوراق قرضه ایلینویز را تا حد بنجل پایین آورد. با توجه به اندازه ایالت، این منطقه بیشترین کسری در مستمریها را به نسبت دیگر ایالتها دارد.
با گذشت زمان، رایدهندگان و قانونگذاران در سراسر کشور مجبور به نوعی بدهبستان خواهند شد. آنها میتوانند مالیات بیشتری بدهند و خدمات کمتری بگیرند یا به افرادی که به فرزندانشان آموزش میدهند، پلیسهایی که خیابانها را امن نگه میدارند و افرادی که آنها را از آتش نجات میدهند، مزایای کمتری بپردازند. هیچ پاسخ سادهای برای این معما وجود ندارد.