احزاب برسرسفره
انتخابات ترسناک در برزیل
در 6 سپتامبر تا ساعت 9 صبح جمعیت زیادی در بیرون از خانه یک طبقه آقای فابیو گایا در شهر موریچی گرد آمدند که در محاصره مزارع نیشکر قرار دارد. این عضو شورا پاسخگوی تعداد زیادی از افراد حوزه انتخابیه است که انبوهی از کاغذهای مچالهشده از نسخه پزشک، رسید اسکن اولتراسوند، و قبض برق را در دست دارند.
در 6 سپتامبر تا ساعت 9 صبح جمعیت زیادی در بیرون از خانه یک طبقه آقای فابیو گایا در شهر موریچی گرد آمدند که در محاصره مزارع نیشکر قرار دارد. این عضو شورا پاسخگوی تعداد زیادی از افراد حوزه انتخابیه است که انبوهی از کاغذهای مچالهشده از نسخه پزشک، رسید اسکن اولتراسوند، و قبض برق را در دست دارند. هنوز یک ماه تا انتخابات عمومی برزیل باقی مانده است بنابراین آقای گایا وعده میدهد همه آن قبضها را پرداخت میکند. او میگوید «ما به درب منازل میرویم و برنامه انتخاباتیمان را توضیح میدهیم اما آنها میپرسند چه چیز گیرشان میآید. اگر ما این کار را نکنیم دیگران خواهند کرد». گایا برای حزب پیشرفت (PP) تبلیغ میکند که یک حزب محافظهکار است.
منظور او از دیگران، خاندان کالیروس، مزرعهدارانی از موریچی، هستند که بیش از سه دهه امور سیاسی را در آلاگوا ایالت فقیر شمال شرق برزیل در دست دارند. رئیس آنها رنان کالیروس عضو بزرگترین حزب کشور یعنی جنبش دموکراتیک برزیل (MDB) و سه دوره سناتور بوده است. پسر او فرماندار، برادرش قانونگذار ایالتی، برادرزادهاش شهردار موریچی و خواهر همسرش مدیر مرکز کمکهای اجتماعی شهر هستند. مرکز کمکهای اجتماعی در چند هفته قبل از انتخابات 7 اکتبر کیسههای غذا را در بین مردم توزیع میکند.
در اکثر نقاط برزیل اوضاع سیاسی به همین شکل است. پولهای واریزی به صندوقهای مالی احزاب اغلب برای پرداختهای نقدی یا خرید رای مصرف میشوند. گفته میشود قیمت خرید رای در آلاگوا 100 رئال (25 دلار) است. خرید رای در مناطق ثروتمند کشور کمتر اتفاق میافتد اما نمونههای مشابه آلاگوا کم نیستند.
خاندان کالیروس بهترین بازیگران این عرصه هستند. در انتخابات ملی قبلی در سال 2014 حزب MDB از نظر جمعآوری منابع مالی در رتبه چهارم کشوری قرار گرفت هرچند که ایالات آلاگوا از نظر جمعیت در رتبه 17 است. آقای کالیروس توانست در سه دولت سمت وزیر دادگستری و ریاست سنا را حفظ کند. خانواده او برای حضور در انتخابات بعدی ائتلافی از 19 حزب تشکیل دادهاند که بزرگترین اتحاد در سطح ایالتی به شمار میرود. تقریباً تمام 102 شهردار ایالت آلاگوا از خاندان کالیروس حمایت میکنند. آنها برای جذب پول فدرال برای ساخت جاده، بیمارستان و دیگر پروژهها روی این خانواده حساب میکنند تا خود بتوانند در انتخابات بعدی دوباره پیروز شوند (انتخابات شهرداری در سال 2030 برگزار میشود). جرالدو ماژلا تاریخنویس ایالت آلاگوا میگوید رنان کالیروس در سطح محلی سلطهای کامل دارد.
