احترام به سالمندان
درسهایی از ژاپن
در میان اضطراب و دردسرهای مربوط به انتخاب یک خانه سالمندان برای همسرش، خانم لی وانگ که بازنشسته دانشگاهی است متوجه شد برخی از این خانهها مهارت زیادی در تحریک روحیه بازیگوش و پرحرف او دارند. او خانههایی را دیده بود که غذای مناسب و امکانات تجملی داشتند و میتوانستند فضای خانه مسکونی بزرگ این زوج ثروتمند در گوانجو در جنوب چین را بازسازی کنند اما یکی از این خانههای سالمندان تازهتاسیس ثابت کرد میتواند نشانههای بیماری مغزی شوهرش را تا حدودی ملایمتر سازد.
در میان اضطراب و دردسرهای مربوط به انتخاب یک خانه سالمندان برای همسرش، خانم لی وانگ که بازنشسته دانشگاهی است متوجه شد برخی از این خانهها مهارت زیادی در تحریک روحیه بازیگوش و پرحرف او دارند. او خانههایی را دیده بود که غذای مناسب و امکانات تجملی داشتند و میتوانستند فضای خانه مسکونی بزرگ این زوج ثروتمند در گوانجو در جنوب چین را بازسازی کنند اما یکی از این خانههای سالمندان تازهتاسیس ثابت کرد میتواند نشانههای بیماری مغزی شوهرش را تا حدودی ملایمتر سازد. کارکنان این مرکز بهجای تر و خشک کردن پیرمرد ۸۳ساله، میزان پیشرفت بیماری از بین برنده سلولهای مغزی او را اندازه گرفتند و سپس با کمال ملایمت و مهربانی او را تشویق کردند تا جایی که میتواند به خود توجه کند. آنها او را به گفتوگو، نرمش و حتی بازی پینگپنگ ترغیب کردند. خانم لی میگوید: «شوهرم اکنون فردی کاملاً متفاوت شده است.»
خانم لی پس از چند بازدید از این خانه سالمندان فهمید که آنها روش خود را از ژاپن اقتباس کردهاند. ژاپن در زمان جنگ دشمن چین بود و کهنسالان چینی هنوز از آن کشور نفرت دارند. شوهر خانم لی -که او هم یک بازنشسته دانشگاهی است -از ماه اکتبر به صورت تماموقت در خانه سالمندان مستقر شد. خانم ملی میگوید من از اینجا فهمیدم که ژاپنیها واقعاً خوب از سالمندان مراقبت میکنند.
خانه سالمندان محصول یک پروژه مشترک بین یک سرمایهگذار دولتی چین و مرکز خدمات مراقبتهای پزشکی (MCS) بزرگترین اپراتور مراکز درمان زوال عقل در ژاپن است. این مرکز اولین واحد خدماتی خود را در سال ۲۰۱۴ در شهری نزدیک شانگهای تاسیس کرد. سومین واحد ماه گذشته در بندر شمالی تیانجین افتتاح شد. هدف آن است که مراکز دیگری در پکن، شیان و حتی نانجینگ محل قتل عام دوران جنگ برپا شوند؛ هر چند خاطرات دوران جنگ تاکنون روابط میان دو کشور را تیره نگه داشته است.
چین در این زمینه نیاز گستردهای دارد. بیماریهای از بین برنده مغز اغلب با بیماریهای روانی اشتباه گرفته میشوند. مبتلایان به این بیماری اغلب به سرای سالمندان سپرده میشوند. مراکزی که کارکنان بدون مهارت دارند که عمدتاً زنان مهاجر از مناطق روستایی هستند. برخی خانوادهها داستانهای غمانگیزی را از سپردن سالمندان به درمانگاههای روانی بیان میکنند؛ جایی که بیماران با نوار به تخت بسته میشوند و مرتب قرص مصرف میکنند. برآورد میشود که بیش از ۱۰ میلیون چینی به یک نوع بیماری زوال عقل مبتلا باشند. آکیرا ویت مدیرعامل مرکز خدمات مراقبتهای پزشکی در گوانجو میگوید این رقم بسیار بزرگ و هراسناک است.
پیشبینی میشود جمعیت مبتلایان به زوال عقل در چین تا سال ۲۰۳۰ به ۲۳ میلیون نفر برسد که تقریباً با جمعیت استرالیا برابری خواهد کرد. در جریان سفر ماه گذشته شینزو آبه نخستوزیر ژاپن به چین، دو دولت موضوع مراقبت از سالمندان را یک زمینه برای همکاری دانستند. در این دوران پرهرج و مرج ریاست جمهوری ترامپ، دو کشور ژاپن و چین تلاش میکنند بیشتر به هم نزدیک شوند. موضوع جمعیت میتواند یک عامل برای پیوند دو کشور باشد. از هر ۹ شهروند چینی یک نفر بالای ۶۵ سال سن دارد و این کشور اکنون در نقطهای از منحنی کهنسالی قرار دارد که ژاپن در سال ۱۹۸۷ به آن رسیده بود. چین میتواند از تجربیات رقیب آسیایی خود درسهای زیادی بیاموزد.
