شناسه خبر : 39758 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

موج زمستانی

چگونگی رویارویی با کووید 19

احتمالاً در چند سال آینده کووید 19 به یک بیماری فصلی تبدیل خواهد شد که فقط برای کهنسالان و بیماران تهدید مرگ را به همراه دارد و برای دیگران یک ناراحتی خفیف خواهد بود. با وجود این تجربه اروپا نشان می‌دهد که مسیر رسیدن به آن نقطه ناهموار و پرخطر است. در حال حاضر اتحادیه اروپا روزانه تقریباً 250 هزار مورد ابتلا را ثبت می‌کند که از هر زمان دیگر در دوران همه‌گیری بالاتر است. با گذشت 11 ماه از اولین دوز واکسیناسیون، بخش‌های مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌ها در برخی مناطق تقریباً پر شده‌اند. هفته گذشته سازمان بهداشت جهانی هشدار داد که ممکن است تا ماه مارس 700 هزار اروپایی جان  خود را از دست بدهند.  در میان این هشدارهای فزاینده دولت‌ها بار دیگر به تعطیلی و قرنطینه روی می‌آورند. اتریش اولین کشور ثروتمند جهان بود که اعلام کرد تمام شهروندان باید واکسن بزنند والا جریمه خواهند شد. آلمان هم ممکن است همین اقدام را انجام دهد. در هلند، بلژیک و ایتالیا تظاهرات‌کنندگان در مخالفت با محدودیت‌های جدید به خیابان‌ها آمده‌اند. با گسترش بیماری این سردرگمی پدید می‌آید که چه اقداماتی برای کند کردن روند شیوع توجیه‌پذیر هستند. رویارویی با موج چهارم با درک چگونگی پیدایش آن آغاز می‌شود. اوج‌گیری کووید در اروپا بدان  جهت است که هوای سرد زمستانی افراد را به فضاهای بسته می‌کشاند. جایی که ویروس به سرعت و به سادگی پخش می‌شود. در اتحادیه اروپا بیش از 60 درصد از جمعیت بالای 12 سال به‌طور کامل واکسینه شده‌اند، این بدان معناست که حدود 150 میلیون نفر محافظت نشده‌اند مگر اینکه همانند بسیاری از مردم بریتانیا مبتلا شده و پس از بهبود مصونیت پیدا کرده باشند. در چین که بخش بزرگی از جمعیت از نظر ایمنی ضعیف هستند موج چهارم تهدیدی جدی به‌شمار می‌آید. همزمان باید توجه داشت که با گذشت 10 هفته از تزریق دوز دوم مصونیت فرد رو به کاهش می‌گذارد. تزریق تقویتی امری حیاتی است اما اتحادیه اروپا در انجام آن اهمال می‌ورزد. در آلمان تعداد موارد ابتلا هر 12 روز دو برابر می‌شود. یک دلیل آن است که فقط هشت درصد افراد دوز سوم را دریافت کرده‌اند. این رقم در بریتانیا 23 درصد است. در دوران همه‌گیری دولت‌ها بارها با رشد تصاعدی موارد ابتلا رو‌به‌رو شده‌اند. از آنجا که دولت‌ها دیر دست به کار می‌شوند مجبور هستند به اقداماتی افراطی دست بزنند. معترضان می‌گویند آزادی‌های آنها زیرپا گذاشته می‌شود. بسیاری از کسانی که از واکسن زدن خودداری می‌کنند می‌گویند دولت حق ندارد آنها را مجبور کند. این استدلال بی‌اساس است. با گذشت دو سال از همه‌‌گیری کاملاً آشکار است که رفتار فرد واقعاً برای دیگران اهمیت دارد. یک دلیل آن است که اگر فرد واکسن نزده باشد احتمال بیشتری دارد که دیگران را مبتلا کند. حتی اگر دیگران