اما با وجود همه ولخرجیها شهر موریچی همچنان فقیر است. فقط یکدهم از ساکنان آن شغل رسمی دارند و شهرداری بزرگترین کارفرماست. مزارع نیشکر اشتغال فصلی ایجاد میکنند. بیش از نیمی از ساکنان شهر مشمول دریافت مزایای رفاهی از دولت فدرال هستند. سیاستزدگی در موریچی و شهرهای شبیه به آن باعث میشود انتخابات ماه آینده اصلاً روال عادی نداشته باشد. جیر بولسونارو (Jair Bolsonaro) سردار سابق ارتش با تمایلات راستگرایانه نفر اول رقابت ریاستجمهوری است که سیاست متعارف را به باد انتقاد میگیرد، از دیکتاتورها تقدیر میکند و در مورد مبارزه با جرم و جنایت به استفاده از اسلحه اعتقاد دارد. او در یک مراسم در روز 6 سپتامبر مورد اصابت چاقو قرار گرفت و اکنون کارزار انتخاباتی را از روی تخت بیمارستان دنبال میکند. انتظار میرود او به دور دوم انتخابات برسد که در 28 اکتبر برگزار خواهد شد.
شخصیت مهم دیگر لولا داسیلوا رئیسجمهور چپگرای سابق است که به اتهام فساد در زندان به سر میبرد. او تا 31 آگوست در رقابت انتخاباتی از همه جلوتر بود اما دادگاه صلاحیت او را رد کرد. او همچنان پرطرفدارترین و در عین حال منفورترین سیاستمدار کشور به شمار میرود. فرناندو حداد شهردار سابق سائوپائولو نامزد جایگزین او در حزب کارگران (WP) است. نظرسنجیها نشان میدهد او به احتمال زیاد در دور دوم در رقابت با آقای بولسونارو قرار خواهد گرفت.
اگر این اتفاق رخ دهد انتخابات ریاستجمهوری عرصه رقابت حزب آقای لولا که مسوول بحرانهای شدید برزیل پس از پایان دیکتاتوری در 1985 است و نامزدی خواهد بود که ادعا میکند پاسخ کوبندهای به بحرانها خواهد داد. اولین بحران به فساد موسوم به تحقیقات «کارواش» مربوط میشود. در آن جریان، سیاستمداران و احزاب رشوههایی را از شرکتهای خصوصی دریافت و به آنها کمک کردند قراردادها را از چنگ شرکتهای دولتی درآورند یا مزایای دیگری را از دولت دریافت کنند. بیش از یکصد سیاستمدار بازپرسی و 12 نفر از جمله آقای لولا محکوم شدند. جانشین او خانم دیلما روسف در سال 2016 استیضاح شد. میشل تمر رئیسجمهور کنونی و عضو MDB توانست از محاکمه در دادگاه عالی بگریزد فقط به این دلیل که کنگره به نجات او رای داد. در آلاگوا آقای کالیروس و بندیتو دلیرا سناتور حزب پیشرفت از جمله افرادی هستند که در مظان اتهام قرار دارند.
بحران دوم وجود بدترین رکودی است که از زمان بحران کارواش در 2014 آغاز شد. این بحران تولید ناخالص داخلی سرانه را 10 درصد کاهش داد و میلیونها برزیلی را که به طبقه متوسط پیوسته بودند مجدداً به فقر و تنگدستی بازگرداند. رشد اقتصادی بهبود یافت اما هنوز سالانه 4 /1 درصد است. جرم و جنایت به بحران دامن میزند. سال گذشته شمار قتلها سه درصد افزایش یافت و به حدود 64 هزار مورد رسید. این بحرانها اعتماد برزیلیها به دموکراسی را از بین برد. طبق نظرسنجیها، سال گذشته فقط 13 درصد از مردم از دموکراسی کشور رضایت داشتند که کمترین میزان در آمریکای لاتین به شمار میرود. نشانههای طغیان از سال 2013 آشکار شد. زمانی که اعتراضات به افزایش کرایه اتوبوس در سائوپائولو به راهپیمایی در دیگر شهرها و بر سر بهانههای دیگر از جمله کیفیت پایین خدمات عمومی منجر شد. اعتصاب 10روزه کامیونداران به خاطر افزایش قیمت سوخت اقتصاد کشور را فلج کرد و دولتمردان را مجبور کرد یارانهها را به طور موقت بازگردانند.
