ورودی مقالات
وضع مالیات بر ثروتمندان با هدف تامین منابع مالی کمک به فقرا همیشه راهحلی مستقیم برای مشکل نابرابری بوده است. اما طبقه ثروتمند با مهارت کامل میتوانند راههای گریز از مالیات را پیدا کنند و با استفاده از توان سیاسی خود مانع افزایش نرخ مالیاتها شوند. کسانی که از تداوم سطوح بالای نابرابری به ستوه آمدهاند در تلاش برای یافتن راههای جسورانهتری هستند تا بتوانند کفههای ترازوی مالکان و کارگران را به حالت تعادل بازگردانند. در یک جهان آرمانی، بازارهای آزاد تضمین میکنند که هر بنگاه و هر کارگر دقیقاً آن چیزی را که حق اوست به دست آورد. اما همانگونه که اقتصاددانان از زمان آدام اسمیت به بعد درک کردهاند توزیع نابرابر قدرت همواره و بدون تردید بازارها را از مسیر واقعی منحرف میکند. تشکیل یک صندوق ثروت اجتماعی که کارگران را به جای دشمن سرمایه به مالک تبدیل میکند میتواند برای کارگران جذاب باشد بدون آنکه مانعی برای منافع شرکتهای قدرتمند تلقی شود. همچنین اگر این صندوق بتواند حس اتحاد اقتصادی ایجاد کند میتواند مشوق گامهای بعدی در جهت تشکیل جامعهای برابر باشد.