واکسن زده باشند ممکن است تعدادی به شدت مریض شوند یا جان خود را از دست بدهند. حتی اگر تعداد این افراد کم باشد باز هم از اهمیت موضوع چیزی کم نمی‌شود. علاوه بر این، حتی اگر دولت هیچ اقدامی نکند احتمال دارد که ابتلای افراد واکسینه‌نشده فشار زیادی را بر نظام درمان وارد کند و بسیاری از بیماران - حتی کسانی که ربطی به کووید ندارند- در اثر کمبود مراقبت‌ها جان بسپارند. این امر خود آزادی‌های بیشتری را به خطر می‌اندازد. اگر دولت‌ها مجبور شوند برای جلوگیری از شیوع بیماری به تعطیلی و قرنطینه روی آورند آن‌گاه این مخالفان واکسن‌ هستند که واکسن‌زده‌ها را از آزادی‌هایشان محروم می‌سازند. آنچه مداخله دولت را دشوار می‌کند اصل موضوع مداخله نیست بلکه موثر بودن و تناسب آن است. اینکه بدانند چه اقدامی با چه هزینه‌ای کارآمدی دارد و چگونه اقدامات از کشوری به کشور دیگر تفاوت می‌کنند. هدف ریشه‌کنی کووید نیست چراکه چنین کاری غیرممکن است. هدف آن است که روند شیوع آن کند شود تا موارد ابتلا قابل مدیریت باشند. کاهش منحنی ابتلا به این روش از نظام سلامت محافظت می‌کند و زمانی را برای اجرای واکسیناسیون و تهیه داروهای قدرتمند جدید ضدکووید از قبیل مولنوپیراویر فراهم می‌کند تا در مجموع جان انسان‌های بیشتری حفظ شود. گام ساده آن است که مردم به شستن دست‌ها و زدن ماسک در فضاهای عمومی سرپوشیده تشویق شوند. هر دو اقدام در کاهش شیوع بیماری موثرند و هیچ‌کدام به آزادی فرد آسیب نمی‌رساند. گام بعد آن است که تزریق دوزهای تقویتی تسریع شود. این اقدام توانایی فرد در جلوگیری از انتقال بیماری را بالا می‌برد و به میزان زیادی از افراد و جامعه محافظت می‌کند. این کار از آن جهت آسان است که افرادی که قبلاً واکسن زده‌اند در برابر تزریق بعدی مقاومت و مخالفت نخواهند کرد. همزمان کشورها می‌توانند اقدامات موجود از قبیل الزام به تزریق واکسن یا داشتن تست منفی برای حضور در اماکن عمومی را به اجرا گذارند.  احتمالاً این اقدامات در کشورهایی مانند اتریش و آلمان کافی نخواهند بود. حتی قبل از گسترش بیماری هم چنین اقداماتی در این کشورها اجرا شده بودند. در اصل هیچ اشکالی بر درخواست واکسیناسیون عمومی وارد نیست اما در عمل مشکلات زیادی وجود دارند که جلوی کار دولت را می‌گیرند. حتی اگر مخالفان واکسن کوتاه بیایند چند هفته طول می‌کشد تا تزریق دومرحله‌ای به‌طور کامل اثر خود را نشان دهد. اتریش تا ماه فوریه واکسیناسیون را اجباری نمی‌کند و احتمالاً تا آن زمان از شدت موج کاسته خواهد شد. از سوی دیگر، اگر فرد بر این باور باشد که واکسیناسیون توطئه‌ای از جانب دولت است هرگونه اجبار شک و تردید او را تایید و پول و افراد را به کارزارهای ضدواکسن جذب می‌کند. ممکن است سیاست تا چند سال آینده باور به واکسن‌ها را تضعیف کند. وقتی همانند چند کشور اروپایی سیاست‌های دولتی ناکام می‌مانند متاسفانه تنها ترمز اضطراری اعمال قرنطینه‌های بیشتر خواهد بود.

دراین پرونده بخوانید ...