موضوع اصلی انتخابات کنونی آن است که آیا رهبران جدید برزیل خواهند توانست حاکمیت خوبی ارائه دهند تا بحرانها را مهار کنند و اعتماد را به نهادهای کشور بازگردانند؟ این موضوع به پیشرفت در سه عرصه بزرگ نیاز دارد. اول باید سیاست از فسادی که آبروی دموکراسی را برد نجات یابد. دوم، باید از یک بحران هرچند کند اقتصادی جلوگیری شود. بحرانی که کاهش رشد، تورم بالا و دولت ناکارآمد را به همراه خواهد داشت. سوم، خشونت باید کاهش یابد.
هر دولتی که بخواهد به برزیل ثبات دهد با مخالفت گروههایی مواجه خواهد شد که از اصلاحات ضرر میکنند. میتوان انتظار داشت پس از پایان یارانههای سوخت در ماه دسامبر کامیونداران یکبار دیگر دست به اعتصاب بزنند. رئیسجمهوری که درباره پاکسازی سیاست مصمم باشد با اعضای کنگره دچار چالش خواهد شد چون به تایید آنها برای اصلاحات اقتصادی نیاز دارد. مقابله با جرم و جنایت به هماهنگی بهتر بین دولت فدرال و ایالتها و همچنین بین نیروهای مجزای پلیس در داخل ایالتها بستگی دارد. اگر آقای بولسونارو رئیسجمهور شود دولت بعد نخواهد توانست هیچکدام از موارد بالا را به انجام برساند. بدتر آنکه انگیزههای خودکامانه او دموکراسی برزیل را باز هم ضعیفتر خواهد ساخت.
از دیدگاه نظری ممکن است انتخابات ریاستجمهوری به معنای نوسازی همهچیز باشد. مردم برزیل رئیسجمهور، 513 عضو مجلس پاییندستی کنگره، دوسوم از 81 عضو سنا، فرمانداران و قانونگذاران 27 ایالت را برمیگزینند. اما نحوه اعمال سیاست در آلاگوا نشان میدهد نوسازی تا چه اندازه میتواند دشوار باشد. رایدهندگان با انبوهی از احزاب غیرکارآمد و نامزدهای بیهویت مواجه هستند. در کل کشور، تعداد احزاب از زمان تدوین قانون اساسی در سال 1988 از 7 به 35 حزب رسید و 28 حزب در کنگره نماینده دارند. بسیاری از این احزاب وجود خود را مرهون پول عمومی و 25 دقیقه برنامه تبلیغاتی هستند که در دوران کارزار انتخاباتی روزی دوبار پخش میشود. احزاب بزرگ مانند MDB در زمان انتخابات با احزاب کوچکتر ائتلاف میکنند و در ازای وعده مشاغل دولتی در آینده، زمان تبلیغاتی رسمی آنها را میگیرند.
اشکهای یک دلقک
فراوانی تعداد نامزدها از نظام غیرعادی برزیل نشات میگیرد که در آن «فهرست باز نمایندگی نسبی» برای انتخاب نمایندگان مجلس و قانونگذاران ایالتی تشکیل میشود. اگر یک نامزد آرایی بیش از حد لازم برای برنده شدن به دست آورد آرای مازاد او در بین نامزدهای دیگر ائتلاف توزیع میشود. مردم برزیل این را تاثیر تریریکا مینامند. تریریکا دلقکی بود که با آرای مازاد خود در سال 2010 سه نماینده دیگر را به مجلس فرستاد. اعضای مجلس پاییندستی نماینده کل ایالت هستند بنابراین برای انتخاب شدن پول زیادی خرج میکنند و با بسیاری از مردم حوزه انتخابیه خود ارتباط ندارند.