کهنسالان چینی و اپراتورهای مراکز مراقبتی ژاپن چیزهای زیادی درباره هم کشف کردهاند. مرکز خدمات مراقبتهای پزشکی (MCS) با اعتماد به نفس کامل واحد ۱۰۶ تختخوابی خود را در نانتونگ (Nantong) افتتاح کرد اما با گذشت شش ماه فقط شش تخت پر شد. این تجربه نشان داد که سالمندان ژاپنی و چینی با یکدیگر تفاوتهای زیادی دارند. چین جامعهای است که در آن افراد به شدت به هم بیاعتماد هستند اما پیوندهای خانوادگی آنها بسیار قویتر از ژاپن است. این موضوع را روسای مرکز خدمات از تعداد مراجعات و ابراز همدردی فرزندان سالمندان آسایشگاه فهمیدند.
آقای ویت میگوید در ژاپن ورود به یک مرکز سالمندان امری عادی و بدون تشریفات است: نشانههای زوال عقل در یک سالمند آشکار میشود؛ آسایشگاههایی معرفی و توصیه میشوند؛ فرزند فرد سالمند از آنجا بازدید میکند و مراحل پذیرش آغاز میشوند. در چین بدگمانی اولین نقطه شروع است. اخبار خانوادگی از داستانهای مربوط به آتشسوزی یا زورگیری در آسایشگاه سالمندان پر هستند. خانم لی به خاطر میآورد دخترش که کارمند بانک است به او هشدار داده بود که وعدههای بنگاههای خصوصی را جدی نگیرد.
مشتریان چینی همیشه نگرانند که مبادا سرشان کلاه برود. مرکز خدمات مراقبتهای بهداشتی هنگام ورود به چین قیمتها را بالا برد و اتاقهای یک تختخوابی با استانداردهای ژاپنی ساخت و حریم خصوصی و آرامشی را فراهم کرد که مستمریبگیران ژاپنی در پی آن هستند. اما مشتریان چینی همصحبت میخواهند و شلوغی و هیاهو را میپسندند. خانم مینگ رئیس مرکز چین میگوید «آنها نمیخواهند خودشان کارهایشان را انجام دهند و با گلهمندی بیان میکنند من پول دادهام پس شما باید برایم همه کار بکنید». بنگاه او الگوی کاری خود را تغییر داد. آنها اتاقهای مشترک ساختند؛ قیمتها را پایین آوردند و برای نشان دادن روش کاری خود نرخ مراقبت روزانه را معرفی کردند. آسایشگاه نانتونگ اکنون به سودآوری رسیده است.
عدم اطمینان قدیمی به ژاپن مشکلی ایجاد نمیکند. مرکز خدمات مراقبتهای پزشکی مبدا اصلی خود را پنهان نمیسازد. آسایشگاه گوانجو علاوه بر اتاق مطالعه و میزهای سبک چینی، روف گاردنی با سبک ژاپنی، نیمکتها و فانوسهای سنگی و یک درخت کاج دارد. برخی از ساکنان از صحبت با کارکنان ژاپنی امتناع میورزند اما اکثر آنها بر اساس عملگرایی قضاوت میکنند و ژاپن را معادل ارائه خدمات خوب میدانند.
پویایی خانوادگی بیشتر از حس ملیگرایی دردسر ایجاد میکند. در ژاپن، پوشش بیمهای سخاوتمندانه دولتی اکثر هزینههای مراقبتی را پوشش میدهد و سالمندان خودمختاری زیادی دارند. در چین اکثر سالمندان مجبورند داراییهایشان را بفروشند یا از فرزندان کمک بخواهند. میانگین هزینه اقامت ماهانه در آسایشگاه از حقوق مستمری عادی بالاتر است بنابراین اقامت در خانه سالمندان به یک تصمیم خانوادگی نیاز دارد. همچنین قانع کردن سالمندان دشوار است چون آنها میخواهند پساندازهایشان را برای فرزندان حفظ کنند. از آنجا که ماندن در منزل رواج بیشتری دارد میانگین سن سالمندان در آسایشگاه چین ۸۵ سال است که یک دهه از میانگین نظیر آن در ژاپن بیشتر است.
با این حال، چین سریعتر از آنچه ناظران خارجی تصور میکنند از تغییرات استقبال میکند. خانم لی سنت قبلی را به خاطر میآورد: «فرزند بزرگ کنید تا در کهنسالی از شما مراقبت کند.» اما فرزندان خود او به شدت درگیر کار هستند و او نمیخواهد وقتی را از آنان بگیرد. پرستار خانگی نیز راه حل خوبی نیست. وقتی همسر او اختیار ادرار و مدفوع خود را از دست میدهد کسی حاضر نیست او را تمیز کند. همچنین پرستارهای خانگی بیحوصله و کمطاقت هستند. او میگوید: «زمانی چینیها عقیده داشتند که فقط فرزندان ناخلف والدین خود را به خانه سالمندان میفرستند اما این موضوع دیگر زشت نیست.»
درست است که تعداد اندکی از چینیها توانایی پرداخت هزینه مراقبت به سبک ژاپنی را دارند اما اهمیت مهارت و تخصص آنها همچنان باقی است. اگر دشمن قدیمی چین بتواند در زمینه مراقبت از مبتلایان به زوال عقل چهرهای مهربان از خود نشان دهد همین برای برقراری رابطه همسایگی کافی خواهد بود.