در آلاگوا، 441 نامزد برای 40 جایگاه اجرایی و قانونگذاری رقابت میکنند. اتحاد آنها هیچ ربطی به همبستگی سیاسی ندارد. در 6 سپتامبر راهپیمایی بزرگی با پرچمهای زیاد و نوای طبل در ماچیو مرکز آلاگوا در حمایت از آقای کالیروس و پسرش برگزار شد. در میان راهپیمایان سیاستمدارانی از حزب کمونیست و حزب محافظهکار جمهوری دیده میشدند. یک هفته قبل آقای کالیروس همایشی را با آقای حداد برگزار کرد هرچند MDB نامزد خود یعنی هنریک میرالس وزیر دارایی سابق را برای ریاستجمهوری دارد. یکی از مشاوران کارزار آقای کالیروس میگوید «این یک حساب و کتاب برای بقای سیاسی است». انتخاباتی که در این شرایط برگزار میشود بهجای آنکه تعهدی برای اداره کشور ایجاد کند فضا را برای بازی بین رئیسجمهور و کنگره چندشاخهای باز میکند. برزیلیها این بازی را ریاستجمهوری ائتلافی مینامند. در این حالت رئیسجمهور باید ائتلافی از احزاب بسازد که با ایدئولوژی او ارتباطی ندارند و ممکن است با ائتلاف قبل از انتخابات کاملاً متفاوت باشد. در این صورت رئیسجمهور میتواند برنامه اداری خود را به تصویب برساند. شغلهای دولتی برای حامیان، هزینه برای پروژههای عوامپسند و فساد در مقیاس وسیع از جمله ابزارهای او برای رسیدن به این هدف هستند. مردم برزیل دیگر تحمل این نظام را ندارند. در نظرسنجی اواخر سال قبل، 62 درصد از پاسخدهندگان گفتند که فساد بزرگترین مشکل برزیل است. به همین دلیل است که آقای بولسونارو با ارائه چهرهای منتقد از نظام طرفدار پیدا کرد؛ هرچند او 28 سال عضویت در کنگره و 9 حزب مختلف را در سوابق خود دارد.
با وجود ناامیدیها، این نظام نشان داد که ظرفیت اصلاح خود را دارد. بحران کارواش ثابت کرد دادستانها و قضات علاقهمندند از استقلال خود تحت قانون اساسی استفاده و قدرتمندترین افراد کشور را تعقیب کنند. سیاستمداران و دادگاهها تغییرات اندکی در نظام انتخاباتی دادهاند؛ دادگاه عالی حمایت مالی شرکتها از احزاب را ممنوع کرد و باعث شد مخارج انتخابات امسال 70 تا 80 درصد کمتر شود. کنگره «بند عملکرد» را به تصویب رساند که برای احزابی که کمتر از 5 /1 درصد رای کشوری در حداقل 9 ایالت را کسب کنند بودجه عمومی و زمان رسانهای را کاهش میدهد. شاید این اقدام تعداد احزاب حاضر در کنگره را کمتر کند.
بااین حال تغییرات ناشی از این اصلاحات (در صورت بروز) تدریجی خواهند بود. یک دلیل آن است که بحران انگیزه سیاستمداران برای چسبیدن به مقام را بالا برد چون فقط دادگاه عالی میتواند سیاستمدارانی را که بر سرکار هستند محاکمه کند. طبق گزارشها حداقل 30 نفر از افراد مظنون به سوء عملکرد برای انتخاب مجدد تلاش میکنند. برآورد میشود که نمایندگان کنونی مجلس پاییندستی حداقل 70 درصد اعضای مجلس آینده را تشکیل دهند. ممنوعیت کمک مالی شرکتها به احزاب باعث میشود نامزدهای جدید نتوانند با نمایندگان کنونی مبارزه و رقابت کنند. رئیسجمهور و کنگره بعدی در منگنه اصلاحات بیشتر و تمایل به حفظ خویش قرار خواهند گرفت. ایدههای جسورانهتر آن است که ایالتها به مناطق انتخاباتی تقسیم شوند یا نظام ریاستجمهوری به پارلمانی تبدیل شود. اما نمیتوان از قانونگذاران انتظار داشت نظامی را تغییر دهند که آنها را انتخاب کرده است. پیشنهاد عملیتر آن است که مقررات مربوط به لابیگری و تدارکات آژانسهای دولتی و بنگاههای ایالتی بهبود یابند. رایدهندگان خواهند خواست که تحقیقات کارواش ادامه یابد اما ممکن است سیاستمداران چوب لای چرخ نظام قضایی بگذارند. نظام سیاسی تلاش خواهد کرد قدرت موسسات قانونی را بدون توجه به نتیجه انتخابات محدود کند. اگر دولت آینده همچنان با پول و موادغذایی حمایت بخرد اما جلوی رشوهگیری را هم بگیرد این امر پیشرفتی بزرگ خواهد بود.
شاید بهبود اوضاع اقتصادی از بازسازی سیاسی آسانتر باشد. این همان کاری است که آقای تمر تلاش کرد پس از جانشینی بر خانم روسف در سال 2016 انجام دهد. او تا حدی موفق شد. کنگره اصلاحیهای بر قانون اساسی گذاشت که هزینههای فدرال را حداقل تا سال 2026 متوقف میکند. اصلاحیه دیگر انعطاف بیشتری به بازار کار بخشید. نزدیک بود آقای تمر اصلاحیه نظام بازنشستگی را در ماه می گذشته به تصویب برساند اما یک نوار صوتی از او منتشر شد که در آن از سیاستمداران متهم به رشوهگیری تقدیر میشود. آقای تمر مجبور شد سرمایه سیاسی خود را برای جلوگیری از محاکمه خرج کند.
توقف اصلاحات اقتصاد برزیل را در وضعیتی بد قرار داد. کسری بودجه به هفت درصد تولید ناخالص داخلی رسید. مزایای بازنشستگان دولتی و کارگران رسمی 56 درصد از بودجه فدرال را میبلعد و چهار واحد درصد بیشتر از نرخ تورم رشد میکند. فرار مالیاتی چهار درصد تولید ناخالص داخلی است که به همراه رشد کند اقتصاد بدهیهای دولت را به سطوح ناپایدار میرساند. بدهی ناخالص بخش عمومی از 78 درصد GDP در سال 2016 به 84 درصد در سال گذشته رسید.
این خطر دیده نمیشود که برزیل مجبور شود راه آرژانتین را در پیش گیرد و از صندوق بینالمللی پول کمک بخواهد. برخلاف آرژانتین، بدهی برزیل عمدتاً با واحد پولی کشور و به شهروندان خودش است بنابراین کاهش ارزش رئال بدهی خالص کشور را بالا نمیبرد. برزیل 380 میلیارد دلار معادل یکپنجم GDP ذخیره دارد.
گنجه خالی
اما این بدان معنا نیست که برزیل در مسیر شفافیت قرار دارد. تردیدهای مربوط به ثبات مالی کشور روی رئال سنگینی میکند و تورم را بالا میبرد. درآمد واقعی، سرمایهگذاری و رشد آسیب خواهند دید. هزینههای بدون تبعیض مانند مزایای بازنشستگی بیش از 90 درصد بودجه فدرال را مصرف میکند و چیزی برای خدماتی مانند بهداشت باقی نمیگذارد. بسیاری از دولتهای ایالتی که علاوه بر وظایف دیگر مسوولیت پلیس و آموزش و پرورش را نیز برعهده دارند در وضعیت مالی بدتری قرار میگیرند. اقتصاددانان میگویند برزیل به کاهش مخارج یا افزایش درآمدی معادل 300 میلیارد رئال در سال (معادل چهار درصد GDP) نیاز دارد تا بتواند بدهی فدرال را ثابت نگه دارد.
اکثر نامزدهای ریاستجمهوری میپذیرند که مستمریها باید تغییر کنند. بخشی به آن دلیل که رایدهندگان از نظامی که در آن دیوانسالاران با دریافت حقوق کامل در دهه 50 زندگی بازنشسته میشوند متنفرند. طبق نظرسنجیهای دولتی مخالفت با اصلاحات آقای تمر از 68 به 44 درصد کاهش یافته است. همچنین در مورد افزایش درآمدهای مالیاتی توافق وجود دارد هرچند نامزدها در مورد جزئیات آن اختلاف رای دارند.
مستمری یا آموزشی؟
باوجود بارقههای توافق، بازارها هنوز بدبین هستند. ارزش رئال به پایینترین سطح در برابر دلار رسید؛ بخشی به این خاطر که نامزدهای پرقدرت کمترین امکانات را برای اداره کشور دارند. هردو نامزد اول برنده شدند، نماینده نیروهای چندقطبی هستند بنابراین نمیتوانند به راحتی برای اصلاحات پشتیبان پیدا کنند. احتمال ورود نامزدهای دارای بهترین نظریات اقتصادی به دور دوم نیز اندک است.
بزرگترین استعداد آقای بولسونارو برانگیختن خشم عمومی است. او به تازگی به اقتصاد لیبرال علاقه پیدا کرده است. مشاور ارشد اقتصادی او آقای پائولو گیدز فارغالتحصیل دانشگاه شیکاگو، مرکز اقتصاددانان بازارگراست. آقای بولسونارو از حزب کوچک سوسیال لیبرال میآید و متحدان اندکی دارد. او میگوید «مردم حزب ما هستند». اگر او نتواند با طبقه سیاسی آشتی کند موفق نخواهد شد اصلاحاتش را در کنگره به تصویب برساند. آقای حداد، بزرگترین رقیب احتمالی او در دور دوم، از حزب بزرگتری میآید و سابقه خوبی در شهرداری دارد. او وعده میدهد که بدهی را در مسیر سرازیری قرار دهد. اما حزبش به اندازه او اصلاحطلب نیست. علاوه بر این، مردم او را عروسک آقای لولا میدانند. نامزدهای دیگر کمتر قطبی شدهاند و احتمال کمتری دارد که در دور دوم با بولسوانا رقیب شوند. هرکدام از آنها مشکلات خودش را دارد. چیرو گومز فرماندار سابق چپگرای ایالت چیرا در شمال شرق طرفدار آن دسته از سیاستهای مداخلهگرایانه از قبیل وامهای یارانهای است که بحران اقتصادی برزیل را تشدید کرد.
دو نامزد دیگر تصویری متقابل از یکدیگرند. جرالدو آلکمین فرماندار سابق ایالت سائوپائولو فردی توانمند است و یک ائتلاف بزرگ از او حمایت میکند بنابراین او آسانتر میتواند اصلاحاتش را به تصویب برساند. اما او عضو حزب دموکراسی اجتماعی برزیل (PSDB) است که اعتبارش را در جریان بحران کارواش از دست داد. خانم مارینا سیلوا چهره بهتری دارد. او وزیر سابق محیط زیست است که در خانوادهای بیسواد در آمازون متولد شد و در 16 سالگی خواندن و نوشتن را یاد گرفت. در مقایسه با عوامگرایان، به احتمال زیاد او به وعدههایش عمل خواهد کرد.
رایدهندگان آلاگوا بین پول نقد و وعدههای سیاست قدیمی از یک طرف و امید به شرایط بهتر از طرف دیگر گیر کردهاند. رودریگو چانا نامزد سناتوری وعده اصلاحات میدهد و حریفی قدرتمند برای کسب یکی از دو کرسی سناتوری به شمار میرود. جورانی که یک راننده تاکسی بیکار است میگوید یک رای او برای چانا و دیگری برای کالیروس است. به گفته او مردم آلاگوا عاشق افرادی هستند که بدانند چگونه همانند آنها با سیاست کار کنند.